سایت روزنامه سوئدی وست روز ۳ مه، مصاحبه خبرنگارش با یک زندانی از بند رسته به نام پیوند باشکندی، خبرنگار، را منتشر کرده است. وی از بازماندگان قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ است. این روزنامه مینویسد: ده سال شکنجه و زندان، خبرنگار پیوند باشکندی را ساکت نکرده است. او از زنده ماندگان از قتل عامهای سال ۱۹۸۸ در ایران است. اما او نمیتواند بدون هر روز مبارزه برای عدالت، زنده بماند.
قتل عامهای سال ۱۹۸۸
این قتل عامها در سال ۱۹۸۸ از ۱۹ماه ژوئن آغاز شده و پنج ماه تمام ادامه داشت و در آن هزاران زندانی سیاسی در ایران از طرف رژیم اعدام شدند. بیشتر اعدام شدهها از اعضای مجاهدین خلق بودند، اما کمونیستها نیز همچنین در میان اعدام شدگان بودند. اعدامها آن چنان خشن بود که پیش از آن در ایران به این شکل سابقه نداشت.
تخمین زدن تعداد اعدام شدگان متفاوت است و بین 5000 تا 30.000 در تمام دهه ۸۰براورد میشود.
پیوند باشکندی در این مصاحبه میگوید: من میخواهم بنویسم، بخوانم و نفس بکشم. به همین خاطر من به سوئد امدم. من با کمال میل میخواهم به ایران برگردم نزد خانوادهام، برادرانم و خواهرانم. اگر خطر کشته شدنم در همان هواپیما وجود نداشته باشد.
روزنامه سوئدی وست مینویسد: این سخنان خبرنگار پیوند است که ۹سال بهخاطر عقایدش در زندان بهسر برده است. او نشان میدهد که چطور مجبور بوده در سلول بنشیند بدون اینکه بتواند کمترین حرکتی بکند. بر روی بلوزی که در تن پیوند است نشان میدهد که چگونه دو نسل برای آزادی و عدالت مبارزه میکنند. در طول نه ماه وی (پیوند) بر روی زانو در یک جای بسیار کوچک و تنگ با چشمان بسته و در حالی که روسری دور سرش بود، نشسته است.
اگر کوچکترین صدایی از پشت او میآمد و او حرکتی میکرد یک ضربه بهسر او وارد میشد حتی اگر کمی در همان جا که نشسته بود جابجا میشد، باز هم همینطور (کتک میخورد). او از سال ۱۹۸۱-۱۹۹۱ در زندان بوده است و حالا بدون اشک ریختن نمیتواند آن را تعریف کند. اما جرم او؟
او میگوید: من یک خبرنگار بودم و این کافی است. من در یک خبرگزاری بزرگ در تهران کار میکردم و به آن اندازه کافی فاکتها و دیدههایی داشتم که برای مردم بگویم. من میخواستم که واقعیتها را به مردم نشان بدهم و میخواستم که حقیقت را بگویم. یک هدف داشتیم وقتی که شاه را از ایران بیرون کردیم و انهم دمکراسی و انتخابات آزاد ریاست جمهوری در ایران بود. اما بهجای آن خمینی آمد. ”تمام کسانی که برای دمکراسی مبارزه میکردند، فرار کردند و یا کشته شدند و یا به زندان افتادند“ .
پیوند بهخاطر عقاید خودش دستگیر شد. او توانست از اعدامها جان سالم بدر ببرد. او برگهای را نوشت که در آن گفته بود که علیه رژیم کاری نخواهد کرد. او در طول هشت سال، همیشه تحت کنترل بود و فقط توانست شش ماه در روزنامه کار کند. او با اتوبوس به باکو در آذربایجان امد و در آنجا بهمدت ۲۰ماه زندگی کرد و میخواست به آمریکا برود، . اما بدلیل ۱۱سپتامبر او بهجای آن به سوئد آمد. وی میگوید: من به اینجا آمدم در اینجا دوستان خوبی دارم که آنها وقتی من در ایران بودم در جستجوی من بودند. در سوئد من در امنیت هستم.
”همه مردم در دنیا خواهان این هستند که بدانند که در ایران چه اتفاقی افتاد. اگر چه که هیچ دادگاهی نبود. اما حداقل تاریخ و سرگذشت قربانیان باید مستند شود و حقایق پخش شوند“ .