«ما ضربه میخوریم» «فتنه هست»، «ناراضیان تهدید بزرگی که وقتی حرفهای آنها شنیده نشود، راهی جز فریاد برایشان نمیماند» این مشتی است از خروار ابراز وحشت توسط کارگزاران رژیم آخوندی، در این رابطه سؤال این است که در رژیم آخوندی کدام حرف مردم شنیدهشده که اکنون نظام غرق در بحران بخواهد حرفهای مردم را بشنود؟! رژیم نهتنها فریاد دادخواهی مردم زیر خط فقر را نشنیده بلکه تمام بودجهاش را روی برداشت از جیب و سفرهٔ مردم بسته.
روزنامه حکومتی مردمسالاری در این باره مینوسد: «نگرانی از فشار مالیاتی مضاعف بر دوش مردم» «باید از نویسندگان بودجه پرسید این عدد تخیلی را از کجا آوردهاید؟ شوخی میکنید؟ مأموریت دارید مردم را عاصی کنید یا چه؟!ا».
این روزنامه حکومتی اضافه میکند: «علاوه بر اینکه نوعی بدعت در اخذ مالیات است، مشکلات زیادی برای عموم مردم بهوجود خواهد آورد که چهبسا به یک انفجار اجتماعی بزرگ و غیرقابلکنترل منجر شود»
این ابراز وحشت در باند خامنهای به زبانی معکوس بیان میشود.
«آخوند رحیمآبادی در نمایش جمعه بیرجند ۳دی گفت: «اخباری که گاهی اوقات میشنویم از مشکلاتی که در اقتصاد مردم، معیشت مردم بهوجود آوردند، کاملاً حاکی از جریانهای برانداز هست... . فتنه هست، فتنهجو هست. فتنهگر هست ما باید هوشیارتر از قبل باشیم»
وحشت سراسری مهرههای نظام یک دلیل مشترک دارد، دلیلی که روزنامهٔ حکومتی جمهوری، به آن پرداخته است:
«چهبسا به یک انفجار اجتماعی بزرگ و غیرقابلکنترل منجر شود آیا میدانید چنین روشی درگرفتن مالیات، چه طغیانی را در جامعه به راه میاندازد؟»
این اعتراف را میتوان توصیف ناگزیر شرایط انقلابی جامعهٔ ایران نامید.