درروستای شیشه گرکرمان منزل یک پیرزن با بچههای صغیرش را تخریب و اسباب ووسایلش را بیرون ریختند.
صحبتهای پیرزن محروم:
- آخه مگر من و این بچههای بدبخت چه گناهی کردهایم که باید اینطوری وسایل ما رو از خانه بیرون بریزن و توی این سرما با این بچههای شیر خواره چه بکنم کدوم خدایی اینکار رو درست میدونه – اصلاً دین و مروت نیست – این مسؤلان از خدا بیخبر کجا هستن که این عملکردشون رو ببینن – خدا لعنت بکنه شما و این رهبرتون کجاست خب خودش بیاد نگاه کنه زمینهای بعضیها هزار هکتاره هیچی بشون نمیشه ولی من که یک کمی زمینه میگن باید بدی و اینطوری وسایلمون رو توی خیابون میریزن – ای خدا به کی بگیم...