کنفرانس بینالمللی پاریس
کمپ اشرف و سیاست درباره ایران
با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت
رودی جولیانی، شهردار نیویورک در سال ۲۰۰۱ ـ کاندیدای ریاستجمهوری
تام ریج، وزیر امنیت داخلی آمریکا ـ ۲۰۰۵ ـ۲۰۰۳
مایکل موکیزی، وزیر دادگستری آمریکا ـ ۲۰۰۹ ـ ۲۰۰۷
فرانسیس تاونزند، مشاور رئیسجمهور آمریکا در امور امنیت و تروریسم ۲۰۰۸-۲۰۰۴
آلن گرسون، مشاور حقوقی ایالات متحده در ملل متحد ۲۰۰۶-۲۰۰۵
سید احمد غزالی، آن ماری لیزن رئیس افتخاری سنای بلژیک، آلن وی وین، ایوبونه، ژان پیر برار
شـهـرداران فـرانسـوی
وکلای اشرف و حقوقدانان بینالمللی
خوان گارسه-ژان پیر اسپیتزر-کنت لوئیس- فرانسوا سر
قسمتی از سخنرانیهای کنفرانس بینالمللی پاریس:
رئیسجمهور برگزیده مقاومت
با رژیمی که به فاز پایانی رسیده چه باید کرد؟
مسیر اول مذاکره و دادن امتیاز به آن است، به این امید که از ساختن بمب اتمی دستبردارد.
مسیر دوم یک قاطعیت واقعی است و همراهی با مقاومت مردم ایران برای تغییر رژیم
سیاست تعامل آمریکا در دو سال اخیر، متأسفانه در مسیر اول قرار داشته است.
این سیاست با لطمات شدیدی به جنبش مردم ایران، عملاً به سرپا نگهداشتن رژیم کمک کرده است.
البته چنانکه رهبر مقاومت مسعود رجوی بارها گفته است:
کاش مذاکره و معامله با این رژیم جواب میداشت اما دست برداشتن از صدور ارتجاع و تروریسم و دست برداشتن از بمب اتمی، بهطور بلافصل در داخل ایران به کاهش سرکوب و به شکستن طلسم اختناق و ریختن مردم به خیابانها راه میبرد و رژیم را دچار فروپاشی میکند. اما فاشیسم ولایتفقیه نمیخواهد با عقبنشینی و تغییر رفتار، بقول خودش از ترس مرگ خودکشی کند.
راهحل صحیح مسأله ایران، تغییر رژیم است. یک تغییر دموکراتیک به دست مردم و مقاومت ایران. این همان عنصر تعیینکننده معادله ایران است. پس هر سیاستی که راه را بر آن ببندد، مهمترین اهرم تغییر در ایران و مهمترین نقطه ضعف رژیم را نادیده گرفته است. این است قلب خطای سیاست تعامل.
این اشتباه را به روشنی میتوان در قبال اشرف دید.
ایالات متحده مطلع بود که دولت مالکی دستنشانده ملاهاست و سیاستاش را با جنایت و ترور پیش میبرد.
با این حال مسئولیت امنیت اشرف را به عراق منتقل کرد.
چنان که حقوقدانان نشان دادهاند، این انتقال نقض چهارگانه قوانین بینالمللی است: نقض کنوانسیون چهارم ژنو، کنوانسیون منع شکنجه، اصل نانرفولمان
بحث من سر صدمهیی است که سیاست تعامل به کانون امید و الهام مردم ایران زده است. ملایان وقتی میخواستند قیامها را مهار کنند، اول به اشرف حملهور شدند. هیچ طرفی هم بهاندازه آمریکا فشارهای رژیم برای برچیدن اشرف را مشاهده نکرده. از جمله در سه دور مذاکرات رسمی وزارتخارجه با رژیم در بغداد.
حالا کار به این جنگ روانی رذیلانه با نصب ۱۴۰ بلندگو در اطراف اشرف رسیده است.
ملاها چرا از یک گروه محصور و بیسلاح در ۷۰ کیلومتری مرز ایران میهراسند؟
زیرا میدانند که کلید تغییر در آن جاست. زیرا میدانند اشرف با هزار زن پیشتازش الهامبخش برابری و آزادی برای زنان است.
از همین منظر نقش بینظیر اشرف نیز برجسته میشود. چنان که میلیونها عراقی در بیانیه خود توصیف کردهاند، مجاهدین، با مشخصهی ضدارتجاع و ضدافراطی گری، بهمثابه آلترناتیو و وزنه تعادل در مقابل رژیم ایران و همچنین به مثابه، در کنار مردم عراق ایستادهاند
رودی جولیانی شهردار نیویورک درسال۲۰۰۱،
شهردار جامعه بینالمللی در نیویورک
کاندیدای ریاستجمهوری
شما برای مردمتان آزادی میخواهید. شما خواستار حق انتخاب حکومت هستید.
اینها از مهمترین خواستهای وجود انسانی است که شما از آن حمایت میکنید و اینکه سازمان شما بهعنوان یک سازمان تروریستی توصیف شود یک افتضاح است. اینکار به بدترین دلایل انجام شده است. بهدلیلی انجام شده که ریشه مشکل ماست و همچنان داریم به آن ادامه میدهیم. شما به این دلیل بهعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری شدید که رژیم ایران خشنود شود. روشی که بهطور مطلق بدترین شیوه برخورد با دیکتاتورها و مستبدان است. و حالا بدون شک روشن است که شما یک سازمان تروریستی نیستید. عالیترین دادگاهها در انگلستان و در اتحادیه اروپا و بسیاری از سازمانها شما را مورد تحقیق قرار دادهاند. و وقت آن رسیده است، وقت آن رسیده است که ایالات متحده در کنار شما بایستد.
میدانید چیه... ایالات متحده نه تنها بایستی طرف شما باشد بلکه ایالات متحده بایستی مشتاقانه طرف شما باشد. شما از آنچه ما حمایت میکنیم حمایت میکنید (حضار: کف زدن). شما نماینده آنچه ما امید آن داریم هستید... (حضار: کف زدن). شما آنچه ما برای ایران امید آن را داریم هستید. شما آنچه ما برای ایران آرزو داریم هستید. این همان چیزی است که ما برای کشور شما میخواهیم. ما کشوری میخواهیم که بر پایه اصولی که شما مدافع آن هستید ساخته شده باشد. پس ما بایستی از شما حمایت کنیم به جای اینکه موانع سر راه شما بگذاریم.
ایالات متحده اشتباه کرد که حفاظت کمپ اشرف را به دولتی داد که آماده تقبل این مسئولیتها به شکلی منصفانه و عادلانه نبود. این بدترین سلب حقوقبشر است. یازده نفر تاکنون کشته شدهاند و هنگامی که این اتفاق افتاد. پانصد نفر مجروح شدند. اسیران از دیدن خانواده و وکلایشان منع شدند. و در دنیایی که با کوچکترین اشتباهی که ایالات متحده در نگهداری از اسیران در هر کجایی میکند به نظر خیلی ناراحت میشوند، باید پرسید که فریاد دنیا درباره آنچه در اینجا صورت میگیرد کجاست؟ فریادی در دنیا نیست و این بخشا به این خاطر است که ایالات متحده این را تبدیل به یک موضوع نکرده است.
ما باید از این افراد حفاظت و حمایت کنیم و کمک کنیم و مطمئن شویم که با آنها مطابق استانداردهای بنیادین کنوانسیون ژنو رفتار میشود و مطابق استانداردهای رفتار انسانی و این موضوعی است که باید همین حالا عوض شود.
جواب ما به احمدینژاد درباره تسلیحات هستهیی «نه» است. تو به سلاح هستهیی نخواهی رسید. جواب ما به تمامیت این رژیم این است که بروند کنار و گم شوند تا مردم ایران بتوانند مطابق شأن انسانیشان در صلح و احترام متقابل با یکدیگر زندگی کنند.
تام ریج، وزیر امنیت داخلی آمریکا۲۰۰۳-۲۰۰۵
مایلم با شما ملاحظاتی را در میان بگذارم که کسی که شما خوب میشناسید مطرح کرده است و بر فوریت برخورد جهان آزاد با رژیم ایران در ماههای آینده تأکید میکند. اجازه بدهید که آن را بخوانم تا مطمئن شوم که یک کلمه هم جا نیفتد: «میخواهم یک موضوع محوری را با شما در میان بگذارم… چگونه با این رژیم و بنیادگرایی و تروریسمی که از آن ناشی میشود باید مقابله کرد.
برای سالیان زیاد، کشورهای غربی در کاوش برای پیدا کردن جریانی مدره درون رژیم بودهاند. آنها امید بسته بودند که از طریق شراکت اقتصادی بتوانند رفتار رژیم را بهتر کنند. همزمان تعدادی از قدرتهای بزرگ روی سیاست مماشات سرمایهگذاری کردند. تجربه ۱۶سال گذشته اما نشان داده است که هیچکدام از این سیاسی فایده و ثمرهای نداشتهاند. آنها در هرگونه تاثیر در تغییر سیاست جنایتکارانه بینالمللی بیاثر بودهاند». شما احتمالاً این شخص را میشناسید! خانم رجوی
اگرچه آنچه شما نمیدانید این است که ایشان این صحبتها را در سال ۱۹۹۵ در اسلو نروژ مطرح کردند. چیز زیادی از آن زمان تغییر نکرده است.
اگر به تلاشهای ۲۰-۳۰سال و یا بیشتر سازمان ملل برای ممانعت از تلاشهایی که برای دستیابی رژیم ایران به قدرت هستهای شده نگاه کنیم، تنها نتیجه واقعی و درست این است که بگوییم تمامی این تلاشها شکست خورده بودهاند و شکست خورده خواهند بود الا اینکه به یک مقاومت دموکراتیک در ایران اجازه داده شود که بتواند حضور داشته و شکوفا شود و بتواند آزادانه عقایدش را بیان کند و شهروندان بتوانند همدیگر را با بردباری تحمل کنند.
در اواخر دهه ۹۰ میلادی ایالات متحده برای بهدست آوردن امتیاز از رژیم تهران همانطوریکه میدانید و دلیل حضور شما در اینجا هم هست، سازمان مجاهدین خلق ایران را بهعنوان یک سازمان تروریستی اعلام کرد و بسیاری از متحدین ما نیز دنبالهروی کردند. واضح است که این نامگذاری دقیقاً بهمنظور یک امتیاز بوده است. همانطوریکه بسیاری گزارش کردهاند بهعنوان یک ژست حسننیت بر اساس یک هدف استراتژیک ورود به نوعی سراب گفتگوهای ثمربخش که اختلافات فی ما بین را حل کند. منطق این کار یک هدف سیاست خارجی که مماشات میباشد بود و نه یک هدف ضدتروریستی. و من میگویم که ژستهای حسننیت شما هیچ تاثیری بر آن افراد یا کشورها که حسننیت ندارند نخواهد گذاشت.
این آن چیزیست که ما میدانیم، ما میدانیم که برادران و خواهران و پسران و دختران شما و آنهایی که شما از آنها حمایت میکنید و در اشرف هستند تحت حفاظت نیروهای آمریکایی سلاحایشان را تحویل و جمعآوری کردند. ما میدانیم که به مردان و زنان و کودکان این گروه استاتوی افراد حفاظت شده تحت قانون بینالملل داده شده بود. و تحت حفاظت نیروهای آمریکایی بودند تا اینکه نیروهای عراقی تعهد دادند، تعهد دادند به حفاظت آنها در ۲۰۰۸. ما میدانیم که یک بررسی ۱۶ماهه توسط ایالات متحده نشان داد که هیچ زمینهیی برای وارد کردن اتهام نقض قانون آمریکا به هیچ یک از اعضای گروه اپوزیسیون ایران وجود ندارد. ما میدانیم که تصمیم نامگذاری توسط ایالات متحده توجیه رژیم برای زندانی کردن، شکنجه و مثله کردن و کشتار میباشد. ما میدانیم که بعد از یک تحقیق کامل به رهبری حقوقدانان برجسته سراسر اروپا که شامل اطلاعات طبقهبندی هم میشد، اتحادیه اروپا و انگلیس سازمان مجاهدین خلق را دیگر یک سازمان تروریستی نمیدانند. و ما میدانیم که نهایتاً این نامگذاری بعد از اینکه یک دادگاه فدرال گفت که دولت در ارائه شواهد کافی برای این نامگذاری شکست خورده است، مجدداً توسط وزارتخارجه تحت بررسی است.
من به همه شما در این اعتقاد که ایالات متحده میبایست این نامگذاری را فوراً لغو کند میپیوندم. (کف زدن حضار)
اکنون ۳۰سال است که ایران با مشت گره کرده منطقه خود و مهمتر از همه مردم خود را مرعوب کرده است. یک ایران هستهای قطعاً نشاندهنده شکست سیاست دیپلوماسی غرب است، آیا این طور نیست؟ و بدتر اینکه شکست در عزم غرب میباشد.
آدم فکر میکند که بیش از هر منطقهای در جهان، غرب عواقب تراژیک و غیرقابلتصور استمالت را درک بکند.
پس ما باید این ایده را که میتوان یک ایران حامی تروریسم و مسلح به سلاح هستهای را از طریق استراتژی بازدارندگی جنگ سرد به ترتیبی مهار یا کنترل کنیم بهخاطر غیرقابل و غیرعملی بودنش رد کنیم. هرگز چنین چیزی رخ نخواهد داد.
پس خانمها و آقایان ما امروز اساساً به حمایت از تلاشهایتان و حمایت از مقاومتتان برخاستهایم و درخواست اقدام مشخص کردهایم و تا حد مشخصی حضور ما نزد شما نه برای به چالش طلبیدن شما بلکه برای به چالش طلبیدن بقیه جهان هستیم بهطور مشخص دنیای غرب بهخصوص وقتی به درآوردن مجاهدین از لیست سازمانهای تروریستی برمیگردد چالش با کشور خودم ایالات متحدهی آمریکا میباشد.
بگذارید با صدای بلند و واضح و پیگیرانه بگوییم که مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست، بلکه صدایی و درخواستی برای آزادی است.
پس مهم نیست که رژیم تهران چقدر بیرحم، خشونت گرا، سرکوبگر و دیکتاتور باشد ولی هرگز از قلب و ضمیر اپوزیسیون دموکراتیک متعهد و مقاومتی که در مجاهدین خلق متبلور میشود و توسط آن رهبری میشود این ایده، هدف، آرمان، و آرزو برای یک زندگی آزاد، بردبار و دموکراتیک در ایران خارج نمیشود.
مایکل موکیزی، وزیر دادگستری آمریکا ۲۰۰۷-۲۰۰۹
همچنان که نیازی نبود من با جزییات تاریخچه تاسفآور تلاشهای دولت آمریکا برای مذاکره با رژیم ملاها در تهران را بازبینی کنم، نیازی هم نیست که تمام تاریخچه مجاهدین را بررسی کنم ولی ما مجازیم که بپرسیم سازمان مجاهدین چیست و در سالهای اخیر چه بوده است؟
خیلی ساده، مجاهدین تنها سازمان ایرانیان چه داخل چه خارج از ایران است که با رژیم کنونی مخالفت میورزد و از دولتی در ایران حمایت میکند که یک جمهوری دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و یک ایران غیراتمی حمایت میکند. تکرار میکنم که این یکی از محدود سازمانهای ایرانی نیست که این توصیف را دارد – این، تنها سازمان است.
تقریبا۳۵۰۰ عضو مجاهدین در مکانی در مرز ایران در عراق که به کمپ اشرف معروف است مستقر هستند
آنها بر طبق کنوانسیون چهارم ژنو افراد حفاظت شده هستند.
از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹، آمریکا ساکنان اشرف را حفاظت میکرد و به تعهد جدی که در سال ۲۰۰۳ داده بودیم عمل میکرد. ولی در ژانویه ۲۰۰۹، همانطور که برخی از شما ممکن است بدانید، آمریکا مسئولیت امنیت را به نیروهای امنیتی عراقی سپرد. قبل از اینکه این انتقال صورت گیرد، ژنرال دیوید پترائوس گفت به آمریکا توسط دولت عراق تضمین داده شده که از ساکنان اشرف محافظت خواهد شد
در ماه ژوئیه امسال، دادگاه استیناف ناحیه کلمبیا، حکم خود را صادر کرد و از وزارت وزیر خارجه خواست این موضوع را بازبینی کند
ما باید گروهی را که متعهد به احیای آزادی برای ایران است از لیست خارج کنیم.
من فکر میکنم ما باید بگذاریم سازمانهایی مثل مجاهدین تصمیم بگیرند که چه چیزی برای آنها بهتر است تا اینکه ما سعی کنیم از طرف آنها تصمیم بگیریم.
فرانسیس تاونزند، مشاور رئیسجمهور آمریکا در امورامنیت داخلی و تروریسم ۲۰۰۴-۲۰۰۸
شما در مورد سیاست شکستخورده مماشات خیلی شنیدهاید. در ایالات متحده ما از کلمه مهار استفاده میکنیم تا حقیقت را که این در واقع چیست بپوشانیم. این همان سیاست شکستخورده مماشات است. شما شنیدهاید که لیستگذاری سازمان مجاهدین در دوران دولت کلینتون بهعنوان دادن یک علامت خوب به رژیم ایران بود و این سیاستی بود که بهوضوح شکست خورد.
قاضی موکازی که همین الآن صحبت میکرد گفت در دوران دولت بوش که من و او و وزیر تام ریچ در آن خدمت کردهایم، ما میتوانستیم سازمان مجاهدین را از لیست بیرون بیاوریم.
بگذارید من مقداری واضحتر روی این موضوع صحبت کنم که چرا این اتفاق نیفتاد. بگذارید صادق باشیم. بعد از سال ۲۰۰۳ ما در جنگ بسیار سختی در عراق بودیم و زنان و مردان یونیفورم پوش آمریکا را از دست میدادیم. من بهعنوان کسی که در دولت بود میتوانم به شما اطمینان بدهم که این یک واقعیت دردناک بود و اگر کاری میتوانستید انجام دهید تا جان یک سرباز آمریکایی را نجات دهید، آن کار را میکردید. این احتمالاً به نتیجهگیریهای بدی انجامید. چرا که اگر در حین آن جنگ در عراق ما مجاهدین را از لیست خارج میکردیم، این نگرانی وجود داشت که عکسالعمل از سوی رژیم ایران را دامن بزند. بگذارید در رابطه با اینکه چرا در دوران دولت بوش در خارج کردن نام مجاهدین از لیست شکست خوردیم صادق باشیم. چون آن موقع فکر میکردیم بهنفع ما نیست. ما اشتباه میکردیم. میدانید چطور میفهمم که ما اشتباه میکردیم؟ نه فقط بهخاطر اینکه این یک بیعدالتی بود که مجاهدین از لیست خارج نشوند. بلکه علاوه براین، من از عکسالعملهای رژیم ایران میفهمم که ما اشتباه میکردیم. آنان در نتیجه خارج نکردن مجاهدین از لیست از سوی ما چه کار کردند؟ اگر آنها کاری نمیکردند، پیشرفتی در کار بود ولی آنها اینطور نکردند، چرا که رژیم ایران، رژیم ظالم حاکم بر ایران معتقد بود عدم خارج کردن سازمان مجاهدین از لیست، نشانه ضعف ما و نه قدرت ماست.
بزرگترین قدمی که همین الان، دولت ایالات متحده میتواند بردارد تا واقعاً روی رژیم ایران فشار بگذارد و واقعاً تغییر را توانمند گرداند، فقط خارج کردن مجاهدین از لیست است.
ما باید اینکار را انجام دهیم چرا که لیستگذاری بر اساس شواهد محرمانهیی که عام یا عادلانه باشد انجام نشده است. ما باید آنان را از لیست خارج سازیم چرا که این کار (قرار دادن مجاهدین در لیست) ناقض ارزشهای ما و بیانیه استقلال ماست و در تناقض با تعهداتی است که در کمپ اشرف زمانی که شما سلاحهایتان را تحویل دادید، به شما دادیم ما نهتنها باید شما را از لیست خارج کنیم، بلکه باید تمام محدودیتهای ناشی از لیستگذاری را لغو کنیم.
من نباید مجبور باشم به پاریس مسافرت کنم تا خانم رجوی را ملاقات کنم. او باید بتواند به واشنگتن برای سخنرانی بیاید. مردم آمریکا نیاز دارند صدای او را بشنوند، صدای شما را بشنوند و صدای سرکوب شدگان در کمپ اشرف را بشنوند و صدای آنهایی را که برای آزادی در ایران میجنگند.
حال شما حتماًًًًً تعجب نخواهید کرد که من میخواهم مستقیماً ، اگرچه کوتاه، وضعیت اشرف و آنان که در کمپ اشرف مستقر هستند را مخاطب قرار دهم.
شما میدانید که امشب که ما اینجا نشستهایم، آنها که در دولت عراق مسئولیت حفاظت کمپ اشرف را برعهدهدارند، همانهایی هستند که در جولای ۲۰۰۹ مسئول حمله و ضربوجرح و کشتار مجاهدان اشرف بودند. آنها از اشرف حفاظت نمیکنند. بگذارید در این مورد صادق باشیم. تام ریج از نخستوزیر مالکی تقاضایی کرد که ما میتوانیم آن را قویتر کنیم. پس بگذارید این را به نخستوزیر مالکی بگویم. نهتنها جهان دارد نظارت میکند و ساکت در کناری نخواهد ایستاد تا ببنید که شما به رژیم حاکم در تهران پیروزی را، که در هشت سال جنگ با عراق بهدست نیاورده بود، هدیه میکنی. ایالات متحده از سال۲۰۰۳ ارزشمندترین منابع خود را داده و مردم ما خونشان را در سرزمین شما ریختهاند
و این به ما این حق را میدهد که برای ساکنان اشرف همان آزادی را خواستار باشیم که کشته شدیم تا شما آن آزادی را داشته باشید. (کف حضار).
خانم وزیر کلینتون، اگر گوش میدهید، با تمام احترامات، باید بگویم که این یک مشکل داخلی عراق نیست، این مشکل آمریکاست. و به آنان که در کمپ اشرف هستند میگویم، دنیا ناظر است و جهان باید بخواهد که با شما عادلانه برخورد شود، اما ایالات متحده مسئولیت خاصی دارد. من مادر دو پسر هستم و فکر میکنم باید به این مسأله توجه شود که از ۱۰۰۰ زنی که در اشرف هستند اکثر آنها قبلاً در ایران زندانی بوده و مورد شکنجه قرار گرفتهاند. ایران این فداکاریها را قدر میشناسد. از زمانی که آمریکا حفاظت (اشرف) را به عراق تحویل داد مادران قادر به دیدن فرزندانشان نشدند و یا پدر بزرگها و دیگر اعضای خانوادهها نتوانستند هم را ببینند. بعضی از خانوادهها الآن در این اینجا حضور دارند. شماها که در کمپ اشرف هستید بدانید که بستگان شما در اینجا برای شما کوشش میکنند و بهرغم اینکه دلشان برای شما بسیار تنگ است اغلب از عشق و افتخار شما به آزادی صحبت میکنند. صدای شما خاطره آزادی قبل از انقلاب است. صدای شما صدای شاهدان این همه جنایت و استبداد است. اشرفیان، شما قلب ایران آینده هستید. کلید آن در دست شماست. اشرف کلید برگرداندن یک فرهنگ بزرگ و میراث تاریخی یک ایران بردبار و صلحجو است.
پس دوباره میگویم، به شما و به آنهایی که در کمپ اشرف هستند که بسیاری در سراسر جهان از شما حمایت میکنند. آنان صدای شما برای آزادی را میشنوند و آنان با شما هستند. پس خانم رجوی جهان باید این شجاعت، وطنپرستی و آزادیخواهی را حمایت کند
سید احمد غزالی، نخست وزیر پیشین الجزایر
خانم رئیسجمهور، خواهر گرامی، خانم مریم رجوی، یک بار دیگر من این امتیاز را دارم که به شما سلام کنم.
من خرسندم که مشاهده میکنم در هر کدام از گردهماییهایمان، دایره دوستان، هواداران و شخصیتهایی که با این آرمان والا ابراز همبستگی میکنند، گستردهتر میشود.
و چه خوب که یک گسترش آگاهی وجود دارد نسبت به مسأله اشرف که بیتردید در کانون مسأله مقاومت مردمی در ایران در برابر یک دیکتاتوری مذهبی قرار دارد. علاوه براین، اشرف در کانون موضوع صلح و ثبات نهتنها در این منطقه، بلکه در جهان قرار دارد، از نظر کسانی چون همه ما که نه تنها به مسأله انسانی، بلکه به مسأله صلح و ثبات در دنیا علاقمند هستند.
اما اشرف در خطر است.
محاصره اشرف ادامه پیدا کرده و هماکنون اشرف تبدیل شده است به یک مرکز و هدف شکنجه فیزیکی و شکنجه روانی. ۱۴۰ بلندگو اشرف را به محاصره درآوردهاند، صبح و شب، هر دقیقه، و هر روز. ساکنان از دارو محروم شدهاند.
بهیاد آورید که پرزیدنت کلینتون امیدوار بود این رژیم با خاتمی اصلاح شود و بههمین خاطر بود که به استمالت از این رژیم پرداخت و به درخواست این رژیم، اپوزیسیون مردمی یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران را به نوعی قربانی کرد. از آن موقع، بیش از پیش مشاهده میکنیم که همانطور که خود پرزیدنت کلینتون با اشاره به تظاهراتی که در ژوئن در تاورنی برگزار شد و صد هزار نفر را گرد آورد، گفت این صد هزار نفر که آزادی و دموکراسی میخواهند، باید آنها را حمایت کرد.
و اکنون میبینیم حتی در بطن کنگره آمریکا صداهای فراوانی بیش از پیش برای مبارزه کردن، برای فراخوان دادن به دولت آمریکا بلند میشوند، اولاً برای انجام مسئولیتهایش در زمینه حفاظت اشرف و ثانیاً برای پایاندادن به این عمل غیرعادلانه یعنی قرار دادن سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست آمریکا.
ژان پیر برار، نماینده مجلس ملی فرانسه
برای نخستینبار ظرف پانزده سال، بعد از تلاشهای بدون وقفه مکرر، اولین تبادلنظر بین قوه مجریه و نمایندگان مجلس در کاخ ریاستجمهوری انجام شد. برای نخستینبار، اعضای پارلمان بالاخره توانستند نظرشان را در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران و در مورد چیزی که در ایران میگذرد و آنچه در اشرف روی میدهد، بیان کنند. ما از طرف گفتگویمان، که تأکید کرد نه به اسم شخص خودش، بلکه از جانب قوه مجریه سخن میگوید ـ و این مهمترین موضوع است ـ این قول را گرفتیم که مسأله اشرف به شکل جداگانه بهعنوان یک موضوع انساندوستانه در اولویت، و البته سمبلیک، بررسی شود.
ما بهکار خود ادامه خواهیم داد چون نبردی که شما به پیش میبرید هم سنت بیانیه فیلادلفیاست. هم سنت انقلاب فرانسه است. هم سنت مقاومت است. همان سنت حقوقبشر
برای آزاد شدن این مردم از قید دیکتاتوری، با نیروهای خودشان، و بهترین حمایتی که ما میتوانیم از آنها بکنیم. نه دخالت نظامی، بلکه کمک به کسانی است که در ایران مقاومت میکنند
آلن ویوین، وزیر مشاور امور خارجه در دولت فرانسه۱۹۸۱
از سال ۲۰۰۲ به درخواست خانم رئیسجمهور، که از این بابت همچنان سپاسگزار ایشان هستم، در کنار ایشان، در کنار شورای ملی مقاومت ایران و در کنار سازمان مجاهدین خلق ایران هستم برای نبردی که همگی با هم پیش بردیم تا مجاهدین دیگردر در لیست نباشد.
دکتر خوان گارسه حقوقدان برجسته بینالمللی، مشاور سیاسی سالوادور آلنده رئیسجمهور شیلی
شیوههای بمباران صوتی، یکی از شیوههای اعمال شکنجه است. این شیوه بهخصوص از دهههای ۵۰ اعمال میشود و حتی یک اسم فنی هم بر آن گذاشتند: «صوت سفید»،
دادگاه سازمان ملل متحد برای یوگسلاوی سابق، این شیوه بمباران صوتی را مورد بررسی قرار داد و آن را بهعنوان یک شکل شکنجه بهرسمیت شناخت. این شیوه توسط کنوانسیون بینالمللی علیه شکنجه و کنوانسیون ژنو ممنوع شده است. باید یک دادگاه، مسئولین آن را مورد محاکمه قرار دهد، بهخصوص کسانی که دستور آن را دادند و یا در حالی که میدانند چه میگذرد و میتوانند جلو آن را بگیرند، ولی مانع آن نمیشوند.
بهزودی ما اخباری خواهیم داشت و خواهیم گفت و خواهیم شنید که برای اولین بار یک دادگاه، تحقیقات قضایی را در مورد کسانی که در این زمینه مسئولیت دارند و دستور دادند یا اجازه دادند که این شیوه شکنجه بر اهالی اشرف اعمال شود، آغاز میکند.
آن ماری لیزن، رئیس افتخاری سنای بلژیک
من خیلی دوستانه به خانم کلینتون میگویم لطفاً گوش کنید. به چیزی که ما در اینجا، در پاریس، میگوییم گوش کنید. لطفاً به مسئولیت آمریکا در قبال اعضای سازمان مجاهدین در اشرف توجه کنید. شما باید به این مسئولیت خود عمل کنید، مسؤلیتی که در قانون بینالملل هم تصریح شده است.
ما باید فراخوانی به خانم پیلای در ژنو بدهیم. وی کمیسر عالی حقوقبشر است. وی بهخوبی در جریان چیزی که در اشرف جریان دارد و خطراتی که وجود دارد هست. ما باید فراخوانی به آقای ملکرت بدهیم. وی باید ناظران سازمان ملل را در داخل اشرف مستقر کند، روز به روز، این بسیار مهم است. همچنانکه ما باید به خانم کلینتون بگوییم خانم رجوی را به واشنگتن دعوت کنید، بهعنوان یک دوست. او یک دوست است، او یک زن ایرانی است و یک جنگنده برای آزادی.
ایوبونه، استاندار و نماینده پیشین مجلس ملی فرانسه،
رئیس سازمان ضد جاسوسی فرانسه در ریاستجمهوری فرانسوا میتران
اگر بخواهیم درست صحبت کنیم هر عملی که گروهی غیرنظامی را هدف قرار دهد، یا درصدد صدور خشونت باشد تروریسم محسوب میشود. فکر میکنم در این مورد هیچ چیز نمیتوان گفت جز اینکه سازمان مجاهدین هرگز غیرنظامیان را در ایران هدف قرار نداده و هرگز اقدام به صدور خشونت نکرده است.
روشن است که همین تعریف در مورد (رژیم) ایران صادق نیست. اما از آنجا که دوستان آمریکاییمان از صراحت لهجه خوششان میآید، به من اجازه خواهند داد که بگویم آنها بعضاً از لگد خوردن استقبال میکنند. توضیح میدهم: کدام سفارت درسال ۱۹۷۹ مورد حمله قرار گرفت؟ کدام حکومتی است ـ و تنها حکومت ـ که تاکنون جرأت حمله به یک سفارت را بهخود داده است؟
ژان پیر اسپیتزر، حقوقدان فرانسوی، متخصص حقوق اروپا
ما به رهبران دولتهای اروپا میگفتیم- زیرا شورای وزیران اتحادیه اروپا طرف دعوای ما بود و همچنین شماری ازکشورهای عضو یعنی انگلستان، فرانسه، آلمان، هلند.- به آنها میگفتیم «هفتهیی نیست که شما در رسانهها، دولتی را که به آن دولت اوباش میگویید یعنی دولت ملایان را محکوم نکنید» اما درعین حال «بدون لحظهیی تعمق، نوک پیکان اپوزیسیون و مقاومت علیه رژیم ملایان را در لیست قراردادید».
ما به دولتهایی که سیاست دست دراز شده به سوی رژیم ایران را پیش گرفتهاند بلا وقفه گفتهایم: «شما با رژیم ملایان به شیوهای ساحرانه مواجه میشوید. یک حکومت اوباش را مخاطب قرارمیدهید و انتظاردارید به صرف کلامتان، این حکومت اوباش با یک ورد و جادو، به یک دولت دموکراتیک مبدل شود».
موریس بوسکاور، شهردار تاورنی در فرانسه
برای ساکنان شهر من، مقاومت ایران تنها شانسی را نمایندگی میکند که ارزشهای فرانسه را بار دیگر در اساسیترین وجوه خود بارز کرده است: یعنی ملت روشناییها، آزادی، برابری، جدایی دین از دولت و مبارزه علیه هرگونه خودکامگی.
باید اشرف را آزاد کرد و این باید، بهطور بلافصل، از اینجا شروع میشود که با به روز کردن لیست، جنبش مقاومت ایران بهعنوان یک مقاومت آزاد و دموکراتیک، از سوی آمریکا بهرسمیت شناخته شود. نقطه، تمام. کلام آخر که بحثی در آن نیست آزادی، آزادی برای اشرف، آزادی، آزادی، آزادی… .
کمپ اشرف و سیاست درباره ایران
با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت
رودی جولیانی، شهردار نیویورک در سال ۲۰۰۱ ـ کاندیدای ریاستجمهوری
تام ریج، وزیر امنیت داخلی آمریکا ـ ۲۰۰۵ ـ۲۰۰۳
مایکل موکیزی، وزیر دادگستری آمریکا ـ ۲۰۰۹ ـ ۲۰۰۷
فرانسیس تاونزند، مشاور رئیسجمهور آمریکا در امور امنیت و تروریسم ۲۰۰۸-۲۰۰۴
آلن گرسون، مشاور حقوقی ایالات متحده در ملل متحد ۲۰۰۶-۲۰۰۵
سید احمد غزالی، آن ماری لیزن رئیس افتخاری سنای بلژیک، آلن وی وین، ایوبونه، ژان پیر برار
شـهـرداران فـرانسـوی
وکلای اشرف و حقوقدانان بینالمللی
خوان گارسه-ژان پیر اسپیتزر-کنت لوئیس- فرانسوا سر
قسمتی از سخنرانیهای کنفرانس بینالمللی پاریس:
رئیسجمهور برگزیده مقاومت
با رژیمی که به فاز پایانی رسیده چه باید کرد؟
مسیر اول مذاکره و دادن امتیاز به آن است، به این امید که از ساختن بمب اتمی دستبردارد.
مسیر دوم یک قاطعیت واقعی است و همراهی با مقاومت مردم ایران برای تغییر رژیم
سیاست تعامل آمریکا در دو سال اخیر، متأسفانه در مسیر اول قرار داشته است.
این سیاست با لطمات شدیدی به جنبش مردم ایران، عملاً به سرپا نگهداشتن رژیم کمک کرده است.
البته چنانکه رهبر مقاومت مسعود رجوی بارها گفته است:
کاش مذاکره و معامله با این رژیم جواب میداشت اما دست برداشتن از صدور ارتجاع و تروریسم و دست برداشتن از بمب اتمی، بهطور بلافصل در داخل ایران به کاهش سرکوب و به شکستن طلسم اختناق و ریختن مردم به خیابانها راه میبرد و رژیم را دچار فروپاشی میکند. اما فاشیسم ولایتفقیه نمیخواهد با عقبنشینی و تغییر رفتار، بقول خودش از ترس مرگ خودکشی کند.
راهحل صحیح مسأله ایران، تغییر رژیم است. یک تغییر دموکراتیک به دست مردم و مقاومت ایران. این همان عنصر تعیینکننده معادله ایران است. پس هر سیاستی که راه را بر آن ببندد، مهمترین اهرم تغییر در ایران و مهمترین نقطه ضعف رژیم را نادیده گرفته است. این است قلب خطای سیاست تعامل.
این اشتباه را به روشنی میتوان در قبال اشرف دید.
ایالات متحده مطلع بود که دولت مالکی دستنشانده ملاهاست و سیاستاش را با جنایت و ترور پیش میبرد.
با این حال مسئولیت امنیت اشرف را به عراق منتقل کرد.
چنان که حقوقدانان نشان دادهاند، این انتقال نقض چهارگانه قوانین بینالمللی است: نقض کنوانسیون چهارم ژنو، کنوانسیون منع شکنجه، اصل نانرفولمان
بحث من سر صدمهیی است که سیاست تعامل به کانون امید و الهام مردم ایران زده است. ملایان وقتی میخواستند قیامها را مهار کنند، اول به اشرف حملهور شدند. هیچ طرفی هم بهاندازه آمریکا فشارهای رژیم برای برچیدن اشرف را مشاهده نکرده. از جمله در سه دور مذاکرات رسمی وزارتخارجه با رژیم در بغداد.
حالا کار به این جنگ روانی رذیلانه با نصب ۱۴۰ بلندگو در اطراف اشرف رسیده است.
ملاها چرا از یک گروه محصور و بیسلاح در ۷۰ کیلومتری مرز ایران میهراسند؟
زیرا میدانند که کلید تغییر در آن جاست. زیرا میدانند اشرف با هزار زن پیشتازش الهامبخش برابری و آزادی برای زنان است.
از همین منظر نقش بینظیر اشرف نیز برجسته میشود. چنان که میلیونها عراقی در بیانیه خود توصیف کردهاند، مجاهدین، با مشخصهی ضدارتجاع و ضدافراطی گری، بهمثابه آلترناتیو و وزنه تعادل در مقابل رژیم ایران و همچنین به مثابه، در کنار مردم عراق ایستادهاند
رودی جولیانی شهردار نیویورک درسال۲۰۰۱،
شهردار جامعه بینالمللی در نیویورک
کاندیدای ریاستجمهوری
شما برای مردمتان آزادی میخواهید. شما خواستار حق انتخاب حکومت هستید.
اینها از مهمترین خواستهای وجود انسانی است که شما از آن حمایت میکنید و اینکه سازمان شما بهعنوان یک سازمان تروریستی توصیف شود یک افتضاح است. اینکار به بدترین دلایل انجام شده است. بهدلیلی انجام شده که ریشه مشکل ماست و همچنان داریم به آن ادامه میدهیم. شما به این دلیل بهعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری شدید که رژیم ایران خشنود شود. روشی که بهطور مطلق بدترین شیوه برخورد با دیکتاتورها و مستبدان است. و حالا بدون شک روشن است که شما یک سازمان تروریستی نیستید. عالیترین دادگاهها در انگلستان و در اتحادیه اروپا و بسیاری از سازمانها شما را مورد تحقیق قرار دادهاند. و وقت آن رسیده است، وقت آن رسیده است که ایالات متحده در کنار شما بایستد.
میدانید چیه... ایالات متحده نه تنها بایستی طرف شما باشد بلکه ایالات متحده بایستی مشتاقانه طرف شما باشد. شما از آنچه ما حمایت میکنیم حمایت میکنید (حضار: کف زدن). شما نماینده آنچه ما امید آن داریم هستید... (حضار: کف زدن). شما آنچه ما برای ایران امید آن را داریم هستید. شما آنچه ما برای ایران آرزو داریم هستید. این همان چیزی است که ما برای کشور شما میخواهیم. ما کشوری میخواهیم که بر پایه اصولی که شما مدافع آن هستید ساخته شده باشد. پس ما بایستی از شما حمایت کنیم به جای اینکه موانع سر راه شما بگذاریم.
ایالات متحده اشتباه کرد که حفاظت کمپ اشرف را به دولتی داد که آماده تقبل این مسئولیتها به شکلی منصفانه و عادلانه نبود. این بدترین سلب حقوقبشر است. یازده نفر تاکنون کشته شدهاند و هنگامی که این اتفاق افتاد. پانصد نفر مجروح شدند. اسیران از دیدن خانواده و وکلایشان منع شدند. و در دنیایی که با کوچکترین اشتباهی که ایالات متحده در نگهداری از اسیران در هر کجایی میکند به نظر خیلی ناراحت میشوند، باید پرسید که فریاد دنیا درباره آنچه در اینجا صورت میگیرد کجاست؟ فریادی در دنیا نیست و این بخشا به این خاطر است که ایالات متحده این را تبدیل به یک موضوع نکرده است.
ما باید از این افراد حفاظت و حمایت کنیم و کمک کنیم و مطمئن شویم که با آنها مطابق استانداردهای بنیادین کنوانسیون ژنو رفتار میشود و مطابق استانداردهای رفتار انسانی و این موضوعی است که باید همین حالا عوض شود.
جواب ما به احمدینژاد درباره تسلیحات هستهیی «نه» است. تو به سلاح هستهیی نخواهی رسید. جواب ما به تمامیت این رژیم این است که بروند کنار و گم شوند تا مردم ایران بتوانند مطابق شأن انسانیشان در صلح و احترام متقابل با یکدیگر زندگی کنند.
تام ریج، وزیر امنیت داخلی آمریکا۲۰۰۳-۲۰۰۵
مایلم با شما ملاحظاتی را در میان بگذارم که کسی که شما خوب میشناسید مطرح کرده است و بر فوریت برخورد جهان آزاد با رژیم ایران در ماههای آینده تأکید میکند. اجازه بدهید که آن را بخوانم تا مطمئن شوم که یک کلمه هم جا نیفتد: «میخواهم یک موضوع محوری را با شما در میان بگذارم… چگونه با این رژیم و بنیادگرایی و تروریسمی که از آن ناشی میشود باید مقابله کرد.
برای سالیان زیاد، کشورهای غربی در کاوش برای پیدا کردن جریانی مدره درون رژیم بودهاند. آنها امید بسته بودند که از طریق شراکت اقتصادی بتوانند رفتار رژیم را بهتر کنند. همزمان تعدادی از قدرتهای بزرگ روی سیاست مماشات سرمایهگذاری کردند. تجربه ۱۶سال گذشته اما نشان داده است که هیچکدام از این سیاسی فایده و ثمرهای نداشتهاند. آنها در هرگونه تاثیر در تغییر سیاست جنایتکارانه بینالمللی بیاثر بودهاند». شما احتمالاً این شخص را میشناسید! خانم رجوی
اگرچه آنچه شما نمیدانید این است که ایشان این صحبتها را در سال ۱۹۹۵ در اسلو نروژ مطرح کردند. چیز زیادی از آن زمان تغییر نکرده است.
اگر به تلاشهای ۲۰-۳۰سال و یا بیشتر سازمان ملل برای ممانعت از تلاشهایی که برای دستیابی رژیم ایران به قدرت هستهای شده نگاه کنیم، تنها نتیجه واقعی و درست این است که بگوییم تمامی این تلاشها شکست خورده بودهاند و شکست خورده خواهند بود الا اینکه به یک مقاومت دموکراتیک در ایران اجازه داده شود که بتواند حضور داشته و شکوفا شود و بتواند آزادانه عقایدش را بیان کند و شهروندان بتوانند همدیگر را با بردباری تحمل کنند.
در اواخر دهه ۹۰ میلادی ایالات متحده برای بهدست آوردن امتیاز از رژیم تهران همانطوریکه میدانید و دلیل حضور شما در اینجا هم هست، سازمان مجاهدین خلق ایران را بهعنوان یک سازمان تروریستی اعلام کرد و بسیاری از متحدین ما نیز دنبالهروی کردند. واضح است که این نامگذاری دقیقاً بهمنظور یک امتیاز بوده است. همانطوریکه بسیاری گزارش کردهاند بهعنوان یک ژست حسننیت بر اساس یک هدف استراتژیک ورود به نوعی سراب گفتگوهای ثمربخش که اختلافات فی ما بین را حل کند. منطق این کار یک هدف سیاست خارجی که مماشات میباشد بود و نه یک هدف ضدتروریستی. و من میگویم که ژستهای حسننیت شما هیچ تاثیری بر آن افراد یا کشورها که حسننیت ندارند نخواهد گذاشت.
این آن چیزیست که ما میدانیم، ما میدانیم که برادران و خواهران و پسران و دختران شما و آنهایی که شما از آنها حمایت میکنید و در اشرف هستند تحت حفاظت نیروهای آمریکایی سلاحایشان را تحویل و جمعآوری کردند. ما میدانیم که به مردان و زنان و کودکان این گروه استاتوی افراد حفاظت شده تحت قانون بینالملل داده شده بود. و تحت حفاظت نیروهای آمریکایی بودند تا اینکه نیروهای عراقی تعهد دادند، تعهد دادند به حفاظت آنها در ۲۰۰۸. ما میدانیم که یک بررسی ۱۶ماهه توسط ایالات متحده نشان داد که هیچ زمینهیی برای وارد کردن اتهام نقض قانون آمریکا به هیچ یک از اعضای گروه اپوزیسیون ایران وجود ندارد. ما میدانیم که تصمیم نامگذاری توسط ایالات متحده توجیه رژیم برای زندانی کردن، شکنجه و مثله کردن و کشتار میباشد. ما میدانیم که بعد از یک تحقیق کامل به رهبری حقوقدانان برجسته سراسر اروپا که شامل اطلاعات طبقهبندی هم میشد، اتحادیه اروپا و انگلیس سازمان مجاهدین خلق را دیگر یک سازمان تروریستی نمیدانند. و ما میدانیم که نهایتاً این نامگذاری بعد از اینکه یک دادگاه فدرال گفت که دولت در ارائه شواهد کافی برای این نامگذاری شکست خورده است، مجدداً توسط وزارتخارجه تحت بررسی است.
من به همه شما در این اعتقاد که ایالات متحده میبایست این نامگذاری را فوراً لغو کند میپیوندم. (کف زدن حضار)
اکنون ۳۰سال است که ایران با مشت گره کرده منطقه خود و مهمتر از همه مردم خود را مرعوب کرده است. یک ایران هستهای قطعاً نشاندهنده شکست سیاست دیپلوماسی غرب است، آیا این طور نیست؟ و بدتر اینکه شکست در عزم غرب میباشد.
آدم فکر میکند که بیش از هر منطقهای در جهان، غرب عواقب تراژیک و غیرقابلتصور استمالت را درک بکند.
پس ما باید این ایده را که میتوان یک ایران حامی تروریسم و مسلح به سلاح هستهای را از طریق استراتژی بازدارندگی جنگ سرد به ترتیبی مهار یا کنترل کنیم بهخاطر غیرقابل و غیرعملی بودنش رد کنیم. هرگز چنین چیزی رخ نخواهد داد.
پس خانمها و آقایان ما امروز اساساً به حمایت از تلاشهایتان و حمایت از مقاومتتان برخاستهایم و درخواست اقدام مشخص کردهایم و تا حد مشخصی حضور ما نزد شما نه برای به چالش طلبیدن شما بلکه برای به چالش طلبیدن بقیه جهان هستیم بهطور مشخص دنیای غرب بهخصوص وقتی به درآوردن مجاهدین از لیست سازمانهای تروریستی برمیگردد چالش با کشور خودم ایالات متحدهی آمریکا میباشد.
بگذارید با صدای بلند و واضح و پیگیرانه بگوییم که مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست، بلکه صدایی و درخواستی برای آزادی است.
پس مهم نیست که رژیم تهران چقدر بیرحم، خشونت گرا، سرکوبگر و دیکتاتور باشد ولی هرگز از قلب و ضمیر اپوزیسیون دموکراتیک متعهد و مقاومتی که در مجاهدین خلق متبلور میشود و توسط آن رهبری میشود این ایده، هدف، آرمان، و آرزو برای یک زندگی آزاد، بردبار و دموکراتیک در ایران خارج نمیشود.
مایکل موکیزی، وزیر دادگستری آمریکا ۲۰۰۷-۲۰۰۹
همچنان که نیازی نبود من با جزییات تاریخچه تاسفآور تلاشهای دولت آمریکا برای مذاکره با رژیم ملاها در تهران را بازبینی کنم، نیازی هم نیست که تمام تاریخچه مجاهدین را بررسی کنم ولی ما مجازیم که بپرسیم سازمان مجاهدین چیست و در سالهای اخیر چه بوده است؟
خیلی ساده، مجاهدین تنها سازمان ایرانیان چه داخل چه خارج از ایران است که با رژیم کنونی مخالفت میورزد و از دولتی در ایران حمایت میکند که یک جمهوری دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و یک ایران غیراتمی حمایت میکند. تکرار میکنم که این یکی از محدود سازمانهای ایرانی نیست که این توصیف را دارد – این، تنها سازمان است.
تقریبا۳۵۰۰ عضو مجاهدین در مکانی در مرز ایران در عراق که به کمپ اشرف معروف است مستقر هستند
آنها بر طبق کنوانسیون چهارم ژنو افراد حفاظت شده هستند.
از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹، آمریکا ساکنان اشرف را حفاظت میکرد و به تعهد جدی که در سال ۲۰۰۳ داده بودیم عمل میکرد. ولی در ژانویه ۲۰۰۹، همانطور که برخی از شما ممکن است بدانید، آمریکا مسئولیت امنیت را به نیروهای امنیتی عراقی سپرد. قبل از اینکه این انتقال صورت گیرد، ژنرال دیوید پترائوس گفت به آمریکا توسط دولت عراق تضمین داده شده که از ساکنان اشرف محافظت خواهد شد
در ماه ژوئیه امسال، دادگاه استیناف ناحیه کلمبیا، حکم خود را صادر کرد و از وزارت وزیر خارجه خواست این موضوع را بازبینی کند
ما باید گروهی را که متعهد به احیای آزادی برای ایران است از لیست خارج کنیم.
من فکر میکنم ما باید بگذاریم سازمانهایی مثل مجاهدین تصمیم بگیرند که چه چیزی برای آنها بهتر است تا اینکه ما سعی کنیم از طرف آنها تصمیم بگیریم.
فرانسیس تاونزند، مشاور رئیسجمهور آمریکا در امورامنیت داخلی و تروریسم ۲۰۰۴-۲۰۰۸
شما در مورد سیاست شکستخورده مماشات خیلی شنیدهاید. در ایالات متحده ما از کلمه مهار استفاده میکنیم تا حقیقت را که این در واقع چیست بپوشانیم. این همان سیاست شکستخورده مماشات است. شما شنیدهاید که لیستگذاری سازمان مجاهدین در دوران دولت کلینتون بهعنوان دادن یک علامت خوب به رژیم ایران بود و این سیاستی بود که بهوضوح شکست خورد.
قاضی موکازی که همین الآن صحبت میکرد گفت در دوران دولت بوش که من و او و وزیر تام ریچ در آن خدمت کردهایم، ما میتوانستیم سازمان مجاهدین را از لیست بیرون بیاوریم.
بگذارید من مقداری واضحتر روی این موضوع صحبت کنم که چرا این اتفاق نیفتاد. بگذارید صادق باشیم. بعد از سال ۲۰۰۳ ما در جنگ بسیار سختی در عراق بودیم و زنان و مردان یونیفورم پوش آمریکا را از دست میدادیم. من بهعنوان کسی که در دولت بود میتوانم به شما اطمینان بدهم که این یک واقعیت دردناک بود و اگر کاری میتوانستید انجام دهید تا جان یک سرباز آمریکایی را نجات دهید، آن کار را میکردید. این احتمالاً به نتیجهگیریهای بدی انجامید. چرا که اگر در حین آن جنگ در عراق ما مجاهدین را از لیست خارج میکردیم، این نگرانی وجود داشت که عکسالعمل از سوی رژیم ایران را دامن بزند. بگذارید در رابطه با اینکه چرا در دوران دولت بوش در خارج کردن نام مجاهدین از لیست شکست خوردیم صادق باشیم. چون آن موقع فکر میکردیم بهنفع ما نیست. ما اشتباه میکردیم. میدانید چطور میفهمم که ما اشتباه میکردیم؟ نه فقط بهخاطر اینکه این یک بیعدالتی بود که مجاهدین از لیست خارج نشوند. بلکه علاوه براین، من از عکسالعملهای رژیم ایران میفهمم که ما اشتباه میکردیم. آنان در نتیجه خارج نکردن مجاهدین از لیست از سوی ما چه کار کردند؟ اگر آنها کاری نمیکردند، پیشرفتی در کار بود ولی آنها اینطور نکردند، چرا که رژیم ایران، رژیم ظالم حاکم بر ایران معتقد بود عدم خارج کردن سازمان مجاهدین از لیست، نشانه ضعف ما و نه قدرت ماست.
بزرگترین قدمی که همین الان، دولت ایالات متحده میتواند بردارد تا واقعاً روی رژیم ایران فشار بگذارد و واقعاً تغییر را توانمند گرداند، فقط خارج کردن مجاهدین از لیست است.
ما باید اینکار را انجام دهیم چرا که لیستگذاری بر اساس شواهد محرمانهیی که عام یا عادلانه باشد انجام نشده است. ما باید آنان را از لیست خارج سازیم چرا که این کار (قرار دادن مجاهدین در لیست) ناقض ارزشهای ما و بیانیه استقلال ماست و در تناقض با تعهداتی است که در کمپ اشرف زمانی که شما سلاحهایتان را تحویل دادید، به شما دادیم ما نهتنها باید شما را از لیست خارج کنیم، بلکه باید تمام محدودیتهای ناشی از لیستگذاری را لغو کنیم.
من نباید مجبور باشم به پاریس مسافرت کنم تا خانم رجوی را ملاقات کنم. او باید بتواند به واشنگتن برای سخنرانی بیاید. مردم آمریکا نیاز دارند صدای او را بشنوند، صدای شما را بشنوند و صدای سرکوب شدگان در کمپ اشرف را بشنوند و صدای آنهایی را که برای آزادی در ایران میجنگند.
حال شما حتماًًًًً تعجب نخواهید کرد که من میخواهم مستقیماً ، اگرچه کوتاه، وضعیت اشرف و آنان که در کمپ اشرف مستقر هستند را مخاطب قرار دهم.
شما میدانید که امشب که ما اینجا نشستهایم، آنها که در دولت عراق مسئولیت حفاظت کمپ اشرف را برعهدهدارند، همانهایی هستند که در جولای ۲۰۰۹ مسئول حمله و ضربوجرح و کشتار مجاهدان اشرف بودند. آنها از اشرف حفاظت نمیکنند. بگذارید در این مورد صادق باشیم. تام ریج از نخستوزیر مالکی تقاضایی کرد که ما میتوانیم آن را قویتر کنیم. پس بگذارید این را به نخستوزیر مالکی بگویم. نهتنها جهان دارد نظارت میکند و ساکت در کناری نخواهد ایستاد تا ببنید که شما به رژیم حاکم در تهران پیروزی را، که در هشت سال جنگ با عراق بهدست نیاورده بود، هدیه میکنی. ایالات متحده از سال۲۰۰۳ ارزشمندترین منابع خود را داده و مردم ما خونشان را در سرزمین شما ریختهاند
و این به ما این حق را میدهد که برای ساکنان اشرف همان آزادی را خواستار باشیم که کشته شدیم تا شما آن آزادی را داشته باشید. (کف حضار).
خانم وزیر کلینتون، اگر گوش میدهید، با تمام احترامات، باید بگویم که این یک مشکل داخلی عراق نیست، این مشکل آمریکاست. و به آنان که در کمپ اشرف هستند میگویم، دنیا ناظر است و جهان باید بخواهد که با شما عادلانه برخورد شود، اما ایالات متحده مسئولیت خاصی دارد. من مادر دو پسر هستم و فکر میکنم باید به این مسأله توجه شود که از ۱۰۰۰ زنی که در اشرف هستند اکثر آنها قبلاً در ایران زندانی بوده و مورد شکنجه قرار گرفتهاند. ایران این فداکاریها را قدر میشناسد. از زمانی که آمریکا حفاظت (اشرف) را به عراق تحویل داد مادران قادر به دیدن فرزندانشان نشدند و یا پدر بزرگها و دیگر اعضای خانوادهها نتوانستند هم را ببینند. بعضی از خانوادهها الآن در این اینجا حضور دارند. شماها که در کمپ اشرف هستید بدانید که بستگان شما در اینجا برای شما کوشش میکنند و بهرغم اینکه دلشان برای شما بسیار تنگ است اغلب از عشق و افتخار شما به آزادی صحبت میکنند. صدای شما خاطره آزادی قبل از انقلاب است. صدای شما صدای شاهدان این همه جنایت و استبداد است. اشرفیان، شما قلب ایران آینده هستید. کلید آن در دست شماست. اشرف کلید برگرداندن یک فرهنگ بزرگ و میراث تاریخی یک ایران بردبار و صلحجو است.
پس دوباره میگویم، به شما و به آنهایی که در کمپ اشرف هستند که بسیاری در سراسر جهان از شما حمایت میکنند. آنان صدای شما برای آزادی را میشنوند و آنان با شما هستند. پس خانم رجوی جهان باید این شجاعت، وطنپرستی و آزادیخواهی را حمایت کند
سید احمد غزالی، نخست وزیر پیشین الجزایر
خانم رئیسجمهور، خواهر گرامی، خانم مریم رجوی، یک بار دیگر من این امتیاز را دارم که به شما سلام کنم.
من خرسندم که مشاهده میکنم در هر کدام از گردهماییهایمان، دایره دوستان، هواداران و شخصیتهایی که با این آرمان والا ابراز همبستگی میکنند، گستردهتر میشود.
و چه خوب که یک گسترش آگاهی وجود دارد نسبت به مسأله اشرف که بیتردید در کانون مسأله مقاومت مردمی در ایران در برابر یک دیکتاتوری مذهبی قرار دارد. علاوه براین، اشرف در کانون موضوع صلح و ثبات نهتنها در این منطقه، بلکه در جهان قرار دارد، از نظر کسانی چون همه ما که نه تنها به مسأله انسانی، بلکه به مسأله صلح و ثبات در دنیا علاقمند هستند.
اما اشرف در خطر است.
محاصره اشرف ادامه پیدا کرده و هماکنون اشرف تبدیل شده است به یک مرکز و هدف شکنجه فیزیکی و شکنجه روانی. ۱۴۰ بلندگو اشرف را به محاصره درآوردهاند، صبح و شب، هر دقیقه، و هر روز. ساکنان از دارو محروم شدهاند.
بهیاد آورید که پرزیدنت کلینتون امیدوار بود این رژیم با خاتمی اصلاح شود و بههمین خاطر بود که به استمالت از این رژیم پرداخت و به درخواست این رژیم، اپوزیسیون مردمی یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران را به نوعی قربانی کرد. از آن موقع، بیش از پیش مشاهده میکنیم که همانطور که خود پرزیدنت کلینتون با اشاره به تظاهراتی که در ژوئن در تاورنی برگزار شد و صد هزار نفر را گرد آورد، گفت این صد هزار نفر که آزادی و دموکراسی میخواهند، باید آنها را حمایت کرد.
و اکنون میبینیم حتی در بطن کنگره آمریکا صداهای فراوانی بیش از پیش برای مبارزه کردن، برای فراخوان دادن به دولت آمریکا بلند میشوند، اولاً برای انجام مسئولیتهایش در زمینه حفاظت اشرف و ثانیاً برای پایاندادن به این عمل غیرعادلانه یعنی قرار دادن سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست آمریکا.
ژان پیر برار، نماینده مجلس ملی فرانسه
برای نخستینبار ظرف پانزده سال، بعد از تلاشهای بدون وقفه مکرر، اولین تبادلنظر بین قوه مجریه و نمایندگان مجلس در کاخ ریاستجمهوری انجام شد. برای نخستینبار، اعضای پارلمان بالاخره توانستند نظرشان را در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران و در مورد چیزی که در ایران میگذرد و آنچه در اشرف روی میدهد، بیان کنند. ما از طرف گفتگویمان، که تأکید کرد نه به اسم شخص خودش، بلکه از جانب قوه مجریه سخن میگوید ـ و این مهمترین موضوع است ـ این قول را گرفتیم که مسأله اشرف به شکل جداگانه بهعنوان یک موضوع انساندوستانه در اولویت، و البته سمبلیک، بررسی شود.
ما بهکار خود ادامه خواهیم داد چون نبردی که شما به پیش میبرید هم سنت بیانیه فیلادلفیاست. هم سنت انقلاب فرانسه است. هم سنت مقاومت است. همان سنت حقوقبشر
برای آزاد شدن این مردم از قید دیکتاتوری، با نیروهای خودشان، و بهترین حمایتی که ما میتوانیم از آنها بکنیم. نه دخالت نظامی، بلکه کمک به کسانی است که در ایران مقاومت میکنند
آلن ویوین، وزیر مشاور امور خارجه در دولت فرانسه۱۹۸۱
از سال ۲۰۰۲ به درخواست خانم رئیسجمهور، که از این بابت همچنان سپاسگزار ایشان هستم، در کنار ایشان، در کنار شورای ملی مقاومت ایران و در کنار سازمان مجاهدین خلق ایران هستم برای نبردی که همگی با هم پیش بردیم تا مجاهدین دیگردر در لیست نباشد.
دکتر خوان گارسه حقوقدان برجسته بینالمللی، مشاور سیاسی سالوادور آلنده رئیسجمهور شیلی
شیوههای بمباران صوتی، یکی از شیوههای اعمال شکنجه است. این شیوه بهخصوص از دهههای ۵۰ اعمال میشود و حتی یک اسم فنی هم بر آن گذاشتند: «صوت سفید»،
دادگاه سازمان ملل متحد برای یوگسلاوی سابق، این شیوه بمباران صوتی را مورد بررسی قرار داد و آن را بهعنوان یک شکل شکنجه بهرسمیت شناخت. این شیوه توسط کنوانسیون بینالمللی علیه شکنجه و کنوانسیون ژنو ممنوع شده است. باید یک دادگاه، مسئولین آن را مورد محاکمه قرار دهد، بهخصوص کسانی که دستور آن را دادند و یا در حالی که میدانند چه میگذرد و میتوانند جلو آن را بگیرند، ولی مانع آن نمیشوند.
بهزودی ما اخباری خواهیم داشت و خواهیم گفت و خواهیم شنید که برای اولین بار یک دادگاه، تحقیقات قضایی را در مورد کسانی که در این زمینه مسئولیت دارند و دستور دادند یا اجازه دادند که این شیوه شکنجه بر اهالی اشرف اعمال شود، آغاز میکند.
آن ماری لیزن، رئیس افتخاری سنای بلژیک
من خیلی دوستانه به خانم کلینتون میگویم لطفاً گوش کنید. به چیزی که ما در اینجا، در پاریس، میگوییم گوش کنید. لطفاً به مسئولیت آمریکا در قبال اعضای سازمان مجاهدین در اشرف توجه کنید. شما باید به این مسئولیت خود عمل کنید، مسؤلیتی که در قانون بینالملل هم تصریح شده است.
ما باید فراخوانی به خانم پیلای در ژنو بدهیم. وی کمیسر عالی حقوقبشر است. وی بهخوبی در جریان چیزی که در اشرف جریان دارد و خطراتی که وجود دارد هست. ما باید فراخوانی به آقای ملکرت بدهیم. وی باید ناظران سازمان ملل را در داخل اشرف مستقر کند، روز به روز، این بسیار مهم است. همچنانکه ما باید به خانم کلینتون بگوییم خانم رجوی را به واشنگتن دعوت کنید، بهعنوان یک دوست. او یک دوست است، او یک زن ایرانی است و یک جنگنده برای آزادی.
ایوبونه، استاندار و نماینده پیشین مجلس ملی فرانسه،
رئیس سازمان ضد جاسوسی فرانسه در ریاستجمهوری فرانسوا میتران
اگر بخواهیم درست صحبت کنیم هر عملی که گروهی غیرنظامی را هدف قرار دهد، یا درصدد صدور خشونت باشد تروریسم محسوب میشود. فکر میکنم در این مورد هیچ چیز نمیتوان گفت جز اینکه سازمان مجاهدین هرگز غیرنظامیان را در ایران هدف قرار نداده و هرگز اقدام به صدور خشونت نکرده است.
روشن است که همین تعریف در مورد (رژیم) ایران صادق نیست. اما از آنجا که دوستان آمریکاییمان از صراحت لهجه خوششان میآید، به من اجازه خواهند داد که بگویم آنها بعضاً از لگد خوردن استقبال میکنند. توضیح میدهم: کدام سفارت درسال ۱۹۷۹ مورد حمله قرار گرفت؟ کدام حکومتی است ـ و تنها حکومت ـ که تاکنون جرأت حمله به یک سفارت را بهخود داده است؟
ژان پیر اسپیتزر، حقوقدان فرانسوی، متخصص حقوق اروپا
ما به رهبران دولتهای اروپا میگفتیم- زیرا شورای وزیران اتحادیه اروپا طرف دعوای ما بود و همچنین شماری ازکشورهای عضو یعنی انگلستان، فرانسه، آلمان، هلند.- به آنها میگفتیم «هفتهیی نیست که شما در رسانهها، دولتی را که به آن دولت اوباش میگویید یعنی دولت ملایان را محکوم نکنید» اما درعین حال «بدون لحظهیی تعمق، نوک پیکان اپوزیسیون و مقاومت علیه رژیم ملایان را در لیست قراردادید».
ما به دولتهایی که سیاست دست دراز شده به سوی رژیم ایران را پیش گرفتهاند بلا وقفه گفتهایم: «شما با رژیم ملایان به شیوهای ساحرانه مواجه میشوید. یک حکومت اوباش را مخاطب قرارمیدهید و انتظاردارید به صرف کلامتان، این حکومت اوباش با یک ورد و جادو، به یک دولت دموکراتیک مبدل شود».
موریس بوسکاور، شهردار تاورنی در فرانسه
برای ساکنان شهر من، مقاومت ایران تنها شانسی را نمایندگی میکند که ارزشهای فرانسه را بار دیگر در اساسیترین وجوه خود بارز کرده است: یعنی ملت روشناییها، آزادی، برابری، جدایی دین از دولت و مبارزه علیه هرگونه خودکامگی.
باید اشرف را آزاد کرد و این باید، بهطور بلافصل، از اینجا شروع میشود که با به روز کردن لیست، جنبش مقاومت ایران بهعنوان یک مقاومت آزاد و دموکراتیک، از سوی آمریکا بهرسمیت شناخته شود. نقطه، تمام. کلام آخر که بحثی در آن نیست آزادی، آزادی برای اشرف، آزادی، آزادی، آزادی… .