این روزها باند رفسنجانی- روحانی از طریق علی لاریجانی یکی از متحدان خود بین مجلس رژیم و بعضی از هیأتهای پارلمانی اروپایی برو بیا راه انداختهاند، تا شاید از این طریق گرهی از بنبست نظام ولایت، انزوای بینالمللی و حالت قفل و خفگی نظام بگشایند. آنها به هرکس و ناکسی از پارلمانهای کشورهای اروپایی از جمله جک استراو معلوم الحال که در زمان وزارتش در انگلیس وقتی به ایران میآمد و با حسن روحانی و مقامات دولت آخوند محمد خاتمی ملاقات میکرد صلوات نثار روح پلید امام امت میکرد، دخیل بستهاند تا شاید بتوانند گرهی از هزاران گره و مشکل نظام درگل فرو رفته ولایت را در بحبوحهٴ زهر خوران اتمی حل کند. ضمنا این باند به نیروهای داخل نظام این پیام را میفرستد که دوران شعر شعارهای دجالگرانه گذشته و باید از چموش بازیهای ضداستکباری دست برداشته و مثل بچه آدم گذشته را به گذشته بسپارند و بهعنوان زایدهیی از باند آنان برای مقابله با آثار مرگبار زهرخوران اتمی، با آنها همنوا شوند و طی طریق کنند وگرنه فاتحه نظام خوانده میشود.
نمونهای از این دخیل بستن را میتوان در روزنامه مردمسالاری وابسته به باند رفسنجانی - روحانی دید. این روزنامه حکومتی در سرمقالهاش تحت عنوان تعامل سازنده با دنیا تضمین کننده منافع ملی کشور است، مینویسد: ”دولت یازدهم (دولت آخوند حسن روحانی) درباره رویکرد خود در سیاست خارجی اعلام کرده که با حفظ حیثیت و اقتدار ملی طرفدار تعامل مثبت با دنیاست. همین امر سبب شده که کشورهای اروپایی برای سفر به ایران تشویق شوند“.
نویسنده که دربست درخط باند روحانی- رفسنجانی است هدف سفرهیأتهای پارلمانی از تعدادی از کشورهای اروپایی را بهوضوح روشن میسازد که هدف آنان از این سفرها بهرهوری از خوانی است که این باند برای آنان پهن کرده و این هیأتها برای اینکه از این خوان بینصیب نمانند برای حفظ منافع کشورهای متبوع ایران سفرمی کنند. این روزنامه مینویسد: ”کشورهای اروپایی بهدنبال ثبت انواع قراردادها و معاملات اقتصادی در ایران هستند زیرا هرچه روابط ایران و اروپا مستحکمتر شود، منافع بیشتری برای این کشورها تأمین میشود. طرف اروپایی که سلسله صادرات فنی دارد که این سفرها میتواند راه این صادرات را باز کند و سود خود را از معاملات اقتصادی به دست آورند. ما هم در این قضیه میتوانیم سود ببریم زیرا در صورت وجود تحریمها، صنایع ما هم دچار مشکل میشود. باید توجه کنیم که امروزه در زمینه صنعت، هیچ کشوری در دنیا خودکفا نیست. ما به مبادله کالاهای صنعتی و تکنولوژی نیازمندیم و این سفرها، راهها را برای تأمین نیازهای ایران هموار میکند. البته در این بین فقط سود اقتصادی مطرح نیست بلکه هویت ملی ما هم مهم است که باید مورد توجه کشورهای جهان قرار گیرد. ما بهوسیله تعامل با دنیا میتوانیم مانع انجام تبلیغات سوء علیه کشورمان بشویم. با انجام این سفرها دنیا متوجه میشود ایران کشوری متمدن و فهمیده است و منافع ملیاش ایجاب میکند که بعضی توقعات به حق را داشته باشد“.
بنابراین هدف اولیه قصد قربت و رفع کدورت با نظام ولایت نیست، بلکه هدف همچنان منافع و بهرهوری از ثروتهای مردم ایران است که نویسنده با لفافههایی نه چندان پیچیده آن را توضیح میدهد. ضمنا نویسنده با بیان اینکه ”با انجام این سفرها دنیا متوجه میشود ایران کشوری متمدن و فهمیده است“ دو پیام میدهد یکی پیام به باند ولایت که دوران شعر و شعارهای پوشالی و نفهمبازی درآوردن در نظام بینالمللی گذشته وباید متمدن شود واز طرف دیگر این پیام را میدهد که فهم جدید نظام از روابط بینالمللی یعنی همین خط رفسنجانی - روحانی میتواند به آن طرف آبیها اثبات کند که لااقل بخشی از نظام شیر فهم شده است. نویسنده مقاله به منافع اولین گام عقبنشینی نظام از مواضع پیشین اشاره کرده و روشن کرده که قصد باند روحانی- رفسنجانی جلب اعتماد قدرتهای جهانی و جبران مافات است و به اصل مسأله یعنی عقبنشینی از برنامه اتمی که تا کنون باند ولایت حاضر نبود یک قدم از آن عقب بنشیند اشاره میکند و مینویسد: ”در توافقنامه ژنو بنا شد طرفین در راستای اعتمادسازی حرکت کنند. در این سفرها ما میتوانیم اعتماد غرب را جلب کنیم. باید بدانیم دشمنی، دشمنی ایجاد میکند. ما باید فضا را تلطیف کنیم تا دشمنی کمتر شود. این رفت و آمدها مانع تحریک کینههایی میشود که عدهیی میخواهند در آنها بدمند و مانع ایجاد روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شوند“.
نویسنده که دربست درخط باند روحانی- رفسنجانی است هدف سفرهیأتهای پارلمانی از تعدادی از کشورهای اروپایی را بهوضوح روشن میسازد که هدف آنان از این سفرها بهرهوری از خوانی است که این باند برای آنان پهن کرده و این هیأتها برای اینکه از این خوان بینصیب نمانند برای حفظ منافع کشورهای متبوع ایران سفرمی کنند. این روزنامه مینویسد: ”کشورهای اروپایی بهدنبال ثبت انواع قراردادها و معاملات اقتصادی در ایران هستند زیرا هرچه روابط ایران و اروپا مستحکمتر شود، منافع بیشتری برای این کشورها تأمین میشود. طرف اروپایی که سلسله صادرات فنی دارد که این سفرها میتواند راه این صادرات را باز کند و سود خود را از معاملات اقتصادی به دست آورند. ما هم در این قضیه میتوانیم سود ببریم زیرا در صورت وجود تحریمها، صنایع ما هم دچار مشکل میشود. باید توجه کنیم که امروزه در زمینه صنعت، هیچ کشوری در دنیا خودکفا نیست. ما به مبادله کالاهای صنعتی و تکنولوژی نیازمندیم و این سفرها، راهها را برای تأمین نیازهای ایران هموار میکند. البته در این بین فقط سود اقتصادی مطرح نیست بلکه هویت ملی ما هم مهم است که باید مورد توجه کشورهای جهان قرار گیرد. ما بهوسیله تعامل با دنیا میتوانیم مانع انجام تبلیغات سوء علیه کشورمان بشویم. با انجام این سفرها دنیا متوجه میشود ایران کشوری متمدن و فهمیده است و منافع ملیاش ایجاب میکند که بعضی توقعات به حق را داشته باشد“.
بنابراین هدف اولیه قصد قربت و رفع کدورت با نظام ولایت نیست، بلکه هدف همچنان منافع و بهرهوری از ثروتهای مردم ایران است که نویسنده با لفافههایی نه چندان پیچیده آن را توضیح میدهد. ضمنا نویسنده با بیان اینکه ”با انجام این سفرها دنیا متوجه میشود ایران کشوری متمدن و فهمیده است“ دو پیام میدهد یکی پیام به باند ولایت که دوران شعر و شعارهای پوشالی و نفهمبازی درآوردن در نظام بینالمللی گذشته وباید متمدن شود واز طرف دیگر این پیام را میدهد که فهم جدید نظام از روابط بینالمللی یعنی همین خط رفسنجانی - روحانی میتواند به آن طرف آبیها اثبات کند که لااقل بخشی از نظام شیر فهم شده است. نویسنده مقاله به منافع اولین گام عقبنشینی نظام از مواضع پیشین اشاره کرده و روشن کرده که قصد باند روحانی- رفسنجانی جلب اعتماد قدرتهای جهانی و جبران مافات است و به اصل مسأله یعنی عقبنشینی از برنامه اتمی که تا کنون باند ولایت حاضر نبود یک قدم از آن عقب بنشیند اشاره میکند و مینویسد: ”در توافقنامه ژنو بنا شد طرفین در راستای اعتمادسازی حرکت کنند. در این سفرها ما میتوانیم اعتماد غرب را جلب کنیم. باید بدانیم دشمنی، دشمنی ایجاد میکند. ما باید فضا را تلطیف کنیم تا دشمنی کمتر شود. این رفت و آمدها مانع تحریک کینههایی میشود که عدهیی میخواهند در آنها بدمند و مانع ایجاد روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شوند“.