شما میگویید ما برای مدیریت نظام مقدس جمهوری اسلامی برویم از آقا پسرهای گوگول مگول 18ساله قلاده به گردن با قیافههای قیقاش و پیرزنهای لکنتی شصت و چندساله رئیسجمهور بیاوریم؟! نه تنها دل علمالهدی که دل مادر شهید را شکستند، با کراوات و پاپیون آمدند برای ثبت نام در... استغفرا... ربی و اتوب الیه... بعد میگویند در نظام مقدس جمهوری اسلامی آزادی نیست... آخر و عاقبت بیحرمتی به ریش توپی و عمامه سیاه من سید اولاد پیغمبر و عبای شتری علما، و برگزاری کنسرت در مشهد این میشود دیگر، عقوبت تبدیل زیارت به گردشگری هکذا. از این گناهان کبیره مرتکب میشوید که غضبهایی مانند سیل و زلزله صادر میشود، امیدوارم مسئولان به خودشان بیایند و فکری بهحال این قوانین بکنند. این قوانین روح حقوقبشر را سفید کرده است.
نکتهای که بهعنوان یک تذکر لازم و ضروری باید بهمحضر مقدس شما برادران و خواهران عرض کنم، یک تصویر از ساختار این نظام است. نظام مقدس جمهوری اسلامی ما مثل یک قلعه است؛ قلعه چه عرض کنم مثل یک زندان است؛ زندانی که دورادور آن یک دیوار بلندبالایی دارد، هیچکس نمیتواند از این دیوار بالا برود و به آن طرف نفوذ کند. معمار این دیوار مقام معظم ولایت و رهبری است. مردم در آن چه نقشی دارند؟؟! بله، عرض کنم که حراست از این دیوار و مرمت آجرهای آن به عهدهٴ مردم است. آنها آزادند که باید این نظام را انتخاب کنند.
هههههههههه! کرکرکرکر!... شما میگویید انتخابات باید آزاد باشد که بیایید رأی خودتان را حاکم کنید. ما دکترین ولایتفقیه را برای ادارهٴ دنیا عرضه کردهایم که در تاریخ نه تنها کره زمین که در کرات سماوی هم نمونه است. شما نمیتوانید هیچ حکومتی را در تاریخ بشر پیدا کنید که از سیر تا پیاز آن و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در دست ولیفقیه باشد و برای آب خوردن هم در آن قانون شرعی وضع شده باشد.
بس کنید این حرف دموکراسیهای غربی را دکترین سیاسی لیبرال دو قرن و نیم بر دنیا حاکم بود. مردم دنیا از رفاه، آزادی و حقوقبشر خسته شدهاند. مردم به جان آمده از حکومتهای غربی میگویند ما ولیفقیه میخواهیم. میگویند قوانین ایران اسلامی را میخواهیم. میگویند داشتن دموکراسی زیر دلمان را زده است، ما حجاب اجباری و گشت امر به منکر و نهی از معروف میخواهیم. برادر بسیجی و انتظامی و پاسدار میخواهیم. ما به شما میگوییم تمام بدبختیهای شما از این است که حکم اعدام را لغو کردهاید، امام راحل سالها قبل فرمود بود آدمی جماعت را اگر نبرند و داغ نکنند آدم نمیشود.
من به یک آقای وزیری یک وقت گفتم در دورهٴ شاه یک وزیر با یک خودکار ۵ زاری وزیر میشد، شما با یک میلیارد لیتر خون آدم وزیر شدهاید، کم نیست این؛ نظامی به این شکل تشکیلشده، شما میخواهید برای این نظام مدیر اجرایی انتخاب کنید، مدیر اجرایی باید این نظام را اداره کند. مردم آمدند سینه خشک خود را مقابل گلوله داغ گرفتند، دهها، صدها، هزاران انسان به خاک و خون کشیده شد تا امروز علمالهدی بیاید و به شما بگوید یمنیها، نیجریهایها، لبنانیها، عراقیها و سوریه بدانند که عقبة این نظام هستند و هر کدام یکی از استانهای کوچک ایران اسلامی محسوب میشوند.
یک روز میگفتیم بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت، امروز میگوییم سوریه و یمن... این تازه اول پیروزی است، انقلاب ما پیروز نشده. ما با دنیا در جنگ هستیم؛ دنیای کفر، علیایحال دنیا هم با ما در جنگ است.
...
افسار کلام را بگیریم و برگردیم به حرف خودمان... آیا درست است کسی جلوی شورای نگهبان بایستد، درست است کسی بهخاطر اینکه صلاحیت کسی را احراز نکرده، اهانت کند؟ این امام است که میگویند، این حرف بنده نیست، گاهی وقتی جملاتی از امام و رهبری بیان میکنم و تیزی در آن وجود دارد، بعضی از رسانهها و پایگاههای اطلاعاتی نمیدانند من حرف امام را گفتم، خیال میکنند من حرف خودم را گفتم، این را میگویند و شروع میکنند به شکلک درآوردن، حمله کردن و بد و بیراه گفتن به امام خمینی... زبانمان مو درآورد آخر چند بار از همین تریبون بگوییم پشت سر مرده نباید حرف زد.
این حرف امام است و حرف من نیست، آن عوضیهایی که دنبال این هستند که از ما یک جمله بگیرند و سوژه تخریب قرار دهند، حواسشان باشد که این حرف، حرف امام است، این جمله که میگویم در صحیفه امام، جلد ۱۴ صفحه ۳۷۰ است، میفرمایند «اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید این شورای نگهبان کذا، این فساد است، چنین آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فیالارض قرار بگیرد» جرم مفسد فیالارض هم بی برو و برگرد اعدام است... افتاد؟!... .
شما به بنده میگویی تو عادل نیستی، میگویم به چه دلیل میگویی عادل نیستم، دلیل نمیخواهد، میگویی من عدالت تو را احراز نکردم، اگر گفتی من عادل هستم باید دلیل بیاوری. اگر جنابعالی عدالت مرا قبول کردی باید بگویی به این دلیل عادل هستی اما اگر گفتی من عدالت این آقا را احراز نکردم، تشخیص ندادم این عادل است یا نیست، نمیگوید نیست، میگوید من عدالتش را تشخیص ندادم، نمیتوانی بگویی چرا؟
افتاد؟!...
نکتهای که بهعنوان یک تذکر لازم و ضروری باید بهمحضر مقدس شما برادران و خواهران عرض کنم، یک تصویر از ساختار این نظام است. نظام مقدس جمهوری اسلامی ما مثل یک قلعه است؛ قلعه چه عرض کنم مثل یک زندان است؛ زندانی که دورادور آن یک دیوار بلندبالایی دارد، هیچکس نمیتواند از این دیوار بالا برود و به آن طرف نفوذ کند. معمار این دیوار مقام معظم ولایت و رهبری است. مردم در آن چه نقشی دارند؟؟! بله، عرض کنم که حراست از این دیوار و مرمت آجرهای آن به عهدهٴ مردم است. آنها آزادند که باید این نظام را انتخاب کنند.
هههههههههه! کرکرکرکر!... شما میگویید انتخابات باید آزاد باشد که بیایید رأی خودتان را حاکم کنید. ما دکترین ولایتفقیه را برای ادارهٴ دنیا عرضه کردهایم که در تاریخ نه تنها کره زمین که در کرات سماوی هم نمونه است. شما نمیتوانید هیچ حکومتی را در تاریخ بشر پیدا کنید که از سیر تا پیاز آن و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در دست ولیفقیه باشد و برای آب خوردن هم در آن قانون شرعی وضع شده باشد.
بس کنید این حرف دموکراسیهای غربی را دکترین سیاسی لیبرال دو قرن و نیم بر دنیا حاکم بود. مردم دنیا از رفاه، آزادی و حقوقبشر خسته شدهاند. مردم به جان آمده از حکومتهای غربی میگویند ما ولیفقیه میخواهیم. میگویند قوانین ایران اسلامی را میخواهیم. میگویند داشتن دموکراسی زیر دلمان را زده است، ما حجاب اجباری و گشت امر به منکر و نهی از معروف میخواهیم. برادر بسیجی و انتظامی و پاسدار میخواهیم. ما به شما میگوییم تمام بدبختیهای شما از این است که حکم اعدام را لغو کردهاید، امام راحل سالها قبل فرمود بود آدمی جماعت را اگر نبرند و داغ نکنند آدم نمیشود.
من به یک آقای وزیری یک وقت گفتم در دورهٴ شاه یک وزیر با یک خودکار ۵ زاری وزیر میشد، شما با یک میلیارد لیتر خون آدم وزیر شدهاید، کم نیست این؛ نظامی به این شکل تشکیلشده، شما میخواهید برای این نظام مدیر اجرایی انتخاب کنید، مدیر اجرایی باید این نظام را اداره کند. مردم آمدند سینه خشک خود را مقابل گلوله داغ گرفتند، دهها، صدها، هزاران انسان به خاک و خون کشیده شد تا امروز علمالهدی بیاید و به شما بگوید یمنیها، نیجریهایها، لبنانیها، عراقیها و سوریه بدانند که عقبة این نظام هستند و هر کدام یکی از استانهای کوچک ایران اسلامی محسوب میشوند.
یک روز میگفتیم بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت، امروز میگوییم سوریه و یمن... این تازه اول پیروزی است، انقلاب ما پیروز نشده. ما با دنیا در جنگ هستیم؛ دنیای کفر، علیایحال دنیا هم با ما در جنگ است.
...
افسار کلام را بگیریم و برگردیم به حرف خودمان... آیا درست است کسی جلوی شورای نگهبان بایستد، درست است کسی بهخاطر اینکه صلاحیت کسی را احراز نکرده، اهانت کند؟ این امام است که میگویند، این حرف بنده نیست، گاهی وقتی جملاتی از امام و رهبری بیان میکنم و تیزی در آن وجود دارد، بعضی از رسانهها و پایگاههای اطلاعاتی نمیدانند من حرف امام را گفتم، خیال میکنند من حرف خودم را گفتم، این را میگویند و شروع میکنند به شکلک درآوردن، حمله کردن و بد و بیراه گفتن به امام خمینی... زبانمان مو درآورد آخر چند بار از همین تریبون بگوییم پشت سر مرده نباید حرف زد.
این حرف امام است و حرف من نیست، آن عوضیهایی که دنبال این هستند که از ما یک جمله بگیرند و سوژه تخریب قرار دهند، حواسشان باشد که این حرف، حرف امام است، این جمله که میگویم در صحیفه امام، جلد ۱۴ صفحه ۳۷۰ است، میفرمایند «اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید این شورای نگهبان کذا، این فساد است، چنین آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فیالارض قرار بگیرد» جرم مفسد فیالارض هم بی برو و برگرد اعدام است... افتاد؟!... .
شما به بنده میگویی تو عادل نیستی، میگویم به چه دلیل میگویی عادل نیستم، دلیل نمیخواهد، میگویی من عدالت تو را احراز نکردم، اگر گفتی من عادل هستم باید دلیل بیاوری. اگر جنابعالی عدالت مرا قبول کردی باید بگویی به این دلیل عادل هستی اما اگر گفتی من عدالت این آقا را احراز نکردم، تشخیص ندادم این عادل است یا نیست، نمیگوید نیست، میگوید من عدالتش را تشخیص ندادم، نمیتوانی بگویی چرا؟
افتاد؟!...