پس از کودتای 28مرداد 32 دانشجویان، محاکمه پیشوای محبوب نهضت ملی ایران را برنتافتند و به مخالفت و اعتراض برضد آن برخاستند. و علیه کودتاگران در خیابانها و در دانشگاه تهران شعار دادند.
روز 16آذر 32حکومت نظامی شاه برای ترساندن فرزندان مردم ایران، و نشاندادن اینکه بر اوضاع مسلط است و غارتگران نفت میتوانند در امنیت کامل به غارت بپردازند، نیروهای سرکوبگر مسلحش را وارد دانشگاه کرد و دانشجویان دلیر را به گلوله بست که در اثر آن سه دانشجوی فداکار و شجاع، مصطفی بزرگ نیا، مهدی شریعت رضوی و احمد قندچی بهشهادت رسیدند و از آن به بعد 16آذر، روز دانشجو نام گرفت.
به دنبال آن، ابر سیاه و متراکمی آسمان میهنمان را سیاه کرد.
”فصلها فصل زمستان شد
ترس بود و بالهای مرگ
خیمه گاه دشمنان پرجوش، سنگر آزادگان خاموش
کس نمیجنبید چون بر شاخه برگ از برگ
استعمار که از انقلابهای جهان سوم از جمله در چین و الجزائر و ویتنام، ضربات سختی خورده بود، از دورنمای انقلاب ایران به وحشت افتاد و درها را کمی باز کرد. فضا باز شد. این تغییر فضا 7سال پس از سرنگون ساختن دولت دکتر محمد مصدق، تنها حکومت ملی و دموکراتیک ایران در عصر حاضر بود.
در 16آذر 40 دانشجویان، دوباره برخاستند و طی تظاهراتی خیزش 16آذر 32 و شهادت همرزمان شهیدشان را گرامی داشتند.
دانشجویان در صفوف منظم با پلاکادرهایی که روی آنها شعارهای ضد رژیم شاه نوشته بود و عکسهای سه دانشجوی شهید 16آذر و اسامی آنها به چشم میخورد در خیابانهای دانشگاه راهپیمایی کردند و شعارها را تکرار نمودند.
دانشجویان سپس از در اصلی دانشگاه خارج شدند و وارد خیابان انقلاب امروز و شاهرضای آن زمان شدند. تا آن روز دانشجویان از دانشگاه خارج نمیشدند و این یک گام به پیش بود. برگزار کننده تظاهرات جبهه ملی و نهضت آزادی بودند.
مردم عابر با تعجب و تحسین به دانشجویان تظاهر کننده نگاه میکردند و بعضی نیز برایشان دست میزدند.
از آن پس تا امروز دانشجویان میهنمان هر سال خاطره 16آذر روز دانشجو و آن سه ستاره سرخ را گرامی داشتهاند.
در دوران خمینی غدار آخوندها که همواره، دانشگاه را خاری در چشم خود میدیدند پس از تحکیم پایههای حکومت استبدادی و قدرت سرکوبگری، زمینه را برای ”پاکسازی ”دانشگاه فراهم کردند و در اردیبهشت 59 با یورش وحشیانه چماقبهدستان خطامامی، با کشتار دهها تن از دانشجویان هوادار نیروهای انقلابی، دانشگاهها را بستند.
5سال بعد، در 27فروردین سال64، دجال ضدبشر که هنوز کینه دانشگاه را در دل داشت، به کارگزاران نظامش گوشزد کرد:
«همه دردهای کشور از دانشگاه شروع شده است. دانشگاه، تلخیهایی داشت که بهاین زودیها رفع نمیشود… دانشگاهی که تمام گرفتاریهای ما، منشأش در آن بود».
اعدام و شکنجه هزاران تن از دانشجویان و استادان دانشگاهها، و اختصاص رسمی نزدیک به نیمی از سهمیه دانشگاه به مزدوران بسیجی راه بهجایی نبرد و تلاش رژیم برای بهثمر رساندن شعار مسخره «وحدت روحانی و دانشجو» و ”حوزه و دانشگاه ”به شکست انجامید.
در سالهای بعد و تا امروز دانشجویان هیچگاه میدان را خالی نکردهاند آنان قیام 18تیر 78 را بپا کردند و در قیام تابستان 88 اولین بپاخاستگان بودند.
بیجهت نیست که رژیم ضدفرهنگ آخوندی این همه از آنان میهراسد. آنقدر که مجلس ارتجاع 4 وزیر پیشنهادی دولت برای آموزش عالی و دانشگاهها را که کار اصلیش سرکوبی یا خفه کردن جنبشهای دانشجویی است را یکی پس از دیگری رد کرد و در همین رابطه، نمایندگان خامنهای در مجلس ارتجاع بارها از دانشگاهها اظهار وحشت کردند.
آنها میدانند دانشجویان در برابر جنایات آخوندها مثل اسید پاشی و چاقوکشی عوامل رژیم علیه زنان، فقر مردم و غارت و حیف و میل ثروتهای میهنشان ساکت نمینشینند.
روز 16آذر 32حکومت نظامی شاه برای ترساندن فرزندان مردم ایران، و نشاندادن اینکه بر اوضاع مسلط است و غارتگران نفت میتوانند در امنیت کامل به غارت بپردازند، نیروهای سرکوبگر مسلحش را وارد دانشگاه کرد و دانشجویان دلیر را به گلوله بست که در اثر آن سه دانشجوی فداکار و شجاع، مصطفی بزرگ نیا، مهدی شریعت رضوی و احمد قندچی بهشهادت رسیدند و از آن به بعد 16آذر، روز دانشجو نام گرفت.
به دنبال آن، ابر سیاه و متراکمی آسمان میهنمان را سیاه کرد.
”فصلها فصل زمستان شد
ترس بود و بالهای مرگ
خیمه گاه دشمنان پرجوش، سنگر آزادگان خاموش
کس نمیجنبید چون بر شاخه برگ از برگ
استعمار که از انقلابهای جهان سوم از جمله در چین و الجزائر و ویتنام، ضربات سختی خورده بود، از دورنمای انقلاب ایران به وحشت افتاد و درها را کمی باز کرد. فضا باز شد. این تغییر فضا 7سال پس از سرنگون ساختن دولت دکتر محمد مصدق، تنها حکومت ملی و دموکراتیک ایران در عصر حاضر بود.
در 16آذر 40 دانشجویان، دوباره برخاستند و طی تظاهراتی خیزش 16آذر 32 و شهادت همرزمان شهیدشان را گرامی داشتند.
دانشجویان در صفوف منظم با پلاکادرهایی که روی آنها شعارهای ضد رژیم شاه نوشته بود و عکسهای سه دانشجوی شهید 16آذر و اسامی آنها به چشم میخورد در خیابانهای دانشگاه راهپیمایی کردند و شعارها را تکرار نمودند.
دانشجویان سپس از در اصلی دانشگاه خارج شدند و وارد خیابان انقلاب امروز و شاهرضای آن زمان شدند. تا آن روز دانشجویان از دانشگاه خارج نمیشدند و این یک گام به پیش بود. برگزار کننده تظاهرات جبهه ملی و نهضت آزادی بودند.
مردم عابر با تعجب و تحسین به دانشجویان تظاهر کننده نگاه میکردند و بعضی نیز برایشان دست میزدند.
از آن پس تا امروز دانشجویان میهنمان هر سال خاطره 16آذر روز دانشجو و آن سه ستاره سرخ را گرامی داشتهاند.
در دوران خمینی غدار آخوندها که همواره، دانشگاه را خاری در چشم خود میدیدند پس از تحکیم پایههای حکومت استبدادی و قدرت سرکوبگری، زمینه را برای ”پاکسازی ”دانشگاه فراهم کردند و در اردیبهشت 59 با یورش وحشیانه چماقبهدستان خطامامی، با کشتار دهها تن از دانشجویان هوادار نیروهای انقلابی، دانشگاهها را بستند.
5سال بعد، در 27فروردین سال64، دجال ضدبشر که هنوز کینه دانشگاه را در دل داشت، به کارگزاران نظامش گوشزد کرد:
«همه دردهای کشور از دانشگاه شروع شده است. دانشگاه، تلخیهایی داشت که بهاین زودیها رفع نمیشود… دانشگاهی که تمام گرفتاریهای ما، منشأش در آن بود».
اعدام و شکنجه هزاران تن از دانشجویان و استادان دانشگاهها، و اختصاص رسمی نزدیک به نیمی از سهمیه دانشگاه به مزدوران بسیجی راه بهجایی نبرد و تلاش رژیم برای بهثمر رساندن شعار مسخره «وحدت روحانی و دانشجو» و ”حوزه و دانشگاه ”به شکست انجامید.
در سالهای بعد و تا امروز دانشجویان هیچگاه میدان را خالی نکردهاند آنان قیام 18تیر 78 را بپا کردند و در قیام تابستان 88 اولین بپاخاستگان بودند.
بیجهت نیست که رژیم ضدفرهنگ آخوندی این همه از آنان میهراسد. آنقدر که مجلس ارتجاع 4 وزیر پیشنهادی دولت برای آموزش عالی و دانشگاهها را که کار اصلیش سرکوبی یا خفه کردن جنبشهای دانشجویی است را یکی پس از دیگری رد کرد و در همین رابطه، نمایندگان خامنهای در مجلس ارتجاع بارها از دانشگاهها اظهار وحشت کردند.
آنها میدانند دانشجویان در برابر جنایات آخوندها مثل اسید پاشی و چاقوکشی عوامل رژیم علیه زنان، فقر مردم و غارت و حیف و میل ثروتهای میهنشان ساکت نمینشینند.