پس از تأیید نتایج نمایش انتخابات توسط سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع، مهرهها و رسانههای باند خامنهای همچنان بر طبل تقلب میکوبند. آنها بهدنبال چه هدفی هستند؟ پاسخ یا سرنخ آن را شاید بتوان از میان سخنان متناقض خود کدخدایی پیدا کرد:
تلویزیون رژیم 10خرداد 96: «سوال بعدی بنده هم راجع به قانون انتخابات است اگر این سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری درباره سیاستهای کلی انتخابات اگر این به هرحال عمل میشد بهش از این جهت که قانون تغییر میکرد و اجرا میشد آیا این روند اجرا و نظارت به شیوه بهتری اجرا نمیشد؟
کدخدایی: بله بله بله ما هم در بحث ثبت نام ها، هم در بحث صلاحیتها خیلی کمک میتوانست به ما کنه اگر ما زودتر تونسته بودیم اونو جمعبندی بکنیم، هم در بحث اجرا، بحث هزینهها، بحث تبلیغات، عرض کنم مسائل مختلفی که در بحثهای دیگه هستش، در همه اینا کمک کنه به ما و ما متأسفانه فرصت را از دست دادیم.
سوال: آقای کدخدایی آیا الآن تحرکاتی انجام شده که به هر حال بریم به سمت تغییر قوانین انتخاباتی مون؟ فکر میکنید چقدر زمان میبره؟
کدخدایی: نکته مهمی که من حس کردم غالب مسئولین، مخصوصاً مسئولان درجه اول کشور لمس کردند مشکلات را. و اینکه باید یه کاری انجام بدیم. این احساس در همه بهوجود آمده. امیدواریم که زود خاموش نشه!»
«قانون انتخابات باید اصلاح شود» این نتیجهیی است که اغلب رسانههای باند خامنهای از سخنان کدخدایی گرفتند. (سایت حکومتی قدس آنلاین- 11خرداد 96)
همین صدا، یک روز بعد، از رسانههای باند خامنهای واضحتر بلند شد:
رسالت ارگان باند مؤتلفه روز 11خرداد 96نوشت: «نهایتاً ، با دلی خونین از آنچه رفته، مهم آن است که باید زمینهای را فراهم آورد که چنین تخلفاتی تکرار نشود. پیشنهاد میکنیم که در جریان ابلاغ سیاستهای کلی انتخابات، رئیس ستاد انتخابات کشور، مستقیماً منصوب شورای نگهبان قانون اساسی گردد».
علاوه بر این حداد عادل مهرهٴ باند خامنهای در حالی که نیروهای ریزشی باندش را مردم مینامید از نتیجه اعلام شده ابراز نارضایتی کرد و گفت: «انتخابات خوب انتخاباتی است که همه مردم رئیسجمهور منتخب را رئیسجمهور خود بدانند مخصوصاً وقتی که شورای نگهبان تأیید میکند. ولی خب یک قانون است و یک دل، جواب دل مردم را چه میدهید، درست است که مردم در برابر شورای نگهبان سکوت کردند ولی باید دید در دل چه دارند؟». (خبرگزاری حکومتی ایلنا 11خرداد 96)
یک رسانه باند روحانی روز 12خرداد 96با اشاره به این واکنشها نوشت: «طی روزهای گذشته رسانههای متعدد این جریان و حتی کاندیدای اصلیشان اتهامات متعددی را متوجه وزارت کشور دولت روحانی کردند». (سایت حکومتی صدای ایران)
هاشمی گماشته روحانی در استانداری سیستان و بلوچستان هم گفت: «بعضیها بهدنبال این بودند که انتخابات ریاستجمهوری را با توهمی که گرفتار آن بودند، زیر سؤال ببرند». (سایت حکومتی تنکابن 24 – 11خرداد 96)
اینکه باند خامنهای برای مهندسی انتخابات بتواند اختیارات وزارت کشور را به شورای نگهبان ارتجاع منتقل کند سوالی است که تعادل قوای جدید در درون رژیم پاسخ آن را مشخص خواهد کرد.
تلویزیون رژیم 10خرداد 96: «سوال بعدی بنده هم راجع به قانون انتخابات است اگر این سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری درباره سیاستهای کلی انتخابات اگر این به هرحال عمل میشد بهش از این جهت که قانون تغییر میکرد و اجرا میشد آیا این روند اجرا و نظارت به شیوه بهتری اجرا نمیشد؟
کدخدایی: بله بله بله ما هم در بحث ثبت نام ها، هم در بحث صلاحیتها خیلی کمک میتوانست به ما کنه اگر ما زودتر تونسته بودیم اونو جمعبندی بکنیم، هم در بحث اجرا، بحث هزینهها، بحث تبلیغات، عرض کنم مسائل مختلفی که در بحثهای دیگه هستش، در همه اینا کمک کنه به ما و ما متأسفانه فرصت را از دست دادیم.
سوال: آقای کدخدایی آیا الآن تحرکاتی انجام شده که به هر حال بریم به سمت تغییر قوانین انتخاباتی مون؟ فکر میکنید چقدر زمان میبره؟
کدخدایی: نکته مهمی که من حس کردم غالب مسئولین، مخصوصاً مسئولان درجه اول کشور لمس کردند مشکلات را. و اینکه باید یه کاری انجام بدیم. این احساس در همه بهوجود آمده. امیدواریم که زود خاموش نشه!»
«قانون انتخابات باید اصلاح شود» این نتیجهیی است که اغلب رسانههای باند خامنهای از سخنان کدخدایی گرفتند. (سایت حکومتی قدس آنلاین- 11خرداد 96)
همین صدا، یک روز بعد، از رسانههای باند خامنهای واضحتر بلند شد:
رسالت ارگان باند مؤتلفه روز 11خرداد 96نوشت: «نهایتاً ، با دلی خونین از آنچه رفته، مهم آن است که باید زمینهای را فراهم آورد که چنین تخلفاتی تکرار نشود. پیشنهاد میکنیم که در جریان ابلاغ سیاستهای کلی انتخابات، رئیس ستاد انتخابات کشور، مستقیماً منصوب شورای نگهبان قانون اساسی گردد».
علاوه بر این حداد عادل مهرهٴ باند خامنهای در حالی که نیروهای ریزشی باندش را مردم مینامید از نتیجه اعلام شده ابراز نارضایتی کرد و گفت: «انتخابات خوب انتخاباتی است که همه مردم رئیسجمهور منتخب را رئیسجمهور خود بدانند مخصوصاً وقتی که شورای نگهبان تأیید میکند. ولی خب یک قانون است و یک دل، جواب دل مردم را چه میدهید، درست است که مردم در برابر شورای نگهبان سکوت کردند ولی باید دید در دل چه دارند؟». (خبرگزاری حکومتی ایلنا 11خرداد 96)
یک رسانه باند روحانی روز 12خرداد 96با اشاره به این واکنشها نوشت: «طی روزهای گذشته رسانههای متعدد این جریان و حتی کاندیدای اصلیشان اتهامات متعددی را متوجه وزارت کشور دولت روحانی کردند». (سایت حکومتی صدای ایران)
هاشمی گماشته روحانی در استانداری سیستان و بلوچستان هم گفت: «بعضیها بهدنبال این بودند که انتخابات ریاستجمهوری را با توهمی که گرفتار آن بودند، زیر سؤال ببرند». (سایت حکومتی تنکابن 24 – 11خرداد 96)
اینکه باند خامنهای برای مهندسی انتخابات بتواند اختیارات وزارت کشور را به شورای نگهبان ارتجاع منتقل کند سوالی است که تعادل قوای جدید در درون رژیم پاسخ آن را مشخص خواهد کرد.