حسین علیزاده دومین مقام سفارت رژیم ایران در فنلاند اعلام کرد در اعتراض به سرکوب مردم ایران توسط رژیم از سمت خود استعفا کرده است. بخشهایی از مصاحبه وی با تلویزیون صدای آمریکا به شرح زیر میباشد:
من از سیستم خارج شدم، اساساً من دیگه خودم رو کارمند دولت نمیدونم، دیگه من خودم رو دیپلومات نمیدونم یعنی اساساً من خودم رو متعلق به نظام جمهوری اسلامی نمیدونم، یعنی اساساً من خودم رو یک مخالف سیاسی جمهوری اسلامی میدانم… بنده اینجا کاردار سفارت شما بودم حافظ منافع کشور ایران بودم آخه شما یک جواب بدید به این ملت بگید که آخه یک آدمی که شکمش سیره آدمی که موقعیت اداری داره پستی داره آخه چرا اینها باید بزنند بیرون؟ بعدش هم میزنند بیرون چرا نمیرند یک گوشه ساکت بشینند ولی من چرا اومدن در اروپا دارم فریاد میزنم پاسخ ما رو بدید. ما داریم میگیم که به ملت خیانت شده و این خیانت توسط متولیان امر شده ما داریم پرسشی را مطرح میکنیم حالا میتونید شما همه رو لکهدار کنید اشکالی نداره من ایرادی نمیبینم اگر این حرفها را نزنند چه باید بزنند سؤال به قوت خودش باقی است. جناب یزدیان مسأله این هستش که بابا یک سؤالی این وسط مطرحه شما چرا مردم خودتون رو کشتید چرا مردم خودتون رو مضروب کردید؟ مقتول کردید؟ مصدوم کردید پاسخ این ملت رو بدید که چرا بچه مردم رو زدید؟ چرا شما دادگاههای نمایشی رو میارید نشون میدید حکمش رو نشون میدید دادگاه کهریزک رو نمیآیید علنی کنید؟ یک وجدان یک مملکت آسیب دیده که دادگاه کهریزک یعنی قاتلین پول دولت رو گرفتند توی زندان دولتی بچه مردم رو بردند کشته تحویلشون دادند چرا این دادگاه نباید علنی باشه بعد دادگاه نمایشی میارند یک آقا پسر بچه 20ساله میگه من اون روز سنگ پرت کردم دو تا شعار هم دادم این رو به مردم نشون میدند. بعد دادگاه کهریزک مخفیانه است. چرا این حوادث باید تو این کشور اتفاق بیفته؟ … آخه این درد رو ما به کجا بگیم بعد ما شدیم دیپلومات شما میریم تو این رسپشنها این ور و اون ور میشینیم بمباردمان سؤال قرار میگیریم. جواب نداریم جواب بدیم خجالت میکشیم دوست داریم زمین دهن باز کنه بریم توی زمین بهمون نگند دیپلومات جمهوری اسلامی ایران، الآن با خودم جنگیدم با خودم غلبه کردم گفتم بگذار ما هم یک دادی بزنیم بگذارید ما هم یک فریادی بزنیم آخه تا کی تا کی باید اینقدر ظلم بشه تا کی آبروی مملکت برده بشه…
من از سیستم خارج شدم، اساساً من دیگه خودم رو کارمند دولت نمیدونم، دیگه من خودم رو دیپلومات نمیدونم یعنی اساساً من خودم رو متعلق به نظام جمهوری اسلامی نمیدونم، یعنی اساساً من خودم رو یک مخالف سیاسی جمهوری اسلامی میدانم… بنده اینجا کاردار سفارت شما بودم حافظ منافع کشور ایران بودم آخه شما یک جواب بدید به این ملت بگید که آخه یک آدمی که شکمش سیره آدمی که موقعیت اداری داره پستی داره آخه چرا اینها باید بزنند بیرون؟ بعدش هم میزنند بیرون چرا نمیرند یک گوشه ساکت بشینند ولی من چرا اومدن در اروپا دارم فریاد میزنم پاسخ ما رو بدید. ما داریم میگیم که به ملت خیانت شده و این خیانت توسط متولیان امر شده ما داریم پرسشی را مطرح میکنیم حالا میتونید شما همه رو لکهدار کنید اشکالی نداره من ایرادی نمیبینم اگر این حرفها را نزنند چه باید بزنند سؤال به قوت خودش باقی است. جناب یزدیان مسأله این هستش که بابا یک سؤالی این وسط مطرحه شما چرا مردم خودتون رو کشتید چرا مردم خودتون رو مضروب کردید؟ مقتول کردید؟ مصدوم کردید پاسخ این ملت رو بدید که چرا بچه مردم رو زدید؟ چرا شما دادگاههای نمایشی رو میارید نشون میدید حکمش رو نشون میدید دادگاه کهریزک رو نمیآیید علنی کنید؟ یک وجدان یک مملکت آسیب دیده که دادگاه کهریزک یعنی قاتلین پول دولت رو گرفتند توی زندان دولتی بچه مردم رو بردند کشته تحویلشون دادند چرا این دادگاه نباید علنی باشه بعد دادگاه نمایشی میارند یک آقا پسر بچه 20ساله میگه من اون روز سنگ پرت کردم دو تا شعار هم دادم این رو به مردم نشون میدند. بعد دادگاه کهریزک مخفیانه است. چرا این حوادث باید تو این کشور اتفاق بیفته؟ … آخه این درد رو ما به کجا بگیم بعد ما شدیم دیپلومات شما میریم تو این رسپشنها این ور و اون ور میشینیم بمباردمان سؤال قرار میگیریم. جواب نداریم جواب بدیم خجالت میکشیم دوست داریم زمین دهن باز کنه بریم توی زمین بهمون نگند دیپلومات جمهوری اسلامی ایران، الآن با خودم جنگیدم با خودم غلبه کردم گفتم بگذار ما هم یک دادی بزنیم بگذارید ما هم یک فریادی بزنیم آخه تا کی تا کی باید اینقدر ظلم بشه تا کی آبروی مملکت برده بشه…