پس از گذشت قریب به 10روز از حادثه آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، حقایقی بیشتری در مورد سرکوب آتش نشانان توسط عوامل حکومت آخوندی چه در صحنه آتشسوزی و چه قبل از آن روشن شده است.
در زمینه جو ارعاب و سرکوب آتش نشانان در محیط کار و حتی درصحنه عملیات در جریان آتشنشانی پلاسکو، روزنامه حکومتی جهان صنعت 9بهمن 95 گزارش تکاندهندهای دارد.
این روزنامه حکومتی مینویسد20دقیقه قبل از فروریختن پلاسکو آتش نشانان میدانستند که ساختمان فرو میریزد اما توسط مدیران سرکوبگر سازمان آتشنشانی به آنان اجازه خروج داده نشده است.
نویسنده مقاله جهان صنعت از قول یک استاد پژوهشکده مهندسی سازه مینویسد: ”اجازه حضور آتش نشانان در حادثه ساختمان پلاسکو پس از گذشت یک ساعت، در این بنا صادر شده است. کدام فرمانده آتشنشانی فرمان حضور این افراد در ساختمان را بعد از گذشت این زمان داده است؟ این مسأله قطعاً یک فاجعه محسوب میشود. پس از گذشت یک ساعت چه آتش ساختمان خاموش شده باشد و چه هنوز در میان طبقات دیده شود، این ساختمان باید تخلیه میشد، این در حالی بود که ما در زمان ذکر شده شاهد حضور نیروهای آتشنشان در طبقه دهم و... بودیم. بدیهی است که ساختمان پس از رسیدن به حرارت ۳۰۰ درجه سانتیگراد تخریب شده و واژگون خواهد شد. “
نویسنده مقاله سپس به جو ارعاب و سرکوب بر آتش نشانانی که زنده ماندهاند اشاره میکند و مینویسد: ”فشار روی آتشنشانان به حدی زیاد است که پنهانی و با ترس با ما حرف میزنند
آنقدر فشار روی آتشنشانان برای حرف نزدن و اعتراض نکردن از وضعیت و اینکه به واقع چه اتفاقاتی در پلاسکو و این سازمان رخ میدهد، بالاست که یواشکی و پنهانی با ما حرف میزنند که مبادا خودشان را هم توبیخ کنند. وقتی از سنگینی نگاه اطرافیان گفتگو با ما را قطع میکنند. وقتی سعی میکنند شناسایی نشوند. وقتی اینقدر اذیت میشوند. حتی به گفته یکی از آنها از روز حادثه در ایستگاهها یک برگه گذاشتند که نامه درخواست به شورای شهر برای احتساب شغل آتشنشانی جزو مشاغل سخت و زیانآور است که آتشنشانان آن درخواست را امضا کنند. اما بعضی از بچهها برای اینکه شر نشود یا از ترس اینکه کارشان را از دست ندهند، آن را امضا نمیکنند. میگوید ما هنوز نمیتوانیم از حق و خواسته خودمان دفاع کنیم“
جهان صنعت در ادامه گزارش مینویسد: ”چند آتشنشان که مشغول عملیات آواربرداری بودند، برای استراحت از محوطه پلاسکو خارج شدند. جلوی در ورودی بودم و هنوز به داخل نرفته بودم. شروع کردم به حرف زدن با یکی از آنها از وضعیت آواربرداری. یکی از آنها که ماسک بر صورت داشت مرا صدا زد. پرسید خبرنگاری؟ گفتم بله. بیمحابا و ناگهانی شروع کرد به انتقاد شدید. زیر گوشم آرام حرف میزد و وقتی ماموری میآمد، حرفش را قطع میکرد. حتی برنگشتم او را ببینم. فقط صدای خستهاش را میشنیدم. همان لحظه اول با حرفش ضربه را زد. «معاون عملیات و مدیر بازرسی، آتشنشانها را به کشتن دادند» و من میخکوب میشوم. «وقتی آتش به طبقات میرفت، اینها نگذاشتند بچهها از ساختمان خارج شوند“. اینها همهشان رفتند انگلستان دوره دیدهاند. کلی پول برای آنها هزینه شده است. اما هنوز مدیریت چنین حریقی را نمیدانند.»
ادامه حرفهای آتش نشانان با خبرنگار این روزنامه چنین است: ”بچههایمان این طور از بین رفتند. میدانی هر آتشنشان چقدر ارزش دارد؟ کلی سختی و زحمت میکشد و روی او سرمایهگذاری میشود و پرورش مییابد تا آتشنشانی حرفهیی شود. حالا 16نفر از همکاران و دوستانم کشته شدهاند. او ادامه میدهد: به ما میگویند چرا به شرایط خود اعتراض نمیکنید. چرا حرف نمیزنید؟ آذر 94، یک گروه 300نفره از همکارانم جلوی سازمان آتشنشانی و سپس شورای شهر بهدلیل مشکلات و کمبود حقوقشان تحصن اعتراضی کردند. همان دوران تک به تک این معترضان توسط سازمان آتشنشانی توبیخ شدند“.
یکی از آتش نشانان معترض و مستعفی سازمان آتشنشانی در ویدئو کلیپی افشاگرانه در زمینه جو سرکوب در آتشنشانی و واقعیاتی در مورد مورد حادثه ساختمان پلاسکو میگوید: ”می گویند مخزن گازوییل منفجر شده، کدام مخزن گازوییل منفجرشد است. گازوییل کی نقطه انفجار دارد اگر گازوییل نقطه انفجار دارد پس آهنها باید زودتر آب میشد. چرا دروغ میگویید به مردم“
این آتش نشان در زمینه سرکوب آتش نشانان در صحنه آتشنشانی پلاسکو میگوید: ”اگر بچهها بالا نمیرفتند (داخل طبقات ساختمان) همه را توبیخ میکردند. صفیزاده (یکی از آتش نشانان کشته شده) دارد با بیسیم اطلاع میدهد بچهها را بالا نفرستید به ما کمک کنید، کمکی به آنها نمیشود. بهخاطر بیت رهبری بیشعور که آنجا اجازه پرواز نمیدهند، تمام آن جوانان بدبخت زیر آوار ماندند. بچهها را فرستادند توی آتش و گفتند اگر نروید توبیخ میشوید.
در زمینه جو ارعاب و سرکوب آتش نشانان در محیط کار و حتی درصحنه عملیات در جریان آتشنشانی پلاسکو، روزنامه حکومتی جهان صنعت 9بهمن 95 گزارش تکاندهندهای دارد.
این روزنامه حکومتی مینویسد20دقیقه قبل از فروریختن پلاسکو آتش نشانان میدانستند که ساختمان فرو میریزد اما توسط مدیران سرکوبگر سازمان آتشنشانی به آنان اجازه خروج داده نشده است.
نویسنده مقاله جهان صنعت از قول یک استاد پژوهشکده مهندسی سازه مینویسد: ”اجازه حضور آتش نشانان در حادثه ساختمان پلاسکو پس از گذشت یک ساعت، در این بنا صادر شده است. کدام فرمانده آتشنشانی فرمان حضور این افراد در ساختمان را بعد از گذشت این زمان داده است؟ این مسأله قطعاً یک فاجعه محسوب میشود. پس از گذشت یک ساعت چه آتش ساختمان خاموش شده باشد و چه هنوز در میان طبقات دیده شود، این ساختمان باید تخلیه میشد، این در حالی بود که ما در زمان ذکر شده شاهد حضور نیروهای آتشنشان در طبقه دهم و... بودیم. بدیهی است که ساختمان پس از رسیدن به حرارت ۳۰۰ درجه سانتیگراد تخریب شده و واژگون خواهد شد. “
نویسنده مقاله سپس به جو ارعاب و سرکوب بر آتش نشانانی که زنده ماندهاند اشاره میکند و مینویسد: ”فشار روی آتشنشانان به حدی زیاد است که پنهانی و با ترس با ما حرف میزنند
آنقدر فشار روی آتشنشانان برای حرف نزدن و اعتراض نکردن از وضعیت و اینکه به واقع چه اتفاقاتی در پلاسکو و این سازمان رخ میدهد، بالاست که یواشکی و پنهانی با ما حرف میزنند که مبادا خودشان را هم توبیخ کنند. وقتی از سنگینی نگاه اطرافیان گفتگو با ما را قطع میکنند. وقتی سعی میکنند شناسایی نشوند. وقتی اینقدر اذیت میشوند. حتی به گفته یکی از آنها از روز حادثه در ایستگاهها یک برگه گذاشتند که نامه درخواست به شورای شهر برای احتساب شغل آتشنشانی جزو مشاغل سخت و زیانآور است که آتشنشانان آن درخواست را امضا کنند. اما بعضی از بچهها برای اینکه شر نشود یا از ترس اینکه کارشان را از دست ندهند، آن را امضا نمیکنند. میگوید ما هنوز نمیتوانیم از حق و خواسته خودمان دفاع کنیم“
جهان صنعت در ادامه گزارش مینویسد: ”چند آتشنشان که مشغول عملیات آواربرداری بودند، برای استراحت از محوطه پلاسکو خارج شدند. جلوی در ورودی بودم و هنوز به داخل نرفته بودم. شروع کردم به حرف زدن با یکی از آنها از وضعیت آواربرداری. یکی از آنها که ماسک بر صورت داشت مرا صدا زد. پرسید خبرنگاری؟ گفتم بله. بیمحابا و ناگهانی شروع کرد به انتقاد شدید. زیر گوشم آرام حرف میزد و وقتی ماموری میآمد، حرفش را قطع میکرد. حتی برنگشتم او را ببینم. فقط صدای خستهاش را میشنیدم. همان لحظه اول با حرفش ضربه را زد. «معاون عملیات و مدیر بازرسی، آتشنشانها را به کشتن دادند» و من میخکوب میشوم. «وقتی آتش به طبقات میرفت، اینها نگذاشتند بچهها از ساختمان خارج شوند“. اینها همهشان رفتند انگلستان دوره دیدهاند. کلی پول برای آنها هزینه شده است. اما هنوز مدیریت چنین حریقی را نمیدانند.»
ادامه حرفهای آتش نشانان با خبرنگار این روزنامه چنین است: ”بچههایمان این طور از بین رفتند. میدانی هر آتشنشان چقدر ارزش دارد؟ کلی سختی و زحمت میکشد و روی او سرمایهگذاری میشود و پرورش مییابد تا آتشنشانی حرفهیی شود. حالا 16نفر از همکاران و دوستانم کشته شدهاند. او ادامه میدهد: به ما میگویند چرا به شرایط خود اعتراض نمیکنید. چرا حرف نمیزنید؟ آذر 94، یک گروه 300نفره از همکارانم جلوی سازمان آتشنشانی و سپس شورای شهر بهدلیل مشکلات و کمبود حقوقشان تحصن اعتراضی کردند. همان دوران تک به تک این معترضان توسط سازمان آتشنشانی توبیخ شدند“.
یکی از آتش نشانان معترض و مستعفی سازمان آتشنشانی در ویدئو کلیپی افشاگرانه در زمینه جو سرکوب در آتشنشانی و واقعیاتی در مورد مورد حادثه ساختمان پلاسکو میگوید: ”می گویند مخزن گازوییل منفجر شده، کدام مخزن گازوییل منفجرشد است. گازوییل کی نقطه انفجار دارد اگر گازوییل نقطه انفجار دارد پس آهنها باید زودتر آب میشد. چرا دروغ میگویید به مردم“
این آتش نشان در زمینه سرکوب آتش نشانان در صحنه آتشنشانی پلاسکو میگوید: ”اگر بچهها بالا نمیرفتند (داخل طبقات ساختمان) همه را توبیخ میکردند. صفیزاده (یکی از آتش نشانان کشته شده) دارد با بیسیم اطلاع میدهد بچهها را بالا نفرستید به ما کمک کنید، کمکی به آنها نمیشود. بهخاطر بیت رهبری بیشعور که آنجا اجازه پرواز نمیدهند، تمام آن جوانان بدبخت زیر آوار ماندند. بچهها را فرستادند توی آتش و گفتند اگر نروید توبیخ میشوید.