بهادر مرندی:
سلام بر رهبران مقاومت مسعود و مریم و قهرمانان در زندان لیبرتی و سلام بر زندانیهای سیاسی که همین الآن در بند هستند و بر تمام مردم آزادیخواه پنجاه سال مبارزه انقلابی علیه دیکتاتوری بر همه مبارک باد. پنجاه سال پیش، 5سپتامبر 1965 بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران، محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان یک جنبشی را بنیاد نهادند که در تاریخ ایران برای همیشه ثبت شد. امروز جوانهای آزادیخواه در داخل و خارج میهن این پرچم را بالا گرفتهاند و این فکر را به بقیه انتقال میدهند. خون 120هزار شهید آزادی حقانیت این سازمان را نشان میدهد. پس ما امروز حق داریم خوشحال باشیم و سالگرد پنجاه سالگی این سازمان را جشن بگیریم. این خجسته تأسیس بر همه مبارک باد.
نرگس عضدانلو:
به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران، به نام بنیانگذاران سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران و به نام مسعود و مریم. با سلام و درود به شما دوستان عزیز، امروز برای جشن پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین جمع شدهایم. سازمان همهٴ ما. سازمان خلق. روز تولد سازمان برای ما سراسر شور است و نشاط و سرفرازی و بهخصوص برای همهٴ ما حاوی یک پیام بزرگ است. حنیفنژاد با شهادت خودش و یارانش میخواست دو مفهوم جاری و عمیقی که ایدئولوژی مجاهدین در آن خلاصه میشود را مهر کند. یعنی فدا و صداقت. از آن روز که برادر مسعود در سلول اوین آخرین پیام حنیف را دریافت کرد که گفت: از این به بعد مسئولیت به تو سپرده میشود، فدا و صداقت در سرلوحه مکتب مجاهدین دو عنصر جداییناپذیر راه و منش هر مجاهد شد. در این باره برادر مسعود گفت: فدا و صداقت کلماتی دورانساز هستند که رمز و راز همهٴ راه گشاییها و بنبست شکنیهاست. کلماتی که درست در نقطه مقابل استثمارگری و مفت خوری و میوه چینی خمینی و آخوندهای خمینی صفت قرار دارد و از عمق اعتقاد مجاهدین به یکتاپرستی بهعنوان جامعه بیطبقه توحیدی میجوشد. بله، با چنین اعتقاد و ایدئولوژی بود که برادر مسعود رهبر تصمیمهای بزرگ، مقاومتهای طولانی، شکیبایی عظیم، پایداری پرشکوه، فراقهای سخت، عاطفههای سرشار، دوستی بیپایان با خلق و مؤمن حقیقی و آزادی شد. با همین اعتقاد بود که به مجاهدین آموخت باید در هجوم تاریکیها از حقیقت طلوع خورشید گفت. باید در توفانیترین لحظات روشنایی هدف را دید و باید هر شکستی را به پیروزی، هر نشیبی را به فراز و هر ضربهیی را به ضربه محکمتر به دشمن برگرداند و با همین اعتقاد بود که توانست سرمایهٴ عظیم انسانیت را به همهٴ ما و مردم ما معرفی کند و در عمل ثابت شد که خواهر مریم گنیجنهیی ارزشمند و بیبدیل در دنیای انقلابی و مبارزاتی است که تکتک مجاهدین با تکیه به آن در کوران انقلاب آبدیده شدند و نقشه مسیرشان خواستن همه چیز برای مردمشان شد. انقلاب ایدئولوژیک که دگرگونی در فرهنگ و ارزشها بود همان نقطهٴ انگیزش و وصل من و نسل سوم این سازمان به مجاهدین شد. زدودن آثار و جنسیت و فردیت و رهایی از خود و اولویت اول برای من. نسل ما سازمان مجاهدین را با ارزشهای انقلاب مریم شناخته. از این انقلاب آموختیم که همهٴ لحظاتمان برای دیگران باشد. همدرد و همراه دیگران باشیم. تکیهگاه باشیم. یاد گرفتیم که به مسئولیت نه نگوییم. از سنگینی تعهدات نهراسیم. در لحظهٴ انتخاب به هر چه که رنگی از خود دارد نپردازیم. بسیار بیان کنیم و بسیار بشنویم. فهمیدیم که نقطهٴ آغاز هر ناتوانی و ناتوانایی اذهان ماست. پس آن لحظه که به مسئولیت آری بگوییم، قدرت حرکت پیدا میکنیم و ایمان پیدا کردیم که هیچ نیرویی قدرتمندتر از نیروی همبستگی، نیروی جمع و نیروی خلق نیست. با قدم گذاشتن در مسیر انقلاب بود که واژه غیرممکن از فرهنگ لغات ما پاک شد. زیرا ضرورت سرنگونی و آزادی مردم همواره هدف پیش روی ما بوده و هست و این یعنی میتوان و باید. یاد گرفتیم که کسی ذاتاً رویین تن و قهرمان نیست. قهرمانی او لحظهیی آغاز میشود که اراده میکند تسلیم نشود. همان لحظهیی که بهرغم کمبودها و ناداریها فرصتها را از دست نمیدهد و به وظیفهاش عمل میکند. مثل فروغ جاویدان. و ما آموختیم که قهرمان کسی است که همواره بر سر قرار آزادی حاضر میشود. بله، سازمانی که از حنیف به مسعود سپرده شد و در مریم به اوج جدیدی در ایدئولوژی ضداستثماری رسید نسلهای متمادی را شکوفا و مسئولیتپذیر کرده است. شاید کمتر جنبشی و سازمانی در طی حیات خودش نسلهایش را دیده است که پیدرپی پرچم را به دست بگیرند. حقیقت این است که سازمان و مقاومتی که آمادهٴ پرداخت و قیمت هستند، قدرت پیشروی و پیروزی دارند و با همین انتخاب است که قیمت دادن بیچشمداشت که سازمان مجاهدین میتواند همیشه جوان و زنده و رویان باشد. هر کس که به تاریخ نیم قرن حیات سازمان مجاهدین نگاه میکند آنچه که در این آرم سرخ فام میدرخشد و تلألو دارد قیمت دادن بیچشمداشت است. یعنی که با حسابگری، با معامله و تضمین نتیجه کار قدم در راه نگذاشتهاند و این نقشه مسیر هر مجاهد از اولین شهید سازمان احمد رضایی تا آخرین شهید سازمان است. قیمت دادن بیچشمداشت. بدون این رسم هرگز سازمان مجاهدین نمیتوانست سالیان سخت و جانسوز مبارزه را پشت سر بگذارد. این انتخابی است بسیار سخت. اما رهاکننده. هر کس با این انتخاب از اسارت تعادل قوا، محافظه کاری و ترس و دودلی بیرون میآید و انرژیهایش برای خلاقیتهای بزرگ آزاد میشود. این نسل رسالت خود را در احیای حقوق پایمال شده مردم ایران یافته است و در این مبارزه نصیبی جز شکنجه و شلاق و اعدام نداشته و ندارد. همه از روز اول داوطلبانه و در منتهای سربلندی این سرنوشت را انتخاب کردهاند. ما هم دوباره و هزار باره انتخاب میکنیم که برای خود سهم و نصیبی قائل نباشیم جز تحمل سختیها تا ملت ایران به آسایش و آزادی برسد. ما برای نثار کردن و پرداخت کردن آمدهایم. نه اینکه چیزی برای خود بخواهیم. پس این روز این سرفصل برای همهٴ ما سرفصل تجدید پیمان است. تجدیدعهد میکنیم برای سرنگونی رژیم ولایتفقیه و با مردم ایران تجدیدعهد میکنیم برای برقراری آزادی، دموکراسی و برابری در ایران. سلام بر آزادی، درود بر رجوی، درود بر سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران.
پرویز خزایی:
اول همه تبریک میگم به مسعود عزیزمان، برادرم مسعود رجوی و خواهر گرامیم سرکار خانم مریم رجوی بهمناسبت این روز خجسته پنجاهمین سالگرد تأسیس مجاهدین. من هیجده سالم بود، سال دوم دانشکده حقوق بودم که مسعود هم در همان دانشکده درس میخواند، بعد از من اومده بودش، اون سال اول بود من سال دوم سوم بودم. آنجا ما شنیدیم از مسعود، شنیدیم از مجاهدین. حتی یکی از نزدیکترین دوستهای من که رفیق واقعاً شماره یکم در دانشکده بود این به مجاهدین پیوسته بود از همون ابتدا... دادگستری شد و این رازش رو فقط به من گفت. چون رازی بود که حتی به پدر، مادر، هیچکس نمیتونست بگه که جزء کسانی بود که به همون موج دانشجویان داخل کشور پیوست. ... بعد از... شنیدم که وکیل دادگستری است. توی این دورهیی که از تاریخ ایران ما شاهدیم بهویژه از زمان انقلاب مشروطیت آیا درست است اگر بگم که ما واقعاً سرمشق جنبشهای آزادیخواهی منطقه بودیم. آیا درست است که بگیم که اولین جنبشهای مقاومت طرفدار آزادی، دموکراسی حالا در شکل مشروطه خواهی و بعداً در شکل استقرار و آزادی تمام و کامل و بهویژه استقلال در زمان جنبش مصدق که مصر و سایر کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار داد درست است و من ایمان دارم که ما کشور و ملتی واقعاً سرمشق بودیم که اگر یادمون باشه یا خونده باشیم که جنبش بزرگی در مصر با الهام از مصدق پا گرفت و وقتی مصدق از دادگاه لاهه برمیگشت اول مصریها دعوتشون کردن و انقلابی توی خیابونها برای مصدق راه افتاد. از خودمون سؤال میکنیم چی شد که ملتی که این همه واقعاً پیشتاز بوده در جنبش آزادیخواهی بها داده و مبارزه کرده و صد و ده سال قبل شروع کرده، تا جنبش جنگل تا سالهای 1950 تا انقلاب 22بهمن چی شد که اینها پا نمیگرفت و بهدلیل اون حفرههای تاریخی و سرکوبهای تاریخی و عدم تشکیلات اولین بار بود که تاریخ ایران اون نیاز تاریخیش به عقیده من، من آدم مذهبی نیستم، من لاییستم، اون نیاز تاریخی ایران از نظر تشکیلاتی، از نظر جنبش برآورده شد. یعنی یک سازمانی زاییده شد که همهٴ اون دستاوردها و اون ایدههای ملی و تاریخی و جهانی رو تونست در خودش جمع کنه. مذهب مترقی و دموکراتیک، ملیت از مصدق گرفته شده و ستارخان و بعد رفاه و آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی و اقتصادی اینها رو جمع کردن در یک ایدئولوژی و سازمانی که شما میبینید و دیدید که به حکم تاریخ این مجاهدین برنده صحنه شد، دیدید که چند ده نفرشون بودن که از زندانهای شاه اومدن بیرون یک دفعه مثل آتش گر گرفت تمام سرزمین ایران، مجاهد، مجاهد، نشریه مجاهد که من یادمه صبح که میرفتیم وزارتخارجه صف دو کیلومتری بود برای گرفتن نشریه مجاهد. ماشینهامون رو پارک میکردیم که بخریم. این قانونمنده تو تاریخ، سازمانی که این همه ضربه خورده، قبل از تشکیل شورای ملی مقاومت این همه از زندانهای شاه تحت ستم دو سیستم مخوف این میتونه از میان این حفرهٴ تاریخی این تشکیلات قاطع، درست، به جا، تاریخی سر بزنگاه رو خلاصه برپا کنه. و این قانونمنده، . بنابراین من بار دیگر تبریک میگم به شما و واقعاً تبریک میگم به اعضای مقاومت، من اصلاً اسم هوادار نمیآرم، همه خانوادهٴ مقاومت هستید. ما همه عضو مقاومت هستیم. تبریک میگم به شما و امیدوارم که پیروز و موفق باشید و تولد سازمان مجاهدین خلق مبارک باشه.
منوچهر ارسطوپور:
با سلام و درود بر شما که در قلب همهٴ اشرفیان و یاران مقاومت جای دارید. 50سال گذشت. درختان شکوفه باران شدند. بهاران فرا رسید. لالهها سر از خاک برون برآوردند. گلهای رنگارنگ هر روز و هر ساعت بر خاکهای به خون خفته مبارزان و مجاهدان وطنمان خودنمایی میکنند. 50سال دشت و دمن، باغ و چمن روییدند و برای این مقاومت ریشه دوانیدند. دوست دارم در اینجا از پدران و مادران که جگرگوشگانشان با نام مسعود و پرچم مجاهد بر چوبههای دار رقصیدند و بوسه زدند و در گوشهٴ حیاط و باغهای پر از گل به امانت گذاشته شدهاند درود بفرستم. 50سال گذشت. سازمان ما پنجاه ساله شده است، کشتی این مقاومت در دریای توفانی با اشرفیان و یارانشان با سکاندار بزرگ سردار مسعود در حال پارو زدن و به پیش رفتن است.. اینان، شاه و شیخ در این 50سال همچون سپاهیان اسکندر، لشکریان چنگیز، ارتش تیمور و جنگندگان دیگر در این سرزمین زیبا و پر از گل پای کوفتند، سوزاندند، ویران کردند، بر باد دادند و سنگفرشهای خیابان ما را از خون جوانان رنگین کردند. اشرفیان را به خاک و خون کشیدند. بر مغزهایشان تیر خلاص زدند. آنها ایستادند از مرگ نترسیدند، مگر میشود پدیدهای را که با زندگی و مبارزه در آمیخته است نادیده گرفت. اگر زندگی هست، مرگ هم هست. مهم آن است که چه مرگی را برگزینید و مهمتر آن است که آن گونه در راه آزادی و رهایی مردم گام بردارد که زندگی راستینش پس از مرگ او آغاز شود. آری این راه راه رهبر عقیدتیشان بود و هست. سردار بزرگ مسعود و پرورش دهندهٴ هر چیزی هستی که کشتهای و اینها داشتههای حقیقی تو هستند و اینجاست که همه ستایش تو را میکنند. همه سرود شجاعت و مردانگی سر میدهند و به این هم با دلاوری تو و مبارزه بیامانت در مقابل دو رژیم استوار ایستادهای، تحسین میفرستند. آری تو سرچشمه راستین یک انسانی با آرمانت برای آزادی یک خلق در زنجیر. ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست، به هوای سر کویش پروبالی بزنم، مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک، چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم، من به خود آمدم اینجا که به خود باز روم، آن که آورد مرا باز برد در وطنم. علی یار و یاور شما.
گوستاو گرون روس:
گوستاو گرون روس، استاد فلسفه در دانشگاه استکهلم، ضمن تشریح شرایط امروز ایران و منطقه، و بررسی سیاست مماشات کشورهای غربی با رژیم آخوندی گفت که سیاست مماشات با آخوندهای حاکم بر ایران، ناشی از اشتباه برداشت کشورهای غربی از شرایط منطقه و مقابله با بحرانهای موجود است. وی در پایان نتیجهگیری کرد که یک تغییر دموکراتیک در ایران با حمایت از شورای ملی مقاومت، تنها راهحل مسائل حاد کنونی در منطقه خاورمیانه است
کنت اولسون، نماینده پیشین پارلمان سوئد نیز، ضمن تبریک آغاز پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق گفت:
من سالها است که از طریق کمیته ایران آزاد در پارلمان سوئد با سازمان مجاهدین خلق و مقاومت ایران آشنا هستم. طی این مدت به این نتیجه رسیدهام که جنبشی که امروز خانم مریم رجوی رهبری میکند تنها پاسخ به خواستههای مردم ایران و منطقه برای دستیابی به یک زندگی انسانی و تضمینی برای ثبات در منطقه است.
وی همچنین خطاب به ساکنان لیبرتی گفت: شجاعت و فداکاریهای شما برای ایجاد یک ایران آزاد و دموکراتیک فراموش نخواهد شد و مطمئن باشید که پیروزی از ان شما خواهد بود.
جوامع ایرانی سوئد:
سلام بر رهبران مقاومت مسعود و مریم و قهرمانان در زندان لیبرتی و سلام بر زندانیهای سیاسی که همین الآن در بند هستند و بر تمام مردم آزادیخواه پنجاه سال مبارزه انقلابی علیه دیکتاتوری بر همه مبارک باد. پنجاه سال پیش، 5سپتامبر 1965 بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران، محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان یک جنبشی را بنیاد نهادند که در تاریخ ایران برای همیشه ثبت شد. امروز جوانهای آزادیخواه در داخل و خارج میهن این پرچم را بالا گرفتهاند و این فکر را به بقیه انتقال میدهند. خون 120هزار شهید آزادی حقانیت این سازمان را نشان میدهد. پس ما امروز حق داریم خوشحال باشیم و سالگرد پنجاه سالگی این سازمان را جشن بگیریم. این خجسته تأسیس بر همه مبارک باد.
نرگس عضدانلو:
به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران، به نام بنیانگذاران سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران و به نام مسعود و مریم. با سلام و درود به شما دوستان عزیز، امروز برای جشن پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین جمع شدهایم. سازمان همهٴ ما. سازمان خلق. روز تولد سازمان برای ما سراسر شور است و نشاط و سرفرازی و بهخصوص برای همهٴ ما حاوی یک پیام بزرگ است. حنیفنژاد با شهادت خودش و یارانش میخواست دو مفهوم جاری و عمیقی که ایدئولوژی مجاهدین در آن خلاصه میشود را مهر کند. یعنی فدا و صداقت. از آن روز که برادر مسعود در سلول اوین آخرین پیام حنیف را دریافت کرد که گفت: از این به بعد مسئولیت به تو سپرده میشود، فدا و صداقت در سرلوحه مکتب مجاهدین دو عنصر جداییناپذیر راه و منش هر مجاهد شد. در این باره برادر مسعود گفت: فدا و صداقت کلماتی دورانساز هستند که رمز و راز همهٴ راه گشاییها و بنبست شکنیهاست. کلماتی که درست در نقطه مقابل استثمارگری و مفت خوری و میوه چینی خمینی و آخوندهای خمینی صفت قرار دارد و از عمق اعتقاد مجاهدین به یکتاپرستی بهعنوان جامعه بیطبقه توحیدی میجوشد. بله، با چنین اعتقاد و ایدئولوژی بود که برادر مسعود رهبر تصمیمهای بزرگ، مقاومتهای طولانی، شکیبایی عظیم، پایداری پرشکوه، فراقهای سخت، عاطفههای سرشار، دوستی بیپایان با خلق و مؤمن حقیقی و آزادی شد. با همین اعتقاد بود که به مجاهدین آموخت باید در هجوم تاریکیها از حقیقت طلوع خورشید گفت. باید در توفانیترین لحظات روشنایی هدف را دید و باید هر شکستی را به پیروزی، هر نشیبی را به فراز و هر ضربهیی را به ضربه محکمتر به دشمن برگرداند و با همین اعتقاد بود که توانست سرمایهٴ عظیم انسانیت را به همهٴ ما و مردم ما معرفی کند و در عمل ثابت شد که خواهر مریم گنیجنهیی ارزشمند و بیبدیل در دنیای انقلابی و مبارزاتی است که تکتک مجاهدین با تکیه به آن در کوران انقلاب آبدیده شدند و نقشه مسیرشان خواستن همه چیز برای مردمشان شد. انقلاب ایدئولوژیک که دگرگونی در فرهنگ و ارزشها بود همان نقطهٴ انگیزش و وصل من و نسل سوم این سازمان به مجاهدین شد. زدودن آثار و جنسیت و فردیت و رهایی از خود و اولویت اول برای من. نسل ما سازمان مجاهدین را با ارزشهای انقلاب مریم شناخته. از این انقلاب آموختیم که همهٴ لحظاتمان برای دیگران باشد. همدرد و همراه دیگران باشیم. تکیهگاه باشیم. یاد گرفتیم که به مسئولیت نه نگوییم. از سنگینی تعهدات نهراسیم. در لحظهٴ انتخاب به هر چه که رنگی از خود دارد نپردازیم. بسیار بیان کنیم و بسیار بشنویم. فهمیدیم که نقطهٴ آغاز هر ناتوانی و ناتوانایی اذهان ماست. پس آن لحظه که به مسئولیت آری بگوییم، قدرت حرکت پیدا میکنیم و ایمان پیدا کردیم که هیچ نیرویی قدرتمندتر از نیروی همبستگی، نیروی جمع و نیروی خلق نیست. با قدم گذاشتن در مسیر انقلاب بود که واژه غیرممکن از فرهنگ لغات ما پاک شد. زیرا ضرورت سرنگونی و آزادی مردم همواره هدف پیش روی ما بوده و هست و این یعنی میتوان و باید. یاد گرفتیم که کسی ذاتاً رویین تن و قهرمان نیست. قهرمانی او لحظهیی آغاز میشود که اراده میکند تسلیم نشود. همان لحظهیی که بهرغم کمبودها و ناداریها فرصتها را از دست نمیدهد و به وظیفهاش عمل میکند. مثل فروغ جاویدان. و ما آموختیم که قهرمان کسی است که همواره بر سر قرار آزادی حاضر میشود. بله، سازمانی که از حنیف به مسعود سپرده شد و در مریم به اوج جدیدی در ایدئولوژی ضداستثماری رسید نسلهای متمادی را شکوفا و مسئولیتپذیر کرده است. شاید کمتر جنبشی و سازمانی در طی حیات خودش نسلهایش را دیده است که پیدرپی پرچم را به دست بگیرند. حقیقت این است که سازمان و مقاومتی که آمادهٴ پرداخت و قیمت هستند، قدرت پیشروی و پیروزی دارند و با همین انتخاب است که قیمت دادن بیچشمداشت که سازمان مجاهدین میتواند همیشه جوان و زنده و رویان باشد. هر کس که به تاریخ نیم قرن حیات سازمان مجاهدین نگاه میکند آنچه که در این آرم سرخ فام میدرخشد و تلألو دارد قیمت دادن بیچشمداشت است. یعنی که با حسابگری، با معامله و تضمین نتیجه کار قدم در راه نگذاشتهاند و این نقشه مسیر هر مجاهد از اولین شهید سازمان احمد رضایی تا آخرین شهید سازمان است. قیمت دادن بیچشمداشت. بدون این رسم هرگز سازمان مجاهدین نمیتوانست سالیان سخت و جانسوز مبارزه را پشت سر بگذارد. این انتخابی است بسیار سخت. اما رهاکننده. هر کس با این انتخاب از اسارت تعادل قوا، محافظه کاری و ترس و دودلی بیرون میآید و انرژیهایش برای خلاقیتهای بزرگ آزاد میشود. این نسل رسالت خود را در احیای حقوق پایمال شده مردم ایران یافته است و در این مبارزه نصیبی جز شکنجه و شلاق و اعدام نداشته و ندارد. همه از روز اول داوطلبانه و در منتهای سربلندی این سرنوشت را انتخاب کردهاند. ما هم دوباره و هزار باره انتخاب میکنیم که برای خود سهم و نصیبی قائل نباشیم جز تحمل سختیها تا ملت ایران به آسایش و آزادی برسد. ما برای نثار کردن و پرداخت کردن آمدهایم. نه اینکه چیزی برای خود بخواهیم. پس این روز این سرفصل برای همهٴ ما سرفصل تجدید پیمان است. تجدیدعهد میکنیم برای سرنگونی رژیم ولایتفقیه و با مردم ایران تجدیدعهد میکنیم برای برقراری آزادی، دموکراسی و برابری در ایران. سلام بر آزادی، درود بر رجوی، درود بر سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران.
پرویز خزایی:
اول همه تبریک میگم به مسعود عزیزمان، برادرم مسعود رجوی و خواهر گرامیم سرکار خانم مریم رجوی بهمناسبت این روز خجسته پنجاهمین سالگرد تأسیس مجاهدین. من هیجده سالم بود، سال دوم دانشکده حقوق بودم که مسعود هم در همان دانشکده درس میخواند، بعد از من اومده بودش، اون سال اول بود من سال دوم سوم بودم. آنجا ما شنیدیم از مسعود، شنیدیم از مجاهدین. حتی یکی از نزدیکترین دوستهای من که رفیق واقعاً شماره یکم در دانشکده بود این به مجاهدین پیوسته بود از همون ابتدا... دادگستری شد و این رازش رو فقط به من گفت. چون رازی بود که حتی به پدر، مادر، هیچکس نمیتونست بگه که جزء کسانی بود که به همون موج دانشجویان داخل کشور پیوست. ... بعد از... شنیدم که وکیل دادگستری است. توی این دورهیی که از تاریخ ایران ما شاهدیم بهویژه از زمان انقلاب مشروطیت آیا درست است اگر بگم که ما واقعاً سرمشق جنبشهای آزادیخواهی منطقه بودیم. آیا درست است که بگیم که اولین جنبشهای مقاومت طرفدار آزادی، دموکراسی حالا در شکل مشروطه خواهی و بعداً در شکل استقرار و آزادی تمام و کامل و بهویژه استقلال در زمان جنبش مصدق که مصر و سایر کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار داد درست است و من ایمان دارم که ما کشور و ملتی واقعاً سرمشق بودیم که اگر یادمون باشه یا خونده باشیم که جنبش بزرگی در مصر با الهام از مصدق پا گرفت و وقتی مصدق از دادگاه لاهه برمیگشت اول مصریها دعوتشون کردن و انقلابی توی خیابونها برای مصدق راه افتاد. از خودمون سؤال میکنیم چی شد که ملتی که این همه واقعاً پیشتاز بوده در جنبش آزادیخواهی بها داده و مبارزه کرده و صد و ده سال قبل شروع کرده، تا جنبش جنگل تا سالهای 1950 تا انقلاب 22بهمن چی شد که اینها پا نمیگرفت و بهدلیل اون حفرههای تاریخی و سرکوبهای تاریخی و عدم تشکیلات اولین بار بود که تاریخ ایران اون نیاز تاریخیش به عقیده من، من آدم مذهبی نیستم، من لاییستم، اون نیاز تاریخی ایران از نظر تشکیلاتی، از نظر جنبش برآورده شد. یعنی یک سازمانی زاییده شد که همهٴ اون دستاوردها و اون ایدههای ملی و تاریخی و جهانی رو تونست در خودش جمع کنه. مذهب مترقی و دموکراتیک، ملیت از مصدق گرفته شده و ستارخان و بعد رفاه و آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی و اقتصادی اینها رو جمع کردن در یک ایدئولوژی و سازمانی که شما میبینید و دیدید که به حکم تاریخ این مجاهدین برنده صحنه شد، دیدید که چند ده نفرشون بودن که از زندانهای شاه اومدن بیرون یک دفعه مثل آتش گر گرفت تمام سرزمین ایران، مجاهد، مجاهد، نشریه مجاهد که من یادمه صبح که میرفتیم وزارتخارجه صف دو کیلومتری بود برای گرفتن نشریه مجاهد. ماشینهامون رو پارک میکردیم که بخریم. این قانونمنده تو تاریخ، سازمانی که این همه ضربه خورده، قبل از تشکیل شورای ملی مقاومت این همه از زندانهای شاه تحت ستم دو سیستم مخوف این میتونه از میان این حفرهٴ تاریخی این تشکیلات قاطع، درست، به جا، تاریخی سر بزنگاه رو خلاصه برپا کنه. و این قانونمنده، . بنابراین من بار دیگر تبریک میگم به شما و واقعاً تبریک میگم به اعضای مقاومت، من اصلاً اسم هوادار نمیآرم، همه خانوادهٴ مقاومت هستید. ما همه عضو مقاومت هستیم. تبریک میگم به شما و امیدوارم که پیروز و موفق باشید و تولد سازمان مجاهدین خلق مبارک باشه.
منوچهر ارسطوپور:
با سلام و درود بر شما که در قلب همهٴ اشرفیان و یاران مقاومت جای دارید. 50سال گذشت. درختان شکوفه باران شدند. بهاران فرا رسید. لالهها سر از خاک برون برآوردند. گلهای رنگارنگ هر روز و هر ساعت بر خاکهای به خون خفته مبارزان و مجاهدان وطنمان خودنمایی میکنند. 50سال دشت و دمن، باغ و چمن روییدند و برای این مقاومت ریشه دوانیدند. دوست دارم در اینجا از پدران و مادران که جگرگوشگانشان با نام مسعود و پرچم مجاهد بر چوبههای دار رقصیدند و بوسه زدند و در گوشهٴ حیاط و باغهای پر از گل به امانت گذاشته شدهاند درود بفرستم. 50سال گذشت. سازمان ما پنجاه ساله شده است، کشتی این مقاومت در دریای توفانی با اشرفیان و یارانشان با سکاندار بزرگ سردار مسعود در حال پارو زدن و به پیش رفتن است.. اینان، شاه و شیخ در این 50سال همچون سپاهیان اسکندر، لشکریان چنگیز، ارتش تیمور و جنگندگان دیگر در این سرزمین زیبا و پر از گل پای کوفتند، سوزاندند، ویران کردند، بر باد دادند و سنگفرشهای خیابان ما را از خون جوانان رنگین کردند. اشرفیان را به خاک و خون کشیدند. بر مغزهایشان تیر خلاص زدند. آنها ایستادند از مرگ نترسیدند، مگر میشود پدیدهای را که با زندگی و مبارزه در آمیخته است نادیده گرفت. اگر زندگی هست، مرگ هم هست. مهم آن است که چه مرگی را برگزینید و مهمتر آن است که آن گونه در راه آزادی و رهایی مردم گام بردارد که زندگی راستینش پس از مرگ او آغاز شود. آری این راه راه رهبر عقیدتیشان بود و هست. سردار بزرگ مسعود و پرورش دهندهٴ هر چیزی هستی که کشتهای و اینها داشتههای حقیقی تو هستند و اینجاست که همه ستایش تو را میکنند. همه سرود شجاعت و مردانگی سر میدهند و به این هم با دلاوری تو و مبارزه بیامانت در مقابل دو رژیم استوار ایستادهای، تحسین میفرستند. آری تو سرچشمه راستین یک انسانی با آرمانت برای آزادی یک خلق در زنجیر. ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست، به هوای سر کویش پروبالی بزنم، مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک، چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم، من به خود آمدم اینجا که به خود باز روم، آن که آورد مرا باز برد در وطنم. علی یار و یاور شما.
گوستاو گرون روس:
گوستاو گرون روس، استاد فلسفه در دانشگاه استکهلم، ضمن تشریح شرایط امروز ایران و منطقه، و بررسی سیاست مماشات کشورهای غربی با رژیم آخوندی گفت که سیاست مماشات با آخوندهای حاکم بر ایران، ناشی از اشتباه برداشت کشورهای غربی از شرایط منطقه و مقابله با بحرانهای موجود است. وی در پایان نتیجهگیری کرد که یک تغییر دموکراتیک در ایران با حمایت از شورای ملی مقاومت، تنها راهحل مسائل حاد کنونی در منطقه خاورمیانه است
کنت اولسون، نماینده پیشین پارلمان سوئد نیز، ضمن تبریک آغاز پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق گفت:
من سالها است که از طریق کمیته ایران آزاد در پارلمان سوئد با سازمان مجاهدین خلق و مقاومت ایران آشنا هستم. طی این مدت به این نتیجه رسیدهام که جنبشی که امروز خانم مریم رجوی رهبری میکند تنها پاسخ به خواستههای مردم ایران و منطقه برای دستیابی به یک زندگی انسانی و تضمینی برای ثبات در منطقه است.
وی همچنین خطاب به ساکنان لیبرتی گفت: شجاعت و فداکاریهای شما برای ایجاد یک ایران آزاد و دموکراتیک فراموش نخواهد شد و مطمئن باشید که پیروزی از ان شما خواهد بود.
جوامع ایرانی سوئد:
لاله بخشی انجمن کادر پزشکی سوئد استکهلم:
هر چند که شبپرستان پس از شکست استراتژیک در دستیابی به بمب اتمی و همچنان با دم و دنبالچههایشان هر روز بر علیه این مقاومت مردمی توطئه و لجنپراکنی میکنند، ولی این خورشید انقلابی مجاهدین است که (نامفهوم) قلهٴ دماوند ظاهر خواهند شد و طومار مرتجعان و مماشاتگران و خودفروشان را در هم خواهد پیچید. به امید آزادی و پیروزی خلق در زنجیر. انجمن کادر پزشکی هواداران مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران، استکهلم
فریبا گندمی انجمن زنان سوئد استکهلم:
با سلام خدمت شما دوستان و یاران مقاومت در استکهلم. بهمناسبت پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین شعری رو از یکی از رزمندگان ارتش آزادیبخش به نام عزیزالله سنایی معروف به پدرشریف تقدیم حضورتان میکنم. بر اوج موج، توفان شدم به دشت، پولاد صخرهای شدم اندر ستیغ کوه، تا شب دگر نتواند شبتاب گرم حقیری را خورشید نیمه روز بهاران نشان دهد. بس سالها گذشت، بس سالها گذشت، برف شتای عمر پیگیر مینشیند بر این سرای، اما مگر چه باک، ما را دگر زمانهٴ گذرگاه عمر نیست. بشکسته این قفس، پرم به سوی اوج، خیزم برای اوج تا دم دگر به رستخیز تا آخرین نفس. پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار مج اهدین رو به مردم عزیز ایران و شما دوستان گرامی تبریک میگویم. به امید پیروزی و آزادی ملت مظلوم و در زنجیر ایران. با تشکر.
لعیا کاووسی اتحاد زندانیان سیاسی متعهد به سرنگونی سوئد:
آری سازمان مجاهدین خلق ایران با سرمایهیی به عظمت یک تشکیلات با آرمانی به صلابت خون 120هزار شهید و با راهبری پاکباز خود توانسته است که از پس پنجاه سال توطئه همچنان امید یک خلق باقی بماند. اتحاد زندانیان سیاسی متعهد به سرنگونی که برخاسته از دل رنج و خون هزاران زندانی رنج کشیده و شکنجه شده میباشد، میلاد پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران را تبریک گفته و افتخار میکند که در مسیر رهایی خلق ایران در رکاب این سازمان انجام وظیفه میکند. باشد تا در فردای آزادی میهن در پیشگاه مردم رو سفید و سربلند باقی بمانیم. اتحاد زندانیان سیاسی متعهد به سرنگونی، سوئد.
گلپر پرورده انجمن ورزشکارانی سوئد استکهلم:
سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران بهمثابه گنجینهٴ ملی، مبارزاتی و مردمی برای رسیدن به آزادی، برابری و عدالت. سازمانی که سردر آن که با خط سرخ نوشته شده فدا و صداقت. ما اعضای جامعه ورزشکاران ایرانی در سوئد ضمن گرامیداشت سالگرد سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران با تمام وجود متعهد میشویم تا دوش به دوش سایر مردم بهپاخاسته ایران علیه رژیم ضدبشری و ضد ورزشی تا آخر بایستیم. متعهد میشویم در حمایت از سازمان پیشتازمان، مجاهدین خلق ایران لحظهیی از پا ننشینیم. جامعه ورزشکاران ایرانی، هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت، 14شهریور 1394، استکهلم سوئد.
سانا ستوده مرام:
ما انجمن جوانان استکهلم، هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران پنجاهمین سالگرد پرشکوه مقاومت ایران را به همهٴ مجاهدان قهرمان و مردم دلیر و پاک ایران تبریک میگوییم. همچنین برای سازمانی که بیش از 120هزار فدیه در راه آزادی مردم ایران داده است، آرزوی ما موفقیت و پیروزی میکنیم تا به هدف مشترکمان، یعنی سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی و آزادی خلق قهرمان ایران برسیم. ما افتخار میکنیم بهعنوان نسل جوان ایرانی، ادامه دهندهٴ راه صباها، آسیهها، رحمانها و سعیدها، باشیم. مرگ بر اصل ولایتفقیه، درود بر رجوی، زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران.
سارا شاه محمدی انجمن زندانیان سیاسی سوئد استکهلم:
با سلام، امروز ما به شکوه و ابهت خورشیدی در نوک قلهیی مینگریم که زمانی حتی بودنش نیز در تصورها نمیگنجید. آسمان تیره بود و تاریک. نه ستارهیی، نه نوری و نه امیدی به روزنهیی، فصل فصل یخبندان بود و سرما. اما مردمان عاشقی از نسل خورشید شب ستیز که در پس هر تیره گی و تاریکی و سرما، روشنی را باور داشتند قدم در مسیری صعب و طولانی نهادند و با فدای جانها و آبیاری از خون پاک خود نهال امید سازمان مجاهدین خلق ایران را به شجرهٴ طیبه تبدیل میکردند. برگهای زرین و درخشان این 50سال گواهی صادق است بر رزم بیامان مجاهدین و فدای حداکثر و مافوق تصور برای رسیدن به آزادی. آرمانی صد ساله. آرمانی که ملت ایران برای رسیدن به آن همیشه بهترینهای خود را تقدیم آنها کردهاند. پنجاه سال ایستادگی و مقاومت در برابر دو دیکتاتوری شاه و شیخ و در سختترین شرایط که همیشه با صدق و راستی همراه بوده و این هر دو از ایدئولوژی سرچشمه میگیرد که محمد حنیفنژاد و دیگر بنیانگذاران سازمان و در ادامه برادر مسعود و خواهر مریم غبار از رخش زدودند. بله، برای درک بهتر هر صفحه و حکمت آن تصور کنید ایرانی بدون سازمان مجاهدین و رهبری پاکبازش. آن وقت سرنوشت مردم در زیر چکمه اختناق شاه و نعلین آخوندها به کجا میانجامید. در این روز فرخنده که پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران، این گنجینهٴ ملی را گرامی میداریم، بار دیگر با آرمان پرشکوهش و خون پاک شهدا و رنج و شکنج زندانیان و عزم و ایمان مجاهدینش عهد و پیمان میبندیم که تا سرنگونی این رژیم ضدبشری از پای ننشینیم و بند از بند این رژیم بگسلیم. انجمن زندانیان سیاسی، استکهلم.
مریم اوسطی انجمن دفاع از حقوقبشر در ایران:
بهنمایندگی از انجمن دفاع از حقوقبشر در ایران، استکهلم، پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران بر آزادیخواهان در ایران و سراسر جهان مبارک باد. بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق آرشوار جان خود را فدا کردند تا تیر ترکششان از مرزهای تازهیی فرود آید. مرز بین آزادی و استبداد، مرز بین استثمار کننده و استثمار شونده. از آن روز تا کنون مجاهدین خلق در هر زمان و هر مکانی و در امتداد این مرزبندیها استوار و پایدار ایستادهاند و برای رهایی مردم با نظامهای دیکتاتوری شاه و شیخ جنگیدهاند. در این سالهای بسیار پر فراز و نشیب این پاکترین فرزندان ایرانزمین با فداکاری و از خود گذشتگی و بدون هیچ چشمداشتی برای رهایی مردم با شاه و شیخ جنگیدند. از آن آتشی که پنجاه سال پیش افروخته شد، امروز به مشعلهای فروزان امید و آزادی در سراسر دنیا تبدیل گشته و جاودانه شدند. پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران بر همهٴ آزادیخواهان در ایران و سراسر جهان مبارک باد.
انجمن آپادانا:
انجمن آپادانا این افتخار را دارد در جشن تأسیس پنجاهمین سالگرد سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران شرکت کند. ما در این روز، ما این روز را به رهبران و رزمندگان مستقر در رزمگاه لیبرتی، حامیان، یاران مقاومت خونبار مردم ایران و همچنین هواداران این سازمان تبریک گفته و آرزوی پیروزی برای همهٴ آنها داریم.
هر چند که شبپرستان پس از شکست استراتژیک در دستیابی به بمب اتمی و همچنان با دم و دنبالچههایشان هر روز بر علیه این مقاومت مردمی توطئه و لجنپراکنی میکنند، ولی این خورشید انقلابی مجاهدین است که (نامفهوم) قلهٴ دماوند ظاهر خواهند شد و طومار مرتجعان و مماشاتگران و خودفروشان را در هم خواهد پیچید. به امید آزادی و پیروزی خلق در زنجیر. انجمن کادر پزشکی هواداران مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران، استکهلم
فریبا گندمی انجمن زنان سوئد استکهلم:
با سلام خدمت شما دوستان و یاران مقاومت در استکهلم. بهمناسبت پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین شعری رو از یکی از رزمندگان ارتش آزادیبخش به نام عزیزالله سنایی معروف به پدرشریف تقدیم حضورتان میکنم. بر اوج موج، توفان شدم به دشت، پولاد صخرهای شدم اندر ستیغ کوه، تا شب دگر نتواند شبتاب گرم حقیری را خورشید نیمه روز بهاران نشان دهد. بس سالها گذشت، بس سالها گذشت، برف شتای عمر پیگیر مینشیند بر این سرای، اما مگر چه باک، ما را دگر زمانهٴ گذرگاه عمر نیست. بشکسته این قفس، پرم به سوی اوج، خیزم برای اوج تا دم دگر به رستخیز تا آخرین نفس. پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار مج اهدین رو به مردم عزیز ایران و شما دوستان گرامی تبریک میگویم. به امید پیروزی و آزادی ملت مظلوم و در زنجیر ایران. با تشکر.
لعیا کاووسی اتحاد زندانیان سیاسی متعهد به سرنگونی سوئد:
آری سازمان مجاهدین خلق ایران با سرمایهیی به عظمت یک تشکیلات با آرمانی به صلابت خون 120هزار شهید و با راهبری پاکباز خود توانسته است که از پس پنجاه سال توطئه همچنان امید یک خلق باقی بماند. اتحاد زندانیان سیاسی متعهد به سرنگونی که برخاسته از دل رنج و خون هزاران زندانی رنج کشیده و شکنجه شده میباشد، میلاد پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران را تبریک گفته و افتخار میکند که در مسیر رهایی خلق ایران در رکاب این سازمان انجام وظیفه میکند. باشد تا در فردای آزادی میهن در پیشگاه مردم رو سفید و سربلند باقی بمانیم. اتحاد زندانیان سیاسی متعهد به سرنگونی، سوئد.
گلپر پرورده انجمن ورزشکارانی سوئد استکهلم:
سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران بهمثابه گنجینهٴ ملی، مبارزاتی و مردمی برای رسیدن به آزادی، برابری و عدالت. سازمانی که سردر آن که با خط سرخ نوشته شده فدا و صداقت. ما اعضای جامعه ورزشکاران ایرانی در سوئد ضمن گرامیداشت سالگرد سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران با تمام وجود متعهد میشویم تا دوش به دوش سایر مردم بهپاخاسته ایران علیه رژیم ضدبشری و ضد ورزشی تا آخر بایستیم. متعهد میشویم در حمایت از سازمان پیشتازمان، مجاهدین خلق ایران لحظهیی از پا ننشینیم. جامعه ورزشکاران ایرانی، هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت، 14شهریور 1394، استکهلم سوئد.
سانا ستوده مرام:
ما انجمن جوانان استکهلم، هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران پنجاهمین سالگرد پرشکوه مقاومت ایران را به همهٴ مجاهدان قهرمان و مردم دلیر و پاک ایران تبریک میگوییم. همچنین برای سازمانی که بیش از 120هزار فدیه در راه آزادی مردم ایران داده است، آرزوی ما موفقیت و پیروزی میکنیم تا به هدف مشترکمان، یعنی سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی و آزادی خلق قهرمان ایران برسیم. ما افتخار میکنیم بهعنوان نسل جوان ایرانی، ادامه دهندهٴ راه صباها، آسیهها، رحمانها و سعیدها، باشیم. مرگ بر اصل ولایتفقیه، درود بر رجوی، زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران.
سارا شاه محمدی انجمن زندانیان سیاسی سوئد استکهلم:
با سلام، امروز ما به شکوه و ابهت خورشیدی در نوک قلهیی مینگریم که زمانی حتی بودنش نیز در تصورها نمیگنجید. آسمان تیره بود و تاریک. نه ستارهیی، نه نوری و نه امیدی به روزنهیی، فصل فصل یخبندان بود و سرما. اما مردمان عاشقی از نسل خورشید شب ستیز که در پس هر تیره گی و تاریکی و سرما، روشنی را باور داشتند قدم در مسیری صعب و طولانی نهادند و با فدای جانها و آبیاری از خون پاک خود نهال امید سازمان مجاهدین خلق ایران را به شجرهٴ طیبه تبدیل میکردند. برگهای زرین و درخشان این 50سال گواهی صادق است بر رزم بیامان مجاهدین و فدای حداکثر و مافوق تصور برای رسیدن به آزادی. آرمانی صد ساله. آرمانی که ملت ایران برای رسیدن به آن همیشه بهترینهای خود را تقدیم آنها کردهاند. پنجاه سال ایستادگی و مقاومت در برابر دو دیکتاتوری شاه و شیخ و در سختترین شرایط که همیشه با صدق و راستی همراه بوده و این هر دو از ایدئولوژی سرچشمه میگیرد که محمد حنیفنژاد و دیگر بنیانگذاران سازمان و در ادامه برادر مسعود و خواهر مریم غبار از رخش زدودند. بله، برای درک بهتر هر صفحه و حکمت آن تصور کنید ایرانی بدون سازمان مجاهدین و رهبری پاکبازش. آن وقت سرنوشت مردم در زیر چکمه اختناق شاه و نعلین آخوندها به کجا میانجامید. در این روز فرخنده که پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران، این گنجینهٴ ملی را گرامی میداریم، بار دیگر با آرمان پرشکوهش و خون پاک شهدا و رنج و شکنج زندانیان و عزم و ایمان مجاهدینش عهد و پیمان میبندیم که تا سرنگونی این رژیم ضدبشری از پای ننشینیم و بند از بند این رژیم بگسلیم. انجمن زندانیان سیاسی، استکهلم.
مریم اوسطی انجمن دفاع از حقوقبشر در ایران:
بهنمایندگی از انجمن دفاع از حقوقبشر در ایران، استکهلم، پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران بر آزادیخواهان در ایران و سراسر جهان مبارک باد. بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق آرشوار جان خود را فدا کردند تا تیر ترکششان از مرزهای تازهیی فرود آید. مرز بین آزادی و استبداد، مرز بین استثمار کننده و استثمار شونده. از آن روز تا کنون مجاهدین خلق در هر زمان و هر مکانی و در امتداد این مرزبندیها استوار و پایدار ایستادهاند و برای رهایی مردم با نظامهای دیکتاتوری شاه و شیخ جنگیدهاند. در این سالهای بسیار پر فراز و نشیب این پاکترین فرزندان ایرانزمین با فداکاری و از خود گذشتگی و بدون هیچ چشمداشتی برای رهایی مردم با شاه و شیخ جنگیدند. از آن آتشی که پنجاه سال پیش افروخته شد، امروز به مشعلهای فروزان امید و آزادی در سراسر دنیا تبدیل گشته و جاودانه شدند. پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران بر همهٴ آزادیخواهان در ایران و سراسر جهان مبارک باد.
انجمن آپادانا:
انجمن آپادانا این افتخار را دارد در جشن تأسیس پنجاهمین سالگرد سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران شرکت کند. ما در این روز، ما این روز را به رهبران و رزمندگان مستقر در رزمگاه لیبرتی، حامیان، یاران مقاومت خونبار مردم ایران و همچنین هواداران این سازمان تبریک گفته و آرزوی پیروزی برای همهٴ آنها داریم.