صبح امروز پنجشنبه ۱۵فروردین۹۸ پاسدار پاکپور سرکرده نیروی زمینی سپاه پاسداران پس از گذشت سه روز از فاجعه سیل در پلدختر وارد این شهر شد. در این دیدار نمایشی که برای گرفتن فیلم و عکسهای سلفی صورت گرفت یک هموطن سیلزده خشم خود را که خشم همه مردم مصیبت دیده این منطقه است علیه وی ابراز کرد.
محافظان وحشی این پاسدار تلاش کردند مانع فریادهای حق خواهانه این هموطن شوند.
پاسدار پاکپور سرکرده نیروی زمینی سپاه پاسداران روز ۱۳فروردین۹۸ در یک گزارش تلفنی به پاسدار سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از گوشهای از ابعاد فاجعهبار سیل ویرانگر و بیعملی رژیم آخوندی در مقابله با این فاجعه پرده برداشت.
وی گفت: «دو سه روز گفتن سیل میاد تخلیه کنید بدون هیچگونه پیش زمینهای بدون اینکه مثلاً بهشون چادر بدهند حالا تخلیه کنند کجا بروند، بروند روی کوه سرد است، الآن هم همه جا را آب برده، جاده ندارند، فقط یک جاده گاز باز شده... خیلی از روستاها اغلب روستاها جاده هاشون رفته، هیچی چیزی نیست فقط با بالگرد یک غذایی براشون برده میشه آنجا.... برق قطع است چون اصلاً همه کابلها افتاده».
وی افزود «مشکلات بسیار زیاده مدیریت نیست هیچ مسئول دولتی جرأت نمیکنه برود آنجا، وحشتناک است خدا شاهد است اصلاً عاصی هستند من تا الآن فقط توانستم به یک شکلی از دستشون در بیام بیرون... خیلی ناراحتند خیلی عصبانی اند و خوب وضع بسیار اسفباری دارند».
لازم به یادآوری است که روز چهارشنبه ۱۴فروردین ۹۸ سیلزدگان خشمگین که از بیعملی رژیم و سیاستهای ویرانگر آن در فاجعه سیل اخیر به خشم آمدند به پاسدار احمد خادم سرکرده قرارگاه مقدم جنوب موسوم به کربلا.. حمله کردند.
این پاسدار در یک حرکت نمایشی برای گرفتن فیلم و عکسهای سلفی و باز کردن سیلبندهای اهالی و غرق کردن روستای آنان به میان سیلزدگان رفته بود، با خشم و انزجار مردم و جوانان روبهرو شد. مردم و جوانان فریاد میزدند: بزارید گم شوند.. از اینجا برید و....
این پاسدار مجبور شد در حلقه محافظان خود پا به فرار بگذارد.
همچنین روز سهشنبه ۱۴فروردین۹۸ پاسدار محسن رضایی در یک اقدام نمایشی و برای گرفتن عکس و فیلم به شهر سیلزده پلدختر سفر کرده بود. مردم این شهر که هست و نیست خود را در جریان سیل و بر اثر ویرانگریهای حکومت آخوندی از دست دادهاند با خشم و نفرت از او پذیرایی کردند.
خشم مردم سیلزده پلدختر علیه پاسدار محسن رضایی: "دنبال چه میگردید اینجا؟ بروید. حیوان. (نامفهوم) بیشرفها بروید. سلفی بگیر بگذارش سر قبر مادرت. بیشرف".