ترجمهی این شعار جاودانی جشنهای چهارشنبهسوری ایران چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید زردیهای ایران امروز چیست؟ رنگ زرد میلیونها هموطن محروم. زیر خط فقر «از بینوایی روی زرد» شدهاند.
این بزرگترین زردی ایران امروز است. پریدگی رخسار یازده میلیون بیکار، هزاران هزار کارگر بیکار شده، و چند میلیون کودک خیابانی. کودک کار. زنان ستمزده، زردی رخسار آنها که در صف فروش کلیهی خودشان هستند. زردی رخسار بازنشستگان محروم از تأمین اجتماعی و… و… و…
بله! این بزرگترین زردی ایران امروز است.
یک زردی دیگر هم، زردی یأسی است که خیانتکاران به قیامهای مردمی بر سر رو روی مردم ایران پاشیدند. پیام «هزینه نپرداز» آنها که خون سرخ و جوشان قیام آفریدن را سرد میخواهند.
این زردیها را باید در جشن آتشی که بهپا میکنیم به دور ریخت. به کجا؟ به درون آتش. و از آتش چه چیز باید گرفت؟ آتش قیام. آتش عزم. آتش اراده برای انقلاب و رهایی.
بله! این ترجمه آن شعار چهارشنبهسوری است. ملت ایران باید زردیهایشان را به آتش بدهند و از آتش، سرخیهای لازم را بگیرند تا بنیاد ستم را بسوزانند.
این ترجمه، پاسخ یک پرسش دیگر را هم به ما میدهد. این پرسش که: چه شده که یک جشن سادهٴ کهن، اینقدر در این سالها توسط مردم به گستردگی و هیجان استقبال میشود؛ اینقدر برایش آماده میشوند، اینقدر برایش ترقه و مواد آتشزا خریداری میشود؟ چه شده که هر سال در آستانهٴ سال جدید، یک نگرانی عظیم برای حکومت ولایتفقیه، همین چهارشنبهسوری شده است؟ بهنحوی که از مدتها پیش از فرارسیدنش، هزارها هشدار و انذار میدهند و و به اشکال گوناگون تهدید میکنند و با هزینههای بسیار، تمهید برای جلوگیری از آن بهکار میزنند.
بله! همان ترجمه به ما پاسخ میدهد که ملت فرصت یک جشن را غنیمت میشمارند. برای پاک کردن همان زردی از رخ بینوایان ایران. برای زدودن همان زردی از رخسار ملتی که تمامی سرمایههایش را آخوندهای غارتگر ربودهاند. بله! موضوع دیگر به هیچ روی فقط برگـزاری یک جشن سنتی نیست؛ فقط برگزاری یک مجموعه آداب نیست. موضوع، زدن به ریشه و سوزاندن بنیاد ضحاکانی است که خون مردم ایران را به شیشه کردهاند. به همین دلیل، مردم ایران در چهارشنبهسوری در هر محله و کوچه و خیابان و میدان، در برابر رژیم خط میبندند. خطی از آتش. خطی از خشم. خطی از خروش.
و هر چقدر که بتوانند، شعله بپا میکنند. اگر بتوانند آتش را به بنیاد و مرکز این ضحاکان برسانند البته تردید نمیکنند. این باعث شده است که چهارشنبهسوری خطرناک بشود. از نظر آخوندها زشت بشود. اما مردم ایران یک پیام را گرفتهاند: از هر فرصت، در هر زمان، و در هر مکان، باید بپا خاست و بند از بند رژیم گسست.
این بزرگترین زردی ایران امروز است. پریدگی رخسار یازده میلیون بیکار، هزاران هزار کارگر بیکار شده، و چند میلیون کودک خیابانی. کودک کار. زنان ستمزده، زردی رخسار آنها که در صف فروش کلیهی خودشان هستند. زردی رخسار بازنشستگان محروم از تأمین اجتماعی و… و… و…
بله! این بزرگترین زردی ایران امروز است.
یک زردی دیگر هم، زردی یأسی است که خیانتکاران به قیامهای مردمی بر سر رو روی مردم ایران پاشیدند. پیام «هزینه نپرداز» آنها که خون سرخ و جوشان قیام آفریدن را سرد میخواهند.
این زردیها را باید در جشن آتشی که بهپا میکنیم به دور ریخت. به کجا؟ به درون آتش. و از آتش چه چیز باید گرفت؟ آتش قیام. آتش عزم. آتش اراده برای انقلاب و رهایی.
بله! این ترجمه آن شعار چهارشنبهسوری است. ملت ایران باید زردیهایشان را به آتش بدهند و از آتش، سرخیهای لازم را بگیرند تا بنیاد ستم را بسوزانند.
این ترجمه، پاسخ یک پرسش دیگر را هم به ما میدهد. این پرسش که: چه شده که یک جشن سادهٴ کهن، اینقدر در این سالها توسط مردم به گستردگی و هیجان استقبال میشود؛ اینقدر برایش آماده میشوند، اینقدر برایش ترقه و مواد آتشزا خریداری میشود؟ چه شده که هر سال در آستانهٴ سال جدید، یک نگرانی عظیم برای حکومت ولایتفقیه، همین چهارشنبهسوری شده است؟ بهنحوی که از مدتها پیش از فرارسیدنش، هزارها هشدار و انذار میدهند و و به اشکال گوناگون تهدید میکنند و با هزینههای بسیار، تمهید برای جلوگیری از آن بهکار میزنند.
بله! همان ترجمه به ما پاسخ میدهد که ملت فرصت یک جشن را غنیمت میشمارند. برای پاک کردن همان زردی از رخ بینوایان ایران. برای زدودن همان زردی از رخسار ملتی که تمامی سرمایههایش را آخوندهای غارتگر ربودهاند. بله! موضوع دیگر به هیچ روی فقط برگـزاری یک جشن سنتی نیست؛ فقط برگزاری یک مجموعه آداب نیست. موضوع، زدن به ریشه و سوزاندن بنیاد ضحاکانی است که خون مردم ایران را به شیشه کردهاند. به همین دلیل، مردم ایران در چهارشنبهسوری در هر محله و کوچه و خیابان و میدان، در برابر رژیم خط میبندند. خطی از آتش. خطی از خشم. خطی از خروش.
و هر چقدر که بتوانند، شعله بپا میکنند. اگر بتوانند آتش را به بنیاد و مرکز این ضحاکان برسانند البته تردید نمیکنند. این باعث شده است که چهارشنبهسوری خطرناک بشود. از نظر آخوندها زشت بشود. اما مردم ایران یک پیام را گرفتهاند: از هر فرصت، در هر زمان، و در هر مکان، باید بپا خاست و بند از بند رژیم گسست.