آخرین گزارش مرکز آمار رژیم درباره معیشت کارگران حاکی از این است که هزینه ماهانه یک خانوار کارگری ۲.۵ میلیون تومان است (جهان صنعت24آبان 93). البته این گزارش برخلاف اظهارات قبلی کارگزاران رژیم است که مدتی پیش اعلام کرده بودند خط فقر واقعی حدود دومیلیون وهشتصد هزار تومان است.
چنانچه گزارش فعلی مرکز آمار رژیم را بپذیریم، تأمین چنین هزینهیی مهمترین مسأله و چالشی است که کارگران با آن مواجهند. زیرا حداقل دستمزد کارگران که توسط وزارت کار رژیم 609هزار تومان اعلام شده است، کمتر از 25 درصد هزینه مورد نیاز کارگران بنا به اذعان مرکز آمار خود رژیم است.
وضعیت بد معیشتی کارگران و خانوادههای آنان در حالی است که بنا به اعتراف رسانهها و کارگزاران رژیم بسیاری از خانوارهای طبقه متوسط نیز به ارتش فقیران و کارگران پیوستهاند و مشکلات کارگران بیش از گذشته افزایش یافته است. آنچنان که خانوارهای کارگری را ناگزیر کرده است برای تأمین معیشت زندگی خود، زنان خانوار یا حتی سایر اعضای خانواده را برای تأمین نان و معاش، روانه بازار کار کنند.
هزینه مسکن بار گرانی بردوش خانوارهای کارگری است و هزینه خوراک ومسکن درآمد کارگران را نا بود میکند.
درکنار این فقر و فاقه. بیاعتنایی به حقوق کارگران در نظام آخوندی، مشکلات آنان را دوچندان میکند برای مثال بنا به آمار و ارقام خود. هماکنون 25درصد ازکارگران فاقد بیمهاند و بسیاری از آنها هم که بیمه هستند، حق بیمه آنها دزدیده میشود.
دزدیهای نجومی رژیم در سازمان تأمین اجتماعی از جمله دزدیها و حاتم بخشیهای قاضی جنایتکار مرتضوی اثبات کننده همین مدعی است. دزدیهایی که در جریان آن سبیل بسیاری از مهرهها و نمایندگان مجلس رژیم را نیز چرب کرده بود.
علیرضا محجوب عضو کمیسیون اجتماعی مجلس رژیم در مورد وضعیت بیمه کارگران میگوید: ”بیمه حوادث کارگری از بیمههایی است که کمتر توجهی به آن میشود. این در حالی است که سالانه بیش از 30هزار تن در کشور بر اثر سوانح کاری به بیمارستانهای کشور میروند؛ اما بهدلیل برخی مشکلات بیمهیی، تا هنگامی که وضعیت بیمار از لحاظ مالی مشخص نشود، در بیمارستانها و مراکز درمانی پذیرش نمیشوند“. (روزنامه ابتکار 24آبان 93)
هم اکنون طرح تغییر بیمه اجتماعی کارگران در دستورکار مجلس رژیم است که در صورت تصویب آن، بیمه ۴۰۰ هزار کارگر بیمه شده قطع میشود.
در چنین شرایط سخت کاری و معیشتی، کارگران محروم ایران برای جبران هزینههای زندگی، ناگزیرند از بسیاری از حقوق پایه زندگی خود محروم بمانند از جمله اینکه مجبورند به جای فرستادن فرزندانشان به مدرسه برای تحصیل، آنها را برای تأمین هزینه معیشت روانه بازار کار کنند
در حالیکه در نظام جهل و جنایت ولایتفقیه، میلیونها نفر باید با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم کنند، آن روی این سکه، چپاول، رانتخواری سران و مهرههای رژیم است که نوک کوه یخ آن در جریان تضادها و جنگ و جدالهای باندی، بیرون میزند. تنها کافی است به دو خبر زیر از صدها خبر چپاول و اختلاس رژیم توجه کنید:
به گفته مؤید حسینی صدر، نماینده مجلس، شخصی در دوران احمدینژاد برای واردات قطعات هواپیما ۴۰۰ میلیون دلار گرفته، اما هیچ قطعهای به ایران وارد نکرده است. نماینده مجلس میگوید نام این شخص سوء استفادهگر را در اختیار دارد (روزنامه مردمسالاری15آبان93)
دو نمایندهی مجلس از کشف پروندهی تازهیی از فساد مالی در دولت دهم خبر دادند. بانک مرکزی متهم است که با همکاری ۳ صراف ۷ هزار میلیارد تومان سود مالی کسب کرده است. مجلس میگوید مدارک این اختلاس را در دست دارد. (روزنامه شهروند9مهر93)
بیتردید تأمین حقوق کارگران محروم میهنمان نيز تنها با سرنگوني اين رژيم دزد وجنايتکار محقق خواهدشد . مسألهای که دور نیست و قطعاً واقع خواهد شد.
چنانچه گزارش فعلی مرکز آمار رژیم را بپذیریم، تأمین چنین هزینهیی مهمترین مسأله و چالشی است که کارگران با آن مواجهند. زیرا حداقل دستمزد کارگران که توسط وزارت کار رژیم 609هزار تومان اعلام شده است، کمتر از 25 درصد هزینه مورد نیاز کارگران بنا به اذعان مرکز آمار خود رژیم است.
وضعیت بد معیشتی کارگران و خانوادههای آنان در حالی است که بنا به اعتراف رسانهها و کارگزاران رژیم بسیاری از خانوارهای طبقه متوسط نیز به ارتش فقیران و کارگران پیوستهاند و مشکلات کارگران بیش از گذشته افزایش یافته است. آنچنان که خانوارهای کارگری را ناگزیر کرده است برای تأمین معیشت زندگی خود، زنان خانوار یا حتی سایر اعضای خانواده را برای تأمین نان و معاش، روانه بازار کار کنند.
هزینه مسکن بار گرانی بردوش خانوارهای کارگری است و هزینه خوراک ومسکن درآمد کارگران را نا بود میکند.
درکنار این فقر و فاقه. بیاعتنایی به حقوق کارگران در نظام آخوندی، مشکلات آنان را دوچندان میکند برای مثال بنا به آمار و ارقام خود. هماکنون 25درصد ازکارگران فاقد بیمهاند و بسیاری از آنها هم که بیمه هستند، حق بیمه آنها دزدیده میشود.
دزدیهای نجومی رژیم در سازمان تأمین اجتماعی از جمله دزدیها و حاتم بخشیهای قاضی جنایتکار مرتضوی اثبات کننده همین مدعی است. دزدیهایی که در جریان آن سبیل بسیاری از مهرهها و نمایندگان مجلس رژیم را نیز چرب کرده بود.
علیرضا محجوب عضو کمیسیون اجتماعی مجلس رژیم در مورد وضعیت بیمه کارگران میگوید: ”بیمه حوادث کارگری از بیمههایی است که کمتر توجهی به آن میشود. این در حالی است که سالانه بیش از 30هزار تن در کشور بر اثر سوانح کاری به بیمارستانهای کشور میروند؛ اما بهدلیل برخی مشکلات بیمهیی، تا هنگامی که وضعیت بیمار از لحاظ مالی مشخص نشود، در بیمارستانها و مراکز درمانی پذیرش نمیشوند“. (روزنامه ابتکار 24آبان 93)
هم اکنون طرح تغییر بیمه اجتماعی کارگران در دستورکار مجلس رژیم است که در صورت تصویب آن، بیمه ۴۰۰ هزار کارگر بیمه شده قطع میشود.
در چنین شرایط سخت کاری و معیشتی، کارگران محروم ایران برای جبران هزینههای زندگی، ناگزیرند از بسیاری از حقوق پایه زندگی خود محروم بمانند از جمله اینکه مجبورند به جای فرستادن فرزندانشان به مدرسه برای تحصیل، آنها را برای تأمین هزینه معیشت روانه بازار کار کنند
در حالیکه در نظام جهل و جنایت ولایتفقیه، میلیونها نفر باید با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم کنند، آن روی این سکه، چپاول، رانتخواری سران و مهرههای رژیم است که نوک کوه یخ آن در جریان تضادها و جنگ و جدالهای باندی، بیرون میزند. تنها کافی است به دو خبر زیر از صدها خبر چپاول و اختلاس رژیم توجه کنید:
به گفته مؤید حسینی صدر، نماینده مجلس، شخصی در دوران احمدینژاد برای واردات قطعات هواپیما ۴۰۰ میلیون دلار گرفته، اما هیچ قطعهای به ایران وارد نکرده است. نماینده مجلس میگوید نام این شخص سوء استفادهگر را در اختیار دارد (روزنامه مردمسالاری15آبان93)
دو نمایندهی مجلس از کشف پروندهی تازهیی از فساد مالی در دولت دهم خبر دادند. بانک مرکزی متهم است که با همکاری ۳ صراف ۷ هزار میلیارد تومان سود مالی کسب کرده است. مجلس میگوید مدارک این اختلاس را در دست دارد. (روزنامه شهروند9مهر93)
بیتردید تأمین حقوق کارگران محروم میهنمان نيز تنها با سرنگوني اين رژيم دزد وجنايتکار محقق خواهدشد . مسألهای که دور نیست و قطعاً واقع خواهد شد.