با نزدیکتر شدن مذاکرات ژنو بهمنظور نهایی کردن قرار داد هستهیی رژیم با 1+5، و بهرغم سکوت تأیید آمیز خامنهای، لرزههای جام زهر هستهیی و جام زهرهای بعدی که نوشیدنش را باند رفسنجانی _ روحانی به مصلحت نظام میدانند، از حالا بر پیکر نظام ولایت بهصورت تنشهای جدی بین «بدنة » دو باند دیده میشود.
در سمت رفسنجانی_ روحانی وحشت از سفت تر شدن طناب تحریمها و انزوای جهانی که به انفجار اجتماعی و تلاشی رژیم میانجامد موج میزند. بدون تعارف مینویسند: «بر ماست تا از این پس با هوشیاری و چشمان به مراتب بازتر به مذاکرات نگریسته و سعی بر آن داریم تا نه رویاهایمان را آنچنان دور از تصور، تصویر نماییم و نه کابوسهای جدیدی برای خودمان بتراشیم... اگر میز ژنو این بار به هر دلیلی به هم بخورد میتواند بهانهیی باشد تا شمشیر «داموکلس» بخش عظیمی از جهان غرب را متوجه ما سازد». (سرمقاله مردمسالاری 15بهمن 92)
بدون تعارف با «عمود خیمه نظام» غلط کردم گویی از سیاستهای توسعهطلبانه را تئوریزه و تجویز کرده و مینویسند: «یک کشور نمیتواند همواره با رهیافتهای واحدی اصول خود را به پیش ببرد... چوئن لای نخستوزیر و معمار چین نوین هم در پس پرده عقلانیت و تدبیر، کشورش را از ایدهآلیسم گرایی افراطی دور نمود». (همان منبع). یا آخوند اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری در دولت حسن روحانی میگوید: «ناگزیر هستیم با دیگران در ارتباط و تعامل باشیم. نمیتوانیم جزیرهای زندگی کنیم چرا که امروز دنیا دارد تبدیل به یک دهکده جهانی میشود». (رسالت 15بهمن92)
واضح است که عبور از شعارهایی مثل «نه شرقی نه غربی»... و رسیدن به «تعامل در دهکده جهانی» که پیش از این خود حسن روحانی به بیانی واضحتر آن را بیان کرد و گفت «دم کدخدا را میبینیم» چیزی جز غلط کردم گویی و فاصله گرفتن از شعارهای توسعهٴ طلبانه قبلی رژیم نیست. (البته بعد از صرف میلیاردها دلار دارایی مردم ایران و شکست در راه توسعهٴ ارتجاع از طریق صدور بنیادگرایی و تروریسم)
در سمت مقابل باند رفسنجانی _ روحانی، بسیجیها و پاسداران نظام هستند که بیشترین لرزهٴ جام زهر را بر پیکر خود احساس میکنند. کسانی که فلسفه وجودیشان بر توسعه طلبی و بنیادگرایی رژیم بنا شده است، و به قول باند رقیب «کاسبان تحریم» هستند، به درستی ناقوس مرگ و اضمحلال خود را در این «چرخشمداری» شنیده و به تکاپو افتادهاند. ارگان بسیج موسوم به جوان، در خشت خام سیاستهای مماشاتگرانة حسن روحانی، برباد رفتن «آرمانهای امام راحل» ش را میبیند و مینویسد: «باید از آقای ظریف پرسید که «مرعوب بودن از حملات نظامی آمریکا»، «واقعیت پنداری هولوکاست دروغین»، «مشروعیت بخشی به اسرائیل» چه جایگاهی در گفتمان امام و انقلاب دارد که وی بدون واهمه بر روی آنها تأکید میکند... بهراستی چطور میشود از آینده نگران نبود، زمانی که دیپلومات بشاش و خندان اینگونه اصول و مبانی جمهوری اسلامی ایران را علناً زیر پا گذاشته و به جای ترویج و توسعه بیشتر گفتمان انقلاب، صبحانههای کاری مستمر با کارگزاران نظام سلطه و اطلاعرسانی قطرهای آن هم از نوع فیس بوکی را مورد توجه قرار میدهند.
بله باید نگران بود و ترسید از اینکه دیپلوماتهای کار کشته، خاکریز سیاست خارجه کشورمان را مرحله به مرحله به عقب هدایت کنند و از خطوط قرمز ابتدایی و مبرهن نظام و انقلاب عبور کنند». (جوان 15بهمن)
در سمت رفسنجانی_ روحانی وحشت از سفت تر شدن طناب تحریمها و انزوای جهانی که به انفجار اجتماعی و تلاشی رژیم میانجامد موج میزند. بدون تعارف مینویسند: «بر ماست تا از این پس با هوشیاری و چشمان به مراتب بازتر به مذاکرات نگریسته و سعی بر آن داریم تا نه رویاهایمان را آنچنان دور از تصور، تصویر نماییم و نه کابوسهای جدیدی برای خودمان بتراشیم... اگر میز ژنو این بار به هر دلیلی به هم بخورد میتواند بهانهیی باشد تا شمشیر «داموکلس» بخش عظیمی از جهان غرب را متوجه ما سازد». (سرمقاله مردمسالاری 15بهمن 92)
بدون تعارف با «عمود خیمه نظام» غلط کردم گویی از سیاستهای توسعهطلبانه را تئوریزه و تجویز کرده و مینویسند: «یک کشور نمیتواند همواره با رهیافتهای واحدی اصول خود را به پیش ببرد... چوئن لای نخستوزیر و معمار چین نوین هم در پس پرده عقلانیت و تدبیر، کشورش را از ایدهآلیسم گرایی افراطی دور نمود». (همان منبع). یا آخوند اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری در دولت حسن روحانی میگوید: «ناگزیر هستیم با دیگران در ارتباط و تعامل باشیم. نمیتوانیم جزیرهای زندگی کنیم چرا که امروز دنیا دارد تبدیل به یک دهکده جهانی میشود». (رسالت 15بهمن92)
واضح است که عبور از شعارهایی مثل «نه شرقی نه غربی»... و رسیدن به «تعامل در دهکده جهانی» که پیش از این خود حسن روحانی به بیانی واضحتر آن را بیان کرد و گفت «دم کدخدا را میبینیم» چیزی جز غلط کردم گویی و فاصله گرفتن از شعارهای توسعهٴ طلبانه قبلی رژیم نیست. (البته بعد از صرف میلیاردها دلار دارایی مردم ایران و شکست در راه توسعهٴ ارتجاع از طریق صدور بنیادگرایی و تروریسم)
در سمت مقابل باند رفسنجانی _ روحانی، بسیجیها و پاسداران نظام هستند که بیشترین لرزهٴ جام زهر را بر پیکر خود احساس میکنند. کسانی که فلسفه وجودیشان بر توسعه طلبی و بنیادگرایی رژیم بنا شده است، و به قول باند رقیب «کاسبان تحریم» هستند، به درستی ناقوس مرگ و اضمحلال خود را در این «چرخشمداری» شنیده و به تکاپو افتادهاند. ارگان بسیج موسوم به جوان، در خشت خام سیاستهای مماشاتگرانة حسن روحانی، برباد رفتن «آرمانهای امام راحل» ش را میبیند و مینویسد: «باید از آقای ظریف پرسید که «مرعوب بودن از حملات نظامی آمریکا»، «واقعیت پنداری هولوکاست دروغین»، «مشروعیت بخشی به اسرائیل» چه جایگاهی در گفتمان امام و انقلاب دارد که وی بدون واهمه بر روی آنها تأکید میکند... بهراستی چطور میشود از آینده نگران نبود، زمانی که دیپلومات بشاش و خندان اینگونه اصول و مبانی جمهوری اسلامی ایران را علناً زیر پا گذاشته و به جای ترویج و توسعه بیشتر گفتمان انقلاب، صبحانههای کاری مستمر با کارگزاران نظام سلطه و اطلاعرسانی قطرهای آن هم از نوع فیس بوکی را مورد توجه قرار میدهند.
بله باید نگران بود و ترسید از اینکه دیپلوماتهای کار کشته، خاکریز سیاست خارجه کشورمان را مرحله به مرحله به عقب هدایت کنند و از خطوط قرمز ابتدایی و مبرهن نظام و انقلاب عبور کنند». (جوان 15بهمن)