انتشار تصاویر و صحنههای تکاندهنده پدیده نوظهور «گورخوابی» در شبکههای اجتماعی و رسانههای رژیم طی این روزها آن چنان وجدان ملی مردم ایران را برانگیخت که سران حاکمیت فاسد و غارتگر آخوندی را مجبور به موضعگیری نمود.
تحت تاثیر این پدیده شوم رسانههای رژیم نیز مجبور به اعتراف شدند که: «مسائل اجتماعی ما محدود به گورخوابهایی که عکسشان منتشر شده نیست. گورخوابهای نصیر آباد امروز فقط عکسشان منتشر شده است. بسیاری از مسائل دیگر اجتماعی وجود دارد که مرز بحران را رد کردهاند اما هنوز شکار دوربینها نشدهاند. باید فکری جدی کرد. انباشت این مسائل میتواند قوام و سامان اجتماع را فرو پاشد».
خاطر نشان میشود که گورخوابی در حالی به پدیدههای دیگری همچون کارتن خوابی و بیخانمانی در نظام آخوندی اضافه میشود که بنابر آمار حکومتی، رژیم آخوندی تنها طی ۱۱ سال گذشته بیش از۱۲۰۰ میلیارد دلار نفت و گاز صادر و به فروش رسانده شده است.
البته بر کسی پوشیده نیست که رژیم فاسد آخوندی تمامی این سرمایه عظیم ملی را علاوه بر دزدیها و چپاولهای میلیاردی باندها مافیاییاش برای حفظ حاکمیت ننگین خود و در راستای سیاستهای ترور و صدور بنیادگرایی در سوریه و لبنان و کشورهای دیگر هزینه کرده است.
واکنش مطبوعات رژیم به پدیده نوظهور گورخوابی:
هر چند نشان دان تصویری واقعی و همهجانبه از نفرت عمومی مردم به صحنههای دردآور پدیده نوظهور «گورخوابی» در این نوشتار امکانپذیر نیست اما اشاره به گوشههایی از آن چه در رسانههای حکومتی منتشر شده است بهخوبی بیانگر انزجار عمیق مردم از حاکمیت ولایتفقیه است:
-روزنامه حکومتی جهان صنعت 11 دیماه 95 تحت عنوان روی زشتتر چهره فقر مینویسد: «این روزها ماجرای دردناک گورخوابها و مصائبشان، احساسات عمومی جامعه را بهشدت جریحهدار کرده است، در این میان نکته در خور توجه و به عبارتی آزار دهنده دیگر این است که رسانهیی شدن گورخوابها، قله کوه بزرگی از فقر است که چهره زشت خود را نشان داده است. آنچه در نصیرآباد شهریار، پردهبرداری شد، همه ابعاد و عوالم فقر نیست و فاجعه عمیقتر از آن چیزی است که در زیر پوست شهرهای کشورمان، خیزش دارد تاکنون هم تدبیری قاطع برای مهار و درمان آن اندیشیده نشده و متأسفانه طرح و برنامهیی جامع و کارآمد برای تقابل با این پدیده شوم در آینده هم به چشم نمیخورد».
همین منبع در ادامه به سارقان انقلاب ضدسلطنتی بهمن 57 یادآور میشود که انقلاب با هدف ریشهکن کردن فقر و تحقق عدالت اجتماعی به پیروزی رسید اما «حال بعد از سالها از آن انقلاب آرمانی که قرار بود به تضادهای طبقاتی پایان دهد، چهرهای از فقر رخ مینماید که شاید به ذهن مردم خطور نمیکرد. اگر طی همه این سالها به جای سیاهچاله اختلاسها و دیگر زد و بندهای پر ابهام و غیرشفاف مالی، پول چند بشکه نفت هزینه ساخت گرمخانههای عمومی و دیگر امکانات رفاهی میشد، چهبسا امروز کارتنخوابی و گورخوابی اینگونه احساسات عمومی را جریحهدار نمیکرد».
-سایت حکومتی انصاف نیوز 9 دیماه95 تحت عنوان خرج «۹ دی» ها را به گورخوابها بدهید! مینویسد: «هزینههای مراسمهای ملی و فراملی و بزرگترین در عالم بهمناسبت ۹ دی چقدر شده است؟ آیا کسانی که در چنین مراسمهایی شرکت میکنند، به گورخوابها فکر کردهاند؟ آیا بهتر نیست کمی، فقط کمی از ولخرجیها از کیسهی ملت بکاهید؟ لااقل گزارش دهید که این هزینهها برای برگزاری مراسمها و این همه بیلبورد به این مناسبتها، چه خرجی داشته است؟ لطفاً خرجهایی که برای همین ۹ دی کردهاید را فهرست کنید، شفاف اعلام کنید. البته اگر جرأت اعلام آن را دارید».
«شاید باور نکنید، اما گزارش نشست خبری «رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی» را بخوانید، من هم باور نمیکردم، اما ببینید چه دم و دستگاهی و چه مراسمهای گستردهیی به این مناسبت برگزار میشود. واویلایی است. اگر گزارش گورخوابها را دیده باشید، با خواندن فهرست برنامههای ۹ دی چه وضعی پیدا میکنید؟ یکی دیروز کنایهی صحیح و سنگینی زد به ساختمان فوق مجلل مرقد امام خمینی که در نزدیکیهای همان جایی است که در گزارش گورخوابها آمده است. ؟ آیا مردمی که قرار بود صاحب انقلاب باشند، راضی هستند به این رفتارها؟».
-سایت حکومتی بهار نیوز 9 دیماه 95 در ارتباط با فساد حاکم بر دستگاههای دولتی مینویسد: «۳۷ – ۳۸ سال از انقلابی میگذرد که مردم کردند؛ آیا حتماً باید پشیمان شوند؟ یعنی اینقدر اصرار بر پشیمان کردن مردم برای چیست؟ یادمان باشد که یکی از مصادیق بارز ظلم مسئولان قبل از انقلاب، همان حلبیآبادهایی بود که عکسهایش را در کتابهای مدارس چاپ کرده بودند. گویا طبق آمار، حاشیهنشینی شهرها در آن زمان حدود دو سه میلیون بود و حالا به حدود ۱۱ میلیون نفر رسیده است و این تصاویر دلخراش گورخوابها هم که دیگر خجالتآور است.
میتوان نام برد از خیلی از نهادها و مسئولانی که بود و نبودشان در آن مسئولیتها کمترین فایدهای در زندگی مردم ندارد، بلکه مسئولیت آنها فقط هزینه است. یعنی از جیب ملت خرج چیزهایی میشود که کوچکترین فایدهای در زندگی نمیبینیم، الا همین فاکتورهایی که همین الآن در مجلس در حال بررسی هستند تا از جیب ملت پرداخت شود! بله، پول یامفت را میخورند و بذل و بخشش میفرمایند و آن وقت کسانی که دزدی نمیکنند مجبورند در گورهایی بخوابند و صدایشان هم درنمیآید. لااقل اسامی بعضی مراکز را عوض کنید، بلکه امید واهی به بدبخت و بیچارهها داده نشود، از جمله بنیاد مستضعفان و کمیتهی امداد امام خمینی و هر چیزی که با اسامی عدالت و کمک و از این قبیل مرتبط است. آهای آقایانی که برای رفت و آمدتان یا برای حرف زدنتان، یا برای بازدیدتان از اینجا و آنجا، حتی برای ابراز شادی و ناراحتی شما از جیب ملت هزینه میشود، کمی خجالت بکشید! والله با کمی جمعوجور کردن ولخرجیها و رشوهها و دزدیهای غیرخصوصی [!] در این همه نهاد گل و گشاد، حداقل دیگر کسی زنده در گور نمیخوابد!».
-روزنامه حکومتی ابتکار 11 دیماه95 تحت عنوان ”خبری که همه را شرمنده کرد” مینویسد: «مسائل اجتماعی ما محدود به گورخوابهایی که عکسشان منتشر شده نیست. گورخوابهای نصیر آباد امروز فقط عکسشان منتشر شده است. بسیاری از مسائل دیگر اجتماعی وجود دارد که مرز بحران را رد کردهاند اما هنوز شکار دوربینها نشدهاند. باید فکری جدی کرد. انباشت این مسائل میتواند قوام و سامان اجتماع را فرو پاشد».
اعتراف به فساد حاکمیتی آن روی سکه گورخوابی:
اگر چه باندهای رژیم هر مسألهای را اهرم و ابزار جنگ و جدال برای کسب قدرت میکنند، اما مهم این است که در این بین اعتراف به فساد نهادینه توسط هر دو باند بیرون میزند که قابلتوجه است:
-کیهان ولیفقیه 8 دیماه 95 مینویسد: «گزارشی از ماجرای افراد معتادی که برخی شبها را در گورستان سر میکنند، اگر چه تکاندهنده است اما خبر تازهیی نیست. حقوقهای نجومی و قراردادهای خفتبار و اختلاسهای میلیاردی و... از یک سو و مشکلات بیش از حد مردم مانند گرانی و تورم و بیکاری و اعتیاد و فقر و... از سوی دیگر، نقاط شرمآور و فاجعهباری برای دولت بهشمار میآید که وعده داده بود اگر چرخ سانتریفیوژها نمیچرخد، لااقل چرخ زندگی مردم بچرخد».
-روزنامه حکومتی شرق8 دیماه 95 تحت عنوان راضی به حقوقهای نجومی ناراضی از گورخوابها! چنین مینویسد: «گورخوابها روان مردم را پریشان کردهاند و هیچکس نباید خودش را در بخشی از تقصیر این گناه، شریک نداند اما پنهان شدن پشت گورخوابها، تقصیر و گناه بزرگتری است، آن هم در کشوری که 11 میلیون حاشیهنشین دارد. دولت چرا پشت تریبون نمیگوید: «امروز از خواب بیدار شدم و به یاد 11 میلیون حاشیهنشین و صدها هزار متکدی و 12 میلیون جوان ازدواج نکرده افتادم... تلخی روزگار، مدعی شدن دولت در قضیه «گورخوابی» و کارتنخوابی است، دولت صدها نامه دریافت میکند، درباره زمینگیر شدن کارخانهها، درباره چرایی واردات تراکتور و خرید کشتی، درباره روند مذاکرات هستهای، درباره وضع آب و خاک و هوا. اما دولت هیچ نامهیی را یادآوری نمیکند.. دولت باید به یک پرسش ساده پاسخ بگوید؛ چگونه زیر بار معرفی مدیران نجومی به دستگاه قضا نمیرود و سخنگو و وزیران مربوطه این حقوقها را «قانونی» و «صحیح» و «از شیر مادر حلالتر» و محدود به چهار نفر میدانند و به آن راضی و خشنودند اما در همین حال از کارتنخوابی ناراضیاند؟! این مثل راضی بودن به استعمار و ناراضی بودن از استعمارزدگی است!».
-روزنامه آرمان11 دیماه 95 با عنوان هجمه به دولت با اپلیکیشن «گورخوابی»! مینویسد: «باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که مجموعه سیاستهایی که در حدود ۴دهه اخیر بر کشور حاکم بوده روند رو به رشد آسیبها و انواع گسستهای اجتماعی از جمله شکافهای طبقاتی را دامن زده است...».
البته فاجعه گورخوابی تنها پدیده شوم در رژیم آخوندی نیست، بلکه حاصل نکبت این رژیم ضدمردمی، پدیدههای شومی است که هر روز به شکلی بیرون میزند، چنانچه بهدنبال گورخوابی، کانال خوابی و توالت خوابی هم برملا شده است و خدا میداند فردا با چه پدیده شوم دیگری مواجه خواهیم شد.
تحت تاثیر این پدیده شوم رسانههای رژیم نیز مجبور به اعتراف شدند که: «مسائل اجتماعی ما محدود به گورخوابهایی که عکسشان منتشر شده نیست. گورخوابهای نصیر آباد امروز فقط عکسشان منتشر شده است. بسیاری از مسائل دیگر اجتماعی وجود دارد که مرز بحران را رد کردهاند اما هنوز شکار دوربینها نشدهاند. باید فکری جدی کرد. انباشت این مسائل میتواند قوام و سامان اجتماع را فرو پاشد».
خاطر نشان میشود که گورخوابی در حالی به پدیدههای دیگری همچون کارتن خوابی و بیخانمانی در نظام آخوندی اضافه میشود که بنابر آمار حکومتی، رژیم آخوندی تنها طی ۱۱ سال گذشته بیش از۱۲۰۰ میلیارد دلار نفت و گاز صادر و به فروش رسانده شده است.
البته بر کسی پوشیده نیست که رژیم فاسد آخوندی تمامی این سرمایه عظیم ملی را علاوه بر دزدیها و چپاولهای میلیاردی باندها مافیاییاش برای حفظ حاکمیت ننگین خود و در راستای سیاستهای ترور و صدور بنیادگرایی در سوریه و لبنان و کشورهای دیگر هزینه کرده است.
واکنش مطبوعات رژیم به پدیده نوظهور گورخوابی:
هر چند نشان دان تصویری واقعی و همهجانبه از نفرت عمومی مردم به صحنههای دردآور پدیده نوظهور «گورخوابی» در این نوشتار امکانپذیر نیست اما اشاره به گوشههایی از آن چه در رسانههای حکومتی منتشر شده است بهخوبی بیانگر انزجار عمیق مردم از حاکمیت ولایتفقیه است:
-روزنامه حکومتی جهان صنعت 11 دیماه 95 تحت عنوان روی زشتتر چهره فقر مینویسد: «این روزها ماجرای دردناک گورخوابها و مصائبشان، احساسات عمومی جامعه را بهشدت جریحهدار کرده است، در این میان نکته در خور توجه و به عبارتی آزار دهنده دیگر این است که رسانهیی شدن گورخوابها، قله کوه بزرگی از فقر است که چهره زشت خود را نشان داده است. آنچه در نصیرآباد شهریار، پردهبرداری شد، همه ابعاد و عوالم فقر نیست و فاجعه عمیقتر از آن چیزی است که در زیر پوست شهرهای کشورمان، خیزش دارد تاکنون هم تدبیری قاطع برای مهار و درمان آن اندیشیده نشده و متأسفانه طرح و برنامهیی جامع و کارآمد برای تقابل با این پدیده شوم در آینده هم به چشم نمیخورد».
همین منبع در ادامه به سارقان انقلاب ضدسلطنتی بهمن 57 یادآور میشود که انقلاب با هدف ریشهکن کردن فقر و تحقق عدالت اجتماعی به پیروزی رسید اما «حال بعد از سالها از آن انقلاب آرمانی که قرار بود به تضادهای طبقاتی پایان دهد، چهرهای از فقر رخ مینماید که شاید به ذهن مردم خطور نمیکرد. اگر طی همه این سالها به جای سیاهچاله اختلاسها و دیگر زد و بندهای پر ابهام و غیرشفاف مالی، پول چند بشکه نفت هزینه ساخت گرمخانههای عمومی و دیگر امکانات رفاهی میشد، چهبسا امروز کارتنخوابی و گورخوابی اینگونه احساسات عمومی را جریحهدار نمیکرد».
-سایت حکومتی انصاف نیوز 9 دیماه95 تحت عنوان خرج «۹ دی» ها را به گورخوابها بدهید! مینویسد: «هزینههای مراسمهای ملی و فراملی و بزرگترین در عالم بهمناسبت ۹ دی چقدر شده است؟ آیا کسانی که در چنین مراسمهایی شرکت میکنند، به گورخوابها فکر کردهاند؟ آیا بهتر نیست کمی، فقط کمی از ولخرجیها از کیسهی ملت بکاهید؟ لااقل گزارش دهید که این هزینهها برای برگزاری مراسمها و این همه بیلبورد به این مناسبتها، چه خرجی داشته است؟ لطفاً خرجهایی که برای همین ۹ دی کردهاید را فهرست کنید، شفاف اعلام کنید. البته اگر جرأت اعلام آن را دارید».
«شاید باور نکنید، اما گزارش نشست خبری «رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی» را بخوانید، من هم باور نمیکردم، اما ببینید چه دم و دستگاهی و چه مراسمهای گستردهیی به این مناسبت برگزار میشود. واویلایی است. اگر گزارش گورخوابها را دیده باشید، با خواندن فهرست برنامههای ۹ دی چه وضعی پیدا میکنید؟ یکی دیروز کنایهی صحیح و سنگینی زد به ساختمان فوق مجلل مرقد امام خمینی که در نزدیکیهای همان جایی است که در گزارش گورخوابها آمده است. ؟ آیا مردمی که قرار بود صاحب انقلاب باشند، راضی هستند به این رفتارها؟».
-سایت حکومتی بهار نیوز 9 دیماه 95 در ارتباط با فساد حاکم بر دستگاههای دولتی مینویسد: «۳۷ – ۳۸ سال از انقلابی میگذرد که مردم کردند؛ آیا حتماً باید پشیمان شوند؟ یعنی اینقدر اصرار بر پشیمان کردن مردم برای چیست؟ یادمان باشد که یکی از مصادیق بارز ظلم مسئولان قبل از انقلاب، همان حلبیآبادهایی بود که عکسهایش را در کتابهای مدارس چاپ کرده بودند. گویا طبق آمار، حاشیهنشینی شهرها در آن زمان حدود دو سه میلیون بود و حالا به حدود ۱۱ میلیون نفر رسیده است و این تصاویر دلخراش گورخوابها هم که دیگر خجالتآور است.
میتوان نام برد از خیلی از نهادها و مسئولانی که بود و نبودشان در آن مسئولیتها کمترین فایدهای در زندگی مردم ندارد، بلکه مسئولیت آنها فقط هزینه است. یعنی از جیب ملت خرج چیزهایی میشود که کوچکترین فایدهای در زندگی نمیبینیم، الا همین فاکتورهایی که همین الآن در مجلس در حال بررسی هستند تا از جیب ملت پرداخت شود! بله، پول یامفت را میخورند و بذل و بخشش میفرمایند و آن وقت کسانی که دزدی نمیکنند مجبورند در گورهایی بخوابند و صدایشان هم درنمیآید. لااقل اسامی بعضی مراکز را عوض کنید، بلکه امید واهی به بدبخت و بیچارهها داده نشود، از جمله بنیاد مستضعفان و کمیتهی امداد امام خمینی و هر چیزی که با اسامی عدالت و کمک و از این قبیل مرتبط است. آهای آقایانی که برای رفت و آمدتان یا برای حرف زدنتان، یا برای بازدیدتان از اینجا و آنجا، حتی برای ابراز شادی و ناراحتی شما از جیب ملت هزینه میشود، کمی خجالت بکشید! والله با کمی جمعوجور کردن ولخرجیها و رشوهها و دزدیهای غیرخصوصی [!] در این همه نهاد گل و گشاد، حداقل دیگر کسی زنده در گور نمیخوابد!».
-روزنامه حکومتی ابتکار 11 دیماه95 تحت عنوان ”خبری که همه را شرمنده کرد” مینویسد: «مسائل اجتماعی ما محدود به گورخوابهایی که عکسشان منتشر شده نیست. گورخوابهای نصیر آباد امروز فقط عکسشان منتشر شده است. بسیاری از مسائل دیگر اجتماعی وجود دارد که مرز بحران را رد کردهاند اما هنوز شکار دوربینها نشدهاند. باید فکری جدی کرد. انباشت این مسائل میتواند قوام و سامان اجتماع را فرو پاشد».
اعتراف به فساد حاکمیتی آن روی سکه گورخوابی:
اگر چه باندهای رژیم هر مسألهای را اهرم و ابزار جنگ و جدال برای کسب قدرت میکنند، اما مهم این است که در این بین اعتراف به فساد نهادینه توسط هر دو باند بیرون میزند که قابلتوجه است:
-کیهان ولیفقیه 8 دیماه 95 مینویسد: «گزارشی از ماجرای افراد معتادی که برخی شبها را در گورستان سر میکنند، اگر چه تکاندهنده است اما خبر تازهیی نیست. حقوقهای نجومی و قراردادهای خفتبار و اختلاسهای میلیاردی و... از یک سو و مشکلات بیش از حد مردم مانند گرانی و تورم و بیکاری و اعتیاد و فقر و... از سوی دیگر، نقاط شرمآور و فاجعهباری برای دولت بهشمار میآید که وعده داده بود اگر چرخ سانتریفیوژها نمیچرخد، لااقل چرخ زندگی مردم بچرخد».
-روزنامه حکومتی شرق8 دیماه 95 تحت عنوان راضی به حقوقهای نجومی ناراضی از گورخوابها! چنین مینویسد: «گورخوابها روان مردم را پریشان کردهاند و هیچکس نباید خودش را در بخشی از تقصیر این گناه، شریک نداند اما پنهان شدن پشت گورخوابها، تقصیر و گناه بزرگتری است، آن هم در کشوری که 11 میلیون حاشیهنشین دارد. دولت چرا پشت تریبون نمیگوید: «امروز از خواب بیدار شدم و به یاد 11 میلیون حاشیهنشین و صدها هزار متکدی و 12 میلیون جوان ازدواج نکرده افتادم... تلخی روزگار، مدعی شدن دولت در قضیه «گورخوابی» و کارتنخوابی است، دولت صدها نامه دریافت میکند، درباره زمینگیر شدن کارخانهها، درباره چرایی واردات تراکتور و خرید کشتی، درباره روند مذاکرات هستهای، درباره وضع آب و خاک و هوا. اما دولت هیچ نامهیی را یادآوری نمیکند.. دولت باید به یک پرسش ساده پاسخ بگوید؛ چگونه زیر بار معرفی مدیران نجومی به دستگاه قضا نمیرود و سخنگو و وزیران مربوطه این حقوقها را «قانونی» و «صحیح» و «از شیر مادر حلالتر» و محدود به چهار نفر میدانند و به آن راضی و خشنودند اما در همین حال از کارتنخوابی ناراضیاند؟! این مثل راضی بودن به استعمار و ناراضی بودن از استعمارزدگی است!».
-روزنامه آرمان11 دیماه 95 با عنوان هجمه به دولت با اپلیکیشن «گورخوابی»! مینویسد: «باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که مجموعه سیاستهایی که در حدود ۴دهه اخیر بر کشور حاکم بوده روند رو به رشد آسیبها و انواع گسستهای اجتماعی از جمله شکافهای طبقاتی را دامن زده است...».
البته فاجعه گورخوابی تنها پدیده شوم در رژیم آخوندی نیست، بلکه حاصل نکبت این رژیم ضدمردمی، پدیدههای شومی است که هر روز به شکلی بیرون میزند، چنانچه بهدنبال گورخوابی، کانال خوابی و توالت خوابی هم برملا شده است و خدا میداند فردا با چه پدیده شوم دیگری مواجه خواهیم شد.