جهاد اسلامی و استبداد تحت عنوان اسلامی مهمترین چالشی است که جامعه جهانی و بهویژه جهان اسلام را داغدار کرده است.
جنایتهای بیرحمانه و کشتارهای وحشیانه در کشورهای اسلامی و غیراسلامی به بهانه مبارزه با مفسدان و محاربان و کافران، ایران را و جهان را داغدار و عزادار کرده است.
قتلعام و کشتار زندانیان در مرداد و شهریور سال 67 نمونهٴ اجرای همین نگرش سراپا منحرف و غلط و دیدگاه جهادیسم است. در این کشتار میبینیم که بسیاری از زندانیان در سنین 15 سال دستگیر شدند، بسیاری بیمار و برخی مدت محکومیتشان تمام شده و منتظر آزادی بودند اما به هیچکس رحم نکردند و همه را کشتند.
هیچ کدام از مقتولین مدعی شخصی نداشتند و مرتکب قتلی یا جرمی که طبق موازین و قوانین خودشان مستحق قصاص باشند نشدند و مدعی اصلی مسئولان نظام هستند که با همین نگرش هر فکر و ایده مخالفی را سرکوب میکنند. حتی ممکن است این فکر در خارج از حیطه حکومت و در کشورهای غربی باشد اما به حکم دین پا را از مرزها فراتر گذاشته و مخالف را با حکم محارب و کافر و ... به قتل میرسانند. این همهٴ محتوا و چکیده همه افکار دیدگاه و نگرش جهادیسم است که چندین شعبه در یمن و یک شعبه در عراق و افغانستان و... دارد.
معتقدان به این تفکر دین را مونولوگ در افکار یخ بسته و برداشتهای سطحی از آیات و سنت پیامبر (ص) بهگونهیی که بتوانند راه و رسم خود را توجیه کنند، تمسک جستند و با توسل به خشونت و استبداد چهره خشنی از اسلام در جامعه جهانی معرفی کردند در حالی که بر خلاف اسلام دروغین و شریعت خشک و منجمد اسلام پناهان، پویایی و دینامیزم نخستین ویژگی اسلام و شریعت پیامبر است.
پایهگذاران تفکر «جهادیسم» با برداشتهای سطحی از جهاد، همان آنارشیستها، ماجراجویان و تروریستهایی بودند که با دستاویز قرار دادن برخی آیات متشابه که در آن زمان کاربرد خاص داشت و به یک تضاد مشخص اجتماعی پاسخ میداد هر دیدگاه مخالفی را به مسلخ میبرند با این کار حق جهاد و مبارزه مسلحانه را از نیرویی که تحت ستم قرار گرفتند سلب میکنند. در حالی که مفهوم جهاد در قرآن بهمعنای شوریدن علیه ظلم است. شورش و قیامی که حتی در بیانیه جهانی حقوقبشر نیز بهرسمیت شناخته شده است. قرآن به کسانی اجازه جهاد داده است که تحت ستم قرار میگیرند و کشته میشوند یا از وطنشان رانده میشوند. به عبارت دیگر قرآن حق انقلابیون و جهادگران واقعی را برای ایستادن در مقابل ظلم را بهرسمیت میشناسد (سوره الممتحنه، آیه۸) : 'لا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ'.
فرق بین جهاد در قرآن با تروریسم و نگرش جهادیسم در ایران و جهان
جهاد، از ریشهی «جهد» بهمعنای تلاش است. پس هر گونه تلاشی و در هر راهی و به هر مقصد و مقصودی «جهاد» نامیده میشود و الزامی هم ندارد که حتماً اسلامی باشد. هر کس هر کاری که میکند، تلاش است. چه برای خدا کار کند و چه برای طاغوت. ولی آن جهاد و تلاشی نزد خداوند متعال مکرم بوده و سبب قرب و اجر الهی میگردد، که در راه خدا باشد. یعنی هدف، مقصود و مقصدش خدا باشد. لذا خداوند در اغلب آیاتی که به «جهاد» اشاره نموده است، به جهت مطلوب آن، یعنی «فی سبیلالله – در راه خدا» نیز اشاره نموده است. مانند:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ (الحجرات - 15)
مؤمنان آنهایی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده و دیگر شک به خود راه ندادند و با اموال و جانهای خود در راه خدا و مسیر درست جهاد (تلاش) کردند. این جهادگران که از همه چیزشان در مسیر خدا و برای خلق خدا گذشتند از صادقان بهشمار میآیند.
و یا میفرماید:
وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ (العنکبوت -69)
و کسانی که در [راه] ما مجاهده و تلاش میکنند، ما به سوی راههای خود هدایتشان میکنیم و خدا همواره با نیکوکاران است.
با توجه به روشن شدن اصل و ریشهٴ واژه «جهاد» میبینیم که این عبارت _جهاد_ فیکس و ثابت نیست و میتواند انواع متفاوتی داشته باشد. مانند: جهاد علمی – جهاد فرهنگی – جهاد اقتصادی – جهاد اداری و از جمله جهاد به شکل جنگ که با واژهی «قتال» از آن یاد میشود.
جنگ (قتال) نیز نوعی جهاد یا همان تلاش است که فقط در مسیر خدا و ارزشهای خدایی و مردمی معنا دارد. الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً (النساء - 76)
کسانی که ایمان آوردهاند، در راه خدا پیکار میکنند، و آنها که کفر را پیشة خود کردهاند در راه طاغوت و ظالم و ستمگر میجنگند، پس شما ای مؤمنان با یاران شیطان پیکار کنید، که کید شیطان همیشه ضعیف بوده است.
و نیز میفرماید: بین دو قتال کننده، آن کسی محبوب است که برای او میجنگد نه برای خودش و در جهت کسب قدرت و تثبیت پایههای ظلم و گردنکشی:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیان مَرْصُوص (الصف - 4)
محققاً خدا دوست میدارد کسانی را که در راه او به صف کارزار میایستند تو گویی بنیانی ساخته شده از قلعاند
اما، ترور (Terreur) ) که معنای آن در زبان فارسی «قتل سیاسی» متعارف شده است، یک واژه فرانسوی و بهمعنای «ایجاد وحشت» است. در سیاست اعمال وحشت آمیز و غیرقانونی و نامتعارف برای حذف و سرکوب مخالف را «ترور» و این فرهنگ را «تروریسم» میگویند. لذا تروریسم نیز انواعی دارد، مانند: تروریسم اقتصادی، تروریسم سیاسی یا تروریسم دولتی، [که مصداق واقعی و مادی آن در کشور خودمان است که برای اثبات دیدگاه جهادی خودش و صدور ارتجاع و جنگ با دولتهای دیگر هم در سراسر جهان سرشاخ میشود.
دیدگاههای افراطی و تفریطی دو مقوله اشتباه در قضیهی جهاد
در عصر کنونی میان مسلمانان درباره جنگ و جهاد سه دیدگاه وجود دارد:
الف) دیدگاه افراط گرایان که معتقدند بر مسلمانان واجب است به تمام دنیا اعلام جنگ کنند!.
ب) دیدگاه تفریط گرایان که بر این باورند جنگ و جهاد در اسلام به بخشی از تاریخ و فرهنگ پیشین مسلمانان تبدیل شده است و در دنیای کنونی اصولاً نباید سخنی از آن به میان بیاورند؛ چه رسد به تلاش برای تطبیق عملی آن!.
که بیتردید این دو نظر عمل و عکسالعمل متأثر از یکدیگر هستند.
ج) دیدگاه میانهروها. نظریه پردازان این دیدگاه میگویند اسلام نه به مسلمانان اجازه صدور انقلاب و اعلان جنگ به دنیا را داده است و نه سکوت در برابر حاکم مستبد را روا میدارد. جهاد بهمعنای جنگ با هیولایی که با سلاح به جان و مال و ناموس مردم تجاوز میکند نه تنها درست بلکه واجب و ضروری است. نتیجه:
گروههای تروریستی همچون داعش و النصره، القاعده، حزبالله، قدس و.. که به نام اسلام، درصدد تخریب چهره اسلام ناب محمدی (ص) هستند و از آیههای جهاد قرآن برداشتهای گروهی و شخصی و جنگطلبانه میکنند درست رو درودی اسلام واقعی صف کشیدند چون اسلام، دین رأفت و مهربانی است و آیات روحبخش قرآن نیز برای سعادت دنیوی و اخروی تمام انسانها نازل شده؛ بر این اساس ضروری است تا تمامی مسلمین و بهخصوص علما و اندیشمندان اسلامی تحت لوای متحد اسلام جمع شده و معارف قرآن را همانگونه که مورد تأکید پروردگار متعال بر نبی مکرم اسلام (ص) نازل شده به جهانیان معرفی کنند تا با چنین روشنگریهای رفتاری و گفتاری، در برابر موجهای سهمگین اسلام هراسی و شیعه هراسی ایستادگی کرده و چهره درخشان و عالمتاب قرآن راستین را آشکار سازند.
مردم آگاه و دیندار باید از چنین توفانهای فکری واهمهیی نداشته باشند؛ چرا که گروههای تروریستی دین فروشان و فرصت طلبهایی هستند که بدون ذرهیی اعتقاد به مذهب و آگاهی و تعهد نسبت به دین مبین اسلام، فقط برای تخریب چهره اسلام راستین، بهشکلی مغرضانه وارد کار شده و از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. براین اساس بر مسلمانان نیز واجب است تا با تمام توان خویش نیات شوم و پلید آنان را آشکار کرده و با تفسیر صحیح آیات قرآن، اسلام حقیقی را به تشنگان معرفت ارائه دهند. اسلامی مبتنی بر برابری، رهایی انسان از قید زنجیرهای برده ساز و ارتجاعی که دین را وسیله حفظ و بقای حکومت و قدرت میکنند.
در پایان با یادآوری حدیثی از رسول اکرم (ص) که فرمودند «حکومت و زمامداری با کفر باقی میماند ولی با ظلم و ستم باقی نمیماند» و یادآوری وعده الهی مبنی بر زوال و تباهی همهٴ قاتلان و عاملان کشتار و اعدامهای جمعی و تمام گروههای تروریستی، باید در برابر این هیولای وحشی که به اسم اسلام دین را و عاطفه و انسان را به مسلخ میبرند ایستاد.
لذا تمام انسانهای آزاده جهان و در رأس آن مردم آگاه ایران، باید به دور ازهر گونه تعصب خشک و پیروی از افکار ارتجاعی با یکدیگر متحد شده و ریشه چنین جریان مخربی را که نه فقط ایران بلکه جهان را تهدید میکند بخشکانند.
ندا
جنایتهای بیرحمانه و کشتارهای وحشیانه در کشورهای اسلامی و غیراسلامی به بهانه مبارزه با مفسدان و محاربان و کافران، ایران را و جهان را داغدار و عزادار کرده است.
قتلعام و کشتار زندانیان در مرداد و شهریور سال 67 نمونهٴ اجرای همین نگرش سراپا منحرف و غلط و دیدگاه جهادیسم است. در این کشتار میبینیم که بسیاری از زندانیان در سنین 15 سال دستگیر شدند، بسیاری بیمار و برخی مدت محکومیتشان تمام شده و منتظر آزادی بودند اما به هیچکس رحم نکردند و همه را کشتند.
هیچ کدام از مقتولین مدعی شخصی نداشتند و مرتکب قتلی یا جرمی که طبق موازین و قوانین خودشان مستحق قصاص باشند نشدند و مدعی اصلی مسئولان نظام هستند که با همین نگرش هر فکر و ایده مخالفی را سرکوب میکنند. حتی ممکن است این فکر در خارج از حیطه حکومت و در کشورهای غربی باشد اما به حکم دین پا را از مرزها فراتر گذاشته و مخالف را با حکم محارب و کافر و ... به قتل میرسانند. این همهٴ محتوا و چکیده همه افکار دیدگاه و نگرش جهادیسم است که چندین شعبه در یمن و یک شعبه در عراق و افغانستان و... دارد.
معتقدان به این تفکر دین را مونولوگ در افکار یخ بسته و برداشتهای سطحی از آیات و سنت پیامبر (ص) بهگونهیی که بتوانند راه و رسم خود را توجیه کنند، تمسک جستند و با توسل به خشونت و استبداد چهره خشنی از اسلام در جامعه جهانی معرفی کردند در حالی که بر خلاف اسلام دروغین و شریعت خشک و منجمد اسلام پناهان، پویایی و دینامیزم نخستین ویژگی اسلام و شریعت پیامبر است.
پایهگذاران تفکر «جهادیسم» با برداشتهای سطحی از جهاد، همان آنارشیستها، ماجراجویان و تروریستهایی بودند که با دستاویز قرار دادن برخی آیات متشابه که در آن زمان کاربرد خاص داشت و به یک تضاد مشخص اجتماعی پاسخ میداد هر دیدگاه مخالفی را به مسلخ میبرند با این کار حق جهاد و مبارزه مسلحانه را از نیرویی که تحت ستم قرار گرفتند سلب میکنند. در حالی که مفهوم جهاد در قرآن بهمعنای شوریدن علیه ظلم است. شورش و قیامی که حتی در بیانیه جهانی حقوقبشر نیز بهرسمیت شناخته شده است. قرآن به کسانی اجازه جهاد داده است که تحت ستم قرار میگیرند و کشته میشوند یا از وطنشان رانده میشوند. به عبارت دیگر قرآن حق انقلابیون و جهادگران واقعی را برای ایستادن در مقابل ظلم را بهرسمیت میشناسد (سوره الممتحنه، آیه۸) : 'لا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ'.
فرق بین جهاد در قرآن با تروریسم و نگرش جهادیسم در ایران و جهان
جهاد، از ریشهی «جهد» بهمعنای تلاش است. پس هر گونه تلاشی و در هر راهی و به هر مقصد و مقصودی «جهاد» نامیده میشود و الزامی هم ندارد که حتماً اسلامی باشد. هر کس هر کاری که میکند، تلاش است. چه برای خدا کار کند و چه برای طاغوت. ولی آن جهاد و تلاشی نزد خداوند متعال مکرم بوده و سبب قرب و اجر الهی میگردد، که در راه خدا باشد. یعنی هدف، مقصود و مقصدش خدا باشد. لذا خداوند در اغلب آیاتی که به «جهاد» اشاره نموده است، به جهت مطلوب آن، یعنی «فی سبیلالله – در راه خدا» نیز اشاره نموده است. مانند:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ (الحجرات - 15)
مؤمنان آنهایی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده و دیگر شک به خود راه ندادند و با اموال و جانهای خود در راه خدا و مسیر درست جهاد (تلاش) کردند. این جهادگران که از همه چیزشان در مسیر خدا و برای خلق خدا گذشتند از صادقان بهشمار میآیند.
و یا میفرماید:
وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ (العنکبوت -69)
و کسانی که در [راه] ما مجاهده و تلاش میکنند، ما به سوی راههای خود هدایتشان میکنیم و خدا همواره با نیکوکاران است.
با توجه به روشن شدن اصل و ریشهٴ واژه «جهاد» میبینیم که این عبارت _جهاد_ فیکس و ثابت نیست و میتواند انواع متفاوتی داشته باشد. مانند: جهاد علمی – جهاد فرهنگی – جهاد اقتصادی – جهاد اداری و از جمله جهاد به شکل جنگ که با واژهی «قتال» از آن یاد میشود.
جنگ (قتال) نیز نوعی جهاد یا همان تلاش است که فقط در مسیر خدا و ارزشهای خدایی و مردمی معنا دارد. الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً (النساء - 76)
کسانی که ایمان آوردهاند، در راه خدا پیکار میکنند، و آنها که کفر را پیشة خود کردهاند در راه طاغوت و ظالم و ستمگر میجنگند، پس شما ای مؤمنان با یاران شیطان پیکار کنید، که کید شیطان همیشه ضعیف بوده است.
و نیز میفرماید: بین دو قتال کننده، آن کسی محبوب است که برای او میجنگد نه برای خودش و در جهت کسب قدرت و تثبیت پایههای ظلم و گردنکشی:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیان مَرْصُوص (الصف - 4)
محققاً خدا دوست میدارد کسانی را که در راه او به صف کارزار میایستند تو گویی بنیانی ساخته شده از قلعاند
اما، ترور (Terreur) ) که معنای آن در زبان فارسی «قتل سیاسی» متعارف شده است، یک واژه فرانسوی و بهمعنای «ایجاد وحشت» است. در سیاست اعمال وحشت آمیز و غیرقانونی و نامتعارف برای حذف و سرکوب مخالف را «ترور» و این فرهنگ را «تروریسم» میگویند. لذا تروریسم نیز انواعی دارد، مانند: تروریسم اقتصادی، تروریسم سیاسی یا تروریسم دولتی، [که مصداق واقعی و مادی آن در کشور خودمان است که برای اثبات دیدگاه جهادی خودش و صدور ارتجاع و جنگ با دولتهای دیگر هم در سراسر جهان سرشاخ میشود.
دیدگاههای افراطی و تفریطی دو مقوله اشتباه در قضیهی جهاد
در عصر کنونی میان مسلمانان درباره جنگ و جهاد سه دیدگاه وجود دارد:
الف) دیدگاه افراط گرایان که معتقدند بر مسلمانان واجب است به تمام دنیا اعلام جنگ کنند!.
ب) دیدگاه تفریط گرایان که بر این باورند جنگ و جهاد در اسلام به بخشی از تاریخ و فرهنگ پیشین مسلمانان تبدیل شده است و در دنیای کنونی اصولاً نباید سخنی از آن به میان بیاورند؛ چه رسد به تلاش برای تطبیق عملی آن!.
که بیتردید این دو نظر عمل و عکسالعمل متأثر از یکدیگر هستند.
ج) دیدگاه میانهروها. نظریه پردازان این دیدگاه میگویند اسلام نه به مسلمانان اجازه صدور انقلاب و اعلان جنگ به دنیا را داده است و نه سکوت در برابر حاکم مستبد را روا میدارد. جهاد بهمعنای جنگ با هیولایی که با سلاح به جان و مال و ناموس مردم تجاوز میکند نه تنها درست بلکه واجب و ضروری است. نتیجه:
گروههای تروریستی همچون داعش و النصره، القاعده، حزبالله، قدس و.. که به نام اسلام، درصدد تخریب چهره اسلام ناب محمدی (ص) هستند و از آیههای جهاد قرآن برداشتهای گروهی و شخصی و جنگطلبانه میکنند درست رو درودی اسلام واقعی صف کشیدند چون اسلام، دین رأفت و مهربانی است و آیات روحبخش قرآن نیز برای سعادت دنیوی و اخروی تمام انسانها نازل شده؛ بر این اساس ضروری است تا تمامی مسلمین و بهخصوص علما و اندیشمندان اسلامی تحت لوای متحد اسلام جمع شده و معارف قرآن را همانگونه که مورد تأکید پروردگار متعال بر نبی مکرم اسلام (ص) نازل شده به جهانیان معرفی کنند تا با چنین روشنگریهای رفتاری و گفتاری، در برابر موجهای سهمگین اسلام هراسی و شیعه هراسی ایستادگی کرده و چهره درخشان و عالمتاب قرآن راستین را آشکار سازند.
مردم آگاه و دیندار باید از چنین توفانهای فکری واهمهیی نداشته باشند؛ چرا که گروههای تروریستی دین فروشان و فرصت طلبهایی هستند که بدون ذرهیی اعتقاد به مذهب و آگاهی و تعهد نسبت به دین مبین اسلام، فقط برای تخریب چهره اسلام راستین، بهشکلی مغرضانه وارد کار شده و از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. براین اساس بر مسلمانان نیز واجب است تا با تمام توان خویش نیات شوم و پلید آنان را آشکار کرده و با تفسیر صحیح آیات قرآن، اسلام حقیقی را به تشنگان معرفت ارائه دهند. اسلامی مبتنی بر برابری، رهایی انسان از قید زنجیرهای برده ساز و ارتجاعی که دین را وسیله حفظ و بقای حکومت و قدرت میکنند.
در پایان با یادآوری حدیثی از رسول اکرم (ص) که فرمودند «حکومت و زمامداری با کفر باقی میماند ولی با ظلم و ستم باقی نمیماند» و یادآوری وعده الهی مبنی بر زوال و تباهی همهٴ قاتلان و عاملان کشتار و اعدامهای جمعی و تمام گروههای تروریستی، باید در برابر این هیولای وحشی که به اسم اسلام دین را و عاطفه و انسان را به مسلخ میبرند ایستاد.
لذا تمام انسانهای آزاده جهان و در رأس آن مردم آگاه ایران، باید به دور ازهر گونه تعصب خشک و پیروی از افکار ارتجاعی با یکدیگر متحد شده و ریشه چنین جریان مخربی را که نه فقط ایران بلکه جهان را تهدید میکند بخشکانند.
ندا