مدیرکل حفاظت محیطزیست رژیم در کهگیلویه و بویراحمد اعتراف کرد که ارگانهای حکومتی هر بلایی دلشان خواست سر رودخانه بشار آوردند.
مدیرکل حفاظت محیطزیست رژیم در کهگیلویه و بویراحمد روز سهشنبه 27تیر 96 در مصاحبه با خبرگزاری حکومتی ایسنا با بیان اینکه وضعیت "رودخانه بشار" مرگبار شده است گفت: «برخیها میگویند برای تالابها و دریاچه خشک "کوهگل" سی سخت لولهکشی و جلسه گذاشتهایم اما چرا محیطزیست در جریان نیست؟ دوستان ادارات کل آب منطقهای، علوم پزشکی و جهاد کشاورزی استان هر بلایی دلشان خواست سر رودخانه بشار آوردند».
وی با اشاره به درهم ریختگی ارگانهای رژیم اذعان کرد: «باید هنگام برگزاری جلساتی در این زمینهها و تصویب مصوبات آن اداره کل محیطزیست استان در جریان کارها قرار بگیرد و ما بهعنوان متولی خبری از این کارها نداریم و چیزی نمیبینیم. این استان همه چیز در طبیعت خوب خود دارد اما داریم خودزنی میکنیم و رود، جنگل و هر چه داریم را با برخی کارها نابود کردهایم.
جهاد کشاورزی بهدنبال این است که هر جا میخواهد پمپ بگذارد و کشاورزی کند اما این موضوع برای" رودخانه بشار" یک زنگ خطر است».
بیشتر بخوانید:
مدیرکل حفاظت محیطزیست رژیم در کهگیلویه و بویراحمد روز سهشنبه 27تیر 96 در مصاحبه با خبرگزاری حکومتی ایسنا با بیان اینکه وضعیت "رودخانه بشار" مرگبار شده است گفت: «برخیها میگویند برای تالابها و دریاچه خشک "کوهگل" سی سخت لولهکشی و جلسه گذاشتهایم اما چرا محیطزیست در جریان نیست؟ دوستان ادارات کل آب منطقهای، علوم پزشکی و جهاد کشاورزی استان هر بلایی دلشان خواست سر رودخانه بشار آوردند».
وی با اشاره به درهم ریختگی ارگانهای رژیم اذعان کرد: «باید هنگام برگزاری جلساتی در این زمینهها و تصویب مصوبات آن اداره کل محیطزیست استان در جریان کارها قرار بگیرد و ما بهعنوان متولی خبری از این کارها نداریم و چیزی نمیبینیم. این استان همه چیز در طبیعت خوب خود دارد اما داریم خودزنی میکنیم و رود، جنگل و هر چه داریم را با برخی کارها نابود کردهایم.
جهاد کشاورزی بهدنبال این است که هر جا میخواهد پمپ بگذارد و کشاورزی کند اما این موضوع برای" رودخانه بشار" یک زنگ خطر است».
بیشتر بخوانید:
بحران آب و وضعیت رودخانهها
یکی از محصولات این حاکمیت میهن برباده، بحران بیآبی است که حتی کارشناسان خود رژیم از آن بهعنوان ماورای فاجعه نام میبرند. آنگونه که بسیاری از کارشناسان مسائل زیست محیطی بر این باورند که به موازات خشکسالی، بسیاری از استانهای ضربهپذیر، در آیندهای نزدیک بر سر موضوع آب درگیر جنگ شده، و این موضوع منجر به بحران بزرگتری در ایران خواهد شد.
سایت پاسدار رضایی 20اردیبهشت 94 تحت عنوان «تا پنج سال آینده شاهد جنگ فراگیر آب در کشور خواهیم بود» چنین اعتراف میکند: «مردم در مسأله بحران آب متهم نیستند بلکه آنها قربانی سیاستهای غلط سیاستگذاران و حکمرانی اشتباه نظام تدبیر در حوزه آب شدهاند و اکنون حق نداریم آنها را متهم کنیم».
کارشناس دیگری از این رژیم تشریح میکند: «بحرانی که اکنون در حوزه آب پدیدار شده و گرفتار آن شدهایم ناشی از حکمرانی غلط در این ۳۰سال بوده است و سیاستمداران با خطاهای فاحش ما را به بحران رساندهاند و حالا هم انگشت اتهام را به سوی جامعه دراز کردهاند». (همان منبع)
فاجعه بحران آب و اعتراف رسانهها به سیاستهای ضدمردمی رژیم
اگر چه فاشیسم مذهبی از طریق دجالیت و فریب افکار عمومی قصد دارد وانمود کند که بحران و فاجعه بیآبی در ارتباط با خشکسالی است و از این طریق مانع گسترش اعتراضات مردم شود، اما ابعاد وسیع فاجعه آنقدر حیرتانگیز است که بهاجبار و از روی استیصال مطلق مجبور به اعتراف آن میباشد.
رجوع بهنوشته مطبوعات رژیم گوشهیی از آنچه را امروز در میهن اسیرمان در جریان است بهوضوح نشان میدهد:
-خبرگزاری مهر آخوندی 10خرداد 95 در ارتباط با انتقال آب کرج به تهران چنین مینویسد: «طرح انتقال تونلی آب کرج به تهران از سد امیر کبیر پروژهیی است که آب رودخانه کرج را از خروجی سد توسط تونل به تهران انتقال میدهد و بیش از ۳۰کیلومتر از این رودخانه منحصربهفرد را خشک میکند.
از آنجاییکه رودخانه کرج تنها منبع سطحی تغذیه کننده سفرههای زیر زمینی آب دشت کرج است و با اجرای انتقال آب این رودخانه از محل سد کرج به تهران و خشک شدن ۳۰کیلومتر از رودخانه کرج، طبق نظر کارشناسان سفرههای آب زیر زمینی بیش از ۱۰۰متر کاهش مییابد بسیاری از مسئولان استان البرز اجرای این طرح را خطری جدی میدانند بهطوری که ششم خردادماه در نشست ملی تنوع زیستی که به میزبانی استان البرز برگزار شد؛ حسین محمدی مدیرکل حفاظت محیطزیست استان بر این مسأله اذعان داشت و گفت: رودخانه کرج یکی از رودخانههای حفاظتشده کشور محسوب میشود انتقال تونلی آب رودخانه کرج از زیر سد به تهران خطر جدی برای این رودخانه بهشمار میآید».
-خبرگزاری مهر آخوندی اول فروردین 95 در ارتباط با انتقال آب کارون از چهارمحال و بختیاری مینویسد: «کاهش ۵۷درصدی آب مازاد قابل انتقال در طرح انتقال آب بهشت آباد ظرفیت انتقال این «مگاپروژه» ۱۲هزار و دویست میلیارد تومانی را از ۵۸۰میلیون مترمکعب به ۲۴۶میلیون مترمکعب در سال فرو کاسته است. کاهشی که صرفنظر از اثرات مخرب زیست محیطی این طرح بزرگ انتقال آب، عملاً توجیه اقتصادی آن را نیز زیر سؤال میبرد».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «طرح بهشتآباد که قرار بود آب را از استان چهارمحال و بختیاری با ظرفیت انتقال سالانه یک میلیارد و ۱۰۰میلیون مترمکعب به فلات مرکزی ایران منتقل کند در میان مخالفت کارشناسان، مسئولان، نمایندگان و افکار عمومی استانهای خوزستان و چهار محال و بختیاری، در آستانه استیضاح نامجو وزیر وقت نیرو و با فشار مسئولان و نمایندگان استانهای مرکز کشور، بهویژه اصفهان، در شورای عالی آب تصویب شد و وزارت نیرو اعلام کرد در هفته دولت سال ۱۳۹۰ طرح بهشت آباد کلنگ زنی میشود».
-سایت حکومتی آراس نیوز 10خرداد 95 بهنقل از یکی از اساتید دانشگاه در ارتباط با طرح انتقال آب کارون توسط تونل بهشت آباد چنین مینویسد: «احداث این تونل جدید، زاینده رود و کارون-هر دو- را به خطر خواهد انداخت لذا عقل حکم میکند در خصوص این مسأله بازنگری اساسی صورت گیرد. اگر این حفاریها صورت نمیگرفت، اکنون زاینده رود چنین شرایطی را تجربه نمیکرد و ادامه این پروژه پیامدهای جبران ناپذیری برای حوزههای مبدأ و مقصد ایجاد میکند که این مشکلات ناشی از عدم توجه به اصول توسعهی پایدار و معیارهای معتبر یونسکو، تک گزینهیی بودن مطالعات و عدم دیدگاه جامع نگرانه و آینده پژوه به حوزههای مبدأ و مقصد است».
-خبرگزاری ایرنای رژیم 26اردیبهشت 90 مینویسد: «چهارمحال و بختیاری بهرغم داشتن یک درصد از مساحت کل کشور 10درصد از منابع آبی کشور را به همراه دو آبخیز مهم و اصلی شامل زیرحوضههای کارون و زایندهرود دارد» اما «بهدلیل برداشت بیرویه از این منابع، بیلان آب بسیاری از آبخوانهای زیرزمینی منفی شده و مهمترین دشتهای استان شامل دشتهای شهرکرد، بروجن، فرادنبه، سفید دشت و خانمیرزا ممنوعه و بحرانی هستند».
همین منبع در ادامه ضمن اعتراف به اینکه مشکل خشکسالی شهرستان کوهرنگ استان چهار محال و بختیاری مصنوعی است مینویسد: «ایجاد تونل سوم کوهرنگ موجب خشک شدن چشمههای زیادی در این شهرستان شد و موجب اختلال در آب شرب روستاهای شهرستان شده است چرا که از 36منبع شهرستان کوهرنگ، آب 24منبع روستاهای آن خشک شده است و با وجود اینکه این شهرستان هشت درصد آب کشور را تأمین میکند، مردمان روستاهای این شهرستان خود بهدنبال آب شرب بهداشتی میگردند و یا در شهرستان لردگان از 104منبع آب 74منبع آب خشک شده است و این شهرستان بهخاطر بالاتر بودن تعداد روستاهای مشکل دار از نظر آب شرب میباید بهعنوان اولویت اول در مورد بحران کم آبی مورد توجه باشد» و این همه در حالی است که «میزان مصرف آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و شرب این استان حدود 979میلیون مترمکعب است» اما «خروجی آب از این استان سالانه 11میلیارد مترمکعب است».
- خبرگزاری حکومتی ایسنا 15اردیبهشت 94 در مطلبی تحت عنوان «نابودی کارون تا 20سال آینده» بهنقل از یکی از کارشناسان رژیم چنین مینویسد: «بررسی مدیریت 50سال اخیر رودخانهها در استان نشان میدهد که ارگانهایی همچون وزارت نیرو و شهرداریها که متولی رودخانه کارون بودهاند، این رودخانه را نابود کردهاند. وزارت نیرو با سدسازی و تولید انرژی از آب رودخانه کارون به سهم خود آن را خشک کرده و شهرداری نیز با خاکریزی و خاک برداری دهانههای زیر پلها را بسته است».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «بهطور کلی ساخت صنایع آب بر در کویر، کاری از اساس اشتباه است که متأسفانه دولت تن به انجام آن داد و امروز صنایع بزرگی در اصفهان فعال است که نیاز آبی زیادی دارند و برای تأمین نیاز آب آنها کانالهای پیدا و ناپیدا بهصورت علنی و پنهانی ایجاد شده است و به این ترتیب آب رودخانههای خوزستان منتقل میشود».
ملاحظه میشود بر اساس نوشتههای مطبوعات رژیم 11میلیارد مترمکعب خروجی از استان چهارمحال به اضافه آب رودخانه کارون به استان اصفهان منتقل میشود که از آن برای صنایع هستهیی، کارخانه فولاد مبارکه اصفهان و کارخانههای وابسته به صنایع نظامی رژیم استفاده میشود و طبعاً در نتیجه این سیاستهای ضدمردمی رژیم است که زمینهای زراعی حوزه این دو رودخانه با کمبود شدید آب مواجه هستند و بهدفعات شاهد درگیری و اعتراض مردم این دو استان در برابر سیاستهای غارتگرانه در چپاول آب مورد نیاز زمینهایشان طی سالیان گذشته بودهایم.
یکی از محصولات این حاکمیت میهن برباده، بحران بیآبی است که حتی کارشناسان خود رژیم از آن بهعنوان ماورای فاجعه نام میبرند. آنگونه که بسیاری از کارشناسان مسائل زیست محیطی بر این باورند که به موازات خشکسالی، بسیاری از استانهای ضربهپذیر، در آیندهای نزدیک بر سر موضوع آب درگیر جنگ شده، و این موضوع منجر به بحران بزرگتری در ایران خواهد شد.
سایت پاسدار رضایی 20اردیبهشت 94 تحت عنوان «تا پنج سال آینده شاهد جنگ فراگیر آب در کشور خواهیم بود» چنین اعتراف میکند: «مردم در مسأله بحران آب متهم نیستند بلکه آنها قربانی سیاستهای غلط سیاستگذاران و حکمرانی اشتباه نظام تدبیر در حوزه آب شدهاند و اکنون حق نداریم آنها را متهم کنیم».
کارشناس دیگری از این رژیم تشریح میکند: «بحرانی که اکنون در حوزه آب پدیدار شده و گرفتار آن شدهایم ناشی از حکمرانی غلط در این ۳۰سال بوده است و سیاستمداران با خطاهای فاحش ما را به بحران رساندهاند و حالا هم انگشت اتهام را به سوی جامعه دراز کردهاند». (همان منبع)
فاجعه بحران آب و اعتراف رسانهها به سیاستهای ضدمردمی رژیم
اگر چه فاشیسم مذهبی از طریق دجالیت و فریب افکار عمومی قصد دارد وانمود کند که بحران و فاجعه بیآبی در ارتباط با خشکسالی است و از این طریق مانع گسترش اعتراضات مردم شود، اما ابعاد وسیع فاجعه آنقدر حیرتانگیز است که بهاجبار و از روی استیصال مطلق مجبور به اعتراف آن میباشد.
رجوع بهنوشته مطبوعات رژیم گوشهیی از آنچه را امروز در میهن اسیرمان در جریان است بهوضوح نشان میدهد:
-خبرگزاری مهر آخوندی 10خرداد 95 در ارتباط با انتقال آب کرج به تهران چنین مینویسد: «طرح انتقال تونلی آب کرج به تهران از سد امیر کبیر پروژهیی است که آب رودخانه کرج را از خروجی سد توسط تونل به تهران انتقال میدهد و بیش از ۳۰کیلومتر از این رودخانه منحصربهفرد را خشک میکند.
از آنجاییکه رودخانه کرج تنها منبع سطحی تغذیه کننده سفرههای زیر زمینی آب دشت کرج است و با اجرای انتقال آب این رودخانه از محل سد کرج به تهران و خشک شدن ۳۰کیلومتر از رودخانه کرج، طبق نظر کارشناسان سفرههای آب زیر زمینی بیش از ۱۰۰متر کاهش مییابد بسیاری از مسئولان استان البرز اجرای این طرح را خطری جدی میدانند بهطوری که ششم خردادماه در نشست ملی تنوع زیستی که به میزبانی استان البرز برگزار شد؛ حسین محمدی مدیرکل حفاظت محیطزیست استان بر این مسأله اذعان داشت و گفت: رودخانه کرج یکی از رودخانههای حفاظتشده کشور محسوب میشود انتقال تونلی آب رودخانه کرج از زیر سد به تهران خطر جدی برای این رودخانه بهشمار میآید».
-خبرگزاری مهر آخوندی اول فروردین 95 در ارتباط با انتقال آب کارون از چهارمحال و بختیاری مینویسد: «کاهش ۵۷درصدی آب مازاد قابل انتقال در طرح انتقال آب بهشت آباد ظرفیت انتقال این «مگاپروژه» ۱۲هزار و دویست میلیارد تومانی را از ۵۸۰میلیون مترمکعب به ۲۴۶میلیون مترمکعب در سال فرو کاسته است. کاهشی که صرفنظر از اثرات مخرب زیست محیطی این طرح بزرگ انتقال آب، عملاً توجیه اقتصادی آن را نیز زیر سؤال میبرد».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «طرح بهشتآباد که قرار بود آب را از استان چهارمحال و بختیاری با ظرفیت انتقال سالانه یک میلیارد و ۱۰۰میلیون مترمکعب به فلات مرکزی ایران منتقل کند در میان مخالفت کارشناسان، مسئولان، نمایندگان و افکار عمومی استانهای خوزستان و چهار محال و بختیاری، در آستانه استیضاح نامجو وزیر وقت نیرو و با فشار مسئولان و نمایندگان استانهای مرکز کشور، بهویژه اصفهان، در شورای عالی آب تصویب شد و وزارت نیرو اعلام کرد در هفته دولت سال ۱۳۹۰ طرح بهشت آباد کلنگ زنی میشود».
-سایت حکومتی آراس نیوز 10خرداد 95 بهنقل از یکی از اساتید دانشگاه در ارتباط با طرح انتقال آب کارون توسط تونل بهشت آباد چنین مینویسد: «احداث این تونل جدید، زاینده رود و کارون-هر دو- را به خطر خواهد انداخت لذا عقل حکم میکند در خصوص این مسأله بازنگری اساسی صورت گیرد. اگر این حفاریها صورت نمیگرفت، اکنون زاینده رود چنین شرایطی را تجربه نمیکرد و ادامه این پروژه پیامدهای جبران ناپذیری برای حوزههای مبدأ و مقصد ایجاد میکند که این مشکلات ناشی از عدم توجه به اصول توسعهی پایدار و معیارهای معتبر یونسکو، تک گزینهیی بودن مطالعات و عدم دیدگاه جامع نگرانه و آینده پژوه به حوزههای مبدأ و مقصد است».
-خبرگزاری ایرنای رژیم 26اردیبهشت 90 مینویسد: «چهارمحال و بختیاری بهرغم داشتن یک درصد از مساحت کل کشور 10درصد از منابع آبی کشور را به همراه دو آبخیز مهم و اصلی شامل زیرحوضههای کارون و زایندهرود دارد» اما «بهدلیل برداشت بیرویه از این منابع، بیلان آب بسیاری از آبخوانهای زیرزمینی منفی شده و مهمترین دشتهای استان شامل دشتهای شهرکرد، بروجن، فرادنبه، سفید دشت و خانمیرزا ممنوعه و بحرانی هستند».
همین منبع در ادامه ضمن اعتراف به اینکه مشکل خشکسالی شهرستان کوهرنگ استان چهار محال و بختیاری مصنوعی است مینویسد: «ایجاد تونل سوم کوهرنگ موجب خشک شدن چشمههای زیادی در این شهرستان شد و موجب اختلال در آب شرب روستاهای شهرستان شده است چرا که از 36منبع شهرستان کوهرنگ، آب 24منبع روستاهای آن خشک شده است و با وجود اینکه این شهرستان هشت درصد آب کشور را تأمین میکند، مردمان روستاهای این شهرستان خود بهدنبال آب شرب بهداشتی میگردند و یا در شهرستان لردگان از 104منبع آب 74منبع آب خشک شده است و این شهرستان بهخاطر بالاتر بودن تعداد روستاهای مشکل دار از نظر آب شرب میباید بهعنوان اولویت اول در مورد بحران کم آبی مورد توجه باشد» و این همه در حالی است که «میزان مصرف آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و شرب این استان حدود 979میلیون مترمکعب است» اما «خروجی آب از این استان سالانه 11میلیارد مترمکعب است».
- خبرگزاری حکومتی ایسنا 15اردیبهشت 94 در مطلبی تحت عنوان «نابودی کارون تا 20سال آینده» بهنقل از یکی از کارشناسان رژیم چنین مینویسد: «بررسی مدیریت 50سال اخیر رودخانهها در استان نشان میدهد که ارگانهایی همچون وزارت نیرو و شهرداریها که متولی رودخانه کارون بودهاند، این رودخانه را نابود کردهاند. وزارت نیرو با سدسازی و تولید انرژی از آب رودخانه کارون به سهم خود آن را خشک کرده و شهرداری نیز با خاکریزی و خاک برداری دهانههای زیر پلها را بسته است».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «بهطور کلی ساخت صنایع آب بر در کویر، کاری از اساس اشتباه است که متأسفانه دولت تن به انجام آن داد و امروز صنایع بزرگی در اصفهان فعال است که نیاز آبی زیادی دارند و برای تأمین نیاز آب آنها کانالهای پیدا و ناپیدا بهصورت علنی و پنهانی ایجاد شده است و به این ترتیب آب رودخانههای خوزستان منتقل میشود».
ملاحظه میشود بر اساس نوشتههای مطبوعات رژیم 11میلیارد مترمکعب خروجی از استان چهارمحال به اضافه آب رودخانه کارون به استان اصفهان منتقل میشود که از آن برای صنایع هستهیی، کارخانه فولاد مبارکه اصفهان و کارخانههای وابسته به صنایع نظامی رژیم استفاده میشود و طبعاً در نتیجه این سیاستهای ضدمردمی رژیم است که زمینهای زراعی حوزه این دو رودخانه با کمبود شدید آب مواجه هستند و بهدفعات شاهد درگیری و اعتراض مردم این دو استان در برابر سیاستهای غارتگرانه در چپاول آب مورد نیاز زمینهایشان طی سالیان گذشته بودهایم.