فراخوان به لغو محاصره ضدانسانی لیبرتی
تأکید بر اجرای تعهدات آمریکا برای تضمین امنیت و حفاظت مجاهدان لیبرتی
سناتور بلانت- عضو ارشد کمیتههای تخصیص بودجه و قوای مسلح
تأکید بر اجرای تعهدات آمریکا برای تضمین امنیت و حفاظت مجاهدان لیبرتی
سناتور بلانت- عضو ارشد کمیتههای تخصیص بودجه و قوای مسلح
من سناتور بلانت از میسوری هستم و بسیار خوشوقتم که به شما در اینجا امروز خیرمقدم بگویم و هرآنچه را که ضروری است ما انجام میدهیم، تا مطمئن شویم شما این مکان را داشته باشید تا بتوانید این گفتگوی مهم را برگزار کنید
کمی بیش از یکسال است که تحریمها علیه رژیم ایران تضعیف شدهاند، چیزی که من در آن موقع فکر نمیکردم اتفاق بیفتد. هر روز، من بیشتر و بیشتر مطمئن میشوم که چنین چیزی نمیباید اتفاق میافتاد و اینکه تحولات به سمتی میرفت که به نتیجه برسد. اما به آن نتیجهیی که به نظر من در حال حاضر سمت گرفته است، نتیجه قابل قبولی نیست و ما نمیبایست بخشی از آن باشیم. البته شما در این باره با کسانی صحبت خواهید کرد که موضوع را در جزییات میدانند، کسانی که از خطیر بودن موضوع در جزییات مطلعند و آن را درک میکنند. به نظر من تمدید مذاکرات با رژیم ایران یک رویکرد بهشدت غلط خواهد بود، در حالی که آنها دقیقاً کارهایی میکنند که ما نمیخواهیم آنها را انجام بدهند و جهان هم نمیخواهد این کارها را انجام دهند.
موضوع دیگری که من درگیر آن بودهام موضوع بهغایت مهم ساکنان لیبرتی است، کسانی که در اشرف ما به آنها قول و تعهد (حفاظت) دادیم. ولی به این تعهدمان عمل نکردهایم.
شما از یک مدیر برنامه خوب، فرانسیس تاونزند، سخنرانان عالی، سفیر بولتون، ژنرال کین، و دوست خوبم سناتور لیبرمن، که سالها در زمانی که من در مجلس نمایندگان بودم و او در سنا بود طی مدت کوتاهی که هر دو نفر ما در سنا بودیم، با هم تلاش میکردیم تا هرچه بیشتر کارهای مشترک پیدا کنیم و موضوعات سیاست خارجی و دفاع ملی همواره موضوعاتی بودند که من افتخار میکنم بگویم با جو لیبرمن در یک جبهه بودیم. او نمودی بسیار عالی است از اینکه خدمت به مردم چگونه باید باشد. او خیلی صریح است. او مطلع است. او مدافع دموکراسی و آزادی است و افتخار بزرگ من است که او را امروز معرفی کنم. سناتور لیبرمن.
سناتور جوزف لیبرمن- کاندیدای معاون ریاستجمهوری آمریکا در سال 2000
کمی بیش از یکسال است که تحریمها علیه رژیم ایران تضعیف شدهاند، چیزی که من در آن موقع فکر نمیکردم اتفاق بیفتد. هر روز، من بیشتر و بیشتر مطمئن میشوم که چنین چیزی نمیباید اتفاق میافتاد و اینکه تحولات به سمتی میرفت که به نتیجه برسد. اما به آن نتیجهیی که به نظر من در حال حاضر سمت گرفته است، نتیجه قابل قبولی نیست و ما نمیبایست بخشی از آن باشیم. البته شما در این باره با کسانی صحبت خواهید کرد که موضوع را در جزییات میدانند، کسانی که از خطیر بودن موضوع در جزییات مطلعند و آن را درک میکنند. به نظر من تمدید مذاکرات با رژیم ایران یک رویکرد بهشدت غلط خواهد بود، در حالی که آنها دقیقاً کارهایی میکنند که ما نمیخواهیم آنها را انجام بدهند و جهان هم نمیخواهد این کارها را انجام دهند.
موضوع دیگری که من درگیر آن بودهام موضوع بهغایت مهم ساکنان لیبرتی است، کسانی که در اشرف ما به آنها قول و تعهد (حفاظت) دادیم. ولی به این تعهدمان عمل نکردهایم.
شما از یک مدیر برنامه خوب، فرانسیس تاونزند، سخنرانان عالی، سفیر بولتون، ژنرال کین، و دوست خوبم سناتور لیبرمن، که سالها در زمانی که من در مجلس نمایندگان بودم و او در سنا بود طی مدت کوتاهی که هر دو نفر ما در سنا بودیم، با هم تلاش میکردیم تا هرچه بیشتر کارهای مشترک پیدا کنیم و موضوعات سیاست خارجی و دفاع ملی همواره موضوعاتی بودند که من افتخار میکنم بگویم با جو لیبرمن در یک جبهه بودیم. او نمودی بسیار عالی است از اینکه خدمت به مردم چگونه باید باشد. او خیلی صریح است. او مطلع است. او مدافع دموکراسی و آزادی است و افتخار بزرگ من است که او را امروز معرفی کنم. سناتور لیبرمن.
سناتور جوزف لیبرمن- کاندیدای معاون ریاستجمهوری آمریکا در سال 2000
با تشکر از شما. من فکر میکنم آن تشویقها در واقع برای شما بودند، سناتور بلانت. اجازه بدهید از شما برای کلمات پر از لطفتان تشکر کنم و فقط قبل از رفتن سناتور بلانت بگویم او چه متحد اصولی و موثری است، او چقدر به آزادی باور دارد، و او در کنار مقاومت ایران چقدر سخت مبارزه کرده و به آن ادامه خواهد داد تا اینکه رژیم ستمگری که آن کشور بزرگ را در دست گرفته از قدرت بیرون انداخته شود. با تشکر از شما، روی بلانت بهخاطر رهبری شما. [تشویق]
من واقعاً افتخار دارم که در اینجا باشم. نمیدانم من در این اتاق چند بار بودهام، اما هر بار که من به اینجا میآیم یک حس واقعی از تاریخ پیدا میکنم. برخی از حوادث بزرگ در تاریخ مجلس سنا در این اتاق روی داده است، جلسات بزرگ استماع و استدلال بهخاطر آزادی و عدالت، و بسیار مناسب است که ما امروز در اینجا هستیم. من میخواهم از هر یک از شما برای صرف وقت و تلاشی که برای آمدن به واشینگتن کردهاید تشکر کنم.
سوال این است، آیا گسترش مذاکرات هستهیی مسیر تهران را به بمب مسدود خواهد کرد؟ و من به شما یک جواب ساده خواهم داد و سپس سعی خواهم کرد آن را توضیح دهم. پاسخ من منفی است.
اگر شما دور مذاکرات را دنبال کرده باشید که میدانم کردهاید، کشور های1+P5، پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، بهعلاوه آلمان، از جمله ایالات متحده، نسبت به رژیم ایران مرتب پیشنهاد پشت پیشنهاد دادهاند. رژیم ایران اصلاً حرکتی نکرده است. ما میخواهیم به یک توافق دست پیدا کنیم که به ما تضمین دهد که این حکومت ایران، این دولت سرکوبگر افراطی قادر نخواهد بود به بمب دست یابد. اما چه کسی مراقب آن خواهد بود، و چه مدرک ثبت شدهای هست کهنشان دهد رژیم ایران به این موافقت نامه توجه کرده است؟ این رژیم، یک پیشینه وحشتناک دارد.
هر کاری که ما انجام دادهایم، از جمله تمدید هفت ماهه، درک رژیم ایران را تغییر نمیدهد. و هیچ دلیلی برای باور اینکه معامله نکردن بهتر از یک معامله بد است وجود ندارد. اما در حال حاضر، بر اساس تمام آن چیز هایی که در گذشته صورت گرفته، آمریکا سیاست خود را تغییر میدهد، به نظر من، هیچ شانسی براییک معامله خوب وجود ندارد. متأسفانه هنوز هم خطر یک معامله بد، و عواقب آن وجود دارد.
چه کاری میتواند این وضعیت را تغییر دهد؟ خوب، شما برای کمک به تغییر دادن این وضعیت، به جا ی درست آمدهاید، زیرا که کنگره قدرت این اقدام را پس از اول سال خواهد داشت. کنگره جدید خواهد توانست موضع مردم آمریکا را بیان کند، و واقعاً بر روی دولت فشار اعمال کند. و من میخواهم چهار چیز را یادآوری کنم که فکر میکنم کنگره میتواند آنها را انجام دهد و دولت میتواند آنها را انجام دهد. اول اینکه اگر دولت بخواهد، و باید بخواهد، روشن کند که در این مذاکرات امتیازات بیشتری به رژیم ایران داده نخواهد شد. و هیچگونه رفع سریع و کامل تحریمها تا زمانی که رژیم ایران ثابت کند که از موافقت نامهیی که بهشدت تحت نظارت و بازرسی است، پیروی خواهد کرد.
دوم، اینکه کنگره یک نقش صرفنظر نکردنی در چند زمینه دارد. یکی، چیزی است که قبلاً بهعنوان قانون منندز-کرک شناخته شده بود و اکنون به کرک-منندز معروف است: تحریمهای اضافی. اگر یک معامله خوب وجود نداشته باشد، تحریمهای سختتر، فلج کنندهتر بر روی این رژیم اعمال خواهد شد. به عبارت دیگر، فکر میکنم برای تغییر محاسبات، و برای رساندن آنها به این نتیجهگیری که در نبودن یک معامله، رژیم آنها چیزهای بیشتری از ایالات متحده برای از دست دادن خواهد داشت.
کار دیگری که کنگره میتواند انجام دهد، و من میدانم که از اول سال در نظر گرفته خواهد شد، و فکر میکنم به تصویب خواهد رسید، قانونی خواهد بود که روشن میسازد هر توافقی که دولت در مذاکره با جمهوری اسلامی ایران انجام دهد نیاز به تأیید کنگره داشته باشد. با آن، همانطور که واقعاً هم هست، مانند یک معاهده رفتار شود. این توافق، زمانی که حاصل شود بر امنیت ما نتایجی مانند هر معاهده دیگری که در سالهای اخیر منعقد شده و یا بیشتر از آن در بر خواهد داشت. بنابراین کنگره را وادار کنید که آن را تأیید کند. آن روزها، روزهای سختی خواهند بود، آن روزها از شما، و متحدان در سراسر کشور، خواسته خواهد شد که بیائید. رئیسجمهور این قانون را وتو خواهد کرد، احتمالاً لایحه کرک-منندز را وتو خواهد کرد. جمهوری خواهان، فکر میکنم بدون تردید برای لغو کردن وتو خواهند ایستاد. اما دموکراتها گیر خواهند کرد، و مجبور به اتخاذ یک تصمیم دشوار خواهند شد. اما من فکر میکنم هنگامیکه آنها درک کنند مردم در طرف آنها و آن قانون هستند، و آنها این را از حوزههای خود بشنوند که بهاندازه کافی از آنها حمایت وجود دارد، به لغو وتو رأی خواهند داد.
و بعد، هر چند امیدواریم و دعا میکنیم که هرگز لازم نشود، رهبران رژیم ایران باید اعتقاد فعلی خود مبنی بر اینکه در صورت شکست مذاکرات، ایالات متحده برای غیرفعال کردن تأسیسات هستهیی آن اقدام نظامی نخواهد کرد، را کنار بگذارند. یک اقدام دیگر در کنگره این است که میتوان آن را مجوز پیشاپیش برای استفاده از نیروی نظامی نامید. به عبارت دیگر، دادن قدرت عمل به رئیسجمهور برای اقدام نظامی علیه برنامه هستهیی درصورتیکه او تشخیص دهد که این کار به نفع امنیت ملی ایالات متحده آمریکا است. یک اصطلاح که از خیلی قدیمها آمده این است که گاهی اوقات بهترین راه برای رسیدن به صلح آماده شدن برای جنگ است. و یا اینکه از شما بترسند خیلی بهتر از آنست که شما را دوست داشته باشند. و ما با رژیم ایران سر و کار داریم، اینکه از ما بترسند قطعاً خیلی بهتر از این است که ما را دوست بدارند.
نتیجه اینکه هفت ماه بحرانی در پیش رو است، نه تنها برای روابط ما با رژیم ایران، بلکه برای روابط ما با بقیه جهان. و من بسادگی صحبتهایم را با ذکر این نکته مستقیم بر اساس تصمیماتی که قبلاً گرفته شده است به پایان ببرم، و آن اینکه بسیاری از متحدان ما در سراسر جهان فکر میکنند ما یک ابرقدرت هستیم که مایل به استفاده از قدرت خود نیست. آنها همچنین فکر میکنند که ما کشوری هستیم که زمان بیشتری را صرف تلاش برای جلب رضایت دشمنانمان میکنیم تا ایستادن در کنار دوستانمان. و بودن در یک چنین مکانی برای ما و جهان بسیار خطرناک است. اگر ایالات متحده با یک معامله بد موافقت کند، این نه تنها تاریخ در خاورمیانه را در جهت منفی تغییر خواهد داد، بلکه متحدان ما را در خاورمیانه، و فراتر از آن تکان خواهد داد: آسیا و اقیانوس آرام، آفریقا، آمریکای لاتین. بهطوری که آنها شروع به یک نتیجهگیری خواهند کرد که آنها نمیتوانند بر ما تکیه کنند. آنها یا بهدنبال سلاح برای محافظت از خودشان خواهند بود، یا تلاش خواهند کرد تا خود را با قدرتهای محلی، یا منطقهای، که اغلب نسبت به منافع ما خصمانه هستند، همساز کنند.
در نهایت، ما یک بحران هفت ماهه در پیش داریم. و رفتاری که ما، آمریکا، در پیش میگیریم، نقش تأثیر تعیین کنندهای در اینکه آیا این جهان برای کودکان ما و نوههای ما آنطور که برای بیشتر ما بوده، امن و مطمئن و آزاد خواهد بود یا نه. خیلی از شما متشکرم، من مشتاقانه منتظر شنیدن نظرات شما هستم.
فرانسیس تاونزند - مشاور پیشین امنیت داخلی کاخ سفید
من واقعاً افتخار دارم که در اینجا باشم. نمیدانم من در این اتاق چند بار بودهام، اما هر بار که من به اینجا میآیم یک حس واقعی از تاریخ پیدا میکنم. برخی از حوادث بزرگ در تاریخ مجلس سنا در این اتاق روی داده است، جلسات بزرگ استماع و استدلال بهخاطر آزادی و عدالت، و بسیار مناسب است که ما امروز در اینجا هستیم. من میخواهم از هر یک از شما برای صرف وقت و تلاشی که برای آمدن به واشینگتن کردهاید تشکر کنم.
سوال این است، آیا گسترش مذاکرات هستهیی مسیر تهران را به بمب مسدود خواهد کرد؟ و من به شما یک جواب ساده خواهم داد و سپس سعی خواهم کرد آن را توضیح دهم. پاسخ من منفی است.
اگر شما دور مذاکرات را دنبال کرده باشید که میدانم کردهاید، کشور های1+P5، پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، بهعلاوه آلمان، از جمله ایالات متحده، نسبت به رژیم ایران مرتب پیشنهاد پشت پیشنهاد دادهاند. رژیم ایران اصلاً حرکتی نکرده است. ما میخواهیم به یک توافق دست پیدا کنیم که به ما تضمین دهد که این حکومت ایران، این دولت سرکوبگر افراطی قادر نخواهد بود به بمب دست یابد. اما چه کسی مراقب آن خواهد بود، و چه مدرک ثبت شدهای هست کهنشان دهد رژیم ایران به این موافقت نامه توجه کرده است؟ این رژیم، یک پیشینه وحشتناک دارد.
هر کاری که ما انجام دادهایم، از جمله تمدید هفت ماهه، درک رژیم ایران را تغییر نمیدهد. و هیچ دلیلی برای باور اینکه معامله نکردن بهتر از یک معامله بد است وجود ندارد. اما در حال حاضر، بر اساس تمام آن چیز هایی که در گذشته صورت گرفته، آمریکا سیاست خود را تغییر میدهد، به نظر من، هیچ شانسی براییک معامله خوب وجود ندارد. متأسفانه هنوز هم خطر یک معامله بد، و عواقب آن وجود دارد.
چه کاری میتواند این وضعیت را تغییر دهد؟ خوب، شما برای کمک به تغییر دادن این وضعیت، به جا ی درست آمدهاید، زیرا که کنگره قدرت این اقدام را پس از اول سال خواهد داشت. کنگره جدید خواهد توانست موضع مردم آمریکا را بیان کند، و واقعاً بر روی دولت فشار اعمال کند. و من میخواهم چهار چیز را یادآوری کنم که فکر میکنم کنگره میتواند آنها را انجام دهد و دولت میتواند آنها را انجام دهد. اول اینکه اگر دولت بخواهد، و باید بخواهد، روشن کند که در این مذاکرات امتیازات بیشتری به رژیم ایران داده نخواهد شد. و هیچگونه رفع سریع و کامل تحریمها تا زمانی که رژیم ایران ثابت کند که از موافقت نامهیی که بهشدت تحت نظارت و بازرسی است، پیروی خواهد کرد.
دوم، اینکه کنگره یک نقش صرفنظر نکردنی در چند زمینه دارد. یکی، چیزی است که قبلاً بهعنوان قانون منندز-کرک شناخته شده بود و اکنون به کرک-منندز معروف است: تحریمهای اضافی. اگر یک معامله خوب وجود نداشته باشد، تحریمهای سختتر، فلج کنندهتر بر روی این رژیم اعمال خواهد شد. به عبارت دیگر، فکر میکنم برای تغییر محاسبات، و برای رساندن آنها به این نتیجهگیری که در نبودن یک معامله، رژیم آنها چیزهای بیشتری از ایالات متحده برای از دست دادن خواهد داشت.
کار دیگری که کنگره میتواند انجام دهد، و من میدانم که از اول سال در نظر گرفته خواهد شد، و فکر میکنم به تصویب خواهد رسید، قانونی خواهد بود که روشن میسازد هر توافقی که دولت در مذاکره با جمهوری اسلامی ایران انجام دهد نیاز به تأیید کنگره داشته باشد. با آن، همانطور که واقعاً هم هست، مانند یک معاهده رفتار شود. این توافق، زمانی که حاصل شود بر امنیت ما نتایجی مانند هر معاهده دیگری که در سالهای اخیر منعقد شده و یا بیشتر از آن در بر خواهد داشت. بنابراین کنگره را وادار کنید که آن را تأیید کند. آن روزها، روزهای سختی خواهند بود، آن روزها از شما، و متحدان در سراسر کشور، خواسته خواهد شد که بیائید. رئیسجمهور این قانون را وتو خواهد کرد، احتمالاً لایحه کرک-منندز را وتو خواهد کرد. جمهوری خواهان، فکر میکنم بدون تردید برای لغو کردن وتو خواهند ایستاد. اما دموکراتها گیر خواهند کرد، و مجبور به اتخاذ یک تصمیم دشوار خواهند شد. اما من فکر میکنم هنگامیکه آنها درک کنند مردم در طرف آنها و آن قانون هستند، و آنها این را از حوزههای خود بشنوند که بهاندازه کافی از آنها حمایت وجود دارد، به لغو وتو رأی خواهند داد.
و بعد، هر چند امیدواریم و دعا میکنیم که هرگز لازم نشود، رهبران رژیم ایران باید اعتقاد فعلی خود مبنی بر اینکه در صورت شکست مذاکرات، ایالات متحده برای غیرفعال کردن تأسیسات هستهیی آن اقدام نظامی نخواهد کرد، را کنار بگذارند. یک اقدام دیگر در کنگره این است که میتوان آن را مجوز پیشاپیش برای استفاده از نیروی نظامی نامید. به عبارت دیگر، دادن قدرت عمل به رئیسجمهور برای اقدام نظامی علیه برنامه هستهیی درصورتیکه او تشخیص دهد که این کار به نفع امنیت ملی ایالات متحده آمریکا است. یک اصطلاح که از خیلی قدیمها آمده این است که گاهی اوقات بهترین راه برای رسیدن به صلح آماده شدن برای جنگ است. و یا اینکه از شما بترسند خیلی بهتر از آنست که شما را دوست داشته باشند. و ما با رژیم ایران سر و کار داریم، اینکه از ما بترسند قطعاً خیلی بهتر از این است که ما را دوست بدارند.
نتیجه اینکه هفت ماه بحرانی در پیش رو است، نه تنها برای روابط ما با رژیم ایران، بلکه برای روابط ما با بقیه جهان. و من بسادگی صحبتهایم را با ذکر این نکته مستقیم بر اساس تصمیماتی که قبلاً گرفته شده است به پایان ببرم، و آن اینکه بسیاری از متحدان ما در سراسر جهان فکر میکنند ما یک ابرقدرت هستیم که مایل به استفاده از قدرت خود نیست. آنها همچنین فکر میکنند که ما کشوری هستیم که زمان بیشتری را صرف تلاش برای جلب رضایت دشمنانمان میکنیم تا ایستادن در کنار دوستانمان. و بودن در یک چنین مکانی برای ما و جهان بسیار خطرناک است. اگر ایالات متحده با یک معامله بد موافقت کند، این نه تنها تاریخ در خاورمیانه را در جهت منفی تغییر خواهد داد، بلکه متحدان ما را در خاورمیانه، و فراتر از آن تکان خواهد داد: آسیا و اقیانوس آرام، آفریقا، آمریکای لاتین. بهطوری که آنها شروع به یک نتیجهگیری خواهند کرد که آنها نمیتوانند بر ما تکیه کنند. آنها یا بهدنبال سلاح برای محافظت از خودشان خواهند بود، یا تلاش خواهند کرد تا خود را با قدرتهای محلی، یا منطقهای، که اغلب نسبت به منافع ما خصمانه هستند، همساز کنند.
در نهایت، ما یک بحران هفت ماهه در پیش داریم. و رفتاری که ما، آمریکا، در پیش میگیریم، نقش تأثیر تعیین کنندهای در اینکه آیا این جهان برای کودکان ما و نوههای ما آنطور که برای بیشتر ما بوده، امن و مطمئن و آزاد خواهد بود یا نه. خیلی از شما متشکرم، من مشتاقانه منتظر شنیدن نظرات شما هستم.
فرانسیس تاونزند - مشاور پیشین امنیت داخلی کاخ سفید
با تشکر از شما، سناتور لیبرمن. خوشوقتم که اینجا هستم، این افتخاری است که اینجا با این پنل، و مجدداً با همه شما باشم. من لازم نیست به شما بگویم برخی از نکاتی که سناتور لیبرمن مطرح کرد فوقالعاده مهم هستند. هفت ماه آینده شما میتوانید موج تاریخ را در اینجا نه تنها در ایالات متحده، در ایران، در عراق، و برای افراد در کمپ لیبرتی تغییر دهید. به این دلیل است که شما اینجا هستید.
وقتی ما حقوقبشر را در دستور کار نگذاشتیم، وقتی ما حمایت مالی ایران برای تروریسم را در دستور کار نگذاشتیم، از آرمانهایمان کنار رفتیم. درست همانطور که از وعدهیی که به افراد کمپ اشرف داده بودیم کنار رفتیم.
اجازه بدهید من به این سؤال پاسخ بدهم، آیا مذاکرات منجر به احتمال یک معامله خوب میشود، هر معامله ای؟ پاسخ نه تنها ”نه“ است.
بنابراین، وقتی کسی مانند سناتور لیبرمن به شما میگوید که کار سخت زیادی در هفت ماه آینده دارید که انجام دهید، من به شما بگویم، هیچ شوخی نیست. بنابراین باید به شما بگویم این یک افتخار است و یک امتیاز که اینجا با شما باشم. من با شما ایستادهام، من از شما حمایت میکنم. و فقط با شما ایستادن واقعاً یک افتخار است.
بسیاری از شما که من را میشناسید و با این افتخار که اینجا با شما در گذشته بودهام، میدانید که چطور با اشتیاق و قویاً در مورد کسانی که در کمپ لیبرتی باقیماندهاند حس میکنم. و ما دوستانی در اتاق داریم که واقعاً به این چالش، صادقانه مثل من قدم گذاشتهاند، متاسفم که بگویم ایالات متحده نکرده است.
مایلم فقط برای یک لحظه در مورد ساکنان کمپ لیبرتی صحبت کنم. آنها دسترسی به درمان پزشکی ندارند. این واقعاً خلاف وجدان است رژیم ایران که دولت مالکی را تحتتاثیر قرار داد، همان افرادی که مسئول در دولت عراق برای شرایط در کمپ لیبرتی بودند در رژیم جدید عراق باقیماندهاند. آنها همچنان به انکار این حقوق اساسی بشر و خدمات به ساکنان کمپ لیبرتی ادامه میدهند
من به شما بگویم برای من امتیاز بزرگی است که صدایی برای ساکنان لیبرتی باشم. همانطور که بسیاری از شما میدانید، من احساس خویشاوندی واقعی با زنان لیبرتی میکنم که تلاش کردهاند پناهی برای خانواده خود از آسیب بیشتر باشند. ما تلاش کردهایم ادامه دهیم. خانم رجوی یک نمونه و الهامبخش زنان در این جنبش بوده است، و صادقانه با وجود تهدیدات امنیتی علیه خود، همچنان یک صدای بینالمللی برای زنان بهویژه در لیبرتی بوده است.
بدون شما که طرفداران لیبرتی در اینجا در سالنهای کنگره باشید، آنها هیچ صدایی ندارند، و بنابراین ما در اینجا از شما حمایت میکنیم و امیدواریم که تشویق کننده و الهامبخش شما باشیم که اینجا در کنگره کار کنید و حامیان کسانی که در کمپ لیبرتی هستند باشید.
سفیر جان بولتون
وقتی ما حقوقبشر را در دستور کار نگذاشتیم، وقتی ما حمایت مالی ایران برای تروریسم را در دستور کار نگذاشتیم، از آرمانهایمان کنار رفتیم. درست همانطور که از وعدهیی که به افراد کمپ اشرف داده بودیم کنار رفتیم.
اجازه بدهید من به این سؤال پاسخ بدهم، آیا مذاکرات منجر به احتمال یک معامله خوب میشود، هر معامله ای؟ پاسخ نه تنها ”نه“ است.
بنابراین، وقتی کسی مانند سناتور لیبرمن به شما میگوید که کار سخت زیادی در هفت ماه آینده دارید که انجام دهید، من به شما بگویم، هیچ شوخی نیست. بنابراین باید به شما بگویم این یک افتخار است و یک امتیاز که اینجا با شما باشم. من با شما ایستادهام، من از شما حمایت میکنم. و فقط با شما ایستادن واقعاً یک افتخار است.
بسیاری از شما که من را میشناسید و با این افتخار که اینجا با شما در گذشته بودهام، میدانید که چطور با اشتیاق و قویاً در مورد کسانی که در کمپ لیبرتی باقیماندهاند حس میکنم. و ما دوستانی در اتاق داریم که واقعاً به این چالش، صادقانه مثل من قدم گذاشتهاند، متاسفم که بگویم ایالات متحده نکرده است.
مایلم فقط برای یک لحظه در مورد ساکنان کمپ لیبرتی صحبت کنم. آنها دسترسی به درمان پزشکی ندارند. این واقعاً خلاف وجدان است رژیم ایران که دولت مالکی را تحتتاثیر قرار داد، همان افرادی که مسئول در دولت عراق برای شرایط در کمپ لیبرتی بودند در رژیم جدید عراق باقیماندهاند. آنها همچنان به انکار این حقوق اساسی بشر و خدمات به ساکنان کمپ لیبرتی ادامه میدهند
من به شما بگویم برای من امتیاز بزرگی است که صدایی برای ساکنان لیبرتی باشم. همانطور که بسیاری از شما میدانید، من احساس خویشاوندی واقعی با زنان لیبرتی میکنم که تلاش کردهاند پناهی برای خانواده خود از آسیب بیشتر باشند. ما تلاش کردهایم ادامه دهیم. خانم رجوی یک نمونه و الهامبخش زنان در این جنبش بوده است، و صادقانه با وجود تهدیدات امنیتی علیه خود، همچنان یک صدای بینالمللی برای زنان بهویژه در لیبرتی بوده است.
بدون شما که طرفداران لیبرتی در اینجا در سالنهای کنگره باشید، آنها هیچ صدایی ندارند، و بنابراین ما در اینجا از شما حمایت میکنیم و امیدواریم که تشویق کننده و الهامبخش شما باشیم که اینجا در کنگره کار کنید و حامیان کسانی که در کمپ لیبرتی هستند باشید.
سفیر جان بولتون
از شما بسیار متشکرم.
اکنون در دوران بسیار بسیار حساس و خطرناک در رابطه با برنامه تسلیحات هستهیی رژیم ایران بهسر میبریم.
استراتژی آنها سوءاستفاده حداکثر از فوائد مذاکرات است، چیزی که اساساً مطبوعات آمریکا آن را درک نمیکند. مطبوعات میپرسند آیا مذاکرات نتیجه مثبتی خواهد داشت؟ درصورتیکه باید بپرسند: آیا نتیجه این خواهد بود که برنامه تسلیحات هستهیی رژیم ایران واقعاً برچیده خواهد شد؟
بهطور کلی، آنها میخواهند مشروعیت بخرند و بگویند توانستهاند در مذاکرات سیاسی با آمریکا و سایر اعضای دائمی شورای امنیت بهعنوان یک رقیب همتراز شرکت کنند، و نه بهعنوان بانکدار مرکزی تروریسم بینالمللی و یکی از بزرگترین تکثیردهندگان سلاح هستهای. آنها تابهحال این توانایی را نشان دادهاند که مذاکرات را به مسائل منطقهیی مربوط کنند و بدین ترتیب منفعت رژیم را تأمین کنند. و روشنترین مثال در این رابطه جنگ علیه داعش است که منافع رژیم ایران و منافع آمریکا بهطور تصنعی و ظاهری متقارن است، یعنی از بین بردن داعش. اما مسأله بسیار پیچیدهتر، که مربوط به کمک به دولت عراق میشود، تقویت موضع رژیم در مناطق باقیمانده عراق است. ما شاهد بودهایم که رئیسجمهور آمریکا چهار بار به ولیفقیه رژیم خامنهای نامه نوشته است. من هیچ نمونه مشابه در تاریخ آمریکا را سراغ ندارم که اینگونه کسی بهدنبال یک تروریست ارشد بدود، کسی که مستمراً تعهدات این کشور به پیمان منع تکثیر تسلیحات هستهیی را نقض کرده است. و این نشانه درماندگی و استیصال برای امضای یک معامله است. من فکر میکنم آخوندهای حاکم در روانشناسی افراد مهارت دارند. آنها دقیقاً میدانند که دولت اوباما چه انگیزهای در سر دارد و نهایت سوءاستفاده از آن را میکنند.
رژیم حق استفاده از برنامه صلحآمیز هستهیی را هم ندارد. این رژیم بهطور روزانه پیمان منع تکثیر هستهیی را با تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی نقض میکند. ما حتی به رژیم اعتماد نمیکنیم که کنترل یک الکترون سرگردان را داشته باشد چه برسد به قابلیت غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم. ما میدانیم که وقتی رژیمی تصمیم بگیرد که از تسلیحات هستهیی خود دست بردارد به چه شکل عمل خواهد کرد. معمر قذافی بعد از سرنگونی صدام حسین این کار را انجام داد و بهطور استراتژیک تصمیم گرفت که دست از برنامه تسلیحات هستهیی خود بردارد. و آمریکا و انگلیس به لیبی رفتند و آن تسلیحات را جمعآوری نموده و به «اوک ریج» در ایالت تنسی آمریکا منتقل کردند و هنوز هم آن تسلیحات در همانجاست. برنامه تسلیحات هستهیی را اینگونه میتوان متوقف کرد. اما این هیچ شباهتی به مذاکرات یک سال و نیم گذشته ندارد که احتمالاً تا ژوئن سال آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد.
و باید بگویم که در همین نقطه است که اپوزیسیون ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران، طی این سالیان خدمت مهمی را به جهان آزاد کرده است. من برای اولین بار اسم سازمان مجاهدین خلق ایران را در همان دوران اولیه شنیدم، بیش از ده سال پیش، سالهای 2002 تا 2003. زمانیکه این سازمان در خلال کنفرانسهای مطبوعاتی در رابطه با وسعت و گستره برنامه هستهیی آخوندها افشاگری مینمود. این اطلاعات سری بود که ما هم از آن اطلاع داشتیم اما نمیتوانستیم آنها را برملا کنیم. بنابراین من خوشحال شدم وقتی شنیدم که کسانی بهطور رسمی این چالش جدی را به اطلاع مردم آمریکا و مردم اروپا میرسانند. و من از هیچ نمونهای خبر ندارم که اطلاعاتی که سازمان مجاهدین خلق ایران طی بیش از ده سال افشا کرده است نادرست باشد.
مسیری که رژیم آخوندها طی سالیان طی کرده پیوسته این بوده که اول قرارداد امضا کند و در قدم بعد آن را نقض کند. یعنی اساس را روی تقلب میگذارد و وقتی مشخص شود که تقلب کرده، عقبنشینی میکند.
و این پدیدهای است که باز هم دیدیم در گزارش اخیر آژانس بینالمللی اتمی مورد تأکید قرار گرفته که رژیم ایران پیوسته تلاشهای آژانس برای تحقیق پیرامون زوایای تسلیحاتی برنامه خود را مختل کرده است. آژانس در طول سالیان اینگونه فعالیتهای رژیم ایران را گزارش کرده است از جمله: ساختن نیم کرههای توخالی که میتوانند با استفاده از اورانیوم غنیسازی شده یا پلوتونیوم بهاصطلاح حفره بمب اتمی را ایجاد کنند؛ ساختن چاشنیهای الکترونیکی که حفره را با مواد انفجاری قوی احاطه میکند و همه آنها را بهطور همزمان منفجر میکند تا با خرد شدن نیم کره توخالی انفجار اتمی حاصل شود؛ چاشنیهای نوترونی که قدرت انفجار اتمی را افزایش دهند؛ و مخازن انفجاری بهمنظور آزمایشهای ضربه انفجاری.
هیچیک از این موارد، هیچیک از آنها، موضوع مذاکرات نیست. مذاکرات تقریباً تماماً بر روی غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم متمرکز است، بدین معنی که، بر اساس آنچه ما از مذاکرهکنندگان شنیدهایم، موضوعات محوری برنامه تسلیحاتی اصلاً حتی روی میز هم نیست. این یک غفلت فیالواقع فاجعهباری است، زیرا بهرغم هر توافقی که بر سر غنیسازی اورانیوم حاصل شود، فعالیت تسلیحاتی سپاه پاسداران همچنان بلامانع ادامه خواهد یافت.
حقیقت این است که رژیم ایران 30سال تمام است که در مورد این برنامه دروغ گفته است، و آنها امروز هم دروغ میگویند.
حال آنچه کنگره باید در واکنش به این شکست واضح استراتژیک و تاکتیکی (مذاکرات) انجام دهد این است که همه اقدامات لازم را اتخاذ کند تا از حصول این معامله جلوگیری کند.
تحریمها صدمات اقتصادی به رژیم ایران وارد کردهاند اما نتوانستهاند سرعت برنامه تسلیحات هستهیی این رژیم را کاهش دهند. مدیر دفتر اطلاعات ملی آمریکا، ژنرال جیمز کلاپر، همین را در جلسه استماع سنا در اوایل امسال مطرح کرد. این زمانی است که باید حداکثر فشار را بر روی رژیم وارد کرد. در حالیکه قیمت نفت به کمتر از 60 دلار برای هر بشکه در سطح جهانی سقوط کرده است، رژیم با مشکل مواجه شده است. و تابهحال هم اقتصاد ایران را طی 35سال گذشته ویران کرده است. و تحریمها هم اثر خود را گذاشتهاند. پس این زمانی نیست که ما بتوانیم فشارها را کم کنیم. به نظر من ما در نهایت باید از این هم فراتر برویم. من فکر میکنم تنها پاسخ بلندمدت به تهدید رژیم تهران این است که ایالات متحده اعلام کند سیاست رسمی آن سرنگونی رژیم آخوندها و برقراری یک دولت آزاد خواهد بود. رژیم آخوندی مورد نفرت جامعه است اما این نتیجه شاید فوراً حاصل نشود. و این خطر وجود دارد که رژیم قبل از امکان سرنگونی به تسلیحات اتمی دست یابد.
و من فکر میکنم نمایندگان کنگره و سنا باید درک کنند که این امر نه تنها یک تهدید بسیار بزرگ خواهد بود، زمان آن است که آمریکا سیاست خود را تصحیح کند تا از وقوع تراژدی در چند سال آینده جلوگیری کند. من برای همه شما در این مسیر آرزوی موفقیت میکنم. از شما بسیار متشکرم.
ادامه دارد
اکنون در دوران بسیار بسیار حساس و خطرناک در رابطه با برنامه تسلیحات هستهیی رژیم ایران بهسر میبریم.
استراتژی آنها سوءاستفاده حداکثر از فوائد مذاکرات است، چیزی که اساساً مطبوعات آمریکا آن را درک نمیکند. مطبوعات میپرسند آیا مذاکرات نتیجه مثبتی خواهد داشت؟ درصورتیکه باید بپرسند: آیا نتیجه این خواهد بود که برنامه تسلیحات هستهیی رژیم ایران واقعاً برچیده خواهد شد؟
بهطور کلی، آنها میخواهند مشروعیت بخرند و بگویند توانستهاند در مذاکرات سیاسی با آمریکا و سایر اعضای دائمی شورای امنیت بهعنوان یک رقیب همتراز شرکت کنند، و نه بهعنوان بانکدار مرکزی تروریسم بینالمللی و یکی از بزرگترین تکثیردهندگان سلاح هستهای. آنها تابهحال این توانایی را نشان دادهاند که مذاکرات را به مسائل منطقهیی مربوط کنند و بدین ترتیب منفعت رژیم را تأمین کنند. و روشنترین مثال در این رابطه جنگ علیه داعش است که منافع رژیم ایران و منافع آمریکا بهطور تصنعی و ظاهری متقارن است، یعنی از بین بردن داعش. اما مسأله بسیار پیچیدهتر، که مربوط به کمک به دولت عراق میشود، تقویت موضع رژیم در مناطق باقیمانده عراق است. ما شاهد بودهایم که رئیسجمهور آمریکا چهار بار به ولیفقیه رژیم خامنهای نامه نوشته است. من هیچ نمونه مشابه در تاریخ آمریکا را سراغ ندارم که اینگونه کسی بهدنبال یک تروریست ارشد بدود، کسی که مستمراً تعهدات این کشور به پیمان منع تکثیر تسلیحات هستهیی را نقض کرده است. و این نشانه درماندگی و استیصال برای امضای یک معامله است. من فکر میکنم آخوندهای حاکم در روانشناسی افراد مهارت دارند. آنها دقیقاً میدانند که دولت اوباما چه انگیزهای در سر دارد و نهایت سوءاستفاده از آن را میکنند.
رژیم حق استفاده از برنامه صلحآمیز هستهیی را هم ندارد. این رژیم بهطور روزانه پیمان منع تکثیر هستهیی را با تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی نقض میکند. ما حتی به رژیم اعتماد نمیکنیم که کنترل یک الکترون سرگردان را داشته باشد چه برسد به قابلیت غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم. ما میدانیم که وقتی رژیمی تصمیم بگیرد که از تسلیحات هستهیی خود دست بردارد به چه شکل عمل خواهد کرد. معمر قذافی بعد از سرنگونی صدام حسین این کار را انجام داد و بهطور استراتژیک تصمیم گرفت که دست از برنامه تسلیحات هستهیی خود بردارد. و آمریکا و انگلیس به لیبی رفتند و آن تسلیحات را جمعآوری نموده و به «اوک ریج» در ایالت تنسی آمریکا منتقل کردند و هنوز هم آن تسلیحات در همانجاست. برنامه تسلیحات هستهیی را اینگونه میتوان متوقف کرد. اما این هیچ شباهتی به مذاکرات یک سال و نیم گذشته ندارد که احتمالاً تا ژوئن سال آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد.
و باید بگویم که در همین نقطه است که اپوزیسیون ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران، طی این سالیان خدمت مهمی را به جهان آزاد کرده است. من برای اولین بار اسم سازمان مجاهدین خلق ایران را در همان دوران اولیه شنیدم، بیش از ده سال پیش، سالهای 2002 تا 2003. زمانیکه این سازمان در خلال کنفرانسهای مطبوعاتی در رابطه با وسعت و گستره برنامه هستهیی آخوندها افشاگری مینمود. این اطلاعات سری بود که ما هم از آن اطلاع داشتیم اما نمیتوانستیم آنها را برملا کنیم. بنابراین من خوشحال شدم وقتی شنیدم که کسانی بهطور رسمی این چالش جدی را به اطلاع مردم آمریکا و مردم اروپا میرسانند. و من از هیچ نمونهای خبر ندارم که اطلاعاتی که سازمان مجاهدین خلق ایران طی بیش از ده سال افشا کرده است نادرست باشد.
مسیری که رژیم آخوندها طی سالیان طی کرده پیوسته این بوده که اول قرارداد امضا کند و در قدم بعد آن را نقض کند. یعنی اساس را روی تقلب میگذارد و وقتی مشخص شود که تقلب کرده، عقبنشینی میکند.
و این پدیدهای است که باز هم دیدیم در گزارش اخیر آژانس بینالمللی اتمی مورد تأکید قرار گرفته که رژیم ایران پیوسته تلاشهای آژانس برای تحقیق پیرامون زوایای تسلیحاتی برنامه خود را مختل کرده است. آژانس در طول سالیان اینگونه فعالیتهای رژیم ایران را گزارش کرده است از جمله: ساختن نیم کرههای توخالی که میتوانند با استفاده از اورانیوم غنیسازی شده یا پلوتونیوم بهاصطلاح حفره بمب اتمی را ایجاد کنند؛ ساختن چاشنیهای الکترونیکی که حفره را با مواد انفجاری قوی احاطه میکند و همه آنها را بهطور همزمان منفجر میکند تا با خرد شدن نیم کره توخالی انفجار اتمی حاصل شود؛ چاشنیهای نوترونی که قدرت انفجار اتمی را افزایش دهند؛ و مخازن انفجاری بهمنظور آزمایشهای ضربه انفجاری.
هیچیک از این موارد، هیچیک از آنها، موضوع مذاکرات نیست. مذاکرات تقریباً تماماً بر روی غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم متمرکز است، بدین معنی که، بر اساس آنچه ما از مذاکرهکنندگان شنیدهایم، موضوعات محوری برنامه تسلیحاتی اصلاً حتی روی میز هم نیست. این یک غفلت فیالواقع فاجعهباری است، زیرا بهرغم هر توافقی که بر سر غنیسازی اورانیوم حاصل شود، فعالیت تسلیحاتی سپاه پاسداران همچنان بلامانع ادامه خواهد یافت.
حقیقت این است که رژیم ایران 30سال تمام است که در مورد این برنامه دروغ گفته است، و آنها امروز هم دروغ میگویند.
حال آنچه کنگره باید در واکنش به این شکست واضح استراتژیک و تاکتیکی (مذاکرات) انجام دهد این است که همه اقدامات لازم را اتخاذ کند تا از حصول این معامله جلوگیری کند.
تحریمها صدمات اقتصادی به رژیم ایران وارد کردهاند اما نتوانستهاند سرعت برنامه تسلیحات هستهیی این رژیم را کاهش دهند. مدیر دفتر اطلاعات ملی آمریکا، ژنرال جیمز کلاپر، همین را در جلسه استماع سنا در اوایل امسال مطرح کرد. این زمانی است که باید حداکثر فشار را بر روی رژیم وارد کرد. در حالیکه قیمت نفت به کمتر از 60 دلار برای هر بشکه در سطح جهانی سقوط کرده است، رژیم با مشکل مواجه شده است. و تابهحال هم اقتصاد ایران را طی 35سال گذشته ویران کرده است. و تحریمها هم اثر خود را گذاشتهاند. پس این زمانی نیست که ما بتوانیم فشارها را کم کنیم. به نظر من ما در نهایت باید از این هم فراتر برویم. من فکر میکنم تنها پاسخ بلندمدت به تهدید رژیم تهران این است که ایالات متحده اعلام کند سیاست رسمی آن سرنگونی رژیم آخوندها و برقراری یک دولت آزاد خواهد بود. رژیم آخوندی مورد نفرت جامعه است اما این نتیجه شاید فوراً حاصل نشود. و این خطر وجود دارد که رژیم قبل از امکان سرنگونی به تسلیحات اتمی دست یابد.
و من فکر میکنم نمایندگان کنگره و سنا باید درک کنند که این امر نه تنها یک تهدید بسیار بزرگ خواهد بود، زمان آن است که آمریکا سیاست خود را تصحیح کند تا از وقوع تراژدی در چند سال آینده جلوگیری کند. من برای همه شما در این مسیر آرزوی موفقیت میکنم. از شما بسیار متشکرم.
ادامه دارد