728 x 90

-

نیاز نظام ولایت به آویختن به جسد خمینی، چرا؟

-

باسازی صحنه ورود آیت الله روح الله خمینی به فرودگاه مهرآباد در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷
باسازی صحنه ورود آیت الله روح الله خمینی به فرودگاه مهرآباد در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷
هر دو باند رژیم تلاش زیادی می‌کنند تا خود را به خمینی و جنازه پوسیده وی بیاویزند. علت این‌که 26سال پس از مرگ خمینی، هنوز رژیم این چنین نیازمند خمینی و جسد او می‌باشد، چیست؟

طنز تلخ این است که این آویختن به کسی است که حتی در زمان حیات خودش هم تاریخش منقضی شده بود و اندیشه و افکار پوسیده وی متعلق به هزار سال پیش بود. کسی که به‌صراحت می‌گفت: ”روشنفکران می‌خواهند ما برنگردیم به 1400سال قبل! نخیر ما مرتجع هستیم و می‌خواهیم برگردیم به 1400سال قبل! “

البته مرتجعین زیادی در دنیا هستند که کمال مطلوب خودشان را در گذشته و در بازگشت به گذشته جستجو می‌کنند، اما مرتجعانی که همین را هم به زبان می‌آورند، اگر نگوییم اصلاً وجود ندارند، لااقل بسیار محدود و انگشت شمارند. خمینی چنین مرتجعی بود که رک و صریح همین را می‌گفت.

حالا بازماندگان خمینی چقدر مفلوکند و این رژیم تا کجا میرا و تاریخ گذشته است که بقای خودش را در آویختن به جنازهٴ چنین موجودی می‌بیند و خامنه‌ای می‌گوید: «اگر از خمینی دست برداریم، سیلی خواهیم خورد».

دلیل این‌که برای خمینی دجال چنین مقبره‌یی می‌سازند که با مقبرهٴ فراعنه قابل مقایسه است و باشکوهتر و پرهزینه‌تر از قصر پادشاهان می‌باشد، از همین نیاز ناشی می‌شود و مجبورند در این دستگاه خمینی را با این شیوه‌ها و با استفاده از نمادهای مذهبی مثل گنبد و ضریح و غیره، هر چه بالاتر ببرند تا به عقب مانده‌ترین اقشار بباورانند که خمینی امام بود و عین اسلام بود و آنگاه در پوش آن، جنایتها و فساد و چپاولگری خودشان را که البته همه از خمینی نشأت گرفته، توجیه کنند.

علاوه بر این خامنه‌ای بی‌نهایت بی‌اعتبار، ضعیف و طلسم‌شکسته است، بنابراین مجبور است، برای پر کردن این حفره‌های خود، به افکار متعفن خمینی چنگ زده و خودش را به او بند کند؛ از این‌روست که درباره تحریف خمینی صحبت می‌کند و نسبت به آن هشدار می‌دهد و روشن است که هدفش از این سخن بستن راه رفسنجانی و روحانی است؛ اما به نظر نمی‌رسد که این، دردی از او دوا کند، چرا که رفسنجانی در توجیه خط خودش بیش از او می‌تواند به خمینی و افکار و عملکرد او استناد کند؛ این جاست که روزنامه رسالت در سرمقاله 16خرداد خود، با اذعان به بی‌اعتباری خامنه‌ای آرزو می‌کند که‌ای کاش علما و شخصیتهای حوزه «به‌طور رسمی ذیل این سند مهم (مواردی که خامنه‌ای از اصول خمینی درآورده) را مهر و امضا کنند. کنند تا مردم با اطمینان و اعتماد بیشتر آن را بپذیرند»!

یا یک روزنامه دیگر (ابتکار 3/16) می‌نویسد که حتی دست تفقد خامنه‌ای بر سر حسن خمینی هم نتوانست جلو شعارهای مخالف یک عده مدعی ولایتمداری را بگیرد. یعنی نه حرف خامنه‌ای در حوزه و نزد آخوندها و طلاب اعتباری دارد و نه تأیید او برای نیروهای رژیم پشیزی ارزش دارد.

از سوی دیگر، از آنجا که خمینی به اقتضای منافع خود هر روز حرفی می‌زد و موضعی می‌گرفت که با حرف و موضع قبلیش در تناقض بود و حتی خودش هم می‌گفت من امروز ممکن است حرفی بزنم و فردا یک حرف دیگر، همه طرفها در نظام آخوندی از آنها که در رأس نظامند تا آنها که به حاشیه رانده شده‌اند، می‌توانند برای مواضع خود از حرفها و اظهارات خمینی، مستند پیدا کنند و علم نمایند؛ از همین رو خامنه‌ای ناچار شد به حرف خود مبنی بر «بازخوانی اصول امام» این شرط را اضافه کند که اصولی مورد نظر می‌باشد که «امام در بیانات خود تکرار کرده است!».

در نتیجه به‌وضوح روشن است که آویختن به جسد خمینی نه تنها باعث کاهش جنگ و دعواها نمی‌شود، بلکه آن را بیش از پیش شعله‌ورتر و عمیق‌تر می‌کند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8cce983a-e645-437d-8198-e078c26a20af"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات