رسانههای باند رفسنجانی - روحانی بهطور فزاینده ای نقش و جایگاه رفسنجانی را در رأس نظام و «در کنار» خامنهای مورد تأکید و تصریح قرار میدهند و فراز و فرود زندگی او را مترادف با فراز و فرود نظام آخوندی میشمارند.
در همین رابطه روزنامه ابتکار (15شهریور 93) سرمقاله خود را با عنوان معنیدار «جای عکس هاشمی در کجای قاب نظام است؟» به همین موضوع اختصاص داده و او را «در کنار مقام معظم رهبری» جزو تنها بازماندگان نسل اول ارتجاع خمینی به حساب میآورد.
در همین رابطه روزنامه ابتکار (15شهریور 93) سرمقاله خود را با عنوان معنیدار «جای عکس هاشمی در کجای قاب نظام است؟» به همین موضوع اختصاص داده و او را «در کنار مقام معظم رهبری» جزو تنها بازماندگان نسل اول ارتجاع خمینی به حساب میآورد.
بر اساس این مقاله، رفسنجانی کسی است که در جریان ضربات وارده بر رژیم و بحرانهای گریبانگیر آن، نظام را از بحرانها عبور داده و همپای خامنهای نظام را تداوم بخشیده است و از این جهت نقش بیبدیلی ایفا کرده است. اما از بد روزگار و پس از گذشت سه دهه «تندروها» ی نظام قدر او را نمیدانند و تلاش میکنند ”هاشمی را به هرشکل از کنار رهبر معظم انقلاب دور و از قاب نظام خارج سازند“. اما بهرغم تلاشهای تندروهای نظام ”هاشمی همچنان در قاب نظام باقی ماند“. (زیرا) ”ریشه هاشمی آنچنان عمیق و درازمدت بود که با این مقدار تلاش از قاب نظام حذف نشد».
سرمقالهنویس ابتکار، سپس با دهن کجی به باند ولیفقیه و کسانی که کوشیدهاند رفسنجانی را از رأس قدرت حذف کنند، جایگاه او را در بالای دولت روحانی و صاحب اختیار دولت به رخ کشیده و از او بهعنوان «رئیسجمهور ساز» یاد میکند و میافزاید: ”نسل سوم اصولگرایان، هاشمی را مانع اصلی در فتح قلههای مختلف تعریف کرده و به هر بهانهیی توپخانه خود را به طرف او نشانه میرود و هر روز در گوشهیی او را مورد هجمه قرار میدهد. هرگاه که مردم از قاب تلویزیون تصویر هاشمی را در سمت راست رهبر معظم انقلاب میبینند، بر تلاش مذبوحانه مخالفان میخندند. افقهای نظام را روشنتر از همیشه میبینند».
به این ترتیب مقاله مزبور خواسته یا ناخواسته یک تناقض بزرگ را برجسته میکند. اینکه از یک طرف خامنهای و باند او سعی میکنند رفسنجانی را به قول همین مقاله از «قاب نظام» حذف کنند. اما خود خامنهای او را در کنار خودش، در سمت راست و بالاتر از سایر سران رژیم مینشاند و عملاً جایگاه بالاتر او را به نمایش میگذارد. این دوگانگی و تناقض هم یکی دیگر از مظاهر ضعف مفرط و طلسمشکستگی ولیفقیه است.
این تناقض وقتی برجستهتر میشود که برخی نوشتهها و مقالات رسانههای باند خامنهای را از نظر بگذرانیم از جمله مقاله ارگان بسیج (روزنامه جوان 15شهریور) نه تنها رفسنجانی چنین جایگاهی ندارد بلکه او را پناهگاه ”تندروان“ میداند که قطب تندرو در پناه او ”اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی (بخوانید ارتجاع دینی و خمینی) را بهعنوان ارزشهای یک جریان معرفی میکنند تا بتوانند راحتتر از آنان عبور نمایند“، و رفسنجانی هم پشت گروهی است که به انفعال و نقض غرض رسیدهاند و تردید و انفعال خود را در پشت توسعه و رفاه مخفی میکنند و هم پشت کسانی که «تنها راه استکمال و توسعه و مدینه فاضله شدن را تأسی بیچون و چرا به تمدن غرب میدانند“.
این است تصویر متناقضی از رفسنجانی در آیینه رسانههای رژیم که به نظر میرسد بازتاب وضعیت متناقض ولیفقیه است. خامنهای از یک طرف او را استوانهای از استوانههای نظام میداند و در تمامی جلسات مهم سران نظام او را کنار دست مینشاند و از طرف دیگر او را رقیب و مدعی خود در قدرت و مانعی در پیشبرد خطش میداند و در سالهای اخیر تا آنجا که میتوانسته و زورش میرسید، تلاش کرده است او را از همهٴ مناصب جدی نظام دور نگهدارد.
در خیمهشب بازی انتخابات سال 84 احمدینژاد را بر او ترجیح داد و او را در ته صندوق انتخابات نگه داشت، سپس او را از ریاست خبرگان کنار زد و در انتخابات اخیر ریاستجمهوری رژیم هم صلاحیت او را توسط شورای نگهبان رد کرد و هم اکنون هم تا آنجا که بتواند در سخنرانیهایش به او و خط وابسته گرایانهاش حمله میکند و نیش وکنایه میزند.
اما بهرغم همهٴ این اقدامات میبینیم که باند رفسنجانی گامی پیش گذاشته و جای رفسنجانی را در کنار «مقام معظم رهبری» مشخص میکنند. این جنگ قدرت به کجا منتهی میشود؟ این سؤالی است که تا جواب آن مشخص نشود، کشتی درهمشکستهٴ نظام ولایتفقیه روز به روز بیشتر در گرداب بحرانها فرو خواهد رفت.
سرمقالهنویس ابتکار، سپس با دهن کجی به باند ولیفقیه و کسانی که کوشیدهاند رفسنجانی را از رأس قدرت حذف کنند، جایگاه او را در بالای دولت روحانی و صاحب اختیار دولت به رخ کشیده و از او بهعنوان «رئیسجمهور ساز» یاد میکند و میافزاید: ”نسل سوم اصولگرایان، هاشمی را مانع اصلی در فتح قلههای مختلف تعریف کرده و به هر بهانهیی توپخانه خود را به طرف او نشانه میرود و هر روز در گوشهیی او را مورد هجمه قرار میدهد. هرگاه که مردم از قاب تلویزیون تصویر هاشمی را در سمت راست رهبر معظم انقلاب میبینند، بر تلاش مذبوحانه مخالفان میخندند. افقهای نظام را روشنتر از همیشه میبینند».
به این ترتیب مقاله مزبور خواسته یا ناخواسته یک تناقض بزرگ را برجسته میکند. اینکه از یک طرف خامنهای و باند او سعی میکنند رفسنجانی را به قول همین مقاله از «قاب نظام» حذف کنند. اما خود خامنهای او را در کنار خودش، در سمت راست و بالاتر از سایر سران رژیم مینشاند و عملاً جایگاه بالاتر او را به نمایش میگذارد. این دوگانگی و تناقض هم یکی دیگر از مظاهر ضعف مفرط و طلسمشکستگی ولیفقیه است.
این تناقض وقتی برجستهتر میشود که برخی نوشتهها و مقالات رسانههای باند خامنهای را از نظر بگذرانیم از جمله مقاله ارگان بسیج (روزنامه جوان 15شهریور) نه تنها رفسنجانی چنین جایگاهی ندارد بلکه او را پناهگاه ”تندروان“ میداند که قطب تندرو در پناه او ”اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی (بخوانید ارتجاع دینی و خمینی) را بهعنوان ارزشهای یک جریان معرفی میکنند تا بتوانند راحتتر از آنان عبور نمایند“، و رفسنجانی هم پشت گروهی است که به انفعال و نقض غرض رسیدهاند و تردید و انفعال خود را در پشت توسعه و رفاه مخفی میکنند و هم پشت کسانی که «تنها راه استکمال و توسعه و مدینه فاضله شدن را تأسی بیچون و چرا به تمدن غرب میدانند“.
این است تصویر متناقضی از رفسنجانی در آیینه رسانههای رژیم که به نظر میرسد بازتاب وضعیت متناقض ولیفقیه است. خامنهای از یک طرف او را استوانهای از استوانههای نظام میداند و در تمامی جلسات مهم سران نظام او را کنار دست مینشاند و از طرف دیگر او را رقیب و مدعی خود در قدرت و مانعی در پیشبرد خطش میداند و در سالهای اخیر تا آنجا که میتوانسته و زورش میرسید، تلاش کرده است او را از همهٴ مناصب جدی نظام دور نگهدارد.
در خیمهشب بازی انتخابات سال 84 احمدینژاد را بر او ترجیح داد و او را در ته صندوق انتخابات نگه داشت، سپس او را از ریاست خبرگان کنار زد و در انتخابات اخیر ریاستجمهوری رژیم هم صلاحیت او را توسط شورای نگهبان رد کرد و هم اکنون هم تا آنجا که بتواند در سخنرانیهایش به او و خط وابسته گرایانهاش حمله میکند و نیش وکنایه میزند.
اما بهرغم همهٴ این اقدامات میبینیم که باند رفسنجانی گامی پیش گذاشته و جای رفسنجانی را در کنار «مقام معظم رهبری» مشخص میکنند. این جنگ قدرت به کجا منتهی میشود؟ این سؤالی است که تا جواب آن مشخص نشود، کشتی درهمشکستهٴ نظام ولایتفقیه روز به روز بیشتر در گرداب بحرانها فرو خواهد رفت.