حتماً این روزها در اخبار دیده و شنیدهاید که مزدوران عراقی و ایرانی رژیم، با همکاری کمیته سرکوب اشرف در دولت عراق در روز 17دیماه، در تعرض شکستخورده خودشان بهاشرف، بیش از 175مجاهد را مجروح کردند. رسانههای رژیم اما مدعی بودند که اینها مردم عراق بودند. در مطلب حاضر، سوابق یکی از این بهاصطلاح مردم را مرور میکنیم:
جبار عوده جوادالمعموری
آخوند جبارالمعموری با نام اصلی جبار عوده جواد المعموری، از عوامل نفوذی نیروی قدس در عراق است.
وی در جریان تعرض 17دیماه 89 به اشرف از طرف سفارت رژیم در بغداد انجام وظایف مشخصی را بهعهده داشت:
روزهای قبل از تجمع مزدوران، جبار عوده چند مأموریت داشت. جادهسازی در ضلع جنوب و شرق اشرف، یکی از این مأموریتها بود. انجام این جادهسازی بهعهده گردان بهاصطلاح حفاظت اشرف بود و او نظارت میکرد. تهیه غذا و تدارکات لازم برای تجمع مزدوران نیز برعهده او بود. که به کمک سایر مزدوران تحت امرش به آن اشتغال داشت.
ولی یک مأموریت اخص و اصلی هم داشت:
استخدام اراذل و اوباش و انتقال آنها به ضلع جنوب اشرف، برای هر نوع اقدام رذیلانه.
او ازقبل، وسائل حمله را آماده کرده بود. سنگ، اشیاء تیز، خردهمصالح ساختمانی مثل موزائیک و بلوک و تکههای آهن. اما نتوانست نیروی زیادی جمع کند، ناچار خودش در رأس حملهکنندگان قرار گرفت و فرمان حمله به سیاج بهمنظور تخریب و نفوذ بهاشرف را صادر کرد.
همکاری این مزدور با رژیم خمینی و شرکتش در اقدامات تروریستی به سالها قبل برمیگردد.
از مهرماه ۱۳۶۶در ایران به استخدام سپاهپاسداران و نیروی تروریستی قدس درآمد و تا سال ۱۳۸۲به مدت 26سال در ایران بهسرمیبرد. وی از سال ۱۳۶۶ تابهحال از حقوقبگیران نیروی قدس است.
شماره پرونده وی در نیروی قدس ۱۱۷۴۸، و تاریخ استخدام او 9مهرماه ۱۳۶۶ میباشد.
آخوند جبارالمعموری با نامهای ابو ابراهیم و شیخ مهند عبدالجبار هم شناخته میشود. او زمانی که در ایران بود مراحل پیشرفت در سرسپردگی به ولیفقیه و جاسوسی در بین هموطنانش را به سرعت طی کرد.
آخوند جبار معموری بهعنوان نماینده ولیفقیه در 9 بدر خدمت میکرد. وی همچنین تحت امر قرارگاه رمضان در اقدامات برونمرزی و تروریستی این قرارگاه در خاک عراق شرکت مستقیم داشت و دریکی از این مأموریتها در منطقه سیدکان کردستان عراق پایش قطع شد.
آخوند جبار معموری سال ۱۳۸۲ همزمان با سقوط دولت سابق عراق برای انجام مأموریتهای محوله از طرف نیروی قدس، بهعراق برگشت. و گزارش روزانه کار خودش را بهاسم ابوابراهیم، مستقیم برای نیروی قدس در تهران ارسال میکرد.
اولین مأموریت از طرف نیروی قدس، ترویج بنیادگرایی و فرهنگ ولایتفقیه بود. او به اینمنظور با پوش یک مبلغ از طرف حوزه علمیه قم، در شهر راشدیه عراق مستقر شد. و تحت همین پوش از ابتدای سال ۱۳۸۳ دست بهتشکیل اولین جوخههای مرگ زد.
او یکی از پایهگذاران کشتار مردم بیگناه، و برپاکننده جنگ طائفی در استان دیالی عراق است. او تحت عنوان یک مبلغ دینی آماده بود که هر مأموریت دیگری را از طرف نیروی تروریستی قدس بهعهده بگیرد.
مأموریت نفوذ در دفتر وکلای مجلس عراق و شخصیتهای ملی این کشور از جمله مأموریتهای مزدورانی چون جوادالمعموری بود. او بهدستور نیروی قدس در دفتر محمودالمشهدانی ریاست مجلس اول عراق نفوذ کرد و تحت نام سخنگوی هیأت رئیسه پارلمان عراق به فعالیت پرداخت.
او گزارش اقداماتش را روزانه به سفارت رژیم در بغداد و شخص پاسدار کاظمیقمی میداد. البته با نام مستعار ابوابراهیم. گزارشهای آخوند جوادالمعموری از طریق سفارت برای پاسدار احمد فروزنده و سرتیپ پاسدار حمید تقوی، که آن موقع مسئول امور عراق در نیروی قدس بود ارسال میشد. و از طرف نیروی قدس هم پول و خطوخطوط کار به او میرسید. حتی مسأله سطح علمیاش هم حل میشد.
جبار معموری با پول فراوانی که ازنیروی قدس دریافت کرده بود در منطقه جدیدهالشط برای خود یک خانه ساخت و ارتباط مستمر خود را با نیروی قدس حفظ نمود و در تاریخ 14شهریور ۱۳۸۶، یک دانشنامه لیسانس فرهنگ از دانشگاه امامصادق درقم در ایران برای او ارسال گردید.
این دانشگاه مربوط به نیروی قدس است و برای تربیت مزدوران تروریست بینالمللی، و دیپلماتتروریستهای رژیم ایجاد شده. رژیم ایران با فرستادن مدارک تحصیلی برای مزدوران خود در عراق شرایط استخدام این مزدوران را در مناصب بالای دولتی عراق فراهم میکند.
جوادالمعموری با تمام امکانات مالی که در اختیار دارد برای اهالی دیالی چهره بسیار منفوری است. چه بهدلیل سابقه حضورش در ایران و چه بهعنوان یکی ازعوامل فعالکردن جنگهای طائفی و کشتارهای اجتماعی در دیالی و همچنین بهعنوان شخصی پولپرست که هر روز برای بهدست آوردن امکانات بیشتر، خودش را به رنگی درمیآورد و بستگی به هرمحلی که تردد میکند از لباسهای مختلف آخوندی، کت و شلوار و... استفاده میکند. سفرهای مرتب آخوند جوادالمعموری بهایران، یکی از دلایل منفور بودن او نزد مردم دیالی است چون میدانند او برای دادن گزارش مأموریتهای ضد عراقیاش به نزد اربابانش در نیروی تروریستی قدس میرود.
دوره جدید مزدوری این آخوند از سال ۱۳۸۹ شروع شد.
سفارت رژیم آخوندی در بغداد برای افزایش فشار روی ساکنان اشرف، جبار معموری را بهصورت حرفهیی برای فعالیتهای ضد مجاهدین بهکار گرفت. آخوند جبار معموری درابتدا توسط کاظمیقمی سفیر وقت رژیم در بغداد توجیه و سپس بههمراه علیزهیری یک عامل دیگر رژیم آخوندی به کرمانشاه رفت و در آنجا درباره خط کاری که باید علیه ساکنان اشرف دنبال کند توجیه شد.
برپایی یک نمایشگاه در خالص علیه مجاهدین از جمله کارهای مورد درخواست نیروی قدس از آخوند المعموری بود.
در شهریورماه 89 درهماهنگی با احلام مالکی یک مزدور وابسته بهسفارت رژیم آخوندی در بغداد، نمایشگاه عکسی علیه مجاهدین درخالص تحت نام طاعون سیاه برپا کرد.. این نمایشگاه در تاریخ 25شهریور 89 در سالن ورزش و جوانان خالص برگزار گردید. تمامی تابلوها و عکسهایی که در این نمایشگاه نصب شده بود توسط مؤسسه هابیلیان -یک موسسه پوششی وزارت اطلاعات ایران- تهیه شده و سپس برای سفارت رژیم در بغداد ارسال شده و توسط سفارت رژیم بهصورت سی. دی در اختیار جبار معموری قرار گرفته بود. و آخوند المعموری هم عکسها را در بغداد چاپ و در نمایشگاه نصب کرد.
رژیم آخوندی، 30هزاردلار بابت نمایشگاه خالص به جبارالمعموری و شیخ علیزهیری پول پرداخت کرد. اما درتقسیم پول بین المعموری و احلام مالکی اختلاف پیش آمد و نتوانستند با یکدیگر کارکنند جبارالمعموری مثل هر آخوندی، شریک نمیخواست بنابراین قرار شد مستقل از احلام مالکی، توطئههایش را بر ضد مجاهدین دردیالی دنبال کند.
جبارالمعموری بعد از برگزاری نمایشگاه در خالص، به کرمانشاه رفت و نسبت به مأموریتهای بعدی خود توجیه شد.
بعد از بازگشت، چند بار با مراجعه به اهالی با پرداخت پول از طرف سفارت رژیم تلاش داشت که عدهیی را اجیر کرده و بهعنوان تظاهرات مردم دیالی علیه اشرف تظاهرات راه بیندازد که بهدلیل هشیاری مردم دیالی در شناخت این چهره منفور نتوانست هیچ موفقیتی در این زمینه بهدست بیاورد.
ازاینرو سفارت رژیم با کمیته سرکوب اشرف هماهنگی نمود تا جوادالمعموری بهعنوان ارتباط با نخستوزیری، کارش را بتواند تحت پوش ارگانهای دولتی پیش ببرد. جبار معموری سپس در رابطه با عدیخدران یک عامل دیگر رژیم آخوندی که فرماندار خالص میباشد فعالیتش را ادامه داد وبا پول زیادی که سفارت رژیم دراختیار او میگذارد قرارشد مأموریت اصلی او جمعآوری مزدوران محلی برای راهاندازی نمایش در جلوی درب اشرف باشد و برای اینکه فعالیت خود را بهصورت متمرکز زیر نظر سفارت دنبال کند او را در ارتباط مستقیم با ناصری، یک افسرنیروی قدس در سفارت رژیم قرار دادند.
آخوند المعموری برای دیدار ناصری درسفارت با لباس غیر آخوندی و کتوشلوار تردد میکند. و مزدورانی را هم که برای فعالیت ضدمجاهدین استخدام میکند برای توجیه مستقیم بهنزد ناصری میبرد و همه برنامه کار او را سفارت رژیم و ناصری مشخص میکنند.
تهدید اهالی دیالی برای شرکت در تظاهرات علیه مجاهدین از خط و خطوطی بود که ناصری بهاو داده بود و عدیخدران فرماندار خالص هم از آن حمایت کرده بود. آنها بهخصوص بهاهالی روستاها و شهرکهای نزدیک بهاشرف پیام داده بودند که اگر در تظاهرات علیه مجاهدین شرکت نکنند با عواقب بدی روبهرو خواهند شد.
اتوبوسهای خالی، و صندلیهای خالی برای شنوندگان سخنرانی مزدور نافع عیسی، پاسخ مردم شریف عراق بهرژیم آخوندی بود. مردم عراق نشان دادند شرکتکنندگان در این نمایش شکستخورده چه کسانی هستند.