سال 1348 میلادی، در دوران «امپراتوری مقدس رم»، دانشگاه چارلز، در شهر پراگ، بنیان گذاشته شد. در سدهٴ 15 میلادی، «یان هوس» کشیش مترقی، رئیس این دانشگاه شد. او مردم را به مبارزه مسلحانه، بر ضد کلیسا و فئودالهای ستمگر، فراخواند. «یان هوس» را به همین جرم زنده زنده در آتش سوزاندند؛ اما آرمان آزادیخواهانهٴ او نه فقط در دانشگاه چارلز بلکه در سرزمین چک جاودانه شد.
هنگامیکه 5 سدهٴ بعد پراگ توسط نازیها اشغال شد، دانشگاه چارلز یکبار دیگر سر به شورش برداشت!
17نوامبر 1939- یک شورش، یک سرکوب!
17نوامبر- روزی بهنام دانشجو!
15مارس 1939- سربازان آلمانی، سوار بر خودروها، کلاهخود بر سر، وارد پراگ شدند. استقبال از آنها، با اندوه، و البته کینه همراه بود! 7ماه بعد، روز 28اکتبر، دانشجویان دانشکدهٴ پزشکی دانشگاه چارلز، تظاهراتی برپا کردند. تظاهراتی که به سرعت، بر ضد نازیها سمت و سو یافت. نازیها حرکت مردم را سرکوب کردند. خیابانهای پراگ، صحنهٴ هماوردی اشغالگران مسلح و بیرحم، با مردم و دانشجویان بیدفاع گشت.
«واکلاو سدلاچک»، Václav Sedláček کارگر جوان، خونش بر زمین ریخت. «یان اپلتال» Jan Opletal، هدف قرار گرفت. او دانشجویی 24ساله، از دانشکدهٴ داروسازی دانشگاه چارلز بود. 2 هفته بعد، در 15نوامبر، «یان اپلتال» جان سپرد. پیکر اپلتال به زادگاهش، شهر «موراویا» Moravia برده شد. مراسم خاکسپاری، برگزار شد. اما این یک خاکسپاری عادی نبود. این مراسم توسط هزاران دانشجوی شرکتکننده، به یک قیام دیگر، تبدیل شد. ”17نوامبر- دانشگاه پراگ“
تصمیم فرماندهان آلمانی قاطع بود. دانشگاه باید برای همیشه ساکت شود! در یورش به دانشگاه پراگ و خوابگاه دانشجویان، 1200 دانشجو دستگیر شدند. آنان، به اردوگاه کار اجباری فرستاده شدند. در همان روز، 9 دانشجو و استاد دانشگاه پراگ را، به تیرک تیرباران سپردند.
دکتر «فرانتس اسکورکوفسکی» František Skorkovský، «بدریک کوکالا» Bedřich Koukala، «مارک فراووایت، پروفسور «یان واینرت» Jan Weinert، دکتر «یاروسلاو کلیما» Jaroslav Klíma، «جوزف آدامک» Josef Adamec، «یان کرنی» Jan Černý، «جوزف ماتوئوسک» Josef Matoušek، «واسلاو سافرانک» Václav Šafránek
”17نوامبر 1941- لندن“
به احترام شهدای دانشجوی پراگ و 1200 دانشجویی که به اردوگاه کار اجباری نازیها فرستاده شدند، شورای جهانی دانشجویان، در سال 1941 در لندن، روز 17نوامبر را، «روز جهانی دانشجو» اعلام کرد.
”تکرار تاریخ! باز، خروش دانشگاه!“
24آوریل 1967، تعدادی از افسران ارتش یونان، بر ضددولت برگزیده، کودتا کردند. سرهنگ «جرج پاپادوپولوس»، ریاست دولت کودتاگر سرهنگها را برعهده داشت. او استبدادی خشن، در کشور برقرار کرد. یک دیکتاتوری تمام عیار!
14نوامبر 1973، دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک آتن، دست به اعتصابغذا زدند. اعتراض آنان، به دیکتاتوری و خفقان بود.
دانشجویان از اعتصابغذا فراتر رفتند. آنها به وسیلهٴ وسایل آزمایشگاهی خود، یک رادیوی مخفی برپا کردند. این رادیو، فریاد آزادی آنها بود. بهزودی هزاران تن به آنها پیوستند. پلیتکنیک، پیشتاز مبارزه برای آزادی شد. اما...
”17نوامبر- دانشگاه پلیتکنیک آتن“
آغاز حمله تانکهای دیکتاتوری نظامیان حاکم به پلیتکنیک! آغازی خونین، که در پی خود، پایانی زرین در پی داشت! دانشجویان به مقاومت بر خاستند. دیکتاتوری، با زور سرنیزه، قیام را سرکوب کرد. هیچگاه آماری رسمی، از تعداد دانشجویان کشته شده، داده نشد.
اما پلیتکنیک آتن، سرخگون شد.
دیکتاتوری گمان برد، دانشگاه خاموش شده است؛ اما سرکوب دانشگاه، برایش گران تمام شد. چرا که تنها 8ماه بعد، خون دانشجویان پلیتکنیک آتن، به ثمر نشست و دیکتاتوری سرهنگها سقوط کرد!
”تکرار تاریخ! دیگر بار، خروش دانشگاه!“
”17نوامبر 1989- پراگ“
رهبران مستقل دانشجویی، همراه با اتحادیه سوسیالیستی جوانان چکسلواکی، یک تظاهرات گسترده برپا کردند. این تظاهرات، برای بزرگداشت 17نوامبر، روز جهانی دانشجو برگزار شد.
اما تظاهرات، به سرعت سمت و سوی سیاسی گرفت. شعارها، تبدیل به شعارهای ضدحکومتی شد. در پی آن، پلیس در منطقهٴ بزرگی، 15هزار دانشجو را به محاصره در آورد.
دانشجویان، در حالیکه شعار میدادند، به صف پلیس ضدشورش نزدیک شدند... و سرکوب آغاز گشت!
بعد از سرکوب، موج اعتراضها ادامه پیدا کرد. هنرمندان نیز به دانشجویان پیوستند و دامنهٴ اعتصابها را وسعت دادند. کمی بعد، صحنهٴ سیاسی کشور، بهطور کامل دگرگون شد. امری که قیام 17نوامبر 1989، جرقه آغازین آن بود.
امروزه، دانشجویان جهان، روز 17نوامبر را گرامی میدارند.
خون 9 دانشجو و استاد دانشگاه چارلز پراگ که روز 17نوامبر 1939 توسط نازیها بر زمین ریخت، مرکب قلمی شد که این «روز» را در دفتر تاریخ ثبت کرد.
خون دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک آتن، در 17نوامبر 1973، باز هم این نقش را سرختر کرد.
قیام دانشجویان پراگ، در 17نوامبر 1989، گواهی بود بر اینکه خون دانشجو، بهعنوان عنصر آگاه و مسئول جامعه، در تاریخ امتداد مییابد. امتدادی تا پیروزی نور و آگاهی، بر تاریکی، جهل و واپسگرایی.
17نوامبر یک پیام دارد: «دانشگاه در برابر دیکتاتوری، زنده و خروشان است».
هنگامیکه 5 سدهٴ بعد پراگ توسط نازیها اشغال شد، دانشگاه چارلز یکبار دیگر سر به شورش برداشت!
17نوامبر 1939- یک شورش، یک سرکوب!
17نوامبر- روزی بهنام دانشجو!
15مارس 1939- سربازان آلمانی، سوار بر خودروها، کلاهخود بر سر، وارد پراگ شدند. استقبال از آنها، با اندوه، و البته کینه همراه بود! 7ماه بعد، روز 28اکتبر، دانشجویان دانشکدهٴ پزشکی دانشگاه چارلز، تظاهراتی برپا کردند. تظاهراتی که به سرعت، بر ضد نازیها سمت و سو یافت. نازیها حرکت مردم را سرکوب کردند. خیابانهای پراگ، صحنهٴ هماوردی اشغالگران مسلح و بیرحم، با مردم و دانشجویان بیدفاع گشت.
«واکلاو سدلاچک»، Václav Sedláček کارگر جوان، خونش بر زمین ریخت. «یان اپلتال» Jan Opletal، هدف قرار گرفت. او دانشجویی 24ساله، از دانشکدهٴ داروسازی دانشگاه چارلز بود. 2 هفته بعد، در 15نوامبر، «یان اپلتال» جان سپرد. پیکر اپلتال به زادگاهش، شهر «موراویا» Moravia برده شد. مراسم خاکسپاری، برگزار شد. اما این یک خاکسپاری عادی نبود. این مراسم توسط هزاران دانشجوی شرکتکننده، به یک قیام دیگر، تبدیل شد. ”17نوامبر- دانشگاه پراگ“
تصمیم فرماندهان آلمانی قاطع بود. دانشگاه باید برای همیشه ساکت شود! در یورش به دانشگاه پراگ و خوابگاه دانشجویان، 1200 دانشجو دستگیر شدند. آنان، به اردوگاه کار اجباری فرستاده شدند. در همان روز، 9 دانشجو و استاد دانشگاه پراگ را، به تیرک تیرباران سپردند.
دکتر «فرانتس اسکورکوفسکی» František Skorkovský، «بدریک کوکالا» Bedřich Koukala، «مارک فراووایت، پروفسور «یان واینرت» Jan Weinert، دکتر «یاروسلاو کلیما» Jaroslav Klíma، «جوزف آدامک» Josef Adamec، «یان کرنی» Jan Černý، «جوزف ماتوئوسک» Josef Matoušek، «واسلاو سافرانک» Václav Šafránek
”17نوامبر 1941- لندن“
به احترام شهدای دانشجوی پراگ و 1200 دانشجویی که به اردوگاه کار اجباری نازیها فرستاده شدند، شورای جهانی دانشجویان، در سال 1941 در لندن، روز 17نوامبر را، «روز جهانی دانشجو» اعلام کرد.
”تکرار تاریخ! باز، خروش دانشگاه!“
24آوریل 1967، تعدادی از افسران ارتش یونان، بر ضددولت برگزیده، کودتا کردند. سرهنگ «جرج پاپادوپولوس»، ریاست دولت کودتاگر سرهنگها را برعهده داشت. او استبدادی خشن، در کشور برقرار کرد. یک دیکتاتوری تمام عیار!
14نوامبر 1973، دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک آتن، دست به اعتصابغذا زدند. اعتراض آنان، به دیکتاتوری و خفقان بود.
دانشجویان از اعتصابغذا فراتر رفتند. آنها به وسیلهٴ وسایل آزمایشگاهی خود، یک رادیوی مخفی برپا کردند. این رادیو، فریاد آزادی آنها بود. بهزودی هزاران تن به آنها پیوستند. پلیتکنیک، پیشتاز مبارزه برای آزادی شد. اما...
”17نوامبر- دانشگاه پلیتکنیک آتن“
آغاز حمله تانکهای دیکتاتوری نظامیان حاکم به پلیتکنیک! آغازی خونین، که در پی خود، پایانی زرین در پی داشت! دانشجویان به مقاومت بر خاستند. دیکتاتوری، با زور سرنیزه، قیام را سرکوب کرد. هیچگاه آماری رسمی، از تعداد دانشجویان کشته شده، داده نشد.
اما پلیتکنیک آتن، سرخگون شد.
دیکتاتوری گمان برد، دانشگاه خاموش شده است؛ اما سرکوب دانشگاه، برایش گران تمام شد. چرا که تنها 8ماه بعد، خون دانشجویان پلیتکنیک آتن، به ثمر نشست و دیکتاتوری سرهنگها سقوط کرد!
”تکرار تاریخ! دیگر بار، خروش دانشگاه!“
”17نوامبر 1989- پراگ“
رهبران مستقل دانشجویی، همراه با اتحادیه سوسیالیستی جوانان چکسلواکی، یک تظاهرات گسترده برپا کردند. این تظاهرات، برای بزرگداشت 17نوامبر، روز جهانی دانشجو برگزار شد.
اما تظاهرات، به سرعت سمت و سوی سیاسی گرفت. شعارها، تبدیل به شعارهای ضدحکومتی شد. در پی آن، پلیس در منطقهٴ بزرگی، 15هزار دانشجو را به محاصره در آورد.
دانشجویان، در حالیکه شعار میدادند، به صف پلیس ضدشورش نزدیک شدند... و سرکوب آغاز گشت!
بعد از سرکوب، موج اعتراضها ادامه پیدا کرد. هنرمندان نیز به دانشجویان پیوستند و دامنهٴ اعتصابها را وسعت دادند. کمی بعد، صحنهٴ سیاسی کشور، بهطور کامل دگرگون شد. امری که قیام 17نوامبر 1989، جرقه آغازین آن بود.
امروزه، دانشجویان جهان، روز 17نوامبر را گرامی میدارند.
خون 9 دانشجو و استاد دانشگاه چارلز پراگ که روز 17نوامبر 1939 توسط نازیها بر زمین ریخت، مرکب قلمی شد که این «روز» را در دفتر تاریخ ثبت کرد.
خون دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک آتن، در 17نوامبر 1973، باز هم این نقش را سرختر کرد.
قیام دانشجویان پراگ، در 17نوامبر 1989، گواهی بود بر اینکه خون دانشجو، بهعنوان عنصر آگاه و مسئول جامعه، در تاریخ امتداد مییابد. امتدادی تا پیروزی نور و آگاهی، بر تاریکی، جهل و واپسگرایی.
17نوامبر یک پیام دارد: «دانشگاه در برابر دیکتاتوری، زنده و خروشان است».