باندها و رسانههای حکومتی از همان روز اول روشن شدن نتایج ثبتنام متقاضیان یارانه، معنای آن را گرفتند و به همین دلیل تا چند روز تلاش کردند آمار «نه» 97درصدی مردم ایران به این طرح ضدمردمی را لاپوشانی کنند و ابعاد مسأله را به تخاصمات معمول باندی محدود کنند، اما در جریان همین تخاصمات خیلی زود معلوم شد که درک هر دو باند از این «نه» بزرگ چیزی جز نفرت مردم از تمامیت نظام ولایت نیست. تا آنجا که رفسنجانی به طرفهای تخاصم هشدار داد که این داستان را زیاد هم نزنند و توجه داشته باشند که «هردو سوار یک کشتی هستیم».
اما واقعیت بزرگتری اجازه نداد و نمیدهد که روی این شکست بزرگ نظام سرپوش بگذارند، واقعیتی که آخوند مکارم شیرازی به زبان ساده گفت «دولت در باتلاق یارانهها گرفتار است». اعترافهای مستقیم و غیرمستقیم در رسانههای باندهای متخاصم از ابعاد شکست طرح یارانهها، خیلی زود به رأی بیاعتمادی مردم به کل نظام با بوی سرنگونی بالغ شد. یک روزنامه از باند رفسنجانی ـ روحانی با اذعان به شکست «نتیجه کار چندین ماهه و حضور شخصیتهای مذهبی، سیاسی، هنری و فرهنگی» نظام، این واقعه را «یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی دهه اخیر در کشور» و هم تراز با مذاکرات زهر خوران رژیم با 1+5 تفسیر کرد و نوشت «برخی نیز ثبتنام بیش از 95 درصدی را به نوعی یک رفراندوم تلقی کرده که نتیجه آن یک نوع رأی اعتماد به دولت و کارگزاران نظام است». و افزود: «این رأی یک شکاف عمیق میان دولت و ملت را نمایش میدهد» (روزنامه اعتماد 9اردیبهشت)
روزنامه دیگر وابسته به باند رفسنجانی ـ روحانی از شرایط انفجاری جامعه بهخاطر در مخاطره قرار گرفتن معیشت مردم ابراز وحشت کرد و «نه» مردم را «بیدار باشی» برای روحانی خوانده و نسبت به در پیش بودن «شرایط غیرقابل مهار و غیرقابل مدیریت» به تمامی باندهای نظام هشدار داده و نوشت: روحانی تنها «تنها فرصت مغتنم نظام ماست» (سرمقاله روزنامه مردمسالاری 8اردیبهشت 93).
جالب این جاست که روزنامه جمهوری سخنگوی رفسنجانی از همه هراسانتر، از «احساس فقری که ناشی از بیاعتمادی» مردم است و «مؤثرواقع نشدن» مراجع حکومتی که از آنان بهعنوان «بزرگان دین» نام برده ابراز وحشت کرده است. (سرمقاله روزنامه جمهوری 8اردیبهشت 1393) همین روزنامه دو روز بعد، وجه دیگری از جدایی نظام و مردم را برجسته کرده و نوشته است: «وضعیت زندگی امروز ما دقیقاً تکرار یک جنگ از پیش باختة تاریخی است. جنگی که البته سالها پس از شکست، دلایل ناکامی در آن مشخص شد... آمده است در جنگ جهانی اول در نبردی تحت عنوان نبرد ”پشندال“ 250هزار سرباز انگلیسی بهدلیل نادیده گرفتن یک موضوع ساده جان خود را از دست دادند. داستان هم از این قرار بود که برنامه نبرد در دفتر مرکزی ارتش و در یک هوای ”آفتابی“ در حال تدوین بود در حالیکه عملیات اصلی نبرد در یک هوای ”بارانی“ در حال اجرا بود». (جمهوری اسلامی 10اردیبهشت 93)
به این ترتیب در طمع چپاولگرانهٴ برای کشیدن آخرین رمق اقتصادی مردم، بحران نامشروعی نظام بیرون زد. بحرانی که دغدغة باندهای هراسآلود رژیم شده است و درآیینهٴ آن، انفجار خشم مردم و فروپاشی را به یکدیگر نشان میدهند.
اما واقعیت بزرگتری اجازه نداد و نمیدهد که روی این شکست بزرگ نظام سرپوش بگذارند، واقعیتی که آخوند مکارم شیرازی به زبان ساده گفت «دولت در باتلاق یارانهها گرفتار است». اعترافهای مستقیم و غیرمستقیم در رسانههای باندهای متخاصم از ابعاد شکست طرح یارانهها، خیلی زود به رأی بیاعتمادی مردم به کل نظام با بوی سرنگونی بالغ شد. یک روزنامه از باند رفسنجانی ـ روحانی با اذعان به شکست «نتیجه کار چندین ماهه و حضور شخصیتهای مذهبی، سیاسی، هنری و فرهنگی» نظام، این واقعه را «یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی دهه اخیر در کشور» و هم تراز با مذاکرات زهر خوران رژیم با 1+5 تفسیر کرد و نوشت «برخی نیز ثبتنام بیش از 95 درصدی را به نوعی یک رفراندوم تلقی کرده که نتیجه آن یک نوع رأی اعتماد به دولت و کارگزاران نظام است». و افزود: «این رأی یک شکاف عمیق میان دولت و ملت را نمایش میدهد» (روزنامه اعتماد 9اردیبهشت)
روزنامه دیگر وابسته به باند رفسنجانی ـ روحانی از شرایط انفجاری جامعه بهخاطر در مخاطره قرار گرفتن معیشت مردم ابراز وحشت کرد و «نه» مردم را «بیدار باشی» برای روحانی خوانده و نسبت به در پیش بودن «شرایط غیرقابل مهار و غیرقابل مدیریت» به تمامی باندهای نظام هشدار داده و نوشت: روحانی تنها «تنها فرصت مغتنم نظام ماست» (سرمقاله روزنامه مردمسالاری 8اردیبهشت 93).
جالب این جاست که روزنامه جمهوری سخنگوی رفسنجانی از همه هراسانتر، از «احساس فقری که ناشی از بیاعتمادی» مردم است و «مؤثرواقع نشدن» مراجع حکومتی که از آنان بهعنوان «بزرگان دین» نام برده ابراز وحشت کرده است. (سرمقاله روزنامه جمهوری 8اردیبهشت 1393) همین روزنامه دو روز بعد، وجه دیگری از جدایی نظام و مردم را برجسته کرده و نوشته است: «وضعیت زندگی امروز ما دقیقاً تکرار یک جنگ از پیش باختة تاریخی است. جنگی که البته سالها پس از شکست، دلایل ناکامی در آن مشخص شد... آمده است در جنگ جهانی اول در نبردی تحت عنوان نبرد ”پشندال“ 250هزار سرباز انگلیسی بهدلیل نادیده گرفتن یک موضوع ساده جان خود را از دست دادند. داستان هم از این قرار بود که برنامه نبرد در دفتر مرکزی ارتش و در یک هوای ”آفتابی“ در حال تدوین بود در حالیکه عملیات اصلی نبرد در یک هوای ”بارانی“ در حال اجرا بود». (جمهوری اسلامی 10اردیبهشت 93)
به این ترتیب در طمع چپاولگرانهٴ برای کشیدن آخرین رمق اقتصادی مردم، بحران نامشروعی نظام بیرون زد. بحرانی که دغدغة باندهای هراسآلود رژیم شده است و درآیینهٴ آن، انفجار خشم مردم و فروپاشی را به یکدیگر نشان میدهند.