تلویزیون العربیه در دومین قسمت مصاحبهاش در برنامه فصلی در جهنم به ادامه خاطرات بهزاد نظیری پرداخته است. در این برنامه بهزاد نظیری از شهادت خواهرش گیتی و 120هزار زندانی سیاسی و قتلعام زندانیان در تابستان 67 صحبت میکند.
تلویزیون العربیه گفت: بهزاد نظیری در سال 1982حین کار در آژانس خبری فرانسه در تهران دستگیر شد. او بیشتر تلاش میکند تا داستانش را با دیگران شروع کند و از خودش حرف نمیزند. فکر میکند که بازگو کنندگان داستان، آنها هستند و آنها هستند که هر لحظه زخمهای او را باز میکنند.
بهزاد نظیری: در سال 1982 رژیم خواست که مثلاً ویترینی از زندانهای خودش را به خبرنگاران نشان دهد، چون بهخصوص خیلی در اخبار فرانسه پیچیده بود که جنایت و کشتار و اعدام و شکنجه در زندانهای ایران خیلی زیاد است، خوب شورای ملی مقاومت در پاریس تشکیل شده بود و آقای رجوی در فرانسه بود، مجاهدین اکتیویته زیادی در افشای جنایت خمینی داشتند، رژیم میخواست در واقع یک ویترینی از زندانهای خودش را به خبرنگاران نشان بدهد و وانمود کند که اینجا در واقع در اوین خبری نیست، همه چیز طبیعی است بنابراین یک اکیپ از تلویزیون (تی اف دبلیو) کانال یک فرانسه و (آ اف پ) آژانس فرانس پرس در فوریه 1982به اوین رفتیم، در زندان اوین سالنهایی به ما نشان دادند آنجا مصاحبه کردیم، فردی به نام لاجوردی که بعداً بهعنوان قصاب اوین و یکی از شقیترین و خونخوارترین مزدوران خمینی که آنموقع نقش دادستان را داشت شناخته شد، او با ما مصاحبه کرد و گفت: خوب اینجا همه چیز طبیعی است زندانیان میآیند و یک دورهای آموزش میبینند و تعدادی جوان را هم نشان دادند و گفتند که اینها زندانی هستند.
(در اینجا بهزاد نظیری کتاب لیست شهدا را نشان میدهد که حاوی عکسهایی از خواهرش هست).
تلویزیون العربیه گفت: بهزاد نظیری در سال 1982حین کار در آژانس خبری فرانسه در تهران دستگیر شد. او بیشتر تلاش میکند تا داستانش را با دیگران شروع کند و از خودش حرف نمیزند. فکر میکند که بازگو کنندگان داستان، آنها هستند و آنها هستند که هر لحظه زخمهای او را باز میکنند.
بهزاد نظیری: در سال 1982 رژیم خواست که مثلاً ویترینی از زندانهای خودش را به خبرنگاران نشان دهد، چون بهخصوص خیلی در اخبار فرانسه پیچیده بود که جنایت و کشتار و اعدام و شکنجه در زندانهای ایران خیلی زیاد است، خوب شورای ملی مقاومت در پاریس تشکیل شده بود و آقای رجوی در فرانسه بود، مجاهدین اکتیویته زیادی در افشای جنایت خمینی داشتند، رژیم میخواست در واقع یک ویترینی از زندانهای خودش را به خبرنگاران نشان بدهد و وانمود کند که اینجا در واقع در اوین خبری نیست، همه چیز طبیعی است بنابراین یک اکیپ از تلویزیون (تی اف دبلیو) کانال یک فرانسه و (آ اف پ) آژانس فرانس پرس در فوریه 1982به اوین رفتیم، در زندان اوین سالنهایی به ما نشان دادند آنجا مصاحبه کردیم، فردی به نام لاجوردی که بعداً بهعنوان قصاب اوین و یکی از شقیترین و خونخوارترین مزدوران خمینی که آنموقع نقش دادستان را داشت شناخته شد، او با ما مصاحبه کرد و گفت: خوب اینجا همه چیز طبیعی است زندانیان میآیند و یک دورهای آموزش میبینند و تعدادی جوان را هم نشان دادند و گفتند که اینها زندانی هستند.
(در اینجا بهزاد نظیری کتاب لیست شهدا را نشان میدهد که حاوی عکسهایی از خواهرش هست).

بهزاد نظیری: در صفحه 953 از این کتاب عکسی از خواهرم در جبهه جنگ ایران و عراق هست. چون خبرنگار بود و از طرف تلویزیون با یک اکیپ تلویزیون ملی ایران برای تهیه گزارش در آنموقع در اوایل جنگ ایران و عراق به صحنه رفته بود، چون خبرنگار فعالی بود و در اینجا تصویر دیگری از خواهرم هست، گیتی نظیری در 24سالگی، همچنان که میبینید یک عکس هست در میان دهها عکس، در اینجا فقط تصاویری از کارمندان قسمتهای مختلف ادارات و سازمانهای دولتی یا غیردولتی هست، این کتاب همانطور که دیدید تمام اقشار و طبقات جامعه ایران را شامل میشود و من در این عکسها بسیاری از دوستان خودم که در زندان با آنها بودم را میبینم که در طیف اجتماعی خودشان در این کتاب صفحهبندی شدهاند.

این البته فقط 20هزار از 120هزار نفری است که توسط این رژیم در آن سالها اعدام شدهاند. این دوستم محمود بنی نجاریان هست، بسیاری از آنها در گورهای بینام دفن شدهاند.

این فتوای خمینی است که در آن میگوید مجاهدین، همه اعضاء و هوادارانشان محارب و محکوم به اعدام هستند که با این فتوا 30هزار نفر اعدام شدند.

از 120هزار نفر که اعدام شدند در این سالها اسامی و مشخصات 20هزار نفرشان توسط شبکه اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران جمعآوری شده است از اقشار مختلفی هستند که من این را به شما نشان خواهم داد از جمله عکس خواهرم در آن هست و عکس بسیاری از هم سلولیهای خودم. یکی وکیل دادگستری بود، یکی دانشجو بود، یکی پرسنل سابق ارتش بود، یکی قهرمان دو میدانی بود، یکی کارگر ساده بود، یکی بازاری بود، اینها همه هم سلولیهای من بودند الآن همه آنها را به اسم به یاد دارم اینها گوشهیی از جنایت آن سالها هستند که آثارش را همین امروز هم در بدن خودم دارم و هم در قلبم و در دلم، جراحتش هنوز مثل یک زخم تازه باقی و باز است و تا وقتی که این جنایتکاران در مقابل عدالت قرار نگیرند این زخم التیام نخواهد یافت. چون بسیاری از هم سلولیهای من، بسیاری از کسانی که من با آنها در زندانهای خمینی بودم اینها دیگر از آن زندانها بیرون نیامدند و در قتلعامی که خمینی در سال 1988، 30هزار نفر از مجاهدین را اعدام کرد خیلی از دوستان من، خیلی از دوستان من، خیلی از دوستان من... .