17اسفند ۱۳۹۰ ـ 7مارس ۲۰۱۲
پروفسور ریتا زوسموت، رئیس مجلس فدرال آلمان ۱۹۸۸ - ۱۹۹۸
گرهارت بآوم، وزیر کشور فدرال آلمان در زمان صدراعظم هلموت اشمیت
پروفسور گونتر فرهویگن، نایبرئیس کمیسیون اروپا ۲۰۰۴ - ۲۰۱۰
یورگن کروبوگ، معاون وزارتخارجه آلمان ۲۰۰۱ - ۲۰۰۵
کلاوس بر سر، سردبیر پیشین تلویزیون کانال دوم آلمان
اوتو برنهارد، عضو هیأترئیسه بنیاد کنراد آدنائر
دکتر گرتا تولمآن، ناشر و سردبیر مجله زنان
کریستیان سیمرمان، رئیس دفتر حقوقبشر برلین
اوتو برنهارد:
چه کسی میتواند بهتر سخن بگوید از کسی که سالیان دراز رئیس مجلس آلمان بوده است، خانم ریتا زوسموت
ریتا زوسموت:
دوستان عزیز، خانمها و آقایان، حامیان عزیز
من امروز به سختی میتوانم صحبت کنم و میخواهم برایتان بگویم چرا، چون من بسیار نگران هستم.
بعد از شنیدن صحبتهای خانم رجوی باید بگویم همه ما آگاهیم که وضعیت حقوق زنان در ایران وحشتناک! است. تعقیب و شکنجه در ابعاد زیاد وجود دارد، بهطوریکه ما در آستانه روز جهانی زن تنها میتوانیم بگوییم: آنچه که شما چه در ایران و چه بهطور خاص در اشرف تحمل کردهاید، انسان را به فکر فرو میبرد و زبان از بیان آن قاصر است.
با تشکر از همه کسانی که در آمریکا و در خارج از آمریکا با تمام توان و قوا در راستای این کار میکنند که که مشابه حکم دادگاه عالی اروپا در آمریکا نیز صادر شود، تا بالاخره این انسانها از لیست سیاه خارج شوند.
هیچ دلیلی برای به تأخیر انداختن آن وجود ندارد.
آنچه را که شما الآن در گفتههای خانم رجوی دیدید، منطبق با طرز تفکر حقوقبشری اروپایی و بینالمللی است. ما بعضی وقتها خیلی وقت لازم داریم که این حق را برای انسانهای فرهنگهای دیگر قبول کنیم که آنها هم همینطور باور دارند مثل ما که سرکوب، شکنجه و قتل قابلتحمل نیستند. من از خودم سؤال میکنم که چرا ما پیشرفتی در این زمینه نمیکنیم. از اینرو بهطور خاص خطاب به زنان در صفوف خودمان میگویم، این کافی نیست که ما فقط به حقوق خودمان دست پیدا کنیم، بلکه برای حقوق دیگران تلاش کنیم. این معنی و نتیجه این است: حقوق و کرامت انسانی قابل تعرض نیست.
به نظر من الآن مهمترین هدف این است که این انسانها را با بیشترین سرعت ممکن از آن شرایط مخاطرهآمیز بیرون بیاوریم، از آن محیط سخت و خطرناک. چون کمپ لیبرتی فوقش میتواند یک محل سکونت کوتاهمدت باشد. ما نیاز به این داریم که کشورها آماده پذیرش آنها باشند. ما الآن عمل میخواهیم و نه فقط کلمات زیبا. کمک کنید تا وضعیت را تغییر دهیم.
متشکرم
اوتو برنهارد:
اکنون نوبت میرسد به سخنرانی آقای یورگن کوبورگ، سفیر پیشین آلمان در آمریکا
یورگن کوبورگ
خانمها و آقایان، روز بهخیر، من اولین بار است که در این پنل هستم.
کمپ اشرف برای من آشنا بود ولی نمیدانستم پشت آن چه چیزی قرار دارد.
من در سال گذشته در مورد جهان عرب و انقلابات آنجا مطالعه کردم، تصاویر تکاندهندهای بود که ما در میدان تحریر در قاهره و جاهای دیگر دیدیم.
وقتی عکسهایی را دیدم که مربوط به کمپ زیبای اشرف و کمپ لیبرتی بودند، شوکه شدم.
در مورد شرایط وخامتبار در کمپ لیبرتی و برخورد خشن نیروهای امنیتی تقریباً همه چیز گفته شده است. من از تمام خواستهها و خواستههایی که در هفتههای گذشته اعلام گردیده است کاملاً حمایت میکنم. مهم است که ما بهطور جمع با کسانیکه از حقوق پناهندگان در اشرف دفاع میکنند یک صدا شویم و صدای آن انسانها باشیم.
بنابراین خیلی خوبست که شما در اینجا هستید و ما در سخنرانیها و جلسات متعدد در اروپا هستیم. تصمیمات ولی از طرف دولتها اتخاذ میگردد. فشار بر روی این دولتها باید افزایش یابد، آنها باید بدانند که هزاران بلکه صدها هزار نفر پشت این قضیه هستند. پشت پناهندگان اشرف هستند و آنها باید درک کنند که خیلی خیلی سریع باید وارد عمل شوند. ساکنان اشرف که ارادهشان برای همکاری را اثبات کردهاند و ایده جابهجایی را با هزینه بسیار سنگین پذیرفتهاند، آنها درخواست تضمینهای حداقلی دارند و من فکر میکنم که این خواسته آنها کاملاً برحق است. آنها خواستار خروج سربازان مسلح عراقی وهفت ایستگاه پلیس از محدوده داخلی کمپ لیبرتی هستند.
حضور نیروهای مسلح امنیت ساکنان را بالا نمیبرد، بلکه باعث تنش و درگیری میشود و ما میدانیم که رفتار سربازان مسلح عراقی چگونه است.
این شامل ایستگاه پلیسی که برای کمپ در نظر گرفته شده است نیز میشود. پلیس عراق تحت نفوذ رژیم ایران است و به جای حفاظت پناهندگان دنبال جاسوسی است. موضوع کاملاً قابل فهم دیگر این است که پناهندگان اموال منقول خود را همراه خود به کمپ لیبرتی ببرند.
قبل از یک جابهجایی باید این خواستهها تحت نظارت سازمان مللمتحد برآورده شوند. نماینده ویژه کوبلر باید قبل از یک جابهجایی با حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا و سازمان مللمتحد از این تضمینهای مینیمم بهطور کتبی اطمینان حاصل کند.
مالکی که خود سالها بهعنوان پناهنده در ایران زندگی کرده است، بهطور فزایندهیی در سمت رژیم ملایان در ایران قرار گرفته است.
او حاضر است انسانها را برای خوشامدگویی رژیم ایران قربانی کند.
ما مجاز نیستیم از مالکی در این رابطه سلب مسئولیت کنیم و باید روابط دوجانبه مان با عراق را به این موضوع مشروط کنیم.
سقوط رژیم اسد در سوریه به کاهش نفوذ رژیم ایران در خاورمیانه راه خواهد برد و از این طریق حزبالله لبنان هم تضعیف خواهد گردید. رژیم ایران آخرین راه در پیش روی خود را در عراق میبیند. رژیم ایران میداند که تنها در عراق میتواند حوزه نفوذ خود را گسترش دهد و از این نفوذ استفاده خواهد کرد.
در کنار همه درخواستها از دولت عراق ما باید در وهله اول آمریکا را نسبت به مسئولیتش در قبال انسانهایی مورد سؤال قرار دهیم که ابتدا تحت حفاظت آنها قرار داشتند. آنها این مسئولیت را به حاکمان جدید عراق دادند بدون اینکه خواستار تعهدهای قابل اجرا در مورد نحوه برخورد با این پناهندگان شوند.
دخالت نظامی در لیبی که بهدرخواست آمریکاییها در سازمان مللمتحد جهت حفاظت غیرنظامیان به تصویب رسید طبق قانون آر.تو.پی صورت گرفت که باید در اینجا هم مصداق داشته باشد.
این قطعنامه آمریکاییها را موظف میکند که دخالت کنند. آنها نمیتوانند از مسئولیتشان شانه خالی کنند.
بهعنوان کسی که تجربه طولانی بهعنوان سفیر آلمان در آمریکا دارد، از خود میپرسم که آیا در چارچوب انتخابات در آمریکا میتوان انتظاراتی داشت؟
من همچنین فکر میکنم که حذف مجاهدین از لیست که از مدتها قبل باید انجام میشد، باید هرچه زودتر انجام گیرد. در حال حاضر یک نظرگاه حقوقی وجود دارد که خواستار حذف مجاهدین از لیست است.
من درک نمیکنم که چرا وزیر خارجه خانم کلینتون حذف از لیست را منوط به جابهجایی به کمپ لیبرتی میداند. من این کار را غیرمسئولانه میدانم و این تحت هیچ شرایطی قابل دفاع نیست.
بین آمریکا و عراق روابط نظامی وجود دارد و باید توسط آمریکاییها به مالکی فشار آورده شود. آنها تنها کسانی هستند که در محل میتوانند کاری انجام دهند و کاری کنند که مالکی کوتاه بیاید و دنبال جابهجایی که به نقض وحشتناک حقوقبشر منجر خواهد شد نباشد. آمریکاییها هنوز متحد نظامی عراق هستند و باید از نفوذ خود استفاده کنند.
شاید منصفانه نباشد که گفته شود سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و یا دولت آلمان از مسئولیتشان شانه خالی میکنند. آنها کارهایی انجام میدهند ولی این کارها کافی نیست و من در این رابطه با منتقدان همنظر هستم. زیرا هنوز به جز یک بار تمدید ضربالاجل توسط سازمان مللمتحد به نتایجی دست نیافتهایم. کنفرانس امروز ما کمک میکند که این موضوع حساس در محدوده رادار جهانی قرار گیرد و دولت آلمان مورد خطاب است که باید در چارچوب سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و روابط دوجانبه با عراق جهت حل مشکل کمک کند.
من تکرار میکنم که یک بخش حل این مسأله آمادگی جهت پذیرش این افراد است. اتحادیه اروپا هم باید در ا ین رابطه قویاً وارد عمل شود و یک راهحل اروپایی در همکاری با کمیساریای پناهندگی بیابد.
کمیساریا در این رابطه تلاش بسیار میکند. و اگر جابهجایی به لیبرتی انجام بپذیرد، ما باید این افراد را هرچه سریعتر از آنجا خارج کنیم. این ضروریترین موضوعی است که ما باید امروز به آن بپردازیم. من به خانم رجوی بهخاطر شیوه بردبارانهاش و برای آمادگیش جهت نشاندادن تفاهم تبریک میگویم.
باید علاوه بر افکار عمومی، توجه سیاستمداران را به این ابعاد این مسأله انسانی جلب کرد. فشار در این رابطه نباید کم شود. من خوشحال هستم که امروز اینجا بودم، از توجه شما متشکرم برای شما آرزوی خوبی دارم. من کماکان در کنار شما هستم و برای بردن موضوع اشرف به افکار عمومی همواره حضور خواهم داشت.
با تشکر
کلاوس بر سر
من دومین بار است که در بین شما هستم و این دفعه هم بسیار تحتتاثیر قرار گرفتهام. شما با تمام وجود و توانتان برای یک ایران آزاد مبارزه میکنید، شما به حمایت ما نیاز دارید، شما البته شایسته این حمایت هستید. موضوع بر سر انسانهایی است که در شرایط اضطراری بهسر میبرند.
از آخرین دیدارمان در 16فوریه در پارلمان برلین اتفاقات زیادی افتاده است؛ در آن زمان نسبت به طرحی که نمایندگی سازمان مللمتحد در عراق مبنی بر انتقال ساکنان اشرف به لیبرتی پیشنهاد و به مذاکره گذاشته بود، هشدار دادیم.
گزارشها نشان میدهند که وقتی آنها به لیبرتی رسیدند معلوم شد که این جابهجایی تنها یک فریب بود. شرایط کمپ آنطور که به تبعیدیان ایرانی و حتی به کارکنان سازمان مللمتحد قول داده شده بود، نبود. ساکنان جابجا شده احساس میکردند که با عملی فریبکارانه مواجه شدند، وکلا از یک کمپ زندانیان صحبت میکردند.
مطبوعات باید به هر ترتیبی شده امکان ورود به کمپها را داشته باشند. آنکه درها را میبندد، میخواهد چیزی را پنهان کند. بگذارید که دنیا ببیند؛ بگذارید که دنیا خودش در مورد آنچه که آنجا اتفاق میافتد قضاوت کند! موضوع تنها به بهبود وضعیت که اکنون قابلتحمل نیست برنمیگردد، همچنین به یک دلیل مهم دیگر حضور مطبوعات ضروری است، آن میتواند انسانها را در کمپ در مقابل تهاجمات دیگر حفظ کند. افکار عمومی سراسری در دنیا به تنهایی نمیتواند امنیت را تضمین کند، ولی آنها میتوانند روی دولتها فشار بیاورند، تا به بهترین شکل، انعطاف نشان دهند و بپذیرند؛ و یا به تفاهم برسند. تصاویر دارای قدرت هستند.
برنامههای تلویزیونی میتوانند حتی به کمک قدرت تصاویر، از کشتن و کشته شدن جلوگیری کنند. آنها میتوانند حاکمان جبار و ستمگر را از دستور آتش گشودن به سوی مردم بترسانند. در اروپای میانه و اروپای شرقی در هنگام تحول گشایش در ۱۹۵۹ اینگونه بود، در سوریه بهطور وحشتناک طور دیگری است.
بعد از تهاجم خونین ارتش عراق به کمپ اشرف در آوریل ۲۰۱۱ انسانها در کمپ به تنهایی توانستند به کمک تصاویری که از کمپ به جهان ارسال کردند، تهاجم را متوقف کنند.
آن تصاویر و فیلمها توسط 2 خبرنگار جوان و شجاع گرفته شدند. آنها باعث شدند که افکار عمومی دنیا از آن تهاجم خونین آگاه شود. آن دو نفر آسیه رخشانی و صبا هفتبرادران بودند. من به شما در اینجا تصاویر آنها را نشان میدهم. هردوی آنها کارشان را به قیمت جانشان انجام دادند. آنها در 8آوریل۲۰۱۱ در حین فیلمبرداری توسط سربازان عراقی هدف تیراندازی قرار گرفتند. من در مقابل آنها سر تعظیم فرود میآورم، آنها شایسته عمیقترین احترامات هستند. آنها در خاطرهها جاودان میمانند. مثل همه آنهایی که بهرغم تحت تعقیب بودن، زندان، شکنجه و تهدید به مرگ، شجاعت دارند که آنچه در کشورشان میگذرد را بگویند، بنویسند و نشان بدهند.
در پایان اجازه دهید بگویم که ما با شما و علیه دیکتاتورها هستیم. هر چند که آنها خود را تحت لوای دین پنهان کنند؛ ما علیه حکام ستمگر هستیم هر چند که آنها در جامه کشیشان باشند. ما با شما هستیم شما تنها نیستید.
خانم تولمان
ما در آلمان در تاریخمان به آنچه شبیه آنچه که شما ایرانیان در اپوزیسیون و کاری که شما انجام دادهاید داشتهایم. اما از آنجایی که روز جهانی زن است میخواهم بهویژه از تمام زنان و مردان در ایران و قبل از همه چیز مشخصاً از تمام مجاهدین، کسانی که موفق شدند کاری انجام دهند که آنان را تبدیل به پیشکسوتان نمود، تشکر نمایم. اشرف یک نمونه برای آینده است، نمونهای برای اینکه چگونه ما انسانها بتوانیم زندگی خود را بهگونهیی سامان دهیم که بزرگترین مشکلاتی که ما زنان در تمام جهان داریم، یعنی مسأله تنظیم رابطه بین زنان و مردان را شکل دهیم.
اشرف برای من یک سرزمین مادری است. اشرف سمبلی برای زندگی است.
من در ده سال گذشته همواره تمام تظاهرات داخل ایران را پیگیری کردهام. تظاهراتی که البته با خشونت مخوف و مجازاتهای وحشتناک و وقایع هولناک توأم بودند که انسان از درک و فهم آن عاجز است. در این تظاهرات همیشه تعداد زیادی مادران و زنان به همراه فرزندان و پسرانشان، دانشجویان و بسیاری از دختران دانشجو براحتی و شجاعانه به خیابان آمدند. من از خودم سؤال میکردم آنها شجاعت خود را از کجا میآورند؟ تا اینکه حدود ده سال قبل با مریم رجوی آشنا شدم.
تمام دنیا از شما متشکر است و باید از شما تشکر کند و باید به شما کمک کند. شما ایرانیان و مقاومت ایران توانستید گروههای مذهبی و گروههای چپ یعنی گروههای کاملاً متفاوت را در این مقاومت گردهم آورید و شورای ملی مقاومت در پاریس را سامان دهید و قبل از همه اینها، مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور مقاومت برگزیدید.
اشرف برای من فقط سرزمینی در صحرا نیست، بلکه اشرف برای من سرزمینی در صحرای سیاستی است که ما امروزه داریم.
سیمرمان
دوستان عزیز مقاومت ایران، آقای رئیس،
در ابتدا از طرف هیأت مدیره کمیته همبستگی برای ایران آزاد از شرکتکنندگان در این پنل ویژه و از تکتک شما، بهخاطر پیگیری این موضوع صمیمانه تشکر میکنم. بهعنوان یک فعال حقوقبشری مایلم بهویژه از گرهارد باوم تشکر کنم. او از قلبش سخن گفت، بهویژه آن جملهاش که گفت: «حقوقبشر تفکیک ناپذیر است» و این برای تمام انسانها صدق میکند. دوستان ما در اشرف و در لیبرتی حق زندگی دارند. آنها حق رفت و آمد آزاد، حق مراقبت پزشکی و حق داشتن وکیل دارند. آنها حق دارند که توسط ما حمایت شوند و در جایی دیگر هم حق با آقای باوم است که گفت: ما افراد حقوقبشری در این میان ابزارهای بسیاری بهدست آوردهایم، بسیاری از حقوق مکتوب شدهاند، اما ما باید آنها را با شور و نشاط نمایندگی کنیم. ما باید از این ابزار نیز استفاده کنیم. و من حالا در اینجا به شما میگویم: هر آلمانی که در آنجا درگیر است و یا اقدامی صورت میدهد نه تنها تحت قوانین حقوقبشر قرار دارد بلکه همچنین تحت حقوق ملی شخصی نیز هست.
آقای کوبلر فقط نماینده ویژه سازمان مللمتحد نیست، بلکه او یک شهروند آلمانی است و او در کارهایی که انجام میدهد باید به حقوق آلمان نیز احترام بگذارد. در قوانین جزایی آلمان یک قانون جزایی خلقها نیز وجود دارد. و من بهعنوان یک فعال حقوقبشری به او در همین جا در برلین قول خواهم داد: آقای کوبلر ما فقط نظارهگر نخواهیم بود که فقط به شما هشدار بدهیم. ما تمام اتفاقاتی را که در آنجا میافتد ثبت خواهیم کرد و شما پاسخگو هستید! شما آنجا معامله میکنید، شما باید در آنجا کوشش کنید که هیچ انسانی مورد عذاب قرار نگیرد. و شما میتوانید کوشش کنید که دولت فدرال ما هم کاری انجام دهد. آدم نمیتواند خودش را در پشت فرمان سازمان مللمتحد مخفی کند. یک آلمانی بر طبق قوانین پایهیی آلمان مسئول است و آن هم نه فقط در آلمان، بلکه در تمام دنیا. و در پایان: دوستان ما در اشرف و لیبرتی بهطور کاملاً روشن باید مورد حمایت ما از حق مقاومت مشروع شان قرار بگیرند و ما باید به آنها کمک کنیم که آنها کمافی السابق با کرامت انسانی تلاش و زندگی کنند. من از شما متشکرم.
اوتو برنهارد
آزادی برای ایران، موضوع کنفرانس امروز ما بود.
پیامی که این کنفرانس دارد این است که ۳۰۰۰نفری که هنوز در کمپ اشرف هستند و 400نفری که قبلا، باید بگویم متأسفانه، در کمپ لیبرتی مستقر شدند، بدانند که آنها تنها نیستند.
از همه شما متشکرم که به اینجا آمدید و بسیار با نظم بودید. کنفرانس را با جملاتی که آغاز کردم به پایان میبرم:
سلام ایران، سلام اشرف.
پروفسور ریتا زوسموت، رئیس مجلس فدرال آلمان ۱۹۸۸ - ۱۹۹۸
گرهارت بآوم، وزیر کشور فدرال آلمان در زمان صدراعظم هلموت اشمیت
پروفسور گونتر فرهویگن، نایبرئیس کمیسیون اروپا ۲۰۰۴ - ۲۰۱۰
یورگن کروبوگ، معاون وزارتخارجه آلمان ۲۰۰۱ - ۲۰۰۵
کلاوس بر سر، سردبیر پیشین تلویزیون کانال دوم آلمان
اوتو برنهارد، عضو هیأترئیسه بنیاد کنراد آدنائر
دکتر گرتا تولمآن، ناشر و سردبیر مجله زنان
کریستیان سیمرمان، رئیس دفتر حقوقبشر برلین
اوتو برنهارد:
چه کسی میتواند بهتر سخن بگوید از کسی که سالیان دراز رئیس مجلس آلمان بوده است، خانم ریتا زوسموت
ریتا زوسموت:
دوستان عزیز، خانمها و آقایان، حامیان عزیز
من امروز به سختی میتوانم صحبت کنم و میخواهم برایتان بگویم چرا، چون من بسیار نگران هستم.
بعد از شنیدن صحبتهای خانم رجوی باید بگویم همه ما آگاهیم که وضعیت حقوق زنان در ایران وحشتناک! است. تعقیب و شکنجه در ابعاد زیاد وجود دارد، بهطوریکه ما در آستانه روز جهانی زن تنها میتوانیم بگوییم: آنچه که شما چه در ایران و چه بهطور خاص در اشرف تحمل کردهاید، انسان را به فکر فرو میبرد و زبان از بیان آن قاصر است.
با تشکر از همه کسانی که در آمریکا و در خارج از آمریکا با تمام توان و قوا در راستای این کار میکنند که که مشابه حکم دادگاه عالی اروپا در آمریکا نیز صادر شود، تا بالاخره این انسانها از لیست سیاه خارج شوند.
هیچ دلیلی برای به تأخیر انداختن آن وجود ندارد.
آنچه را که شما الآن در گفتههای خانم رجوی دیدید، منطبق با طرز تفکر حقوقبشری اروپایی و بینالمللی است. ما بعضی وقتها خیلی وقت لازم داریم که این حق را برای انسانهای فرهنگهای دیگر قبول کنیم که آنها هم همینطور باور دارند مثل ما که سرکوب، شکنجه و قتل قابلتحمل نیستند. من از خودم سؤال میکنم که چرا ما پیشرفتی در این زمینه نمیکنیم. از اینرو بهطور خاص خطاب به زنان در صفوف خودمان میگویم، این کافی نیست که ما فقط به حقوق خودمان دست پیدا کنیم، بلکه برای حقوق دیگران تلاش کنیم. این معنی و نتیجه این است: حقوق و کرامت انسانی قابل تعرض نیست.
به نظر من الآن مهمترین هدف این است که این انسانها را با بیشترین سرعت ممکن از آن شرایط مخاطرهآمیز بیرون بیاوریم، از آن محیط سخت و خطرناک. چون کمپ لیبرتی فوقش میتواند یک محل سکونت کوتاهمدت باشد. ما نیاز به این داریم که کشورها آماده پذیرش آنها باشند. ما الآن عمل میخواهیم و نه فقط کلمات زیبا. کمک کنید تا وضعیت را تغییر دهیم.
متشکرم
اوتو برنهارد:
اکنون نوبت میرسد به سخنرانی آقای یورگن کوبورگ، سفیر پیشین آلمان در آمریکا
یورگن کوبورگ
خانمها و آقایان، روز بهخیر، من اولین بار است که در این پنل هستم.
کمپ اشرف برای من آشنا بود ولی نمیدانستم پشت آن چه چیزی قرار دارد.
من در سال گذشته در مورد جهان عرب و انقلابات آنجا مطالعه کردم، تصاویر تکاندهندهای بود که ما در میدان تحریر در قاهره و جاهای دیگر دیدیم.
وقتی عکسهایی را دیدم که مربوط به کمپ زیبای اشرف و کمپ لیبرتی بودند، شوکه شدم.
در مورد شرایط وخامتبار در کمپ لیبرتی و برخورد خشن نیروهای امنیتی تقریباً همه چیز گفته شده است. من از تمام خواستهها و خواستههایی که در هفتههای گذشته اعلام گردیده است کاملاً حمایت میکنم. مهم است که ما بهطور جمع با کسانیکه از حقوق پناهندگان در اشرف دفاع میکنند یک صدا شویم و صدای آن انسانها باشیم.
بنابراین خیلی خوبست که شما در اینجا هستید و ما در سخنرانیها و جلسات متعدد در اروپا هستیم. تصمیمات ولی از طرف دولتها اتخاذ میگردد. فشار بر روی این دولتها باید افزایش یابد، آنها باید بدانند که هزاران بلکه صدها هزار نفر پشت این قضیه هستند. پشت پناهندگان اشرف هستند و آنها باید درک کنند که خیلی خیلی سریع باید وارد عمل شوند. ساکنان اشرف که ارادهشان برای همکاری را اثبات کردهاند و ایده جابهجایی را با هزینه بسیار سنگین پذیرفتهاند، آنها درخواست تضمینهای حداقلی دارند و من فکر میکنم که این خواسته آنها کاملاً برحق است. آنها خواستار خروج سربازان مسلح عراقی وهفت ایستگاه پلیس از محدوده داخلی کمپ لیبرتی هستند.
حضور نیروهای مسلح امنیت ساکنان را بالا نمیبرد، بلکه باعث تنش و درگیری میشود و ما میدانیم که رفتار سربازان مسلح عراقی چگونه است.
این شامل ایستگاه پلیسی که برای کمپ در نظر گرفته شده است نیز میشود. پلیس عراق تحت نفوذ رژیم ایران است و به جای حفاظت پناهندگان دنبال جاسوسی است. موضوع کاملاً قابل فهم دیگر این است که پناهندگان اموال منقول خود را همراه خود به کمپ لیبرتی ببرند.
قبل از یک جابهجایی باید این خواستهها تحت نظارت سازمان مللمتحد برآورده شوند. نماینده ویژه کوبلر باید قبل از یک جابهجایی با حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا و سازمان مللمتحد از این تضمینهای مینیمم بهطور کتبی اطمینان حاصل کند.
مالکی که خود سالها بهعنوان پناهنده در ایران زندگی کرده است، بهطور فزایندهیی در سمت رژیم ملایان در ایران قرار گرفته است.
او حاضر است انسانها را برای خوشامدگویی رژیم ایران قربانی کند.
ما مجاز نیستیم از مالکی در این رابطه سلب مسئولیت کنیم و باید روابط دوجانبه مان با عراق را به این موضوع مشروط کنیم.
سقوط رژیم اسد در سوریه به کاهش نفوذ رژیم ایران در خاورمیانه راه خواهد برد و از این طریق حزبالله لبنان هم تضعیف خواهد گردید. رژیم ایران آخرین راه در پیش روی خود را در عراق میبیند. رژیم ایران میداند که تنها در عراق میتواند حوزه نفوذ خود را گسترش دهد و از این نفوذ استفاده خواهد کرد.
در کنار همه درخواستها از دولت عراق ما باید در وهله اول آمریکا را نسبت به مسئولیتش در قبال انسانهایی مورد سؤال قرار دهیم که ابتدا تحت حفاظت آنها قرار داشتند. آنها این مسئولیت را به حاکمان جدید عراق دادند بدون اینکه خواستار تعهدهای قابل اجرا در مورد نحوه برخورد با این پناهندگان شوند.
دخالت نظامی در لیبی که بهدرخواست آمریکاییها در سازمان مللمتحد جهت حفاظت غیرنظامیان به تصویب رسید طبق قانون آر.تو.پی صورت گرفت که باید در اینجا هم مصداق داشته باشد.
این قطعنامه آمریکاییها را موظف میکند که دخالت کنند. آنها نمیتوانند از مسئولیتشان شانه خالی کنند.
بهعنوان کسی که تجربه طولانی بهعنوان سفیر آلمان در آمریکا دارد، از خود میپرسم که آیا در چارچوب انتخابات در آمریکا میتوان انتظاراتی داشت؟
من همچنین فکر میکنم که حذف مجاهدین از لیست که از مدتها قبل باید انجام میشد، باید هرچه زودتر انجام گیرد. در حال حاضر یک نظرگاه حقوقی وجود دارد که خواستار حذف مجاهدین از لیست است.
من درک نمیکنم که چرا وزیر خارجه خانم کلینتون حذف از لیست را منوط به جابهجایی به کمپ لیبرتی میداند. من این کار را غیرمسئولانه میدانم و این تحت هیچ شرایطی قابل دفاع نیست.
بین آمریکا و عراق روابط نظامی وجود دارد و باید توسط آمریکاییها به مالکی فشار آورده شود. آنها تنها کسانی هستند که در محل میتوانند کاری انجام دهند و کاری کنند که مالکی کوتاه بیاید و دنبال جابهجایی که به نقض وحشتناک حقوقبشر منجر خواهد شد نباشد. آمریکاییها هنوز متحد نظامی عراق هستند و باید از نفوذ خود استفاده کنند.
شاید منصفانه نباشد که گفته شود سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و یا دولت آلمان از مسئولیتشان شانه خالی میکنند. آنها کارهایی انجام میدهند ولی این کارها کافی نیست و من در این رابطه با منتقدان همنظر هستم. زیرا هنوز به جز یک بار تمدید ضربالاجل توسط سازمان مللمتحد به نتایجی دست نیافتهایم. کنفرانس امروز ما کمک میکند که این موضوع حساس در محدوده رادار جهانی قرار گیرد و دولت آلمان مورد خطاب است که باید در چارچوب سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و روابط دوجانبه با عراق جهت حل مشکل کمک کند.
من تکرار میکنم که یک بخش حل این مسأله آمادگی جهت پذیرش این افراد است. اتحادیه اروپا هم باید در ا ین رابطه قویاً وارد عمل شود و یک راهحل اروپایی در همکاری با کمیساریای پناهندگی بیابد.
کمیساریا در این رابطه تلاش بسیار میکند. و اگر جابهجایی به لیبرتی انجام بپذیرد، ما باید این افراد را هرچه سریعتر از آنجا خارج کنیم. این ضروریترین موضوعی است که ما باید امروز به آن بپردازیم. من به خانم رجوی بهخاطر شیوه بردبارانهاش و برای آمادگیش جهت نشاندادن تفاهم تبریک میگویم.
باید علاوه بر افکار عمومی، توجه سیاستمداران را به این ابعاد این مسأله انسانی جلب کرد. فشار در این رابطه نباید کم شود. من خوشحال هستم که امروز اینجا بودم، از توجه شما متشکرم برای شما آرزوی خوبی دارم. من کماکان در کنار شما هستم و برای بردن موضوع اشرف به افکار عمومی همواره حضور خواهم داشت.
با تشکر
کلاوس بر سر
من دومین بار است که در بین شما هستم و این دفعه هم بسیار تحتتاثیر قرار گرفتهام. شما با تمام وجود و توانتان برای یک ایران آزاد مبارزه میکنید، شما به حمایت ما نیاز دارید، شما البته شایسته این حمایت هستید. موضوع بر سر انسانهایی است که در شرایط اضطراری بهسر میبرند.
از آخرین دیدارمان در 16فوریه در پارلمان برلین اتفاقات زیادی افتاده است؛ در آن زمان نسبت به طرحی که نمایندگی سازمان مللمتحد در عراق مبنی بر انتقال ساکنان اشرف به لیبرتی پیشنهاد و به مذاکره گذاشته بود، هشدار دادیم.
گزارشها نشان میدهند که وقتی آنها به لیبرتی رسیدند معلوم شد که این جابهجایی تنها یک فریب بود. شرایط کمپ آنطور که به تبعیدیان ایرانی و حتی به کارکنان سازمان مللمتحد قول داده شده بود، نبود. ساکنان جابجا شده احساس میکردند که با عملی فریبکارانه مواجه شدند، وکلا از یک کمپ زندانیان صحبت میکردند.
مطبوعات باید به هر ترتیبی شده امکان ورود به کمپها را داشته باشند. آنکه درها را میبندد، میخواهد چیزی را پنهان کند. بگذارید که دنیا ببیند؛ بگذارید که دنیا خودش در مورد آنچه که آنجا اتفاق میافتد قضاوت کند! موضوع تنها به بهبود وضعیت که اکنون قابلتحمل نیست برنمیگردد، همچنین به یک دلیل مهم دیگر حضور مطبوعات ضروری است، آن میتواند انسانها را در کمپ در مقابل تهاجمات دیگر حفظ کند. افکار عمومی سراسری در دنیا به تنهایی نمیتواند امنیت را تضمین کند، ولی آنها میتوانند روی دولتها فشار بیاورند، تا به بهترین شکل، انعطاف نشان دهند و بپذیرند؛ و یا به تفاهم برسند. تصاویر دارای قدرت هستند.
برنامههای تلویزیونی میتوانند حتی به کمک قدرت تصاویر، از کشتن و کشته شدن جلوگیری کنند. آنها میتوانند حاکمان جبار و ستمگر را از دستور آتش گشودن به سوی مردم بترسانند. در اروپای میانه و اروپای شرقی در هنگام تحول گشایش در ۱۹۵۹ اینگونه بود، در سوریه بهطور وحشتناک طور دیگری است.
بعد از تهاجم خونین ارتش عراق به کمپ اشرف در آوریل ۲۰۱۱ انسانها در کمپ به تنهایی توانستند به کمک تصاویری که از کمپ به جهان ارسال کردند، تهاجم را متوقف کنند.
آن تصاویر و فیلمها توسط 2 خبرنگار جوان و شجاع گرفته شدند. آنها باعث شدند که افکار عمومی دنیا از آن تهاجم خونین آگاه شود. آن دو نفر آسیه رخشانی و صبا هفتبرادران بودند. من به شما در اینجا تصاویر آنها را نشان میدهم. هردوی آنها کارشان را به قیمت جانشان انجام دادند. آنها در 8آوریل۲۰۱۱ در حین فیلمبرداری توسط سربازان عراقی هدف تیراندازی قرار گرفتند. من در مقابل آنها سر تعظیم فرود میآورم، آنها شایسته عمیقترین احترامات هستند. آنها در خاطرهها جاودان میمانند. مثل همه آنهایی که بهرغم تحت تعقیب بودن، زندان، شکنجه و تهدید به مرگ، شجاعت دارند که آنچه در کشورشان میگذرد را بگویند، بنویسند و نشان بدهند.
در پایان اجازه دهید بگویم که ما با شما و علیه دیکتاتورها هستیم. هر چند که آنها خود را تحت لوای دین پنهان کنند؛ ما علیه حکام ستمگر هستیم هر چند که آنها در جامه کشیشان باشند. ما با شما هستیم شما تنها نیستید.
خانم تولمان
ما در آلمان در تاریخمان به آنچه شبیه آنچه که شما ایرانیان در اپوزیسیون و کاری که شما انجام دادهاید داشتهایم. اما از آنجایی که روز جهانی زن است میخواهم بهویژه از تمام زنان و مردان در ایران و قبل از همه چیز مشخصاً از تمام مجاهدین، کسانی که موفق شدند کاری انجام دهند که آنان را تبدیل به پیشکسوتان نمود، تشکر نمایم. اشرف یک نمونه برای آینده است، نمونهای برای اینکه چگونه ما انسانها بتوانیم زندگی خود را بهگونهیی سامان دهیم که بزرگترین مشکلاتی که ما زنان در تمام جهان داریم، یعنی مسأله تنظیم رابطه بین زنان و مردان را شکل دهیم.
اشرف برای من یک سرزمین مادری است. اشرف سمبلی برای زندگی است.
من در ده سال گذشته همواره تمام تظاهرات داخل ایران را پیگیری کردهام. تظاهراتی که البته با خشونت مخوف و مجازاتهای وحشتناک و وقایع هولناک توأم بودند که انسان از درک و فهم آن عاجز است. در این تظاهرات همیشه تعداد زیادی مادران و زنان به همراه فرزندان و پسرانشان، دانشجویان و بسیاری از دختران دانشجو براحتی و شجاعانه به خیابان آمدند. من از خودم سؤال میکردم آنها شجاعت خود را از کجا میآورند؟ تا اینکه حدود ده سال قبل با مریم رجوی آشنا شدم.
تمام دنیا از شما متشکر است و باید از شما تشکر کند و باید به شما کمک کند. شما ایرانیان و مقاومت ایران توانستید گروههای مذهبی و گروههای چپ یعنی گروههای کاملاً متفاوت را در این مقاومت گردهم آورید و شورای ملی مقاومت در پاریس را سامان دهید و قبل از همه اینها، مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور مقاومت برگزیدید.
اشرف برای من فقط سرزمینی در صحرا نیست، بلکه اشرف برای من سرزمینی در صحرای سیاستی است که ما امروزه داریم.
سیمرمان
دوستان عزیز مقاومت ایران، آقای رئیس،
در ابتدا از طرف هیأت مدیره کمیته همبستگی برای ایران آزاد از شرکتکنندگان در این پنل ویژه و از تکتک شما، بهخاطر پیگیری این موضوع صمیمانه تشکر میکنم. بهعنوان یک فعال حقوقبشری مایلم بهویژه از گرهارد باوم تشکر کنم. او از قلبش سخن گفت، بهویژه آن جملهاش که گفت: «حقوقبشر تفکیک ناپذیر است» و این برای تمام انسانها صدق میکند. دوستان ما در اشرف و در لیبرتی حق زندگی دارند. آنها حق رفت و آمد آزاد، حق مراقبت پزشکی و حق داشتن وکیل دارند. آنها حق دارند که توسط ما حمایت شوند و در جایی دیگر هم حق با آقای باوم است که گفت: ما افراد حقوقبشری در این میان ابزارهای بسیاری بهدست آوردهایم، بسیاری از حقوق مکتوب شدهاند، اما ما باید آنها را با شور و نشاط نمایندگی کنیم. ما باید از این ابزار نیز استفاده کنیم. و من حالا در اینجا به شما میگویم: هر آلمانی که در آنجا درگیر است و یا اقدامی صورت میدهد نه تنها تحت قوانین حقوقبشر قرار دارد بلکه همچنین تحت حقوق ملی شخصی نیز هست.
آقای کوبلر فقط نماینده ویژه سازمان مللمتحد نیست، بلکه او یک شهروند آلمانی است و او در کارهایی که انجام میدهد باید به حقوق آلمان نیز احترام بگذارد. در قوانین جزایی آلمان یک قانون جزایی خلقها نیز وجود دارد. و من بهعنوان یک فعال حقوقبشری به او در همین جا در برلین قول خواهم داد: آقای کوبلر ما فقط نظارهگر نخواهیم بود که فقط به شما هشدار بدهیم. ما تمام اتفاقاتی را که در آنجا میافتد ثبت خواهیم کرد و شما پاسخگو هستید! شما آنجا معامله میکنید، شما باید در آنجا کوشش کنید که هیچ انسانی مورد عذاب قرار نگیرد. و شما میتوانید کوشش کنید که دولت فدرال ما هم کاری انجام دهد. آدم نمیتواند خودش را در پشت فرمان سازمان مللمتحد مخفی کند. یک آلمانی بر طبق قوانین پایهیی آلمان مسئول است و آن هم نه فقط در آلمان، بلکه در تمام دنیا. و در پایان: دوستان ما در اشرف و لیبرتی بهطور کاملاً روشن باید مورد حمایت ما از حق مقاومت مشروع شان قرار بگیرند و ما باید به آنها کمک کنیم که آنها کمافی السابق با کرامت انسانی تلاش و زندگی کنند. من از شما متشکرم.
اوتو برنهارد
آزادی برای ایران، موضوع کنفرانس امروز ما بود.
پیامی که این کنفرانس دارد این است که ۳۰۰۰نفری که هنوز در کمپ اشرف هستند و 400نفری که قبلا، باید بگویم متأسفانه، در کمپ لیبرتی مستقر شدند، بدانند که آنها تنها نیستند.
از همه شما متشکرم که به اینجا آمدید و بسیار با نظم بودید. کنفرانس را با جملاتی که آغاز کردم به پایان میبرم:
سلام ایران، سلام اشرف.