رسانههای خبری جهان 8اسفند گزارش دادند که، قاضی دادگاه جزایی نیویورک، شخص خامنهای را پس از بنلادن، بهعنوان متهم ردیف دوم حمله تروریستی 11سپتامبر در آمریکا، معرفی کرد. این موضوع که ناظران و تحلیلگران سیاسی دنیا آن را خیلی مهم ارزیابی کردند، پرسشهایی رو مطرح میکند؛ از جمله اینکه الآن چه اتفاقی افتاده و چه عامل یا عواملی باعث شده که یکباره دستداشتن رژیم در حملات 11سپتامبر، مطرح میشود؟
در پاسخ باید گفت که دو عامل در این مسأله دخالت دارد. اول، موقعیت رژیم در تعادل قوای منطقهیی و بینالمللی و دوم شرایط داخل آمریکا و اینکه امسال سال انتخابات آمریکاست. اما نکته مبنایی، پس از زهرخوردن اتمی و به دنبالش تحولات منطقه در سوریه و یمن و عراق و همچنین به هم خوردن تعادل داخلی رژیم تضعیف جدی نظام است.
مسایلی که هیچکدام از چشم دنیا پوشیده نیست. طبق قانون تعادل قوا، وقتی رژیم در چنین وضعیت ضعیفی قرار میگیرد و ناگزیر عقبنشینی میکند، طبعاً طرف مقابل گامهای بعدی را برمیدارد و این البته از قبل هم پیشبینی میشد و خود خامنهای هم پیش از زهرخوران اتمی، بارها گفته بود: «هر گونه عقبنشینی از برنامه هستهای، زنجیرهیی از عقبنشینیهای پیدرپی را بهدنبال خواهد داشت» و این حرف را در سخنرانی روز اول فروردین در مشهد دوباره تکرار کرد.
سوالی که پیش میآید این است که آیا آمریکا از این موضوع قبلاً خبر نداشته و اگر مطلع بوده چرا تا الآن اسناد آن را رو نکرده است؟
پاسخ این پرسش را، رسانهها از قول یک منبع قضایی عالیرتبه آمریکا دادند که گفته: «دولت آمریکا در مورد ارتباط بین ایران و القاعده، قبل و بعد از 11سپتامبر اطلاع کامل داشته که مهمترین اسناد آنها سندهای آژانس امنیت ملی است». اما اینکه چرا تابهحال رو نکرده، بهطور مشخص به سیاست مماشات دولت آمریکا برمیگردد چرا که روشن است اگر پیش از این رابطه رژیم را با القاعده و حملات 11سپتامبر برملا کرده و شخص خامنهای را هم بهعنوان متهم ردیف دوم معرفی میکردند، دیگر امکان مذاکره با رژیم و نامهنگاری با خامنهای وجود نداشت. در حقیقت دولت آمریکا نمیخواسته راه مذاکره را ببندد. در همین رابطه، یکی از شهود که مأمور پیشین سرویس مخفی آمریکا بوده و در حوزه ضدتروریسم کار میکرده، به رسانهها میگوید: «دولت آمریکا در اعتراف به دست داشتن دولت ایران در حوادث 11سپتامبر مردد بوده».
آنچه در این بین مهم است پیامدهایی است که پس از این اتهامات، رژیم با آن مواجه خواهد شد. صحبت همان شاهد یعنی مأمور سرویس مخفی آمریکا، این مسأله را بهخوبی روشن میکند: «اعتراف واشینگتن در مورد دست داشتن خامنهای در حوادث سپتامبر، بهمعنی وارد شدن در جنگ علیه ایران است». البته منظور نباید جنگ نظامی باشد. بلکه این میتواند بهمعنای تشدید جنگ سیاسی و بستن هر بیشتر راههای رژیم در منطقه، بازخواست در مورد حقوقبشر، تروریسم و موارد دیگر باشد.
به این ترتیب راه مذاکره و مماشات با رژیم، به میزان بسیار زیادی سختتر و تنگتر میشود و این حکم قضایی، الزاماتی را به دولت آمریکا و نهادهای رسمی این کشور تحمیل میکند که به آنها اجازه نمیدهد، به سهولت سابق، با رژیم که متهم و محکوم قضیهٴ 11سپتامبر است بده بستان و معامله داشته باشند؛ نه فقط این ملاحظات در سال انتخابات خیلی جدی است، بلکه هر کاندیدایی و هر حزبی هم که در انتخابات برنده و سر کار بیاید، دیگر امکان ندارد که بتواند مثل قبل با رژیم مماشات کرده و معامله داشته باشد.
در پاسخ باید گفت که دو عامل در این مسأله دخالت دارد. اول، موقعیت رژیم در تعادل قوای منطقهیی و بینالمللی و دوم شرایط داخل آمریکا و اینکه امسال سال انتخابات آمریکاست. اما نکته مبنایی، پس از زهرخوردن اتمی و به دنبالش تحولات منطقه در سوریه و یمن و عراق و همچنین به هم خوردن تعادل داخلی رژیم تضعیف جدی نظام است.
مسایلی که هیچکدام از چشم دنیا پوشیده نیست. طبق قانون تعادل قوا، وقتی رژیم در چنین وضعیت ضعیفی قرار میگیرد و ناگزیر عقبنشینی میکند، طبعاً طرف مقابل گامهای بعدی را برمیدارد و این البته از قبل هم پیشبینی میشد و خود خامنهای هم پیش از زهرخوران اتمی، بارها گفته بود: «هر گونه عقبنشینی از برنامه هستهای، زنجیرهیی از عقبنشینیهای پیدرپی را بهدنبال خواهد داشت» و این حرف را در سخنرانی روز اول فروردین در مشهد دوباره تکرار کرد.
سوالی که پیش میآید این است که آیا آمریکا از این موضوع قبلاً خبر نداشته و اگر مطلع بوده چرا تا الآن اسناد آن را رو نکرده است؟
پاسخ این پرسش را، رسانهها از قول یک منبع قضایی عالیرتبه آمریکا دادند که گفته: «دولت آمریکا در مورد ارتباط بین ایران و القاعده، قبل و بعد از 11سپتامبر اطلاع کامل داشته که مهمترین اسناد آنها سندهای آژانس امنیت ملی است». اما اینکه چرا تابهحال رو نکرده، بهطور مشخص به سیاست مماشات دولت آمریکا برمیگردد چرا که روشن است اگر پیش از این رابطه رژیم را با القاعده و حملات 11سپتامبر برملا کرده و شخص خامنهای را هم بهعنوان متهم ردیف دوم معرفی میکردند، دیگر امکان مذاکره با رژیم و نامهنگاری با خامنهای وجود نداشت. در حقیقت دولت آمریکا نمیخواسته راه مذاکره را ببندد. در همین رابطه، یکی از شهود که مأمور پیشین سرویس مخفی آمریکا بوده و در حوزه ضدتروریسم کار میکرده، به رسانهها میگوید: «دولت آمریکا در اعتراف به دست داشتن دولت ایران در حوادث 11سپتامبر مردد بوده».
آنچه در این بین مهم است پیامدهایی است که پس از این اتهامات، رژیم با آن مواجه خواهد شد. صحبت همان شاهد یعنی مأمور سرویس مخفی آمریکا، این مسأله را بهخوبی روشن میکند: «اعتراف واشینگتن در مورد دست داشتن خامنهای در حوادث سپتامبر، بهمعنی وارد شدن در جنگ علیه ایران است». البته منظور نباید جنگ نظامی باشد. بلکه این میتواند بهمعنای تشدید جنگ سیاسی و بستن هر بیشتر راههای رژیم در منطقه، بازخواست در مورد حقوقبشر، تروریسم و موارد دیگر باشد.
به این ترتیب راه مذاکره و مماشات با رژیم، به میزان بسیار زیادی سختتر و تنگتر میشود و این حکم قضایی، الزاماتی را به دولت آمریکا و نهادهای رسمی این کشور تحمیل میکند که به آنها اجازه نمیدهد، به سهولت سابق، با رژیم که متهم و محکوم قضیهٴ 11سپتامبر است بده بستان و معامله داشته باشند؛ نه فقط این ملاحظات در سال انتخابات خیلی جدی است، بلکه هر کاندیدایی و هر حزبی هم که در انتخابات برنده و سر کار بیاید، دیگر امکان ندارد که بتواند مثل قبل با رژیم مماشات کرده و معامله داشته باشد.