728 x 90

موسویان: خدا نکند به نفت در برابر غذا برسیم

حسین موسویان مذاکره‌کننده ارشد هسته‌یی رژیم
حسین موسویان مذاکره‌کننده ارشد هسته‌یی رژیم

مذاکره‌کننده ارشد هسته‌یی رژیم می‌گوید به راست یا دروغ، موضوع «نفت در برابر غذا» یا «نفت در برابر کالا» مطرح شده است. خدا نکند که چنین اتفاقی بیفتد زیرا لکه ننگ تاریخی برای ایران خواهد بود.

وی در گفتگویی که توسط خبرگزاری حکومتی ایسنا منعکس شده می‌گوید در حقیقت بحران هسته‌یی به ایران تحمیل شد نه این‌که انتخاب ایران باشد. ایران بعد از انقلاب صرفاً به‌دنبال تکمیل پروژه نیروگاه هسته‌یی بو شهر بود که نود درصد تکمیل و وجه آن هم به آلمانها پرداخت شده بود.

 

اعتراف به هزینه گزاف و غیرشفاف هسته‌یی از جیب ملت ایران

توسعه ناخواسته صنعت هسته‌یی در فضایی غیرشفاف و پر هزینه شکل گرفت. در واقع هزینه‌ٔ توسعه صنعت هسته‌یی کاملاًً روشن نیست.

هزینه‌ها واقعاً غیرقابل محاسبه بود چون ایران مجبور بود از طرق غیررسمی و از بازار سیاه نیازهای تکنولوژی هسته‌یی خود را تأمین کند.

در واقع ما شاید اولویت‌مان را درست انتخاب نمی‌کردیم اولویت ایران باید توسعه صنعت نفت و گاز می‌بود و امروز هم باید همین باشد. چون تأخیر در توسعه این صنعت خسارت‌های دهها و صدها میلیارد دلاری داشته است. مثل توسعه منابع گازی مشترک با پارس جنوبی که ایران دربرداشت، سال‌ها از قطریها عقب افتاد و خسارات غیرقابل جبران دید.

 

دفاع از حضور خارجی برای سرمایه‌گذاری در صنعت نفت

از حضور خارجی برای سرمایه‌گذاری و ارتقاء صنعت نفت ایران نه تنها نباید واهمه داشت بلکه باید برای تحقق آن تلاش کرد.

البته به دو دلیل نمی‌توان منکر وجود جریاناتی شد که به دلایل مختلف دنبال ممانعت از سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت نفت ایران هستند.

۱- بعد از انقلاب یکی از اصلی‌ترین تحریم‌های اولیه آمریکا و از اهداف کلیدی اسراییل و سایر دشمنان قسم خورده ایران، ممانعت از سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت نفت ایران بوده و هست. طبیعی است که عوامل و جریانهای وابسته به این‌ها در داخل بیکار نبوده و نخواهند بود.

۲- بعد از انقلاب صنعت نفت پول سازترین صنعت ایران بوده و لذا طبیعی است که عواملی هم به‌دنبال حذف سرمایه‌گذاری خارجی برای منافع خود باشند.

توسعه صنعت نفت و گاز ایران در شعار از مسائل اصلی کشور بوده‌ اما در عمل جزء فرعیات. به همین دلیل هم چهل سال بعد از انقلاب هنوز در این زمینه درجا می‌زنیم.

در خصوص سیاستهای نفتی شاه مشخصاً از سال پنجاه، او در پی استقلال نفتی و تکمیل ملی شدن بود که قرارداد با کنسرسیوم را تغییر داد. این به‌نظر نمی‌رسد در همآهنگی با قدرت‌ های بزرگ به‌خصوص آمریکا باشد.

 

تاراج نفت ایران در حل معضلات سیاسی رژیم

به نظر شما تصور این‌که هر مسأله بغرنج سیاسی و بیناللملی‌مان را با هبه‌ٔ نفت و گازمان می‌توانیم حل کنیم مانند نفت در برابر کالا با روسیه چقدر با تأمین منافع ملی منطبق است؟

نفت یک نعمت خدادادی است که ما و برخی دیگر از کشورهای نفت خیز مسلمان به بدترین وجه ممکن از آن استفاده کرده‌ایم زیرا سرنوشت اقتصاد کشور، بودجه و روزی مردم را به آن گره زده‌ایم.

یک کشوری مثل آلمان را با ایران مقایسه کنید. آلمان هیچ‌یک از ذخائر استراتژیک ایران مثل نفت، گاز و معادن عظیم را ندارد، تمدن و تاریخ ایران را ندارد، موقعیت استراتژیک جغرافیایی ایران را ندارد، وسعت خاکش حتی از یک چهارم خاک ایران هم کمتر است، جمعیتی مساوی ایران دارد، از نظر نبوغ نیروی انسانی هم به ایران هیچ برتری ندارد اگر کمتر نباشد. هیچ وقت هم دم از مدیریت جهان نزده است و بعد از جنگ جهانی دوم یعنی حدود ۷۰سال پیش هم با خاک یکسان شد بود. اما امروز اقتصاد آلمان کجا؟ و اقتصاد ایران کجا؟ رفاه و آسایش مردم آلمان کجا و مردم ما کجا؟ بنابراین ما باید بپذیریم که ایران در دویست، سیصد سال گذشته دچار ضعفهای مدیریتی فوق‌العاده اساسی شده و این وضعیت هم‌چنان ادامه دارد.

 

اعتراف به ناکاردانی در مدیریت اقتصاد کشور

یکی از کلیدی‌ترین ضعفهای مدیریتی ایران هم اداره اقتصاد کشور بدون نفت بوده است. هم نظام شاهنشاهی این ضعف را داشت و هم نظام جمهوری اسلامی.

چه رسد به این‌که حالا درخبرها، به راست یا دروغ، موضوع «نفت در برابر غذا» یا «نفت در برابر کالا» مطرح شده است. خدا نکند که چنین اتفاقی بیفتد زیرا که لکه ننگی تاریخی برای ایران خواهد بود.

چرا ایران در کسب بازار گاز اروپا همیشه ناکام است؟ حتی بازار هند و تأسف بارتر ناکام در بازار پاکستان؟

اعتراف به مشکلات در روابط خارجی رژیم

ریشه این مشکل در روابط خارجی ایران است و تا زمانی که یک تحولات اساسی در روابط خارجی ایران رخ ندهد، ایران قادر به کسب سهم مشروع و طبیعی خود در بازار نفت و گاز منطقه و جهان نخواهد بود.

اوباما در دوران ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد به این دلیل توانست اجماع جهانی ایجاد کند که ایران قطعنامه‌های سازمان ملل در موضوع هسته‌یی را رد کرد و در قالب فصل هفت منشور سازمان ملل به‌عنوان تهدید صلح و امنیت جهانی تلقی شد.

اما در مورد بستن تنگه هرمز یک نکته ظریف وجود دارد و آن این‌که آمریکا از طریق قطعنامه‌های بین‌المللی یا توافقات چندجانبه بین‌المللی برای صادرات نفت ایران مزاحمت ایجاد نخواهد کرد. اما می‌تواند در روابط دوجانبه، کاری کند که برخی از کشورها یا شرکتهای خارجی، خودشان خرید نفت ایران را متوقف کنند. لذا این‌که ایران بخواهد تنگه هرمز را ببندد به‌خاطر این‌که کشور یا شرکتی نمی‌خواهد از ایران نفت بخرد، کار ساده‌ای نخواهد بود.

تا زمانی که عربستان بتواند روی آمریکا و اسراییل برای فروپاشی ایران حساب کند، امیدی به تغییر سیاستهای خصمانه ریاض در مورد ایران نیست. هرگاه خصومت بین واشنگتن و تهران مهار شود، ریاض هم رفتار خود را تعدیل خواهد کرد. چندین کشور دشمنان بزرگ بهبود روابط آمریکا و ایران هستند که اسراییل و عربستان در صدر لیست این کشورها است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/58936a61-d57c-49fb-8e28-49b705ddf905"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات