آقای خوان گارسه، حقوقدان برجسته بینالمللی، وکیل مجاهدان اشرف در دادگاه اسپانیا است و دارای سمتهای زیر بوده و میباشد:
ـ مشاور سیاسی سالوادور آلنده رئیسجمهور شیلی (او وقتی نیروهای نظامی پینوشه کاخ آلنده را بمباران کردند همراه رئیسجمهور بود)
ـ وکیل قربانیان دیکتاتوری شیلی که اقدامات وی منجر به دستگیری پینوشه در لندن در سال ۱۹۹۸ شد.
ـ برنده جایزه بینالمللی نوبل آلترناتیو، بهخاطر تلاشهای بیوقفهاش برای پایاندادن به مصونیت دیکتاتورها
ـ دکترای حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه مادرید و دانشگاه سوربن
ـ مشاور مدیرکل یونسکو، محقق بنیاد ملی علوم سیاسی در فرانسه
سؤال اول: آقای گارسه این حکم از چه اهمیتی برخوردار است؟
خوان گارسه: اهمیت حکم دادگاه اسپانیا دوگانه است، از یک طرف به موقعیت قانونی ساکنان اشرف مربوط میشود و این سؤال را مطرح میکند که آنها از چه حقوقی برخوردار هستند.
دادگاه در این رابطه بسیار روشن قضاوت کرده است: آنها افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون ۴ ژنو میباشند، از این رو هر یک از اشرفیها میتواند کنوانسیون ژنو را باز کرده و حقوق خود را در آن بخواند. حقوقی که باید در رابطه با آنها مورد احترام قرار گیرد.
دومین بعد قابلتوجه در حکم دادگاه این است که به مقامات عراقی تفهیم میکند در اجرای حق حاکمیت و استقلال خود، آنها بهطور آزادانه این کنوانسیون را امضا کردهاند. لذا یک تعهد آزادنه و داوطلبانه از جانب دولت عراق برای احترام به این کنوانسیون بوده است. آنها نیز کافی است لیست حقوق را بخوانند تا بدانند چه انتظاری از مقامات عراقی در قبال ساکنان اشرف میرود.
سؤال دوم: شما اشاره کردید به کنوانسیون ۴ ژنو، لطفاً توضیح بدید که چه حقوقی از حقوق ساکنان اشرف طبق کنوانسیون چهارم ژنو نقض شده؟
خوان گارسه: متأسفانه تمام حقوق اشرف به نوعی نقض شده است. حق آزادانه رفتوآمد، بدین معنی که بتوان آزادانه به اشرف وارد و خارج شد. حق برخورداری از رسیدگیهای پزشکی، نباید هیچ محدودیتی در رسیدگی پزشکی به اشخاص وجود داشته باشد.
حق برخورداری از امکانات تغذیه، هماکنون محدودیتهایی در زمینه مواد غذایی که وارد اشرف میشود وجود دارد.
حق مالکیت، کنوانسیون هرگونه تعدی و تخریب اموال را ممنوع کرده و از حق مالکیت دفاع میکند. اما اموال ساکنان اشرف در مواقعی ربوده شده و بعضاً تخریب شده است.
حق حیات، ممنوعیت بدرفتاری، احترام به حیثیت انسانها. اما آنها بهطور مستمر از طریق بمباران صوتی به مرگ تهدید میشوند و مورد شکنجه روحی قرار میگیرند که مغایر کنوانسیون ژنو است. این اعمال باید فوراً متوقف شوند و دولت عراق باید به تعهداتی که آزادانه با امضای کنوانسیون داده، احترام بگذارد.
سؤال سوم: شما چه شواهدی به دادگاه ارائه کردید؟
خوان گارسه: در کشوری که قضات مستقل و تنها به قانون متعهد هستند، باید با مدرک و سند به آن مراجعه کرد.
اگر مدرکی وجود نداشته باشد، دادگاه نمیتواند شکایت را بپذیرد.
دادگاه بعد از یک سال تأمل و کار و بررسی اسناد به این نتیجه رسید که صلاحیت رسیدگی به شکایت خانوادههای ساکنان اشرف را دارد.
این امر دو چیز را اثبات میکند:
از یک طرف پایههای حقوقی، به ویژه کنوانسیون ژنو بسیار محکم هستند، در غیراین صورت دادگاه شکایت را رد میکرد. باید بگویم که این امر صرفاً نتیجه صحبت کردن با شاکیان و دادگاه نبوده است، بلکه یک طرف سوم هم وجود داشته و آن هم دادستان وزارت کشور است.
دادستان مستقل از هر دو طرف، یعنی هم از قضات و هم از دولت میباشد.
دادستان اسپانیا تحلیل قضایی و جدی بودن مدارک ارائه شده را قبول کرد.
سؤال چهارم: چرا دادگاه اسپانیا که ظاهراً ربطی به عراق ندارد، این موضوع را دنبال میکند؟
خوان گارسه: در اینجا چند بعد هست که باید مورد توجه قرار بگیرد.
از یک طرف جامعه بینالمللی با تصویب کنوانسیون ژنو در ۵۰سال پیش به این نتیجه رسیده است که نقض کنوانسیون صرفاً مربوط به شخصی که حقوق او نقض شده یا دولتی که این حقوق را نقض کرده نمیشود، بلکه مربوط به همه جامعه بینالملل است. همه کشورهای امضاکننده که اکثریت کشورهای جهان را شامل میشود، به ویژه عراق، متعهد میشوند که نقض کنوانسیون در کشور ثالث به همه امضاکنندگان مربوط است. تا آنجا که کنوانسیون به همه اجازه میدهد دستگاههای قضاییه کشورهای عضو برای پیگرد تجاوزاتی در کشور ثالث رخ داده است اقدام کنند.
از این رو این وظیفه به عهده کشور اسپانیا بهعنوان امضاکننده میباشد و کشورهای دیگری مثل آرژانتین، برزیل، سوئد و هر کشوری که در برابر این تجاوز برانگیخته باشد. این است قدرت ساکنان اشرف، آنها از قدرت قانون برخوردار هستند که در طرف آنها قرار دارد.
آنچه غیرقابل فهم است این است که مقامات عراقی با رعایت نکردن این حقوق شخصاً خود را درگیر میکنند و باید در برابر دیگر کشورهای امضا کننده کنوانسیون جوابگو باشند.
به این ترتیب حقوق بینالملل و دادگاه اسپانیا میگویند: شما آقایان قضات عراقی دارای حقوق، وظیفه و اولویت برای تحقیق در این رابطه هستید.
این تردیدناپذیر است. دادگاه گفت: این است شکایتی که من دریافت کردم و آن را جدی و محکم یافتم، آن را به شما قضات عراقی از طریق کانالهای دیپلوماتیک منتقل میکنم تا به من بگوید آیا پروندهیی را باز کردهاید؟ و نتیجه تحقیقاتتان چه بوده است؟
پس میبینم که احترام کامل به اصل حق حاکمیت ملی و استقلال عراق وجود داشته است. مقامات عراق میبایست پاسخ میدادند، متأسفانه این اتفاق نیافتاد، پاسخی که به دادگاه اسپانیا رسید، یک پاسخ کاملاً مبهم بود. آنها گفتند ما تحقیقاتی را آغاز کردهایم اما گفته نشد چه کسی تحقیق میکند و چه نتیجهیی داشته است. لذا این یک پاسخ ناکافی بود.
از طرف دیگر دادگاه از گزارشهای گزارشگر سازمان ملل و دیگر سازمانها و دیگر اسناد مطلع شد که نشان میداد که هرگز تحقیقات قضایی واقعی در عراق وجود نداشته است. لذا بعد از اینکه یکسال فرصت داده شد تا مقامات عراقی به این سؤال پاسخ دهند و با توجه به اینکه یک پاسخ رضایتبخش وجود نداشت، دادگاه اسپانیا با موافقت دادسرا تصمیم گرفت تحقیقات را خود بهعهده بگیرد.
اولین اقدام این بود که عامل مظنون به ارتکاب جرم را احضار کند. دادگاه به او گفت در ۸مارس حاضر شوید و از خود دفاع کنید و هر توضیحی میخواهید بدهید، همراه یک وکیل بیاید تا حقوقتان بیشتر رعایت شود. درصورتیکه وکیل معرفی نکنید، قانون به شما اجازه میدهد یک وکیل تسخیری داشته باشید تا همه موازین حقوقی محترم شمرده شوند.
اینکه موضوع در یک دادگاه حلوفصل شود یک تضمین برای همه است. مستقل از اینکه مطبوعات چه میگویند، استراتژی برنامه دفاع از ژنرال عراقی مربوط به خود اوست. او و وکلایش در مورد استراتژی برنامه دفاع موردپسند خود برای اثبات بیگناهیش تصمیم خواهند گرفت، این وسط کسانی بودهاند که مسئولیت داشتهاند زیرا نباید فراموش کرد که ۱۱نفر کشته شدند و ۵۰۰نفر زخمیشدند.
عدم حضور در دادگاه این خطر را در بردارد که بهعنوان یک فراری از عدالت محسوب شود و این چیز خوبی نیست.
سؤال پنجم: حال که این موضوع را از نظرگاه حقوقی بررسی کردید، به نظر شما این موضوع برای اشرفیان چه اهمیتی دارد؟
خوان گارسه: پیام این دادگاه برای ساکنان اشرف و خانوادهشان این است که آنها توسط دنیا فراموش نشدهاند. صحرا وسیع است ولی آنها در صحرا گم نشدهاند. اگرچه محصور هستند ولی قانون وجود دارد. قانون عراق و قانون بینالمللی. آنها حقوقی دارند که باید محترم شمرده شود. اگر دادگاه عراق قانون را بهطور مؤثر اجرا نکند، قانون بینالملل از حقوق آنها حفاظت میکند. پیام این است که آنچه برای شما اتفاق افتاده به اطلاع همه رسیده است و بهعنوان تعدی به حقوق بینالمللی محسوب میشود.
در حقوق جزایی اسپانیا آنچه در اشرف اتفاق میافتد، محاصره و نقض حقوق اولیه بهعنوان « جنایت علیه جامعه بینالمللی» محسوب میشود.
سؤال ششم: اخیراً پدر یکی از اشرفیها، بهدلیل دیدار با فرزندش در اشرف اعدام شد، این موضوع البته نه اولین بوده و نه آخرین، کما اینکه رژیم چندین نفر را به همین اتهام زیر اعدام دارد. این موضوع را چطور میبینید؟
خوان گارسه: هزاران سال پیش در بعضی از تمدنها وقتی کسی مجرم شناخته میشد، اعضای خانواده او نیز میتوانستند در جرم او مسئول شناخته شوند.
حالا سالهای متمادی است که تمدن عصر جدید مسؤلیتها را تفکیک کرده و میگوید آقای ایکس متهم به جرمی است و حق دفاع از خود را در برابر یک قاضی مستقل دارد. اما نمیتوان دیگران را مسئول دانست چونکه همسایه یا پدر یا عموی مجرم میباشد.
این یک سطح بسیار عقبماندهیی است که عصر آن سر رسیده است. نمیتوان پذیرفت که اشخاص صرفاً بهخاطر اینکه خویشاوند یکی از ساکنان اشرف هستند، محکوم شوند.
به همان میزان هم نمیتوانیم بپذیریم که حقوق بینالمللی مربوط به رفتوآمد در مورد این خانوادهها رعایت نشود آنها باید بتوانند آزادانه به خویشاوندان خود سر بزنند و به خانه خود برگردند.
اینجا صحبت از حقوق جامعه بینالمللی است. در طول تاریخ موارد زیادی از خشونتها و قتلعامها وجود داشته است، در همه تمدنها و همه ملتها.
اما در مقطعی از تاریخ در قرن بیستم این قتلعامها به اوج خود رسیدند و بشر به این نتیجه رسید که این وضعیت دیگر نمیتواند ادامه پیدا کند و تکرار شود. این بعد از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ - ۱۹۳۹ بود.
دهها میلیون انسان به قتل رسیدند، اردوگاههای مرگ و نابودی برپا شد.
از سال ۱۹۴۵ در فردای پیروزی جبهه بینالمللی ضدفاشیستی یکسری حقوق بینالمللی تدوین شد که بهعنوان قوانین جبهه ضدفاشیستی است که در جنگ جهانی دوم برنده شدند.
این همان حقوقی است که امروز اجرا میشود. حقوق جزایی بینالمللی همانند حقوق مدنی و قوانین بینالمللی توسط سازمان مللمتحد تدوین شد.
این قوانین همه شهروندان جهان را دربرمیگیرد مجزا از اینکه در چه کشوری بهسر میبرند. ایران امضاکننده بیانیه جهانی حقوقبشر است که در سال ۱۹۴۸ در مجمع عمومی مللمتحد تصویب شد. ایران همچنین کنوانسیون ژنو را امضا کرده است. این است قوانینی که وجود دارد که ایرانیان را نیز شامل میشود، مجزا از اعتقادات سیاسی یا مذهبی آحاد ملت. زیرا قوانین بینالمللی میگویند شما حق داشتن اعتقادات خود را دارید، شما حق دارید که بهخاطر اعتقاداتتان مورد سرکوب قرار نگیرید.
قوانین بینالمللی پیگرد افراد بهخاطر اعتقادات مذهبیشان، بهخاطر تفاوت نژادی یا عقاید سیاسی را ممنوع اعلام کرده است.
سؤال هفتم: تهاجم به اشرف با ۱۷۶مجروح که ۹۱نفرشان از زنان قهرمان اشرف بودند و همینطور شکنجه روزمره اشرفیان با ۱۸۰بلندگو که یک سال است حدوداً ادامه دارد را از نظر حقوقی چطور میبینید؟
اعتقاد من بر این است که این وضعیت در رابطه با اشرف باید هر چه زودتر خاتمه یابد، این وضعیت غیرعقلانی است. نوعی شکنجه است.
شکنجهگران مدتهاست با پدیده THE WHITE NOIS یا صدای سفید آشنا هستند.
یعنی قرار دادن فرد در برابر بلندگوهای قوی در یک اتاق که موجب میشود بعد از چند ساعت فرد مربوطه ثبات روانی خود را کاملاً از دست بدهد.
شخصیت او متلاشی میشود و این هدف شکنجه است. این، چیزی است که ما مشاهده میکنیم با بلندگوهایی که نصب کردهاند دارند نوعی از آزمایش را انجام میدهند. این بار روی یک نفر صورت نمیگیرد بلکه روی یک جمع انجام میشود. این وضعیت نمیتواند ادامه پیدا کند مخصوصاً که این کار را علناً انجام میدهند.
جهان دارد نگاه میکند و واکنش نشان میدهد، تظاهرات و محکومیت علیه این اعمال انجام میشود.
دادگاه اسپانیا به آنها گفته است که این جنایت علیه جامعه بینالمللی است، شما چکار میکنید؟
امیدوارم که این هشدارها توسط مقامات عراقی شنیده شوند و حقوق اولیه آنها مورد احترام قرار بگیرد.
ـ مشاور سیاسی سالوادور آلنده رئیسجمهور شیلی (او وقتی نیروهای نظامی پینوشه کاخ آلنده را بمباران کردند همراه رئیسجمهور بود)
ـ وکیل قربانیان دیکتاتوری شیلی که اقدامات وی منجر به دستگیری پینوشه در لندن در سال ۱۹۹۸ شد.
ـ برنده جایزه بینالمللی نوبل آلترناتیو، بهخاطر تلاشهای بیوقفهاش برای پایاندادن به مصونیت دیکتاتورها
ـ دکترای حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه مادرید و دانشگاه سوربن
ـ مشاور مدیرکل یونسکو، محقق بنیاد ملی علوم سیاسی در فرانسه
سؤال اول: آقای گارسه این حکم از چه اهمیتی برخوردار است؟
خوان گارسه: اهمیت حکم دادگاه اسپانیا دوگانه است، از یک طرف به موقعیت قانونی ساکنان اشرف مربوط میشود و این سؤال را مطرح میکند که آنها از چه حقوقی برخوردار هستند.
دادگاه در این رابطه بسیار روشن قضاوت کرده است: آنها افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون ۴ ژنو میباشند، از این رو هر یک از اشرفیها میتواند کنوانسیون ژنو را باز کرده و حقوق خود را در آن بخواند. حقوقی که باید در رابطه با آنها مورد احترام قرار گیرد.
دومین بعد قابلتوجه در حکم دادگاه این است که به مقامات عراقی تفهیم میکند در اجرای حق حاکمیت و استقلال خود، آنها بهطور آزادانه این کنوانسیون را امضا کردهاند. لذا یک تعهد آزادنه و داوطلبانه از جانب دولت عراق برای احترام به این کنوانسیون بوده است. آنها نیز کافی است لیست حقوق را بخوانند تا بدانند چه انتظاری از مقامات عراقی در قبال ساکنان اشرف میرود.
سؤال دوم: شما اشاره کردید به کنوانسیون ۴ ژنو، لطفاً توضیح بدید که چه حقوقی از حقوق ساکنان اشرف طبق کنوانسیون چهارم ژنو نقض شده؟
خوان گارسه: متأسفانه تمام حقوق اشرف به نوعی نقض شده است. حق آزادانه رفتوآمد، بدین معنی که بتوان آزادانه به اشرف وارد و خارج شد. حق برخورداری از رسیدگیهای پزشکی، نباید هیچ محدودیتی در رسیدگی پزشکی به اشخاص وجود داشته باشد.
حق برخورداری از امکانات تغذیه، هماکنون محدودیتهایی در زمینه مواد غذایی که وارد اشرف میشود وجود دارد.
حق مالکیت، کنوانسیون هرگونه تعدی و تخریب اموال را ممنوع کرده و از حق مالکیت دفاع میکند. اما اموال ساکنان اشرف در مواقعی ربوده شده و بعضاً تخریب شده است.
حق حیات، ممنوعیت بدرفتاری، احترام به حیثیت انسانها. اما آنها بهطور مستمر از طریق بمباران صوتی به مرگ تهدید میشوند و مورد شکنجه روحی قرار میگیرند که مغایر کنوانسیون ژنو است. این اعمال باید فوراً متوقف شوند و دولت عراق باید به تعهداتی که آزادانه با امضای کنوانسیون داده، احترام بگذارد.
سؤال سوم: شما چه شواهدی به دادگاه ارائه کردید؟
خوان گارسه: در کشوری که قضات مستقل و تنها به قانون متعهد هستند، باید با مدرک و سند به آن مراجعه کرد.
اگر مدرکی وجود نداشته باشد، دادگاه نمیتواند شکایت را بپذیرد.
دادگاه بعد از یک سال تأمل و کار و بررسی اسناد به این نتیجه رسید که صلاحیت رسیدگی به شکایت خانوادههای ساکنان اشرف را دارد.
این امر دو چیز را اثبات میکند:
از یک طرف پایههای حقوقی، به ویژه کنوانسیون ژنو بسیار محکم هستند، در غیراین صورت دادگاه شکایت را رد میکرد. باید بگویم که این امر صرفاً نتیجه صحبت کردن با شاکیان و دادگاه نبوده است، بلکه یک طرف سوم هم وجود داشته و آن هم دادستان وزارت کشور است.
دادستان مستقل از هر دو طرف، یعنی هم از قضات و هم از دولت میباشد.
دادستان اسپانیا تحلیل قضایی و جدی بودن مدارک ارائه شده را قبول کرد.
سؤال چهارم: چرا دادگاه اسپانیا که ظاهراً ربطی به عراق ندارد، این موضوع را دنبال میکند؟
خوان گارسه: در اینجا چند بعد هست که باید مورد توجه قرار بگیرد.
از یک طرف جامعه بینالمللی با تصویب کنوانسیون ژنو در ۵۰سال پیش به این نتیجه رسیده است که نقض کنوانسیون صرفاً مربوط به شخصی که حقوق او نقض شده یا دولتی که این حقوق را نقض کرده نمیشود، بلکه مربوط به همه جامعه بینالملل است. همه کشورهای امضاکننده که اکثریت کشورهای جهان را شامل میشود، به ویژه عراق، متعهد میشوند که نقض کنوانسیون در کشور ثالث به همه امضاکنندگان مربوط است. تا آنجا که کنوانسیون به همه اجازه میدهد دستگاههای قضاییه کشورهای عضو برای پیگرد تجاوزاتی در کشور ثالث رخ داده است اقدام کنند.
از این رو این وظیفه به عهده کشور اسپانیا بهعنوان امضاکننده میباشد و کشورهای دیگری مثل آرژانتین، برزیل، سوئد و هر کشوری که در برابر این تجاوز برانگیخته باشد. این است قدرت ساکنان اشرف، آنها از قدرت قانون برخوردار هستند که در طرف آنها قرار دارد.
آنچه غیرقابل فهم است این است که مقامات عراقی با رعایت نکردن این حقوق شخصاً خود را درگیر میکنند و باید در برابر دیگر کشورهای امضا کننده کنوانسیون جوابگو باشند.
به این ترتیب حقوق بینالملل و دادگاه اسپانیا میگویند: شما آقایان قضات عراقی دارای حقوق، وظیفه و اولویت برای تحقیق در این رابطه هستید.
این تردیدناپذیر است. دادگاه گفت: این است شکایتی که من دریافت کردم و آن را جدی و محکم یافتم، آن را به شما قضات عراقی از طریق کانالهای دیپلوماتیک منتقل میکنم تا به من بگوید آیا پروندهیی را باز کردهاید؟ و نتیجه تحقیقاتتان چه بوده است؟
پس میبینم که احترام کامل به اصل حق حاکمیت ملی و استقلال عراق وجود داشته است. مقامات عراق میبایست پاسخ میدادند، متأسفانه این اتفاق نیافتاد، پاسخی که به دادگاه اسپانیا رسید، یک پاسخ کاملاً مبهم بود. آنها گفتند ما تحقیقاتی را آغاز کردهایم اما گفته نشد چه کسی تحقیق میکند و چه نتیجهیی داشته است. لذا این یک پاسخ ناکافی بود.
از طرف دیگر دادگاه از گزارشهای گزارشگر سازمان ملل و دیگر سازمانها و دیگر اسناد مطلع شد که نشان میداد که هرگز تحقیقات قضایی واقعی در عراق وجود نداشته است. لذا بعد از اینکه یکسال فرصت داده شد تا مقامات عراقی به این سؤال پاسخ دهند و با توجه به اینکه یک پاسخ رضایتبخش وجود نداشت، دادگاه اسپانیا با موافقت دادسرا تصمیم گرفت تحقیقات را خود بهعهده بگیرد.
اولین اقدام این بود که عامل مظنون به ارتکاب جرم را احضار کند. دادگاه به او گفت در ۸مارس حاضر شوید و از خود دفاع کنید و هر توضیحی میخواهید بدهید، همراه یک وکیل بیاید تا حقوقتان بیشتر رعایت شود. درصورتیکه وکیل معرفی نکنید، قانون به شما اجازه میدهد یک وکیل تسخیری داشته باشید تا همه موازین حقوقی محترم شمرده شوند.
اینکه موضوع در یک دادگاه حلوفصل شود یک تضمین برای همه است. مستقل از اینکه مطبوعات چه میگویند، استراتژی برنامه دفاع از ژنرال عراقی مربوط به خود اوست. او و وکلایش در مورد استراتژی برنامه دفاع موردپسند خود برای اثبات بیگناهیش تصمیم خواهند گرفت، این وسط کسانی بودهاند که مسئولیت داشتهاند زیرا نباید فراموش کرد که ۱۱نفر کشته شدند و ۵۰۰نفر زخمیشدند.
عدم حضور در دادگاه این خطر را در بردارد که بهعنوان یک فراری از عدالت محسوب شود و این چیز خوبی نیست.
سؤال پنجم: حال که این موضوع را از نظرگاه حقوقی بررسی کردید، به نظر شما این موضوع برای اشرفیان چه اهمیتی دارد؟
خوان گارسه: پیام این دادگاه برای ساکنان اشرف و خانوادهشان این است که آنها توسط دنیا فراموش نشدهاند. صحرا وسیع است ولی آنها در صحرا گم نشدهاند. اگرچه محصور هستند ولی قانون وجود دارد. قانون عراق و قانون بینالمللی. آنها حقوقی دارند که باید محترم شمرده شود. اگر دادگاه عراق قانون را بهطور مؤثر اجرا نکند، قانون بینالملل از حقوق آنها حفاظت میکند. پیام این است که آنچه برای شما اتفاق افتاده به اطلاع همه رسیده است و بهعنوان تعدی به حقوق بینالمللی محسوب میشود.
در حقوق جزایی اسپانیا آنچه در اشرف اتفاق میافتد، محاصره و نقض حقوق اولیه بهعنوان « جنایت علیه جامعه بینالمللی» محسوب میشود.
سؤال ششم: اخیراً پدر یکی از اشرفیها، بهدلیل دیدار با فرزندش در اشرف اعدام شد، این موضوع البته نه اولین بوده و نه آخرین، کما اینکه رژیم چندین نفر را به همین اتهام زیر اعدام دارد. این موضوع را چطور میبینید؟
خوان گارسه: هزاران سال پیش در بعضی از تمدنها وقتی کسی مجرم شناخته میشد، اعضای خانواده او نیز میتوانستند در جرم او مسئول شناخته شوند.
حالا سالهای متمادی است که تمدن عصر جدید مسؤلیتها را تفکیک کرده و میگوید آقای ایکس متهم به جرمی است و حق دفاع از خود را در برابر یک قاضی مستقل دارد. اما نمیتوان دیگران را مسئول دانست چونکه همسایه یا پدر یا عموی مجرم میباشد.
این یک سطح بسیار عقبماندهیی است که عصر آن سر رسیده است. نمیتوان پذیرفت که اشخاص صرفاً بهخاطر اینکه خویشاوند یکی از ساکنان اشرف هستند، محکوم شوند.
به همان میزان هم نمیتوانیم بپذیریم که حقوق بینالمللی مربوط به رفتوآمد در مورد این خانوادهها رعایت نشود آنها باید بتوانند آزادانه به خویشاوندان خود سر بزنند و به خانه خود برگردند.
اینجا صحبت از حقوق جامعه بینالمللی است. در طول تاریخ موارد زیادی از خشونتها و قتلعامها وجود داشته است، در همه تمدنها و همه ملتها.
اما در مقطعی از تاریخ در قرن بیستم این قتلعامها به اوج خود رسیدند و بشر به این نتیجه رسید که این وضعیت دیگر نمیتواند ادامه پیدا کند و تکرار شود. این بعد از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ - ۱۹۳۹ بود.
دهها میلیون انسان به قتل رسیدند، اردوگاههای مرگ و نابودی برپا شد.
از سال ۱۹۴۵ در فردای پیروزی جبهه بینالمللی ضدفاشیستی یکسری حقوق بینالمللی تدوین شد که بهعنوان قوانین جبهه ضدفاشیستی است که در جنگ جهانی دوم برنده شدند.
این همان حقوقی است که امروز اجرا میشود. حقوق جزایی بینالمللی همانند حقوق مدنی و قوانین بینالمللی توسط سازمان مللمتحد تدوین شد.
این قوانین همه شهروندان جهان را دربرمیگیرد مجزا از اینکه در چه کشوری بهسر میبرند. ایران امضاکننده بیانیه جهانی حقوقبشر است که در سال ۱۹۴۸ در مجمع عمومی مللمتحد تصویب شد. ایران همچنین کنوانسیون ژنو را امضا کرده است. این است قوانینی که وجود دارد که ایرانیان را نیز شامل میشود، مجزا از اعتقادات سیاسی یا مذهبی آحاد ملت. زیرا قوانین بینالمللی میگویند شما حق داشتن اعتقادات خود را دارید، شما حق دارید که بهخاطر اعتقاداتتان مورد سرکوب قرار نگیرید.
قوانین بینالمللی پیگرد افراد بهخاطر اعتقادات مذهبیشان، بهخاطر تفاوت نژادی یا عقاید سیاسی را ممنوع اعلام کرده است.
سؤال هفتم: تهاجم به اشرف با ۱۷۶مجروح که ۹۱نفرشان از زنان قهرمان اشرف بودند و همینطور شکنجه روزمره اشرفیان با ۱۸۰بلندگو که یک سال است حدوداً ادامه دارد را از نظر حقوقی چطور میبینید؟
اعتقاد من بر این است که این وضعیت در رابطه با اشرف باید هر چه زودتر خاتمه یابد، این وضعیت غیرعقلانی است. نوعی شکنجه است.
شکنجهگران مدتهاست با پدیده THE WHITE NOIS یا صدای سفید آشنا هستند.
یعنی قرار دادن فرد در برابر بلندگوهای قوی در یک اتاق که موجب میشود بعد از چند ساعت فرد مربوطه ثبات روانی خود را کاملاً از دست بدهد.
شخصیت او متلاشی میشود و این هدف شکنجه است. این، چیزی است که ما مشاهده میکنیم با بلندگوهایی که نصب کردهاند دارند نوعی از آزمایش را انجام میدهند. این بار روی یک نفر صورت نمیگیرد بلکه روی یک جمع انجام میشود. این وضعیت نمیتواند ادامه پیدا کند مخصوصاً که این کار را علناً انجام میدهند.
جهان دارد نگاه میکند و واکنش نشان میدهد، تظاهرات و محکومیت علیه این اعمال انجام میشود.
دادگاه اسپانیا به آنها گفته است که این جنایت علیه جامعه بینالمللی است، شما چکار میکنید؟
امیدوارم که این هشدارها توسط مقامات عراقی شنیده شوند و حقوق اولیه آنها مورد احترام قرار بگیرد.