مجاهدین خلق، وطن پرستانی که نمی‌توان از دفاع آنها دست کشید

دکتر صالح المطلک رهبر جبهه گفتگوی ملی عراق در مصاحبه با تلویزیون الحره تصریح کرد من مجاهدین خلق را وطن پرستان تراز اول و انسانهای پاکی می‌دانم که میهنشان را دوست دارند، از این‌رو دفاع از آنها را وظیفه خود می‌دانم. کسی که مجاهدین خلق را بشناسد و با واقعیت اخلاق آنها آشنا شود نمی‌تواند از آنها دست بکشد. به بخشهایی از این مصاحبه توجه کنید: مجری: دکتر صالح المطلک متهم است به رابطه داشتن با مجاهدین خلق و کسانی گفتند که دکتر صالح المطلک شاید که از مجاهدین خلق حقوق می‌گیرد. چرا این اظهارات همیشه متوجه مجاهدین خلق است؟ صالح المطلک رهبر جبهه گفتگوی ملی عراق: احسنت، سؤال خوبی است که با من مطرح کردید. اولا اگر نگاه کنی مجاهدین خلق چگونه پول درمی آورند، هر انسان پاکی نمی‌تواند به سوء استفاده از اینها فکر کند، من خودم دیده‌ام زن پزشکی که در سازمان مجاهدین خلق در آلمان کار می‌کند از ساعت 9 صبح تا 9 شب در خیابان می‌ایستد برای سازمان کمک مالی جمع‌آوری می‌کند، در حالی که پزشک است. آیا می‌شود کسی در چنین مالی چشم طمع بدوزد؟ این افراد به‌خاطر آرمانشان کمک مالی جمع‌آوری می‌کنند. دانشمندان آنها در خیابان می‌ایستند تا اینکه برای آرمانشان کمک مالی جمع‌آوری کنند. نبایستی به این شیوه فکر کرد که صالح مطلک نزد مجاهدین خلق می‌رود تا از آنها کمک مالی بگیرد. الحمد الله من در زندگیم حتی نمی‌توانم قرض کنم. … مجری: پس چرا از این سازمان حمایت می‌کنی؟ صالح المطلک: چرا از این سازمان؟ مجری: آیا حضورش اساسا مطابق با قانون اساسی است؟ صالح المطلک: ببین، من یک فرد وطن پرستی هستم و وطنم را دوست دارم و هر انسان وطن پرستی را در جهان دوست دارم. من این افراد را انسانهای وطن پرست تراز اول یافتم که میهنشان را دوست دارند. الان من با ایران اختلاف نظر دارم. ببین این‌جا ممکن است یک تناقضی باشد که تو با ایران مخالف هستی چرا در کنار مجاهدین خلق می‌ایستی و می‌گویی که آنها میهن‌شان را دوست دارند. مجری: شما به‌عنوان نیروی سیاسی همیشه بر روی عدم دخالت در امور دیگران تأکید می‌کنید. مشکل با سوریه نیز در همین زمینه است. این سازمان ممکن است که در داخل ایران دست به‌عملیات بزند. آیا فکر نمی‌کنید که این دخالت بحساب بیاید؟ صالح المطلک: اولا این سازمان خلع سلاح شده است و من نسبت به این موضوع مطمئن هستم. ثانیا آیا من با ایران به این توافق رسیده‌ام که شما در امور ما دخالت نکنید و من هم در امور شما دخالت نمی‌کنم و آنها اینکار را نکرده‌اند؟ بگذارید که ایرانیها بگویند که ما دست کشیدیم. نه در امور شما دخالت می‌کنیم و نه شما در امور ما دخالت کنید. بگذارید که ایرانیها دست بکشند و آب را بر روی ما قطع نکنند و در بصره و العماره باعث مرگ به‌خاطر تشنگی نشوند و باعث از بین رفتن کشتزار آنها نشوند. در آن صورت با آنها می‌نشینیم و به تفاهم می‌رسیم. بگذارید که دست از ارسال خودروهای انفجاری به عراق بردارند. آیا این درست است که من مسأله یی را تحویل ایران بدهم در حالی که هیچ چیزی به من نداده است؟ ایران هر روز در گرسنگی دادن من دست دارد و این مردم را گرسنگی می‌دهد و من بروم مسأله‌ای را که 25سال است من مسئولیت آن را بر دوش می‌کشم تحویل او بدهم؟ عراق 25سال است که بار مسئولیت این مسأله را بر دوش می‌کشد و آنها را تحویل نداده و من امروز بروم به‌طور رایگان آنها را تحویل رژیم ایران بدهم؟ نکته بعدی اصول ما به‌عنوان اعراب و انسان عراقی کجا رفته است؟ فردی به من پناه آورده و مثل یک فرد اسیر در این کشوربه‌سر می‌برد و من بروم او را به ایران تحویل بدهم و بگویم که بفرمائید او را بکشید؟ نکته بعدی: کسی که مجاهدین خلق را بشناسد و با واقعیت اخلاق آنها آشنا شود نمی‌تواند که از آنها دست بکشد. من این انسانها را این‌چنین شناختم که انسانهای میهن پرستی هستند و دارای پاکی فوق‌العاده‌ای در بین خودشان هستند. آنها مجاهدین واقعی حتی در کار هستند. من متوجه شدم که یک فرد در سازمان مجاهدین 16ساعت بدون خستگی کار می‌کند تا اینکه همکارانش و خودش راحت باشد. 16ساعت کار می‌کند تا اینکه بنگالی را بسازد و آن را به فروش برساند. وقتی می‌گویم 16ساعت یعنی 16ساعت مستمر. آیا برای این نوع انسان احترام قائل نیستی؟ آیا می‌شود از چنین انسانی دست کشید؟ انسانیت ما کجاست و اخلاق ما کجا رفته است؟ پس اصولی که ما برای آن مبارزه می‌کنیم کجاست؟ اولویت کجاست؟ دفاع از سازمان مجاهدین خلق یا مسائلی زیادی است که صالح مطلک بایستی از آنها دفاع کند؟ می‌گویم: بله من از هر مسأله‌ای که عراقی دچارش شود از آن دفاع می‌کنم و هم‌چنین از هر مسأله انسانی در جهان از جمله سازمان مجاهدین خلق دفاع خواهم کرد.