در حالی که شیخ حسن روحانی رئیسجمهور آخوندها میکوشد اثبات کند که موقعیت سیاسی رژیم در معادلات جهانی بهکلی تغییر کرده و تأکید میکند: «ما باید جهان را در فضای پساتحریم ببینیم» اما به نظر میرسد که وضعیت سیاسی رژیم در منطقه و جهان و بهخصوص در آمریکا بدتر از «پسا تحریم» شده است؛ چگونه و چرا؟
دستکم در مورد وضعیت منطقهیی رژیم با قاطعیت میتوان گفت که موقعیت رژیم بدتر و انزوایش شدیدتر شده است. جدیدترین تحول منطقهیی ـ بیانیه پایانی اجلاس اخیر شورای همکاری کشورهای خلیج فارس در ریاض پایتخت عربستان ـ میتواند نمونه و شاهدی بر این مدعا باشد. این بیانیه بهصراحت بر دخالت رژیم ایران در امور داخلی کشورهای عرب منطقه، تلاش برای ترویج فرقهگرایی، تضعیف امنیت و ثبات این کشورها دست گذاشته و در بخشی از آن آمده است: «این دخالتها از طریق… افتتاح اردوگاههای آموزش تروریستها، قاچاق اسلحه، اجرای عملیات تروریستی در داخل کشورهای شورای همکاری، همانگونه که اخیراً در بحرین روی داد، تخریب، اقدامهای تروریستی و تبلیغات مخرب و مواضع مسئولان بلندپایه رژیم ایران صورت میگیرد» (پایگاه اینترنتی العربیه ۲۶/۶/۹۴).
این موضعگیری بیانگر آن است که مواضع کشورهای منطقه علیه رژیم نسبت به قبل از توافق هستهیی سختتر شده است؛ این واقعیت را مرضیهٴ افخم سخنگوی وزارتخارجه رژیم با بیان این عبارت که «این موضعگیری نتیجه عصبانیت بعضی از همسایگان جنوبی ایران از پایان مثبت مذاکرات هستهیی است» مورد اعتراف قرار داده است (تلویزیون رژیم ۲۶/۶/۹۴).
همچنین قاطعانه میتوان گفت که در آمریکا نیز موقعیت سیاسی رژیم هیچ بهبودی را نشان نمیدهد؛ زیرا تا آنجا که به کنگره برمیگردد، شاهد برخاستن توفانی از خشم و انزجار علیه رژیم آخوندی هستیم، در کارزار میان کنگره و دولت اوباما بر سر توافق هستهیی، همهٴ جمهوریخواهان که اکثریت سنا و مجلس نمایندگان را در دست دارند و شمار قابل توجهی از دموکراتها، علیه این توافق رأی دادند، چرا که رژیم ایران را حامی اصلی تروریسم در جهان، از بدترین ناقضان حقوقبشر و رژیمی بهغایت متقلب و فریبکار که شایستهٴ هیچگونه اعتمادی نیست، میدانستند. حتی نمایندگان دموکرات که از توافق هستهیی حمایت میکردند و به آن رأی مثبت دادند نیز، رژیم ایران و مواضعش را محکوم میکردند و تفاوتشان با اکثریت در آن بود که معتقد بودند این توافق رژیم را محدود کرده و خطر آن برای جامعه جهانی را کاهش داده است.
افکار عمومی آمریکا نیز، بهگواهی همه نظرسنجیها، بین 60 تا 65درصد مخالف توافق هستهیی بودند و رژیم تروریستی حاکم بر ایران را تهدیدی برای امنیت جهان میدانستند. بهخاطر همین تنفر گسترده و فزایندهٴ اجتماعی از رژیم ایران در آمریکا، به نظر میرسد که کاندیداهای ریاستجمهوری نیز در اتخاذ مواضع علیه دیکتاتوری آخوندها، به مسابقه با یکدیگر برخاستهاند.
از جمله هیلاری کلینتون کاندیدای ریاستجمهوری از حزب دموکرات و وزیر خارجه سابق دولت اوباما، با آن که از سیاست اوباما در مورد توافق هستهیی دفاع میکند گفت: «رژیم ایران یک رژیم بیرحم است که دستانش به خون مردم ایران، آمریکاییها و همپیمانان ما آغشته است». او افزود: «توافق اتمی موضوعی برای شروع یک گشایش وسیعتر دیپلوماتیک با رژیم ایران نیست. ما نباید انتظار داشته باشیم که این توافق منجر بهتغییر در رفتار این رژیم شود (از سخنرانی در انستیتوی بروکینگز ـ 18/6/ 94).
دولت اوباما نیز تحت تأثیر همین فضا و همچنین تحت تأثیر فضای سیاسی منطقه که بهشدت بر ضد رژیم است، سعی میکند اتهام مماشات با فاشیسم دینی حاکم بر ایران را، با اتخاذ مواضع سخت و دست گذاشتن بر کارنامه سیاه آن در زمینه حقوقبشر یا صدور تروریسم، از خود دور کند. در همین رابطه جان کری در مصاحبه با سی.ان.ان (2سپتامبر) تصریح کرد: «این توافقنامه بر اساس امید یا اعتماد نیست بلکه بر اساس راستی آزمایی است».
در ملاقات پادشاه عربستان با اوباما نیز دیدیم که اوباما، بر تمام مواضع عربستان و ائتلاف منطقهیی علیه رژیم صحه گذاشت: «طرفین بر ضرورت ادامه تلاشها برای حفظ امنیت، شکوفایی و ثبات در منطقه (خلیج فارس) و بهطور مشخص در مقابله با فعالیتهای بیثبات کننده رژیم ایران تأکید کردند». (از بیانیه مشترک باراک اوباما و ملک سلمان ـ سایت کاخ سفید ـ ۱۴/۶/۹۴)
اما در مورد اروپا، با آمد و رفت تجار و مقامهای کشورهای اروپایی، بدواً به نظر میرسد که وضع متفاوت است؛ این کشورها که اساساً به بازار ایران و به منافع اقتصادی که از صدور کالا عایدشان میشود، چشم دوختهاند، بهرغم تبلیغات دولت روحانی، عموماً حاضر به سرمایهگذاری استراتژیک و بلندمدت در ایران تحت حاکمیت آخوندها نیستند.
اما اگر از آتش اروپا هنوز آبی برای رژیم گرم نشده، ولی دود آن فضای درون رژیم را تیره کرده و بحران درونی آن را دامن زده است؛ اظهارات خامنهای، خطاب به پاسداران که طی آن دهها بار نسبت به نفوذ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دشمنان هشدار داد و اعلام خطر کرد، بهتنهایی گویاست.
پاسدار قاسم سلیمانی طی سخنرانیش در مجمع سپاه پاسداران حضور اروپاییها در ایران را بهعنوان یک توطئه هماهنگ شده با آمریکا مطرح کرد و گفت: «یکی از دلایل ورود، حضور و ظهور گسترده اروپاییها در کشور ما که با هماهنگی آمریکاییها صورت میگیرد، ایجاد دو قطبی در درون جامعه، بالابردن مطالبات در افکار عمومی و زدودن بحث درگیری طولانی آمریکا و غرب با ایران است» (سایت حکومتی انتخاب ـ ۲۶/۶/۹۴).
به این ترتیب تا همین جا، توافق هستهیی و برجام نه تنها دردی از انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم را علاج نکرده، بلکه به آن افزوده و زهر دیگری بهکام نظام ولایت بوده است.
دستکم در مورد وضعیت منطقهیی رژیم با قاطعیت میتوان گفت که موقعیت رژیم بدتر و انزوایش شدیدتر شده است. جدیدترین تحول منطقهیی ـ بیانیه پایانی اجلاس اخیر شورای همکاری کشورهای خلیج فارس در ریاض پایتخت عربستان ـ میتواند نمونه و شاهدی بر این مدعا باشد. این بیانیه بهصراحت بر دخالت رژیم ایران در امور داخلی کشورهای عرب منطقه، تلاش برای ترویج فرقهگرایی، تضعیف امنیت و ثبات این کشورها دست گذاشته و در بخشی از آن آمده است: «این دخالتها از طریق… افتتاح اردوگاههای آموزش تروریستها، قاچاق اسلحه، اجرای عملیات تروریستی در داخل کشورهای شورای همکاری، همانگونه که اخیراً در بحرین روی داد، تخریب، اقدامهای تروریستی و تبلیغات مخرب و مواضع مسئولان بلندپایه رژیم ایران صورت میگیرد» (پایگاه اینترنتی العربیه ۲۶/۶/۹۴).
این موضعگیری بیانگر آن است که مواضع کشورهای منطقه علیه رژیم نسبت به قبل از توافق هستهیی سختتر شده است؛ این واقعیت را مرضیهٴ افخم سخنگوی وزارتخارجه رژیم با بیان این عبارت که «این موضعگیری نتیجه عصبانیت بعضی از همسایگان جنوبی ایران از پایان مثبت مذاکرات هستهیی است» مورد اعتراف قرار داده است (تلویزیون رژیم ۲۶/۶/۹۴).
همچنین قاطعانه میتوان گفت که در آمریکا نیز موقعیت سیاسی رژیم هیچ بهبودی را نشان نمیدهد؛ زیرا تا آنجا که به کنگره برمیگردد، شاهد برخاستن توفانی از خشم و انزجار علیه رژیم آخوندی هستیم، در کارزار میان کنگره و دولت اوباما بر سر توافق هستهیی، همهٴ جمهوریخواهان که اکثریت سنا و مجلس نمایندگان را در دست دارند و شمار قابل توجهی از دموکراتها، علیه این توافق رأی دادند، چرا که رژیم ایران را حامی اصلی تروریسم در جهان، از بدترین ناقضان حقوقبشر و رژیمی بهغایت متقلب و فریبکار که شایستهٴ هیچگونه اعتمادی نیست، میدانستند. حتی نمایندگان دموکرات که از توافق هستهیی حمایت میکردند و به آن رأی مثبت دادند نیز، رژیم ایران و مواضعش را محکوم میکردند و تفاوتشان با اکثریت در آن بود که معتقد بودند این توافق رژیم را محدود کرده و خطر آن برای جامعه جهانی را کاهش داده است.
افکار عمومی آمریکا نیز، بهگواهی همه نظرسنجیها، بین 60 تا 65درصد مخالف توافق هستهیی بودند و رژیم تروریستی حاکم بر ایران را تهدیدی برای امنیت جهان میدانستند. بهخاطر همین تنفر گسترده و فزایندهٴ اجتماعی از رژیم ایران در آمریکا، به نظر میرسد که کاندیداهای ریاستجمهوری نیز در اتخاذ مواضع علیه دیکتاتوری آخوندها، به مسابقه با یکدیگر برخاستهاند.
از جمله هیلاری کلینتون کاندیدای ریاستجمهوری از حزب دموکرات و وزیر خارجه سابق دولت اوباما، با آن که از سیاست اوباما در مورد توافق هستهیی دفاع میکند گفت: «رژیم ایران یک رژیم بیرحم است که دستانش به خون مردم ایران، آمریکاییها و همپیمانان ما آغشته است». او افزود: «توافق اتمی موضوعی برای شروع یک گشایش وسیعتر دیپلوماتیک با رژیم ایران نیست. ما نباید انتظار داشته باشیم که این توافق منجر بهتغییر در رفتار این رژیم شود (از سخنرانی در انستیتوی بروکینگز ـ 18/6/ 94).
دولت اوباما نیز تحت تأثیر همین فضا و همچنین تحت تأثیر فضای سیاسی منطقه که بهشدت بر ضد رژیم است، سعی میکند اتهام مماشات با فاشیسم دینی حاکم بر ایران را، با اتخاذ مواضع سخت و دست گذاشتن بر کارنامه سیاه آن در زمینه حقوقبشر یا صدور تروریسم، از خود دور کند. در همین رابطه جان کری در مصاحبه با سی.ان.ان (2سپتامبر) تصریح کرد: «این توافقنامه بر اساس امید یا اعتماد نیست بلکه بر اساس راستی آزمایی است».
در ملاقات پادشاه عربستان با اوباما نیز دیدیم که اوباما، بر تمام مواضع عربستان و ائتلاف منطقهیی علیه رژیم صحه گذاشت: «طرفین بر ضرورت ادامه تلاشها برای حفظ امنیت، شکوفایی و ثبات در منطقه (خلیج فارس) و بهطور مشخص در مقابله با فعالیتهای بیثبات کننده رژیم ایران تأکید کردند». (از بیانیه مشترک باراک اوباما و ملک سلمان ـ سایت کاخ سفید ـ ۱۴/۶/۹۴)
اما در مورد اروپا، با آمد و رفت تجار و مقامهای کشورهای اروپایی، بدواً به نظر میرسد که وضع متفاوت است؛ این کشورها که اساساً به بازار ایران و به منافع اقتصادی که از صدور کالا عایدشان میشود، چشم دوختهاند، بهرغم تبلیغات دولت روحانی، عموماً حاضر به سرمایهگذاری استراتژیک و بلندمدت در ایران تحت حاکمیت آخوندها نیستند.
اما اگر از آتش اروپا هنوز آبی برای رژیم گرم نشده، ولی دود آن فضای درون رژیم را تیره کرده و بحران درونی آن را دامن زده است؛ اظهارات خامنهای، خطاب به پاسداران که طی آن دهها بار نسبت به نفوذ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دشمنان هشدار داد و اعلام خطر کرد، بهتنهایی گویاست.
پاسدار قاسم سلیمانی طی سخنرانیش در مجمع سپاه پاسداران حضور اروپاییها در ایران را بهعنوان یک توطئه هماهنگ شده با آمریکا مطرح کرد و گفت: «یکی از دلایل ورود، حضور و ظهور گسترده اروپاییها در کشور ما که با هماهنگی آمریکاییها صورت میگیرد، ایجاد دو قطبی در درون جامعه، بالابردن مطالبات در افکار عمومی و زدودن بحث درگیری طولانی آمریکا و غرب با ایران است» (سایت حکومتی انتخاب ـ ۲۶/۶/۹۴).
به این ترتیب تا همین جا، توافق هستهیی و برجام نه تنها دردی از انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم را علاج نکرده، بلکه به آن افزوده و زهر دیگری بهکام نظام ولایت بوده است.