روز یکشنبه 19آبان، رسانههای حکومتی از خط و نشان کشیدن محجوب نماینده مچلس ارتجاع از باند رفسنجانی، برای سازمان تأمین اجتماعی خبر دادند.
محجوب گفته بود که برخوردهای تنبیهی شدیدی با مسئولان فعلی و قبلی سازمان خواهیم داشت.
چرا، در ریاستجمهوری حسن روحانی، باند رفسنجانی ـ روحانی «یقه» این سازمان را گرفتهاند؟ مگر نه اینکه این باند رفسجانی ـ روحانی همین تازگی، موفق شدند سازمان تأمین اجتماعی را از تیول باند ولیفقیه در بیاورند. البته در اواخر دورهٴ احمدینژاد بخشی از منافع مالی این سازمان به جیب «باند انحرافی» میریخت، اما سهم ولیفقیه تمام و کمال پرداخت میشد.
برای فهم سؤال فوق، ضروری است آشنایی مختصری با ساختار کلی این سازمان داشته باشیم.
سازمان تأمین اجتماعی از تراستهای بزرگ مالی است که چنگ انداختن بر منابع آن همواره موضوع جدالهای باندی در رأس نظام بوده است. سازمان تأمین اجتماعی، که مسئولیت تعریف شدهاش تأمین زندگی بازنشستهها و تأمین هزینهٴ درمان کارگران و صاحبان مشاغل میباشد، بهدلیل نوع کارش، قانوناً از مالیات و حسابرسی دولتی معاف است. این سازمان با پولی که ماهانه از حقوق کارگران کسر میشود و به حسابش واریز میگردد، به پنجمین غول مالی کشور تبدیل شده است، تمام ذخایر مالی این سازمان در یک سازمان بزرگ مالی به نام «شستا» سرمایهگذاری شده. شستا صاحب 250شرکت و1200 هولدینگ است، همچنین سهام بالایی از بانک رفاه و کشتیرانی جمهوری اسلامی داردکه یک پنجم معاملات بورس را در دست دارند. هتلهای بزرگ و هواپیمایی ملی ایران (هما) نیز بخش دیگری از داراییهای این سازمان است. مدیر عامل جدید این سازمان، سید تقی نوربخش از باند رفسنجانی- روحانی در یک کوچکنمایی کل داراییهای تأمین اجتماعی را به شرطی که قابل نقد شدن باشند 120هزار میلیارد تومان اعلام کرد.
این سازمان در حال حاضر به گفته نوربخش، 54هزار میلیارد تومان از دولت طلب دارد و 2700میلیارد تومان نیز از کارفرمایان که عمدتاً از آقازادهها و پاسداران هستند، مطالبات معوقه دارد. نکته کلیدی برای فهم بالا گرفتن دعوای باندی در مجلس ارتجاع بر سر این سازمان در همین طلبهاست.
این سازمان وسیع و گسترده، هر هولدینگ و بخش تولیدیاش، در تیول یکی از باندهای چپاولگر است که باند رفسنجانی ـ روحانی عزم جزم کردهاند آن را از حلقوم باند رقیب بیرون بکشند. همانطور که در یک پاتک توانستند «دانشگاه آزاد» را که آن هم یک تراست قوی مالی با نفوذ سیاسی گسترده است، مجدداً تصرف کنند.
حملات باند رفسنجانی ـ روحانی از روزهای اول با رو کردن دست مهرههای رقیب در دزدیهای نجومی آغاز شد. (البته با حفظ آبروی برادران دزد! و فقط با ذکر کلیات، تا همه چیز را همگان متوجه نشوند). این تهاجمات که آتش تهیه باند رفسنجانی- روحانی بر سر مهرههای باند رقیب است، یکی از وجوه فساد فراگیر در سراپای نظام ولایتفقیه است. برخی از این موارد را از روزنامههای حکومتی نگاه کنید:
اسرار ـ اول مهر92: پاداش 400 میلیون تومانی یکی از مقامات تأمین اجتماعی به خودش!
تهران امروز 11مهر92: افشای حیف ومیل میلیاردها تومان پول در تأمین اجتماعی
اعتماد 11مهر: ابعاد جدیدی از تخلفات سازمان تأمین اجتماعی در دولت قبلی
کشف اسناد جدید تخلفات تأمین اجتماعی در یک زیرزمین
محجوب رئیس هیأت تحقیق تفحص سازمان تأمین اجتماعی از دستیابی هیأت تحقیق و تفحص مجلس به 3هزار برگ پرونده و گزارش تخلف خبر داد... و افزود در حال حاضر در پرونده تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی افرادی هستند که 1000میلیارد تومان سند در اختیار آنهاست
بهار 16مهر: کسری بودجه 5هزار میلیارد تومانی تأمین اجتماعی
اعتماد 4آبان: رونمایی از فساد گسترده در تأمین اجتماعی
شرق 12آبان: پاداشهای 840 میلیونی در تأمین اجتماعی
این آتشباریها زمینهسازی برای پیشبرد تحقیق و تفحص در مجلس ارتجاع بود، که ضمن آن دست باند رقیب را از این خوان یغما کوتاه کنند. اکنون دعوا به روند آخر رسیده است، دعوای باندی در مجلس برای علنی کردن گزارش نمود دیگری است از این جنگ.
باند رفسنجانی ـ روحانی میخواهد از این طریق دست رقبا را از تأمین اجتماعی بهکلی کوتاه کند و این تراست عظیم را در اختیار خود بگیرد.
تجمعاعتراضی بازنشستگان - آرشیو
سرمایهٴ این سازمان، حاصل دسترنج حدود 12میلیون و 600هزار کارمند و کارگر و کسبة بیمه شده است که با افراد خانوادههایشان به 35 میلیون نفر میرسند، این تعداد، تقریباً نیمی از مردم ایران هستند. سازمان تأمین اجتماعی، با درآمدهای نجومیاش، صرفنظر از اینکه در دست کدام باند و جناح بوده، پیوسته حقوقی کمتر از میزان خط فقر به مستمری بگیران خود پرداخته است. کسانی که عمری پولشان را بهعنوان حق بیمه به اجبار در این کیسه ریختهاند تا در دوران کهولت و ناتوانی لقمه نانی را بیدغدغه بخورند، اکنون آوارهٴ بوروکراسی این سازمان هستند و از این اداره به آن اداره سردوانده می شوند تا شاید جزیی از پول خودشان را که کفاف یک زندگی بخور و نمیر را هم نمیدهد، به موقع بگیرند. تجمعات اعتراضی بازنشستگانی که گاه ماهها مستمری آنها پرداخت نشده است، آن روی سکة دزدیهای بیحساب سردمداران رژیم از سیدعلی خامنهای تا هاشمی رفسنجانی و دیگران است.