نمایش جمعهٴ این هفته تهران را آخوند گریان صدیقی برگزار کرد. این آخوند جنایتکار که نمیتوانست از بحران فیشهای حقوق نجومی کارگزاران نظام که گریبان رژیم ولایتفقیه را گرفته فرار کند در ترس از حرکتهای اعتراضی مردم، بهویژه جوانان و کارگران گفت که «غفلتی واقع شده» که ما یعنی کارگزاران نظام «چشم باز میکنیم ما ادعای حکومت.. » و در ادامه وقیحانه از حکومت علوی و اسلامی دم زد.
بسا ننگ و نفرین بر آخوندهای جنایتکار که به نام اسلام، این دین برابری و مساوات و به نام حضرت علی علیهالسلام، سمبل پاکدستی در بیتالمال، که بخاطر خفتن بر حصیری به روی خاک لقب ابوتراب گرفته بود، چنین غارت و چپاول نجومییی را راه انداختند و اینطور بر گردهٴ مردم مظلوم ایران سوار شدند. در این زمینه گفتنیها بسیار است، اما اجازه بدهید به بخش دیگری از صحبتهای آخوند صدیقی بپردازیم. او در بخش دیگری از صحبت هایش دنبالة حرفهای ولیفقیهش را گرفت و چنین حرفهایی زد: «و اما آخرین نکتهیی که بهمحضر شریف شما عرض میکنم که هم هشدار است هم استنثار است و هم خون جگر است, این ولنگاری فرهنگی است؛ رهبری فرمودند من احساس میکنم هم در دولت و هم در غیردولت یک نوع ولنگاری وجود دارد بیش از 100 شبکه ماهوارهیی با زبان فارسی به اعتقادات ما میتازند به اخلاقیات ما میتازند؛ این شبکههای مجازی بصورت یک رودخانهیی در حرکت است و هر لحظه بهصورت سیل بنیان کن در میآیند» . (رادیو معارف 8مرداد 95)
آخوند صدیقی در ادامه کالاهای فرهنگی ارائه شده توسط ماهوارهها را به خمپاره و بمب اتم تشبیه میکند که هویت فرهنگی آخوندها را میگیرد، بهاصطلاح انقلابشان را میپوکاند و خدای شکنجهگر آنها را غضبناک میکند.
بهراستی چه سیل بنیان کنی در شبکههای اجتماعی به راه افتاده که آخوندها نگرانش هستند؟ ! آیا آخوندهایی که خودشان منکر مجسمند، به فکر اخلاقیات جامعه هستند؟ ! نه! به هیچ وجه! آیا آخوندها و کارگزارانشان که سر دستهٴ باند قاچاق زنان و دختران میهنمان هستند، به فکر خانوادهها هستند؟ ! نه! مطلقاً نه! اگر بخواهیم مفاسد آخوندها را در این زمینه، یک به یک نام ببریم، از حوصلهٴ این بحث خارج است، بنابراین تنها به این سؤال بسنده میکنیم که پس «خون جگر» آخوندها بخاطر چیست؟
آخوند صدیقی در همین نمایش جمعه، به این سؤال پاسخ داده، او گفته: «دشمن در حال جنگ با ما است و مسائل فرهنگی هم زیربنای مسائل اقتصادی است و هم زیر بنای مسائل سیاسی است» . (همان منبع)
آری، آخوند صدیقی مثل تمام آخوندهای دیگر با پیش کشیدن اخلاقیات، تلاش میکند اصل دعوا را تحت الشعاع قرار بدهد، اما از آنجایی که مسأله خیلی روشنتر از این حرفهاست، مجبور میشود به نوعی به آن اشاره کند، او میگوید، مسائل فرهنگی زیر بنای مسائل اقتصادی و سیاسی است! از تحلیل کج و کولهٴ آخوند صدیقی بگذریم، چرا که هر جامعه شناسی میداند که مسائل اقتصادی عنصر تعیینکننده در چالشهای اجتماعی است و به قول معروف از دری که فقر وارد میشود، فرهنگ خارج میگردد. اما در همین جملات کوتاه، اصل دعوا مشخص میشود، موضوع اصلی ورشکستگی اقتصاد آخوندها در پسابرجام و تهدیدهای سیاسی ای است که از بابت این ورشکستگی احساس میکنند. تهدیدهای جدیای که بهویژه در فضای مجازی بسیار بیشتر دیده میشود.
واقعیت این است که نظام ولایتفقیه، ورشکسته در فرهنگ و اقتصاد و سیاست، در انتظار «سیل بنیان کن» ی قرار دارد که همین روزها تمامیتش را جارو خواهد کرد.
بسا ننگ و نفرین بر آخوندهای جنایتکار که به نام اسلام، این دین برابری و مساوات و به نام حضرت علی علیهالسلام، سمبل پاکدستی در بیتالمال، که بخاطر خفتن بر حصیری به روی خاک لقب ابوتراب گرفته بود، چنین غارت و چپاول نجومییی را راه انداختند و اینطور بر گردهٴ مردم مظلوم ایران سوار شدند. در این زمینه گفتنیها بسیار است، اما اجازه بدهید به بخش دیگری از صحبتهای آخوند صدیقی بپردازیم. او در بخش دیگری از صحبت هایش دنبالة حرفهای ولیفقیهش را گرفت و چنین حرفهایی زد: «و اما آخرین نکتهیی که بهمحضر شریف شما عرض میکنم که هم هشدار است هم استنثار است و هم خون جگر است, این ولنگاری فرهنگی است؛ رهبری فرمودند من احساس میکنم هم در دولت و هم در غیردولت یک نوع ولنگاری وجود دارد بیش از 100 شبکه ماهوارهیی با زبان فارسی به اعتقادات ما میتازند به اخلاقیات ما میتازند؛ این شبکههای مجازی بصورت یک رودخانهیی در حرکت است و هر لحظه بهصورت سیل بنیان کن در میآیند» . (رادیو معارف 8مرداد 95)
آخوند صدیقی در ادامه کالاهای فرهنگی ارائه شده توسط ماهوارهها را به خمپاره و بمب اتم تشبیه میکند که هویت فرهنگی آخوندها را میگیرد، بهاصطلاح انقلابشان را میپوکاند و خدای شکنجهگر آنها را غضبناک میکند.
بهراستی چه سیل بنیان کنی در شبکههای اجتماعی به راه افتاده که آخوندها نگرانش هستند؟ ! آیا آخوندهایی که خودشان منکر مجسمند، به فکر اخلاقیات جامعه هستند؟ ! نه! به هیچ وجه! آیا آخوندها و کارگزارانشان که سر دستهٴ باند قاچاق زنان و دختران میهنمان هستند، به فکر خانوادهها هستند؟ ! نه! مطلقاً نه! اگر بخواهیم مفاسد آخوندها را در این زمینه، یک به یک نام ببریم، از حوصلهٴ این بحث خارج است، بنابراین تنها به این سؤال بسنده میکنیم که پس «خون جگر» آخوندها بخاطر چیست؟
آخوند صدیقی در همین نمایش جمعه، به این سؤال پاسخ داده، او گفته: «دشمن در حال جنگ با ما است و مسائل فرهنگی هم زیربنای مسائل اقتصادی است و هم زیر بنای مسائل سیاسی است» . (همان منبع)
آری، آخوند صدیقی مثل تمام آخوندهای دیگر با پیش کشیدن اخلاقیات، تلاش میکند اصل دعوا را تحت الشعاع قرار بدهد، اما از آنجایی که مسأله خیلی روشنتر از این حرفهاست، مجبور میشود به نوعی به آن اشاره کند، او میگوید، مسائل فرهنگی زیر بنای مسائل اقتصادی و سیاسی است! از تحلیل کج و کولهٴ آخوند صدیقی بگذریم، چرا که هر جامعه شناسی میداند که مسائل اقتصادی عنصر تعیینکننده در چالشهای اجتماعی است و به قول معروف از دری که فقر وارد میشود، فرهنگ خارج میگردد. اما در همین جملات کوتاه، اصل دعوا مشخص میشود، موضوع اصلی ورشکستگی اقتصاد آخوندها در پسابرجام و تهدیدهای سیاسی ای است که از بابت این ورشکستگی احساس میکنند. تهدیدهای جدیای که بهویژه در فضای مجازی بسیار بیشتر دیده میشود.
واقعیت این است که نظام ولایتفقیه، ورشکسته در فرهنگ و اقتصاد و سیاست، در انتظار «سیل بنیان کن» ی قرار دارد که همین روزها تمامیتش را جارو خواهد کرد.