خانم رئیس، خانم رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت، آقای وزیر، عالیجناب، خانمها و آقایان،
بهخاطر افتخاری که به من داده شده که در مقابل شما سخنرانی کنم تشکر میکنم،
من فقط به یک موضوع خواهم پرداخت، موضوعی که شاخص تغییر استراتژی بنیادی در سرکوب ساکنان است. یا دقیقتر بگویم افراد زندانی شده در لیبرتی را هدف قرار میدهد: محروم کردن آنها از مواد غذایی که توسط سرویسهای مخفی عراق اجرا میشود.
میدانید که از 15روز پیش، در مقابل در شماره 4، که محل ورود کامیونها از منطقهٴ فرودگاه است، فرماندهان عراقی مانع ورود کامیونها شدند. تن ها و تن ها مواد غذایی که برای 2800نفر در زندان لیبرتی ارسال شده است، زیر آفتاب فاسد میشود. میوهها، سبزیها، ...
یک مشکل دیگر هم وجود دارد، در لیبرتی ـ بر عکس اشرف ـ یخچالهای نگهداشتن مواد غذایی وجود ندارد و لذا نمیشود مواد غذایی را انبار کرد. غذا فاسد میشود و افراد نیاز به غذا دارند. من از این موضوع صحبت میکنم، چون در سطح بینالمللی یک تغییر کیفی است که ما شاهد آن هستیم.
یک ماه پیش، در طبقه پنجم این ساختمان، کنفرانس ژنو 2 برگزار شد. یعنی کنفرانس دوم در مورد جنگ در سوریه بین دولت سوریه و مخالفان. و اخضر ابراهیمی که توسط سازمان ملل و اتحادیه عرب مسئول پیشبرد این کنفرانس شده بود، کارش را فقط به باز کردن راهروهای کمکهای انسانی و مذاکره بر سر عبور کامیونهای برنامه تغذیه جهانی محدود کرد.
چون همین چیزی که در جنگ سوریه مشاهده میکنیم و چیزی که رایج شده است، یک سلاح جدید، سلاح گرسنگی دادن است.
حمص، ادلب، یرموک و شهرهای دیگر... محلههای کامل، به مدت ماهها (از ماه اوت در مورد یرموک) از جهان بیرون قطع شدهاند، بچهها میمیرند، دولت جنایتکار سوریه، همراه با سپاه پاسداران ایران، با حزبالله این محلهها را محاصره کردهاند و شهروندان درون آن جان خود را از دست میدهند.
حتماً قلب آقای کوشنر به درد آمده است، چون او از نادر کسانی است که در سطح بینالمللی باعث پیشرفت حقوق انساندوستانه بینالمللی شد. چون یکی از پیشرویهای حقوق انساندوستانه بینالمللی این بود که از شهروندان در مقابل قحطی حفاظت کند.
قانون 54 کنوانسیون چهارم ژنو میگوید که گرسنگی دادن شهروندان بهعنوان یک اقدام جنگی ممنوع است. لذا، حمله، نابود کردن و ربودن یا از دور خارج کردن امکانات ضروری برای زنده ماندن شهروندان ممنوع است. برای مثال مواد غذایی یا منابع و زیر ساختهای آب آشامیدنی.
و بیانیه 98 رم، که پایه دادگاه جنایی بینالمللی عدالت است، میگوید: اقدام عامدانه برای گرسنگی دادن شهروندان بهعنوان روش جنگی، با محروم کردن آنها از اقلامی که برای زنده ماندن آنها ضروری است، یک جنایت جنگی است.
این جنایت جنگی امروز در لیبرتی صورت میگیرد. و بدتر از این، که بدتر از این نمیشود، این است که به نظر میرسد این موضوع رایج شده است. دریغ مواد غذایی بهعنوان روش جنگی، همانند استراتژی سوریه، مجدداً تبدیل به سلاحی شده است که به شکل رایج استفاده میشود. در حالیکه این یک جنایت جنگی است که در بیانیه 98 رم، بنیانگذار دادگاه جنایی بینالمللی، تعریف شده است.
شارل تیلر، فرمانده جنگ لیبریا در سال 2003 سرنگون و به نیجریه پناهنده شد. پس از آن به دادگاه ویژه مللمتحد در مورد لیبریا منتقل گردید. در سال 2008 محکوم و در سال 2011 محکومیتش بهخاطر جنایت جنگی در گرسنگی دادن 4 شهر در لیبریا طی جنگ داخلی تأیید شد.
در این جنایت جنگی که ظاهراً به دست سران کشورهای منطقه رواج پیدا کرده، جنایتکاران تمام عیار، مثل رژیم بشار اسد، مثل رژیم ایران، مثل رژیم مالکی باید در مورد لیبرتی الآن افشا بشوند. الآن موقعیتی است که باید بیدار شد و یکبار دیگر این مجاهدین هستند که پیشتاز این نبردند. آنها همزمان برای آزادی ما و آزادی خودشان میجنگند.
شورای حقوقبشر، امروز بیست و ششمین جلسهاش پس از بنیانگذاریش در سال 2006 را برگذار میکند. چه چیزی میشنوم؟
میگویند کاری از دست ما بر نمیآید، لیبرتی وحشتناک است، درست است، کشتار اشرف وحشتناک است، ولی ما قدرتی نداریم. در حالیکه این یک دروغ است. چیزی که سازمان ملل و کمیساریای عالی شورا را فلج کرده، ضعف نیست، بیتفاوتی است، بیتفاوتی! نه ضعف.
خانم رجوی با صراحت و دقت تمام، خواستهایش برای حفظ این پناهجویان را ـ که دارای استاتوی بینالمللی هستند ـ برشمرد. برای اینکه جلوی حملات دیگری گرفته شود:
- ایجاد یک گردان کلاه آبی. در جهان 171هزار کلاه آبی هست، نمیتوانید به من بگویید که نمیتوان 100 کلاه آبی به لیبرتی فرستاد. موضوع ضعف نیست، بیتفاوتی است.
- دوم، اینکه یک تیم نظارت دائمی کمیساریای عالی حقوقبشر در لیبرتی مستقر شود.
این درخواستهایی است که خانم رجوی بهعنوان نماینده مشروع مردم ایران میکند و خواستهای بسیار سادهیی است، بسیار طبیعی و قابل انجام همین فردا صبح.
موضوع آخری که میخواستم بهعنوان شهروند ژنو بگویم این است که متعجب هستم. تناقض! از طرفی ملاها مذاکره میکنند، میخواهند خودشان را متمدن نشان بدهند و وارد جامعه بینالمللی بشوند و همزمان ساکنان لیبرتی را میکشند و گرسنگی میدهند، این یک تناقض است. ولی این تناقض قابل توضیح است. بهعنوان جامعه شناس توضیح میدهم: یک رژیم مستبد، در هر کجای دنیا، با هر میزان مخالف، نمیتواند مردان و زنان لیبرتی را تحمل کند. نمیتواند، حتی اگر فقط 3 مجاهد وفادار به اصول دموکراسی، جدایی دین از دولت، یک اسلام انسانی، یک همبستگی جهانی باقی مانده باشد. حتی اگر فقط 3نفر میماندند، ملاها آنها را آن طرف کره زمین سرکوب میکردند. چون برایشان غیرقابل تحمل است.
ولی این ناشی از طبیعت یک رژیم مستبد است. نمیتواند صدای آزادی را تحمل کند، این صدا امروز، صدای خانم رجوی و ساکنان لیبرتی است. تحسینهای ما، همبستگی کامل ما و عشق مبارزاتی ما متعلق به زندانیان پناهجویی است، که در لیبرتی با خطر جانی روبهرو هستند. آنها برای ما مبارزه میکنند. آنها برای تمدن مبارزه میکنند. آنها برای اصول پایهیی مللمتحد مبارزه میکنند. ما از آنها قدردانی میکنیم. بدهکاری عمیقمان را ابراز میکنیم و آنها را تحسین میکنیم. چون آنها فردا پیشتازان انقلاب ایران خواهند بود.
بهخاطر افتخاری که به من داده شده که در مقابل شما سخنرانی کنم تشکر میکنم،
من فقط به یک موضوع خواهم پرداخت، موضوعی که شاخص تغییر استراتژی بنیادی در سرکوب ساکنان است. یا دقیقتر بگویم افراد زندانی شده در لیبرتی را هدف قرار میدهد: محروم کردن آنها از مواد غذایی که توسط سرویسهای مخفی عراق اجرا میشود.
میدانید که از 15روز پیش، در مقابل در شماره 4، که محل ورود کامیونها از منطقهٴ فرودگاه است، فرماندهان عراقی مانع ورود کامیونها شدند. تن ها و تن ها مواد غذایی که برای 2800نفر در زندان لیبرتی ارسال شده است، زیر آفتاب فاسد میشود. میوهها، سبزیها، ...
یک مشکل دیگر هم وجود دارد، در لیبرتی ـ بر عکس اشرف ـ یخچالهای نگهداشتن مواد غذایی وجود ندارد و لذا نمیشود مواد غذایی را انبار کرد. غذا فاسد میشود و افراد نیاز به غذا دارند. من از این موضوع صحبت میکنم، چون در سطح بینالمللی یک تغییر کیفی است که ما شاهد آن هستیم.
یک ماه پیش، در طبقه پنجم این ساختمان، کنفرانس ژنو 2 برگزار شد. یعنی کنفرانس دوم در مورد جنگ در سوریه بین دولت سوریه و مخالفان. و اخضر ابراهیمی که توسط سازمان ملل و اتحادیه عرب مسئول پیشبرد این کنفرانس شده بود، کارش را فقط به باز کردن راهروهای کمکهای انسانی و مذاکره بر سر عبور کامیونهای برنامه تغذیه جهانی محدود کرد.
چون همین چیزی که در جنگ سوریه مشاهده میکنیم و چیزی که رایج شده است، یک سلاح جدید، سلاح گرسنگی دادن است.
حمص، ادلب، یرموک و شهرهای دیگر... محلههای کامل، به مدت ماهها (از ماه اوت در مورد یرموک) از جهان بیرون قطع شدهاند، بچهها میمیرند، دولت جنایتکار سوریه، همراه با سپاه پاسداران ایران، با حزبالله این محلهها را محاصره کردهاند و شهروندان درون آن جان خود را از دست میدهند.
حتماً قلب آقای کوشنر به درد آمده است، چون او از نادر کسانی است که در سطح بینالمللی باعث پیشرفت حقوق انساندوستانه بینالمللی شد. چون یکی از پیشرویهای حقوق انساندوستانه بینالمللی این بود که از شهروندان در مقابل قحطی حفاظت کند.
قانون 54 کنوانسیون چهارم ژنو میگوید که گرسنگی دادن شهروندان بهعنوان یک اقدام جنگی ممنوع است. لذا، حمله، نابود کردن و ربودن یا از دور خارج کردن امکانات ضروری برای زنده ماندن شهروندان ممنوع است. برای مثال مواد غذایی یا منابع و زیر ساختهای آب آشامیدنی.
و بیانیه 98 رم، که پایه دادگاه جنایی بینالمللی عدالت است، میگوید: اقدام عامدانه برای گرسنگی دادن شهروندان بهعنوان روش جنگی، با محروم کردن آنها از اقلامی که برای زنده ماندن آنها ضروری است، یک جنایت جنگی است.
این جنایت جنگی امروز در لیبرتی صورت میگیرد. و بدتر از این، که بدتر از این نمیشود، این است که به نظر میرسد این موضوع رایج شده است. دریغ مواد غذایی بهعنوان روش جنگی، همانند استراتژی سوریه، مجدداً تبدیل به سلاحی شده است که به شکل رایج استفاده میشود. در حالیکه این یک جنایت جنگی است که در بیانیه 98 رم، بنیانگذار دادگاه جنایی بینالمللی، تعریف شده است.
شارل تیلر، فرمانده جنگ لیبریا در سال 2003 سرنگون و به نیجریه پناهنده شد. پس از آن به دادگاه ویژه مللمتحد در مورد لیبریا منتقل گردید. در سال 2008 محکوم و در سال 2011 محکومیتش بهخاطر جنایت جنگی در گرسنگی دادن 4 شهر در لیبریا طی جنگ داخلی تأیید شد.
در این جنایت جنگی که ظاهراً به دست سران کشورهای منطقه رواج پیدا کرده، جنایتکاران تمام عیار، مثل رژیم بشار اسد، مثل رژیم ایران، مثل رژیم مالکی باید در مورد لیبرتی الآن افشا بشوند. الآن موقعیتی است که باید بیدار شد و یکبار دیگر این مجاهدین هستند که پیشتاز این نبردند. آنها همزمان برای آزادی ما و آزادی خودشان میجنگند.
شورای حقوقبشر، امروز بیست و ششمین جلسهاش پس از بنیانگذاریش در سال 2006 را برگذار میکند. چه چیزی میشنوم؟
میگویند کاری از دست ما بر نمیآید، لیبرتی وحشتناک است، درست است، کشتار اشرف وحشتناک است، ولی ما قدرتی نداریم. در حالیکه این یک دروغ است. چیزی که سازمان ملل و کمیساریای عالی شورا را فلج کرده، ضعف نیست، بیتفاوتی است، بیتفاوتی! نه ضعف.
خانم رجوی با صراحت و دقت تمام، خواستهایش برای حفظ این پناهجویان را ـ که دارای استاتوی بینالمللی هستند ـ برشمرد. برای اینکه جلوی حملات دیگری گرفته شود:
- ایجاد یک گردان کلاه آبی. در جهان 171هزار کلاه آبی هست، نمیتوانید به من بگویید که نمیتوان 100 کلاه آبی به لیبرتی فرستاد. موضوع ضعف نیست، بیتفاوتی است.
- دوم، اینکه یک تیم نظارت دائمی کمیساریای عالی حقوقبشر در لیبرتی مستقر شود.
این درخواستهایی است که خانم رجوی بهعنوان نماینده مشروع مردم ایران میکند و خواستهای بسیار سادهیی است، بسیار طبیعی و قابل انجام همین فردا صبح.
موضوع آخری که میخواستم بهعنوان شهروند ژنو بگویم این است که متعجب هستم. تناقض! از طرفی ملاها مذاکره میکنند، میخواهند خودشان را متمدن نشان بدهند و وارد جامعه بینالمللی بشوند و همزمان ساکنان لیبرتی را میکشند و گرسنگی میدهند، این یک تناقض است. ولی این تناقض قابل توضیح است. بهعنوان جامعه شناس توضیح میدهم: یک رژیم مستبد، در هر کجای دنیا، با هر میزان مخالف، نمیتواند مردان و زنان لیبرتی را تحمل کند. نمیتواند، حتی اگر فقط 3 مجاهد وفادار به اصول دموکراسی، جدایی دین از دولت، یک اسلام انسانی، یک همبستگی جهانی باقی مانده باشد. حتی اگر فقط 3نفر میماندند، ملاها آنها را آن طرف کره زمین سرکوب میکردند. چون برایشان غیرقابل تحمل است.
ولی این ناشی از طبیعت یک رژیم مستبد است. نمیتواند صدای آزادی را تحمل کند، این صدا امروز، صدای خانم رجوی و ساکنان لیبرتی است. تحسینهای ما، همبستگی کامل ما و عشق مبارزاتی ما متعلق به زندانیان پناهجویی است، که در لیبرتی با خطر جانی روبهرو هستند. آنها برای ما مبارزه میکنند. آنها برای تمدن مبارزه میکنند. آنها برای اصول پایهیی مللمتحد مبارزه میکنند. ما از آنها قدردانی میکنیم. بدهکاری عمیقمان را ابراز میکنیم و آنها را تحسین میکنیم. چون آنها فردا پیشتازان انقلاب ایران خواهند بود.