گفتگوی سیمای آزادی با آقای فرزین هاشمی:
ببیندگان گرامی همراه هستیم با آقای فرزین هاشمی و گفتگویی داریم پیرامون روزهای آخر دادگاه دژخیم حمید نوری در استکهلم سوئد. سلام عرض میکنم خدمت شما و بسیار متشکرم از اینکه وقتتون رو برای این گفتگو به ما دادید.
فرزین هاشمی: با سلام خدمت شما و بینندگان عزیز سیمای آزاد و تشکر از شما که این وقت را در اختیار من قرار دادید.
مجری: خواهش میکنم بهعنوان شروع صحبتمون در بحثهایی که در دادگاه بهخصوص در روزهای آخر شاهد بودیم، فاکت ها و شواهد بسیار روشنی و همچنین بسیار محکم ارائه شد که جای تردیدی در جنایتهای دژخیم حمید نوری باقی نمیگذاره. با اینحال در برخی اظهارات دیدیم که عوامل رژیم در برخی رسانهها مطرح میکردند و تلاش میکردند پایهها و مبانی حقوقی دادگاه رو درش تردید ایجاد کنند بهنظر شما مگر میشه با وجود چنین شواهد متقنی روی مبانی ای که در این دادگاه مطرح شده و ثابت شده شک کرد؟
فرزین هاشمی: من میتوانم به شما با قاطعیت اطمینان خاطر بدهم که این تشبثات به هیچ جایی نمیرسه، چون این پرونده در مبانی بسیار مستحکمی استواره چه بهلحاظ وقایع یعنی اون جنایتی که صورت گرفته و چه بهلحاظ موانع حقوقیش. البته عوامل خارج کشوری رژیم خیلی تلاش کردند که از آن جایی که نمیتوانستند در وقایع این جنایت یعنی آنچه مربوط به اعدام و قتلعام سی هزار زندانی سیاسی میشد کمترین تردیدی ایجاد بکنند تلاش کردند با توسل به برخی تشبثات مبانی حقوقی را زیر سؤال ببرند. واقعیت قضیه این است که این پرونده بر اساس اصل صلاحیت جهانی تشکیل شده این اصل بهطور ساده بسیاری از کشورها این حق رو برای خودشون قائل شدند که جرایمی را که در قلمرو خاک دیگری صورت گرفته مورد پیگیرد و بررسی قرار بدهند که این جرایم اساساً به جرایم بسیار وخیم بر میگرده مثل نسل کشی. جنایت جنگی. جنایت علیه بشریت و یا شکنجه بنابراین پایهیی است که در قوانین سوئد به صراحت تصریح شده و جای هیچگونه شک و شبههیی در مورد آن وجود ندارد. دادستانها از روز اول در کیفرخواستی که ارائه دادند جنایت جنگی را بهعنوان مبنایی که این پرونده را بر اون سوار کردند انتخاب کردند. جنایت جنگی بر اساس قانون انساندوستانه بینالمللی در برگیرنده کنوانسیونهای ژنو هست از یک مخاصمه بینالمللی یا از یک مخاصمه مسلحانه یا جنگ دو تعریف وجود دارد یکی دو پدیده را بهرسمیت شناخته. یکی منازعه مسلحانه بینالمللی و دیگری منازعه مسلحانه غیربینالمللی. دادستانها در همان کیفرخواست ذکر کردند که هر دو اینها را مبنا قرار میدهند متناسب با اینکه دادگاه کدام را در نهایت انتخاب بکند. ولی عوامل رژیم ایران از جمله مزدور نفوذیشان و برخی دیگه میخواستند این طور تداعی بکنند که اگر دادگاه به این نتیجه برسه که مبنای قانونی منازعه داخله منازعه مسلحانه غیربینالمللی است این باعث خواهد شد که قوانین سوئد اون را در بر نگیره. که در روز آخر دادستان جواب خیلی قاطعی به این تشبثات داد و به صراحت تأکید کرد که قوانین سوئد این اجازه را به آنها میدهد در شروع این کیس قبل از اینکه به دادگاه ارائه بشود بر طبق قوانینی که در کشور سوئد حاکم است آنها چنین اجازهیی را از دولت گرفتهاند و در ادامه هم توضیح داد که حتی در خارج از سوئد بهعنوان مثال در نروژ حتی دیوان عالی کشور در یک کیس مشابه این نتیجهگیری را کرده که در اینگونه موارد هیچ تفاوتی بین منازعه مسلحانه بینالمللی و منازعه مسلحانه غیربینالمللی وجود ندارد. واقعیت صحنه هم اینه که در سال۶۷ این اعدامها و این قتلعامها صورت گرفت بهطور همزمان دو منازعه مسلحانه در جریان بود. از یکطرف جنگی بود که بین عراق و رژیم خمینی جریان داشت یعنی یک جنگ بینالمللی بین دو کشور بود از طرف دیگه مجاهدین خلق ایران و ارتش آزادیبخش ملی یک جنگ اصلیتری را داشتند و آن هم برای سرنگونی رژیم بود. این دو جنگ این دو مخاصمه بهطور همزمان در جریان بود. اون کسانی که میخواهند نفی بکنند وجود یک منازعه مسلحانه غیربینالمللی یعنی جنگ آزادیبخش مجاهدین و ارتش آزادیبخش علیه رژیم خمینی دو هدف را دنبال میکنند. یک هدف آنها اینه که میخواهند نشون بدهند که گویا مردم ایران هیچ مقاومت سازمانیافتهیی از خودشون ندارند، گویا هیچ جنگی بین مردم ایران و این رژیم ددمنش وجود نداره و هر چه بوده و هست، زائده جنگ با عراق بوده. که خوب یک هدف بسیار مشخصیه. از طرف دیگه افرادی مثل برخی مزدوران خارج کشوری رژیم، عوامل وزارت اطلاعات همچون ایرج مصداقی و بقیه، هدف دیگهای که دنبال میکنن در واقع سرپوش گذاشتن بر ارتباطاتی است که خود همین افراد، و از جمله همین مزدور نفوذی، با حمید نوری و وزارت اطلاعات داشت که ایمیلهایش در پرونده افشا شد. بنابراین تا اونجایی که به اصل موضوع بر میگرده هیچگونه خدشهای نمیشود بر مبانی حقوقی این پرونده وارد کرد بهطور مشخص وکیل مجاهدین که وکیل تعداد از شاکیان این پرونده هم بود در جزییات این مسأله رو توضیح داد و نشون داد استقلال عمل ارتش آزادیبخش رو در اون زمان که هیچکس و هیچکدوم از اسناد و مدارک پروندهام نمیتونست واقعاً اونها رو رد بکنه. در عینحالی که به صراحت پذیرفت که یک منازعه بینالمللی هم در جریان بوده و دادستان هم تأکید کرد که استناد اونها به منازعه مسلحانه بینالمللی بر اساس حکمی است و یا رویه قضایی است که در دادگاه یوگسلاوی صورت گرفته که در اونجا تأکید میکنه که منظور از منازعه بینالمللی این نیست که نیرویی مثل مجاهدین بهعنوان مثال که در عراق اون موقع فعالیت میکرده تحت کنترل مؤثر عراق بوده، بلکه همونطور که یکی از متخصصان گفت نفس وجود پایگاههای ارتش آزادیبخش میتونه اون توصیف رو هم بهلحاظ حقوقی داشته باشه. در نتیجه این تلاشهای عوامل رژیم نه تنها به جایی نرسید، بلکه بخشیاش ناشی از بهطور واقعی عدم فهم این افراد بود. چون خودشان که چیزی رو نمیفهمن، اربابشون یعنی وزارت اطلاعات نکاتی یا خطی رو بهشون داده و مجبورن طوطیوار تکرار بکنن. ولی بهرحال پاسخ قاطع از سوی دادستان و وکیل مجاهدین داده شد.
بله با اینحال آقای هاشمی در آخرین روز دادگاه، طبق رسوم هر دادگاهی، وکیل دژخیم نوری تلاش کرد یه سری از فاکتها رو رد کنه. خوب حقشون هست که در آخرین دفاع مطالبی رو بیان کنن. چه استدلالی میتونست این وکیل بکار بگیره که مورد قبول دادگاه واقع بشه؟
فرزین هاشمی: بهطور واقعی در این زمینه وکلای حمید نوری نتونستن هیچ استدلال قوی ارائه بکنن، ولی مشکل یا موضوع از اینجا شروع شد که در ابتدای این پرونده بعضاً اطلاعات و اسناد غلطی از سوی برخی از عوامل رژیم که هدفشون در واقع به انحراف کشوندن جنبش دادخواهی و حتی خیلی صریح بگم به در بردن حمید نوری بود، اطلاعات غلطی در اختیار دادستانها و تحقیقات پلیس قرار داده بودن. وکلای حمید نوری تلاش میکردن با استناد به برخی از این اطلاعات غلطی که توسط این افراد ارائه شده بود مبانی فاکتوئل یا اونچه که به وقایع مشخص برمیگشت را زیر سؤال ببرن. به همین دلیل وقتی که به شواهد اعضا و هواداران مجاهد میرسید، بهطور واقع چیزی نداشتند. ولی اجازه بدین من یکی دو مورد را مثال بزنم که روشنتر بشه. بهعنوان مثال در شروع این پرونده یک نقشه اشتباهی از زندان گوهردشت در اختیار دادستانها قرار گرفته بود. که چه بسا از ابتدا با همین هدف این نقشه را در اختیار قرار داده بودند که بعداً دست وکلای حمید نوری باز باشه که ایراد بگیرند و بخواهند اعتبار این پرونده را زیر سؤال ببرند. واقعیت این بود که یک ساختمانی را که در آن زمان وجود نداشته را در این نقشه منظور کرده بودند. وقتی مجاهدین این را افشا کرده بودند و ماکتی درست کردند مجاهدین مستقر در اشرف۳ که در اون ماکت واقعیت صحنه در سال۶۷ را بیان کردند و همین ماکت تبدیل شد به مرجع اصلی دادگاه که حتی اون رو انتقال دادند به سوئد که دیگر همه به اون استناد میکردند، وکیل حمید نوری تلاش میکرد که بگوید ببینید در نقشهای که ابتدا داده شده بود، این ساختمان بوده ولی در این نقشه نیست. بله بهخاطر اینکه در سال۶۷ این ساختمان وجود نداشت یا نمونه دیگر، قویترین سندی که در این دادگاه ارائه شد یا شهادتی که ارائه شد، مربوط به برادرمان اصغر مهدیزاده بود که شاهد صحنهای بود که او را به اتاق مرگ یا اتاق اعدام، سالن اعدام برده بودند و در اونجا به تفصیل توضیح داد که شخص حمید نوری در آنجا حضور داشت، در اعدام شرکت داشت، که این در مقایسه با بقیه وقایعی که بیان شد میتونم بگم قویترین استناد برای دست داشتن مستقیم حمید نوری در این جنایت بود. وکیل حمید نوری با استناد به حرفهایی که همین مزدور نفوذی رژیم در مورد این واقعه زده بود و اون رو یک فانتزی توصیف کرده بود، میخواست اعتبار این شهادت را زیر سؤال ببره، البته در همان زمان برادرمون اصغر بهخوبی توضیح داد، وکیلش توضیح داد و مهمتر از همه در همین روزهای آخر دادستان این موضوع را به تفصیل توضیح داد که ثابت کرد که آنچه که اصغر مهدیزاده گفته اصالت داره، صحت داره و معتبر است و یکی از مبانی پرونده شد. در نتیجه وکیل نوری تلاش میکرد با استناد به برخی از همان اطلاعات غلطی که در ابتدا داده بودند، بخواهد مبانی فاکتوئل یا آنچیزی که به وقایع این پرونده بر میگشت را زیر علامت سؤال ببره ولی من با اطمینان خاطر میگم به هیچ جایی نرسید و نخواهد رسید، آنچه که توسط مجاهدین و بسیاری از زندانهای مبارز دیگر در پی شهادت هاشون ارائه شد جای کمترین تردیدی در دست داشتن حمید نوری در این جنایت باقی نمیگذاره، البته حمید نوری یک عامل دست چندمشون بود مهمتر این هست که جنبش دادخواهی مردم ایران که از سی و چند سال پیش توسط مجاهدین شروع شده بود، ادامه پیدا خواهد کرد تا زمانی که همه سران رژیم از جمله خامنهای و رئیسی در مقابل یک دادگاه عادلانه، چه در فردای ایران آزاد و یا قبل از اون در مقابل مراجع بینالمللی قرار بگیرند.
بسیار متشکرم آقای هاشمی از وقتی که برای انجام این گفتگو در اختیار ما قرار دادید.
فرزین هاشمی: با تشکر از فرصتی که در اختیار من قرار دادید.