728 x 90

-

اگر که «آزادی» خواهی عین عاشقی باشد - رحمان کریمی

-

رحمان کریمی,, شاعر آزاده مقاومت
رحمان کریمی,, شاعر آزاده مقاومت
اگر که «آزادی» خواهی عین عاشقی باشد با هجران کشیدنهای دردمند و سرفرازیها

چرا بیش از هزارسال
«آتش به جان شمع فتاد کاین بنا نهاد»
آتش به جان بیدادگران فتد که برباد می‌دهند
هرچه خرمن و حاصل را.

چرا آتش به جان شمع فتد
آن‌گاه که هنوز می‌سوزد به شوق و انتظار
آتشکده دل‌های مشتاقان و عاشقان راه آزادی.
عشق حکایت جان و جانان است به روزگار بی‌عشقی
عشق حدیث ناتمام تمام ناشدگان است
با برق گلوله‌ها در تن و طناب دارها
بر گذرگاههای پاک فریادها.

آن که به عشق معنی داد
حدیث دلدادگان را تمام نکرد
تمام نمی‌شود این حکایت دیرین
تا نرسد عاشق به وصل خویش.

عشق حدیث انسان است نه شمع و گل و پروانه،
زیر سقف هوس خیز خانه‌یی.
عشق حکایت «فرشته» یی ست نگاهبان
در پرستاری سرگشته دیوانه‌یی صمیم و سمج
همیشه در جوش و طغیان و سرکشی.

حقا که امروز عشق همان بیابانهای سوزان و خالی از
مجنون و خیمه گاه لیلا هاست
با خار مغیلانش در جان و به هر فرسنگش، جلجتایی به انتظار
با صفی از سنگساریان و دشنامیان عرض و طول راه.

عشق، تاریخ خونبار اما پراز غرور اشرفی ست
به زمانه‌یی که از یاد برده‌اند چه بسیاران راه و رسم عاشقی را.
شگفتا که از آن جبهه تا به هر جبهه،
از آن خطه تا به هر خطه، این عاشقان راستین آزادی اند
که دل نمی‌دهند به جادوی هوسباز روزگار زشت.

آزادی، آن عروس هزار داماد نیست
تا هر بلهوسی، هوس کند آن را به میل و بلغمی.
می‌دانی و می‌دانم که عاشقان راه آزادی
نه خرمن‌اند که برباد روند به یکباره
نه سبزپوش ایستاده‌یی بی‌جنبش، هم‌چو سرو.

نگاه کن، نگاه، نگاهی بی‌بغض و بی‌ریا!
پرچم از شعله جان افراشته‌اند، افراشتگان اشرفی
وین چنین است که می‌سوزانند دشمن را.
این سلحشوران تاریخ اند که می‌دانند
می‌توان آلات و اسباب طرب! جنایتکاران سادیستی را
سربه نیست و گم کرد، اما خاطره جنایت را هرگز.
مستبدان، این ساده‌ترین حکم تاریخ را
از سر بلاهت و جوع قدرت طلبی در نمی‌یابند
و به لاجرم از بدنام‌ترین بازندگان زمانه می‌شوند.
اگر که می‌شد خاطره‌ها را از صفحه روزگار زدود
نه انسان را حافظه‌یی بود و نه تاریخش هرگز.

در سالهای سیاه عبور ممنوع
این قهرمانان اشرفی بودند که سر برکف و کف زنان و پایکوبان
چنان شکستند دیواره‌های قطور قـرق را
که بیدار کردند جهانی را که خفته بود بی‌هنگام
بر درگاه مشکوک هرحادثه،
در خلیج نفت و خون و خدعه و دروغ.

اگر که «آزادی» خواهی عین عاشقی ست
پس نگاه کنیم به حکمت و عبرت تکامل و تغییر
به مبارزان میهن و مجاهدان سختکوش اشرفی.

هفتم ژانویه ۲۰۱۲.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/40b99bdd-77bd-41d9-8d12-2106b72e875d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات