روزنامه حکومتی شرق وابسته به باند آخوند روحانی در شماره روز شنبه خود مناظره شعبده انتخابات آخوندی را دوزخ مناظره برای پاسدار قالیباف توصیف کرد و با حمله به وی نوشت: «قالیباف فکر میکند وقت آن رسیده است که میوه قدرت را از شاخه بچیند و اگر این کار را امروز نکند، شاید دیگر فرصت چنین کاری پیش نیاید، رویایی که در اولین مناظره انتخاباتیاش به کابوس تبدیل شد».
چرخش رویکرد اصلاحطلبان و صراحت آنان، خاصه اسحاق جهانگیری که در مناظره اخیر خود را نماینده طیفِ اصلاحطلب خواند، قالیباف و تیمِ انتخاباتی او را شوکه کرد. اصلاحطلبان سالیانی روحیه مدارا و تساهل را در پیش گرفته بودند و در مقابل، این اصولگرایان بودند که با حضور رادیکال و حرفهای نامتعارف نگاهها را به خود جلب میکردند، اما انتخابات ٨٤ و ٨٨ این معادله را برای همیشه برهم زدهاست.
اینک اصلاحطلبان با دستِ پُر و بدون مصلحتاندیشی از دستفروشانی سخن میگویند که صورتشان با سیلی سرخ میشود، یا از مجوز برجهای چندینوچند طبقهای که بهتعبیر جهانگیری با مدیریتِ سازهای به کسانی واگذار شد که ثروت مردم را غارت کردهاند. اشتباه محاسباتی قالیباف تأکید او بر رانتخواری طیفِ برخوردار جامعه بود که بهزعم او از نگاه دولت روحانی جا مانده بودند حال آنکه او هنوز پاسخ درخوری برای رانتهای برملا شده شهرداری به مدیران شهری نداده است. بهتعبیر دیگر، قالیباف درست از جایی حمله کرد که نقطه ضعفِ خودش بود.
تاریخ سیاسی ایران خاطره خوشی از چهرههای سیاسی همچون قالیباف ندارد. او روی دیگر احمدینژاد است و درست برعکسِ ابراهیم رئیسی، تلاش میکند این «اینهمانی» را پنهان کند؛ اما در همین مناظره اخیر رفتار و گفتارش بیش از هر زمان دیگر احمدینژاد را تداعی کرد.
. قالیباف میخواهد دوران بهسرآمده سیاسیاش را در پس کردارها و گفتارهای بهظاهر متفاوت پنهان کند، در حالیکه بهنظر میرسد رئیسی بیشتر بر آن است تا بدون تداعیِ احمدینژاد از توان جریانِ او استفاده کند و همین رویکرد موجب شده تا سعید مرتضوی با دعوت یا بدون دعوت رهسپار مسجد حظیره یزد شود.
عملکرد مرتضوی یادآور این حکایت است که «شترسواری دولا دولا نمیشود!» بیشک حضورِ بهنگام یا ناهنگام مرتضوی در ریزش آرای رئیسی در شهرهای بزرگ تاثیر بسیار خواهد داشت. خودِ رئیسی نیز این مسأله را بهخوبی دریافته است که ستاد انتخاباتیاش به سرعت بیانیهیی را منتشر میکند تا حضور مرتضوی را بیبها و بیبهانه قلمداد کند. این کار از سوی نامزدی که هیچ اِبایی در همکاری با مردان احمدینژاد ندارد بسیار معنادار است.
حضور مرتضوی را چه جدی بگیریم و چه نگیریم، معلوم میشود که رئیسی و قالیباف بیش از آنکه نامزدهای انتخاباتی بعد از ٨٨ باشند به دورههای قبل از آن تعلق دارند و هنوز در آن فضا تنفس میکنند. سالهایی که برای اصولگرایان این امکان بهوجود آمد تا خود را در ردههای بالای سیاست تثبیت کنند، فرصتی که با پیروزی احمدینژاد و حمایت همهجانبه اصولگرایان از او از دست رفت.
چرخش رویکرد اصلاحطلبان و صراحت آنان، خاصه اسحاق جهانگیری که در مناظره اخیر خود را نماینده طیفِ اصلاحطلب خواند، قالیباف و تیمِ انتخاباتی او را شوکه کرد. اصلاحطلبان سالیانی روحیه مدارا و تساهل را در پیش گرفته بودند و در مقابل، این اصولگرایان بودند که با حضور رادیکال و حرفهای نامتعارف نگاهها را به خود جلب میکردند، اما انتخابات ٨٤ و ٨٨ این معادله را برای همیشه برهم زدهاست.
اینک اصلاحطلبان با دستِ پُر و بدون مصلحتاندیشی از دستفروشانی سخن میگویند که صورتشان با سیلی سرخ میشود، یا از مجوز برجهای چندینوچند طبقهای که بهتعبیر جهانگیری با مدیریتِ سازهای به کسانی واگذار شد که ثروت مردم را غارت کردهاند. اشتباه محاسباتی قالیباف تأکید او بر رانتخواری طیفِ برخوردار جامعه بود که بهزعم او از نگاه دولت روحانی جا مانده بودند حال آنکه او هنوز پاسخ درخوری برای رانتهای برملا شده شهرداری به مدیران شهری نداده است. بهتعبیر دیگر، قالیباف درست از جایی حمله کرد که نقطه ضعفِ خودش بود.
تاریخ سیاسی ایران خاطره خوشی از چهرههای سیاسی همچون قالیباف ندارد. او روی دیگر احمدینژاد است و درست برعکسِ ابراهیم رئیسی، تلاش میکند این «اینهمانی» را پنهان کند؛ اما در همین مناظره اخیر رفتار و گفتارش بیش از هر زمان دیگر احمدینژاد را تداعی کرد.
. قالیباف میخواهد دوران بهسرآمده سیاسیاش را در پس کردارها و گفتارهای بهظاهر متفاوت پنهان کند، در حالیکه بهنظر میرسد رئیسی بیشتر بر آن است تا بدون تداعیِ احمدینژاد از توان جریانِ او استفاده کند و همین رویکرد موجب شده تا سعید مرتضوی با دعوت یا بدون دعوت رهسپار مسجد حظیره یزد شود.
عملکرد مرتضوی یادآور این حکایت است که «شترسواری دولا دولا نمیشود!» بیشک حضورِ بهنگام یا ناهنگام مرتضوی در ریزش آرای رئیسی در شهرهای بزرگ تاثیر بسیار خواهد داشت. خودِ رئیسی نیز این مسأله را بهخوبی دریافته است که ستاد انتخاباتیاش به سرعت بیانیهیی را منتشر میکند تا حضور مرتضوی را بیبها و بیبهانه قلمداد کند. این کار از سوی نامزدی که هیچ اِبایی در همکاری با مردان احمدینژاد ندارد بسیار معنادار است.
حضور مرتضوی را چه جدی بگیریم و چه نگیریم، معلوم میشود که رئیسی و قالیباف بیش از آنکه نامزدهای انتخاباتی بعد از ٨٨ باشند به دورههای قبل از آن تعلق دارند و هنوز در آن فضا تنفس میکنند. سالهایی که برای اصولگرایان این امکان بهوجود آمد تا خود را در ردههای بالای سیاست تثبیت کنند، فرصتی که با پیروزی احمدینژاد و حمایت همهجانبه اصولگرایان از او از دست رفت.