پس از سرکوب قیام سال 88 توسط نیروهای سرکوبگر رژیم در9 دی سال 88، از آن پس همه ساله در سالگرد این روز، مهرهها و رسانههای باند خامنهای از یک طرف بهخاطر سرنگون نشدن نظام در سلسله قیام های آن سال شکر گزاری میکنند، و ازطرفی نسبت به خطر قیام و سرنگونی تمامیت نظام آخوندی در آینده نیز هشدار میدهند.
در نمایشات باند خامنهای در 9 دی امسال ضمن ابراز خوشحالی از اینکه در سال 88 نظام ولایت سرنگون نشده است، آنچه که در سخنان مهرهها و نوشته رسانههای این باند برجسته بود، رشد تضادهای درونی رژیم بود.
واضح است که حدت و شدت حملات باند خامنهای به باند مقابل و بهطور مشخص به روحانی و رفسنجانی، بهدلیل در پیش بودن نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم است.
بنابراین باند ولیفقیه فرصت 9 دی را مغتنم شمرد تا آنجا که میتواند رفسنجانی و روحانی را آماج حملات قرار دهد.
در جریان حملات باند ولایت به باند مغلوب، در مواردی باند مقابل تهدید به حذف و تصفیه شد، که چنین موضوعی کم سابقه است.
پاسدار مقدم فر در روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای با عنوان ”نیمه پنها فتنه“، اذعان میکند که در نظام آخوندی صفبندی تمامعیار دو باند رژیم، امکان همزیستی مسالمتآمیز آنها با یکدیگر را از بین برده و ”تنها یک جریان میتواند با حذف و حاشیهنشین کردن دیگری به حیات و حرکت پیشرونده خود ادامه دهد. جریان مقاومت انقلابی معتقد به مکتب امام و.. رهبری و جریان غربگرا معتقد به سازش با غرب است. به نظر میرسد سرنوشت آینده انقلاب اسلامی در گرو تعیین تکلیف طرف پیروز و غالب در این رویارویی است. این رویارویی امروز بسیار آشکار شده و صفبندیها و خطکشیها پیوسته پررنگتر و شفافتر میشود“. (وطن امروز9 دی95)
کیهان خامنهای نیز ضمن اشاره به تضادهای درونی رژیم در سال 88 و حوادث آن سال، نوشته است که: ”پرونده این باند در سال 88 بسته نمیشود، و عناصر آن باید از مناصب رسمی برکنار بمانند زیرا لیاقت حضور در مناصب رسمی را ندارند“.(کیهان9 دی 95)
در تبریز آخوند منتظری دادستان کل رژیم 8دی95 در اظهاراتی به تلویزیون رژیم گفت که ملت اجازه نمیدهند که نظام به دست کسانی بیفتد که وابستگیشان به آمریکا و اسراییل و انگلیس قطعی است.
سوال این است که آیا این توانایی برای حذف در ولیفقیه ارتجاع و باندش آنچنان که میگویند وجود دارد؟
واضح است که در حال حاضر طلسمشکستگی ولیفقیه آنچنان عیان است که نمیتواند دست به چنین جراحی بزرگی در درون حاکمیت بزند. اگر چنین توانی بود، سال 92 نباید اجازه آمدن آخوند روحانی را میداد، یا باید که خامنهای میتوانست این همه جنگ و دعوای درونی گرگها را حتی اندکی هم که شده کم کند، چرا که میداند بازتاب این جنگ و دعوا در جامعه چیست و چه تبعاتی دارد.
ضمن اینکه به فرض اگر خامنهای بتواند باند مقابل را خانهنشین و از رسیدن به مناصب دولتی بازدارد، در این صورت پر واضح است که بیش از پیش و بیشتر از سال 88 راه برای ورود عنصر اجتماعی و نیروی پیشتاز سرنگون کننده فراهم میشود.
روند قضایا در سال 88 و در سالهای اخیر بیانگر این است که هر دو باند رژیم نسبت به عواقب چنین امری درگذشته نگران بودند و قطعاً درآینده نیز نسبت به آن نگرانند، چرا که هر دو باند نظام با هم به سرنوشت محتوم خود خواهند پیوست، بهخصوص که در کنار تضعیف رژیم بهدلیل اوج جنگ و جدال درونی، مردم و مقاومت مردم ایران آماده ضربه نهایی هستند.
در نمایشات باند خامنهای در 9 دی امسال ضمن ابراز خوشحالی از اینکه در سال 88 نظام ولایت سرنگون نشده است، آنچه که در سخنان مهرهها و نوشته رسانههای این باند برجسته بود، رشد تضادهای درونی رژیم بود.
واضح است که حدت و شدت حملات باند خامنهای به باند مقابل و بهطور مشخص به روحانی و رفسنجانی، بهدلیل در پیش بودن نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم است.
بنابراین باند ولیفقیه فرصت 9 دی را مغتنم شمرد تا آنجا که میتواند رفسنجانی و روحانی را آماج حملات قرار دهد.
در جریان حملات باند ولایت به باند مغلوب، در مواردی باند مقابل تهدید به حذف و تصفیه شد، که چنین موضوعی کم سابقه است.
پاسدار مقدم فر در روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای با عنوان ”نیمه پنها فتنه“، اذعان میکند که در نظام آخوندی صفبندی تمامعیار دو باند رژیم، امکان همزیستی مسالمتآمیز آنها با یکدیگر را از بین برده و ”تنها یک جریان میتواند با حذف و حاشیهنشین کردن دیگری به حیات و حرکت پیشرونده خود ادامه دهد. جریان مقاومت انقلابی معتقد به مکتب امام و.. رهبری و جریان غربگرا معتقد به سازش با غرب است. به نظر میرسد سرنوشت آینده انقلاب اسلامی در گرو تعیین تکلیف طرف پیروز و غالب در این رویارویی است. این رویارویی امروز بسیار آشکار شده و صفبندیها و خطکشیها پیوسته پررنگتر و شفافتر میشود“. (وطن امروز9 دی95)
کیهان خامنهای نیز ضمن اشاره به تضادهای درونی رژیم در سال 88 و حوادث آن سال، نوشته است که: ”پرونده این باند در سال 88 بسته نمیشود، و عناصر آن باید از مناصب رسمی برکنار بمانند زیرا لیاقت حضور در مناصب رسمی را ندارند“.(کیهان9 دی 95)
در تبریز آخوند منتظری دادستان کل رژیم 8دی95 در اظهاراتی به تلویزیون رژیم گفت که ملت اجازه نمیدهند که نظام به دست کسانی بیفتد که وابستگیشان به آمریکا و اسراییل و انگلیس قطعی است.
سوال این است که آیا این توانایی برای حذف در ولیفقیه ارتجاع و باندش آنچنان که میگویند وجود دارد؟
واضح است که در حال حاضر طلسمشکستگی ولیفقیه آنچنان عیان است که نمیتواند دست به چنین جراحی بزرگی در درون حاکمیت بزند. اگر چنین توانی بود، سال 92 نباید اجازه آمدن آخوند روحانی را میداد، یا باید که خامنهای میتوانست این همه جنگ و دعوای درونی گرگها را حتی اندکی هم که شده کم کند، چرا که میداند بازتاب این جنگ و دعوا در جامعه چیست و چه تبعاتی دارد.
ضمن اینکه به فرض اگر خامنهای بتواند باند مقابل را خانهنشین و از رسیدن به مناصب دولتی بازدارد، در این صورت پر واضح است که بیش از پیش و بیشتر از سال 88 راه برای ورود عنصر اجتماعی و نیروی پیشتاز سرنگون کننده فراهم میشود.
روند قضایا در سال 88 و در سالهای اخیر بیانگر این است که هر دو باند رژیم نسبت به عواقب چنین امری درگذشته نگران بودند و قطعاً درآینده نیز نسبت به آن نگرانند، چرا که هر دو باند نظام با هم به سرنوشت محتوم خود خواهند پیوست، بهخصوص که در کنار تضعیف رژیم بهدلیل اوج جنگ و جدال درونی، مردم و مقاومت مردم ایران آماده ضربه نهایی هستند.