سخنرانی ۴شخصیت برجسته آمریکایی؛ خانم دانا برزیل رئیس حزب دمکرات آمریکا ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶، ژنرال جیمز جونز؛ نخستین مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما، سناتور جوزف لیبرمن؛کاندیدای معاون ریاستجمهوری آمریکا و سناتور رابرت توریسلی
دانا برزیل - رئیس حزب دمکرات آمریکا ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶
دعوت شما برای صحبت در اینجا افتخاری برای من است که بهآن میبالم. خوشحالم که امروز یا هر روز دیگر با شما باشم.
امروز من در همبستگی بهشما ملحق میشوم، در چهلمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران. بیایید با قدرت بهتشویق بپردازیم بهخاطر چهل سال بقا و شکوفایی و بهخاطر رهبری رئیسجمهور منتخب خانم مریم رجوی.
میدانید این گردهمایی فراتر از گروهی از برادران یا دژی از خواهران است.
این همنشینی یک خانواده است؛ کسانی که به حقوقبشر و آزادی برای همه معتقدند. من فقط برای حقشناسی از شریکشدن در این مناسبت اینجا نیستم. بلکه با خضوع در اینجا حضور دارم.
خضوع ناشی از مشاهدهٔ شجاعت و رهبری چشمگیر شما. در برابر استبداد دینی. خضوع در برابر عزم راسخ شما برای رسیدن بهیک حکومت غیردینی. خضوع در برابر شما بهخاطر پیشبرد حقوق بشر. خضوع در برابر میزان اشتیاق شما برای آزادی. خضوع در برابر پذیرش با متانت برابری انسانیت توسط شما. خضوع در برابر دفاع صریح شما از حقوق زنان و دختران. و البته خضوع در برابر پافشاری شما بر یک ایران غیراتمی و یک جهان غیراتمی. در واقع شما الگویی هستید که جهان از جمله ایالات متحده باید از آن سرمشق بگیرد. شما دوستان بسیاری اینجا در آمریکا دارید و اجازه بدهید از دو میهنپرست بزرگ یاد کنم که بهآرمان شما ایمان داشتند. آنها دولتمردانی برجسته بودند، یکی دموکرات و دیگری جمهوریخواه که از شورای ملی مقاومت حمایت کردهاند.
ما باید از این مردان نام ببریم چون بهرغم سوابق متفاوتشان و دشواریهای فعلی برای رفع اختلافات سیاسی در کار مشترک، نمایندگیکنندهٔ روحیهٔ دو حزبی در کنگرهٔ ایالات متحده و فضای عمومی نسبت بهتلاشهای شما بودند.
من مرحوم جان لوییس نمایندهٔ کنگره از آتلانتا، جورجیا را میشناختم. ما دلتنگ او هستیم. وی از فعالان جنبش حقوق مدنی از سن ۱۷سالگی بود. یکی از ۱۰نفری بود که در راهپیمایی تاریخی سال۱۹۶۳ در واشنگتن سخنرانی کرد، جایی که کشیش دکتر مارتین لوتر کینگ سخنرانی «من یک آرزو دارم» را ایراد کرد. جان لوییس آخرین نفر از آن ۱۰نفر بود که ما را در سال۲۰۲۰ ترک کرد. ما دلتنگ او هستیم و همچنان در سوگ رفتنش بهسر میبریم.
میخواهم نقل قولی برایتان بخوانم از سخنرانی جان لوییس در ساختمان کنگرهٔ آمریکا، خطاب به مبارزان ایرانی در سال۲۰۱۰. سخنان او اکنون مانند آن زمان بهجاست، چون مبارزات او برای حقوق مدنی و حقوقبشر مادامالعمر بود، همانطور که ممکن است برای کسانی که امروز در اینجا هستند نیز چنین باشد. وی به مبارزان ایرانی که گردآمده بودند، گفت: «بهاینجا آمدهام تا بهشما بگویم، هرگز تسلیم نشوید، هرگز کوتاه نیایید و هرگز ایمانتان را از دست ندهید. من ۴۰بار دستگیر شدم، بهزندان رفتم، کتک خوردم، خونین و بیهوش در راهپیمایی برای آزادی بهحال خود رها شدم. یک ضربه مغزی در راهپیمایی از سلما به مونتگومری آلاباما در ۷مارس۱۹۶۵ داشتم. ولی ما تسلیم نشدیم. و کسانی که از مردم در ایران حمایت میکنند و آن دسته از شما که اینجا در آمریکا و سراسر جهان زندگی میکنید، هرگز و هرگز نباید تسلیم بشوید. بهتلاش برای برادران، خواهران، عموها و عمهها و مادران و پدران و مادر و پدربزرگها و اجدادتان ادامه بدهید. تا زمانی که مردم ایران از حقوق اولیهٔ خود بهعنوان انسان محرومند، مردم در سراسر جهان نیز از حقوق خود محروم هستند. وقتی شاهد قیام اخیر در ایران بودم، مرا بهیاد برخی از مبارزات غیرخشونتآمیزی انداخت که ما در آمریکا داشتیم، برای حق رأی و حق مشارکت در روند دمکراتیک». جان لوییس در پایان، گفت: «پس بهآن ادامه بدهید».
همچنین اجازه بدهید احساسات سناتور فقید جان مککین از آریزونا را بهاشتراک بگذارم، کاندیدای ریاستجمهوری جمهوریخواهان در سال۲۰۰۸ و رئیس کمیتهٴ قوای مسلح سنا... . .
رئیسجمهور منتخب رجوی، میدانم که شما نیز جان مککین را شخصاً میشناختید. شما با او ملاقاتی در آلبانی در سال۲۰۱۷ داشتید. هر دوی شما بهدلیل آن مورد حمله قرار گرفتید. جان مککین آن سفر پرزحمت را در اواسط آوریل۲۰۱۷ انجام داد. او تحت عمل جراحی مغز در اوایل ژوئیه، فقط دو ماه بعد از آن قرار گرفت. سناتور مککین برای شورای ملی مقاومت که در آلبانی با هم دیدار داشتند صحبت کرد. او از جمله، گفت: «شما برخاستهاید، جنگیدهاید و برای آزادیتان فدا کردهاید؛ برای حق زندگی آزاد، برای حق تعیین آینده خودتان، برای حقوق خدادادی. از شما سپاسگزارم که یک الگو هستید» این گفتهٔ جان مککین است، «الگویی برای کل جهان که کسانی که خواهان مبارزه و فداکاری برای آزادی هستند بهآن دست خواهند یافت؛ و شما الگویی برای همهٔ کسانی در جهان هستید که برای آزادی مبارزه میکنند».
سناتور مککین اضافه کرد و من هم باید بگویم: «روزی -همهٔمان بهآن باور داریم- روزی، ایران آزاد خواهد شد. روزی، همهٔ ما در آن میدان گردهم میآییم».
این نقطهٔ خوبی است که من درودهایم را با آن بهپایان ببرم. مبارزه برای حق تعیین سرنوشت، برابری و حقوقبشر، اغلب دشوار و همیشه و همیشه طولانی است. هرگز تسلیم نشوید، هرگز تسلیم نشوید.
هرگز نباید فراموش کنید که وقتی در طرف برابری جهانی هستید، در طرف حقیقت هم قرار دارید. همانطور که دکتر مارتین لوترکینگ بهما آموخت، منحنی جهان اخلاقی ممکن است طولانی باشد، اما همیشه بهسمت عدالت خم میشود.
آزادی، و من اینرا میدانم آنهم بهعنوان زنی که اینجا در جنوبِ تحت تبعیض آمریکا بهدنیا آمده و بزرگ شدهام، آمریکا باید توسط مردمی تحقق یابد که آرزوی زندگی در جامعهٔی را دارند که با همه و همه، از جمله با زنان و دختران با شایستگی و احترام برخورد میشود.
میخواهم بدانید که روحیهٔ دو حزبی در دورهٔ کنونی یعنی ۱۱۷مین کنگرهٔ ایالات متحده در حمایت از شما ادامه خواهد یافت. ما در کنار شما خواهیم ایستاد. مردم آمریکا همیشه در کنار کسانی خواهند بود که بهحقیقت جهانیِ برابری و عدالت برای همه اعتقاد دارند.
میخواهم شما شخصاً بدانید که این دختر جنوب، رئیس پیشین حزب دمکرات، زنی که همچنان بهعدالت و برابری ایمان دارد، بله من با شما هستم و میلیونها هموطن آمریکاییام نیز با شما هستند و ما از شجاعت و استقامت شما الهام میگیریم و با شما خواهیم ایستاد و با شما خواهیم بود در همان روزی که بتوانیم «در آن میدان گردهم بیاییم».
ممنون از فعالیت شگفتتان، خدا شما را حفظ کند، خدا خانوادههایتان را حفظ کند. متشکرم.
ژنرال جیمز جونز – نخستین مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما
باعث افتخار و سرافرازی من است که بهگردهمایی جهانی ایران آزاد امسال بپیوندم. خانم رئیسجمهور مریم رجوی، میهمانان گرامی، همهٔ نشانهها حاکی از آن است که ایران از یک تغییر بنیادین عبور کرده.
با سرافکندگی بسیار زیاد همهٔ توجیهگران این استبداد قرونوسطایی، ولیفقیه رژیم ایران، علی خامنهای، ارتقای یکی از وفادارترین و بیرحمترین دوستان خود، ابراهیم رئیسی را بهمقام ریاستجمهوری مهندسی کرد.
رئیسی از میان سلسلهمراتب رژیم، با کشتار وحشیانه و سرکوب ارتقا یافت. او امسال رئیسجمهور این رژیم شد که نتیجهٔ یک انتخابات نمایشی و یک روند طراحیشده و ساختگی بود. مردم ایران انتخابات رژیم را تحریم کردند، زیرا میدانند که این یک روند غیرعادلانه و غیردمکراتیک است و نتیجهٔ وحشتناکی خواهد داشت.
حتی آمار و ارقام اغراقشدهٔ رژیم، مبنی بر اینکه کمتر از ۲۰درصد از مردم در تهران رأی دادند، نشان میدهد که رژیم حتی از ذرهیی مشروعیت در میان مردم ایران برخوردار نیست. این انتخابات همچنین پایانی بر این سناریوی دروغین بود که خود رژیم و توجیهگران غربیاش بهمدت بیش از ۴دهه بهخورد جهان میدادند که دادن امتیاز و چشمپوشی از زیادهرویهای آخوندها در ایران و خارج از ایران، ضرورت تقویت بهاصطلاح میانهروها در بین طبقهٔ حاکم است. همانطور که میلیونها ایرانی در خیزشهای سراسری ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ شعار دادند، «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا»؛ فیالواقع، اگر گذشته مقدمهیی برای آینده است، سیاستی که تاکنون دنبال شده فقط باعث تقویت جنایتکارترین و افراطیترین جناحهای این رژیم و بهضرر مردم ایران و بهقیمت صلح و ثبات منطقهیی تمام شده است.
کانونهای شورشی و مبارزان سازمان مجاهدین در ایران باید بهخاطر کار مؤثرشان در داخل کشور در تشویق مردم ایران برای پسزدن این رژیم مورد تقدیر قرار بگیرند.
خانم رجوی، فراخوان شما برای تحریم انتخابات، با صدای بلند و رسا شنیده شد. با تحریم خود، مردم ایران بهخوبی روشن ساختند که بههیچچیزی کمتر از سرنگونی این رژیم مذهبی قرونوسطایی و همهٔ جناحهای آن راضی نمیشوند.
انتخاب رئیسی همچنین نشان داد چهقدر این رژیم ضعیف و سست شده است. طی این روند، خامنهای حتی نتوانست بهنزدیکترین افراد مورد اعتماد خودش، مانند علی لاریجانی هم اعتماد کند که بهمدت ۱۲سال رئیس مجلس رژیم بود. او همچنین رئیس شورای عالی امنیت رژیم بود و اکنون مشاور شخصی خامنهای و همچنین نمایندهٔ ویژهٔ خامنهای در مأموریتهای خارجی است
خامنهای فقط میتوانست بهکسی مثل رئیسی اعتماد کند. یک قتلعامکننده و قاتل روانی که در برخی از شنیعترین جنایات رژیم دست داشته است. در سال۱۳۶۷، رئیسی یکی از اعضای هیأت مرگی بود که ناظر بر اعدام و قتلعام بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی در سراسر ایران بود. قربانیان در گورهای دستهجمعی دفن میشدند و خانوادههای آنها اطلاعی از سرنوشتشان نداشتند. آنها بهخاطر اعتقادشان بهدموکراسی اعدام شدند و اکثریت قریب بهاتفاق آنان اعضا و هواداران گروه اصلی یعنی سازمان مجاهدین خلق بودند.
در اولین کنفرانس مطبوعاتیاش پس از انتخابات، رئیسی که در بین مردم ایران به جلاد۶۷ معروف است گفت، بهجنایاتی که علیه بشریت مرتکب شده افتخار میکند و باید بهخاطر حفاظت از رژیم، مورد تقدیر قرار گیرد.
نتیجهٔ انتخابات، اثباتکنندهٔ حقانیت چیزی است که مقاومت ایران طی چهار دههٔ اخیر گفته است. مبنی بر اینکه این رژیم رفرمپذیر نیست و هیچ میزانی از امتیازدهی سیاسی و اقتصادی رفتار آنرا معتدل نمیکند.
از هماکنون، نهادهای برجستهٔ حقوقبشر و متخصصان ارشد حقوقبشر سازمانملل، خواهان تحقیقات مستقل درباره نقش رئیسی در قتلعام۱۳۶۷ شدهاند. سکوت برای چیست؟
زمان آن فرا رسیده که بهفرهنگ مصونیت برای قتلعامکنندگان در تهران پایان بدهیم. دیگر کافی است. شرمآور و ننگین است که (حکومت) تهران ۳۰سال بعد از قتلعام۶۷ و قتلعام دستکم ۱۵۰۰تن از تظاهر کنندگان آبان۹۸ هنوز هم از مصونیت برخوردار باشد.
ما باید دست از مماشات با این رژیم مذهبی، در یک جستجوی بیحاصل بهدنبال «میانهروها» و «اصلاحطلبان» برداریم. این رژیم آدمکش قابل اصلاح و میانهرو شدن نیست و بالا آمدن رئیسی اینرا ثابت کرده است.
صعود رئیسی بهریاستجمهوری رژیم، یک بار و برای همیشه ثابت میکند که تغییر نمیتواند از درون رژیم صورت بگیرد، بلکه فقط توسط خود مردم میسر است. پس وقتی کسی بهچشمانداز سیاسی ایران نگاه کند، بهطرز اجتنابناپذیری متوجه میشود که فقط دو نیرو در مقابل یکدیگر صفآرایی کردهاند. آخوندها و شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین.
بهبیان دیگر، یک اپوزیسیون سازمانیافته و بسیار کارآمد وجود دارد، یعنی شورای ملی مقاومت، بهرهبری خانم مریم رجوی، که ارائهکنندهٔ یک آلترناتیو دمکراتیک و واقعی است. این آلترناتیوی است که نه تنها از حمایت در داخل ایران برخوردار است، بلکه در حال کسب مشروعیت فزایندهٔ بینالمللی است.
آزادی، هم در داخل و هم در خارج از ایران در حال پیشروی است. جامعهٔ بینالمللی باید از برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم رجوی حمایت کند که خواهان یک جمهوری آزاد، دمکراتیک، غیراتمی و مبتنی بر جدایی دین از دولت در ایران است. مردم این کشور سربلند، شایستهٔ چیزی کمتر از این نیستند.
سناتور جوزف لیبرمن – کاندیدای معاون ریاستجمهوری آمریکا
متشکرم. متشکرم دوستان عزیز. خانم رجوی، یک رهبر عالی و یک دوست عزیز. درود بر شما نه تنها از سوی خودم، بلکه از جانب همسرم هاداسا، که بسیار شما را ستایش میکند. و بهدوستانمان در اشرف۳ که چند بار دیدارهای پر محتوایی با آنها داشتهایم. از همهٔ شما بسیار متشکرم و بیش از همه، تمامی حمایتم را نثار قهرمانان مقاومت در داخل ایران و همچنین دوستان عزیز، ایرانیان در تبعید میکنم که از آن قهرمانان پشتیبانی میکنند. من بهواقع مفتخرم که از من خواسته شد امروز بار دیگر بهشما بپیوندم، آنهم در این آرمان مقدس آزادی، عدالت، حقوقبشر و شکوفایی اقتصادی برای مردم ایران... . .
من ابتدا نتیجهگیری خودم را بهشما میگویم. فقط یک راهحل باقی مانده است که جواب دارد و آن، تغییر رژیم در ایران است. همهٔ راهحلهای دیگر آزمایش شدهاند. روشن است که رژیم خودش تغییر نخواهد کرد. پس مردم ایران با پشتیبانی همهٔ ما که در خارج از ایران هستیم باید رژیم را تغییر بدهند. هیچ آلترناتیو دیگری وجود ندارد برای پایان دادن بهمحرومیت بیرحمانهٔ شهروندان از حقوق خود توسط این رژیم، پایان دادن به حمایت آن از تروریسم و تجاوز در منطقه، توسعهٔ تسلیحات اتمی و موشکهایی برای حمل آن بهکشورها و دشمنان دور و نزدیک و کینهیی که بارها و بارها نسبت بهآمریکا، همسایگان عرب آن، و بخش زیادی از بقیه جهان اعلام کرده، تنها راهحل عملی که باقی مانده مقاومت است و انقلاب. و من هیچوقت خوشبینتر از الآن نبودهام، دوستان، یعنی الآن که رژیم حاکم بر ایران از درون پوسیده و آمادهٔ سقوط است. اقتصاد ایران در وضعیت وخامتباری است.
مردم بهتنگ آمدهاند... . آنها شجاعت اینرا داشتهاند که بهخیابانها بروند و بهطور فزایندهیی تظاهرات کنند. از آبان۱۳۹۸ و در انتخابات اخیر، با خودداری از رفتن بهپای صندوقها برای شرکت در گزینش یک قتلعامکننده یعنی رئیسی بهعنوان رئیسجمهور بعدی (رژیم) ایران. در مردادماه امسال، بهجای ورود در دفتر ریاستجمهوری در تهران، ابراهیم رئیسی بایستی بهجایگاه متهمان در دادگاه بینالمللی عدالت در لاهه برده شود و متهم به جنایت علیه بشریت بشود. بههمین دلیل افتخار میکنم که با نخستوزیر یانشا از اسلوونی همصدا بشوم که بهدرستی خواهان یک تحقیقات بینالمللی درباره رفتار رئیسی شد.
در انتخاباتی که انجام شد، درصد شرکتکنندگان با فاصلهٔ زیادی کمتر از همهٔ انتخابات گذشته از انقلاب۵۷ بهاین سو بود... . . روز جمعهٔ قبل از انتخابات، در نماز جمعهٔ مشهد، یکی از آخوندها بهمردم التماس میکرد که رأی بدهند. او هشدار داد که هر کس رأی ندهد، به مجاهدین رأی داده است. خب، بر اساس این معیار، از آنجا که اغلب ایرانیها رأی ندادند، مجاهدین برندهٔ انتخابات بودند و خانم رجوی باید رئیسجمهور بعدی ایران باشد. عدالت همین را حکم میکند.
اشارهها و هشدارهای مستمر رژیم درباره مجاهدین، ترس آنرا از مجاهدین و شورای ملی مقاومت برملا میکند. و این بدان دلیل است که این سازمان، بدترین رفتارهای رژیم را افشا کرده است. مانند برنامهٔ اتمی سری رژیم و اقدامات جنایتکارانهٔ تروریستی آن. شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران بهروشنی جنبش و سازمان مقاومتی با بالاترین درجهٔ سازماندهی در ایران هستند. این جنبش توانمندترین و کاراترین است و رهبر آن، خانم رجوی در جستجوی قدرت نبوده است... ... بهبرنامهٔ ۱۰مادهیی که خانم رجوی ارائه کرده است نگاه کنید. این برنامه شامل بهترین ارزشهای جهانی حقوقبشر و حاکمیت دمکراتیک است که مردم سراسر جهان در آن شریک هستند؛ و بهطور خاص مردم اینجا در آمریکا. فراموش نکنید که شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین متعهد بهتوانمند ساختن مردم ایران بهانتخاب رهبران خود در یک انتخابات آزاد هستند.
صرفاً از بابت بحث و جدل، بقیه چه راهحلهایی بهجای تغییر رژیم، برای حل بحران وحشتناک ایران توصیه میکنند؟ اولین آن مذاکره است. مذاکره؟ چهطور رهبران جهان میتوانند، از جمله رهبران آمریکا، بهطور منطقی با رژیمی مذاکره کنند که هزاران شهروند آمریکایی و شهروندان متحدانمان را بهقتل رسانده؟ و البته شهروندان خود ایران. چهطور میتوانیم با حکومتی مذاکره کنیم که مستمراً اثبات کرده که قادر بهعملکردن بهقول و قرارهای دیپلماتیک خود نیست. و اکنون چهطور امکان مذاکره با رژیمی وجود دارد که رئیسجمهور بعدی خودش را بهدست خودش یک قتلعامکننده انتخاب کرده که بهطور ثابت و مستمر، کینهٔ خود را نسبت بهایالات متحده اعلام کرده؟ دوستان، این یک یاوهگویی سادهلوحانه است که تصور کنیم میشود با چنین رژیمی مذاکره کرد. نمیتوانیم.
سایرین، بهعنوان جایگزینی برای تغییر رژیم، مبلغ تقویت میانهروها در ایران هستند. کدام میانهرو؟ میانهروها کجا هستند؟. . این گزینهٔ میانهروها همواره یک فریب بیرحمانه بوده که توسط حاکم واقعی (رژیم) ایران تبلیغ شده یعنی توسط افراطی تندرو، خامنهای، و قاتلان و دزدان سپاه پاسداران. گزینش رئیسی بهبازی میانهروی (رژیم) ایران پایان داد. همچنانکه مردم ایران در تظاهرات خود شعار دادهاند: «دیگه تمومه ماجرا». بههمین دلیل من معتقدم واقعیت ایران امروز فقط یک گزینه برای زندگی بهتر برای مردم ایران و فرزندانشان باقی میگذارد و آن تغییر رژیم است.
البته این کار آسانی نخواهد بود. بهحرفهای میهنپرست آمریکایی «توماس پین» گوش کنید که در زمان انقلاب آمریکا چنین گفت: «استبداد بهسادگی مغلوب نمیشود. ولی ما بهاین دلگرم هستیم که هرقدر تعارض سختتر باشد، همانقدر پیروزی شکوهمندتری نصیبمان میشود».
انقلاب آمریکا تعارض دشواری علیه یک قدرت بزرگ جهانی بود. با اینحال پیروزی ما در آن انقلاب شکوهمند بود. همچنین پیروزی در انقلاب فرانسه... . . بههمین صورت، پیروزی مردم ایران بر استبداد حاکم بر تهران شکوهمند و سرفصلی خواهد بود. هر یک از ما که در بیرون از ایران زندگی میکنیم، باید تصمیم بگیریم و برنامهریزی کنیم که برای پشتیبانی از مقاومت ایران که در حال صعود بهقلهٔ یک انقلاب است چه خواهیم کرد. من میخواهم اینجا بیپرده صحبت کنم. در آمریکا باید تلاش کنیم تا دولت بایدن را متقاعد سازیم بهسیاستها و ارزشهای خودش عمل کند، همان که خود رئیسجمهور گفته است قرار دادن مجدد حقوقبشر و دموکراسی در قلب سیاست خارجی ما است؛ این باید دولت را بهاین سمت هدایت کند که مذاکره با حکومت خبیث (حاکم بر) تهران را متوقف کند و شروع به حمایت از مردم ایران کند که میخواهند آنرا سرنگون کنند.
تعهد رئیسجمهور بایدن بههمین صورت است: احیای اتحادهای ما در سراسر جهان و همکاری با متحدانمان و نه با دشمنانمان؛ و این باید او را بهسمت گوشکردن بهحرف متحدان ما در منطقه هدایت کند... . .
و در آمریکا، سوابق طولانی کار دو حزبی رئیسجمهور بایدن و تعهدی که در کارزار انتخاباتی خود داد که کار دو حزبی را بار دیگر بهدولت واشنگتن باز گرداند، باید او را متقاعد سازد که هیچ توافقی را با رژیم تهران امضا نکند که دارای حمایت دو حزبی کنگره نباشد.
دوستان، من فکر میکنم در کنگره اکنون امکانپذیر است که یک قطعنامهٔ دو حزبی تهیه شود که تغییر رژیم را در ایران تأیید کند. امیدوارم چنین قطعنامهیی هر چه زودتر توسط کنگره آمریکا ارائه و تصویب شود.
در پایان، حکومت ایران در ضعیفترین نقطهٔ خود از سال۱۳۵۷ بهاین سو است و امکان پایان دادن بهآن در قویترین نقطهٔ خود است. بهیاری خداوند و با شجاعت مردم ایران و با حمایت همهٔ ما از سراسر جهان، میتوان و باید یک جمهوری آزاد، دمکراتیک و غیراتمی در ایران داشت و این امر بهزودی و در دوران ما خواهد بود. پس دوستان، من همان چیزی را که قبلاً بهشما گفتم میگویم؛ با افتخار، آیا ما آماده هستیم بهمردم ایران، آن پشتیبانی را که شایستهٔ آن هستند و برایشان ضروریست بدهیم؟ بله، آماده هستیم. حاضر، حاضر، حاضر. بسیار متشکرم. خدا همهٔ شما را حفظ کند. بهزودی در تهران با هم ملاقات خواهیم کرد.
سناتور رابرت توریسلی
روز بهخیر. تشکر میکنم که از من امروز دعوت کردید.
مهمتر اینکه بهرغم پاندمی و حملات تروریستی و هر اتفاقی هم که بیفتد، امروز هیچجای دیگری در جهان بهجز همینجا وجود ندارد که بخواهم در آن باشم، آنهم همراه با همکارانم از سراسر جهان در همبستگی با خانم رجوی و همهٔ کسانی که برای آزادی در ایران میجنگند.
بهساکنان اشرف که من افتخار بودن در بین آنها را چندینبار داشتهام: من فکر میکنم بهنمایندگی از همهٔ کسانی صحبت میکنم که امروز این برنامه را در سراسر جهان تماشا میکنند. شما تحسین بیانتهای ما را با خود دارید. من معتقدم که یک روز در پارکی در تهران گردهم میآییم و نام همهٔ شما مانند نمادهایی از ارادهٔ مردم ایران در نبردشان برای آزادی نشان داده خواهد شد. کودکان دبستانی ایران برای نسلها از شما خواهند آموخت.
و بهخانم رجوی میگویم: مایهٔ افتخار ما است که بار دیگر در کنار شما بایستیم. روح خستگیناپذیر شما، شجاعت و فداکاری شما؛ ... ... ... . . در سال۱۳۶۷ وقتی رژیم علیه مردم اعلان جنگ کرد و تلاش کرد با کشتن اعضای مجاهدین آنها را نابود کند، آنهایی که در پی سازش بودند، مشروعیت خود را از دست دادند، آنهایی هم که در پی تغییر از داخل بودند، حق حاکمیت را از دست دادند. امروز بهرغم اختلافاتی که چه در داخل و چه خارج ایران وجود داشته باشد، فقط یک سازمان هست که هرگز سازش نکرده، دستانش بهخون آغشته نیست، هرگز آزادی هیچ ایرانی را انکار نکرده، سرفراز ایستاده و ابزار، منابع و عزم و اراده برای حکومت بر یک ایران آزاد و دمکراتیک را که با همسایگانش در صلح باشد دارد. این، سازمان مجاهدین است و فقط یک رهبر: خانم رجوی. بههمین دلیل در یک اتحاد ملی از هر قوم و نژادی در سراسر جهان، ما امروز در کنار شما ایستادهایم.
بههمهٔ همکارانم در سراسر جهان: چیزی که در تمامی این سالها در این گردهماییها شاهدش بودیم، این است که قدرت این جنبش همچون موج گسترش مییابد. من امسال بسیار خوشحالم. بهرغم اختلافاتی که در سیاستهای آمریکا داشته باشیم، وزیر پمپئو بهما پیوست. همچنین همراه بودیم با رهبر پیشین اکثریت سنا، همکار دموکرات من سناتور هری رید. امسال سناتور منندز هم در کنار ما بود. رژیم نباید خودش را گول بزند. ما شاید در مورد موضوعات زیادی در آمریکا اختلافاتی داشته باشیم، ولی بر سر پایان دادن بهاین رژیم و ایستادن در کنار مردم ایران، نمیتوانید حتی یک برگ کاغذ نازک را هم از میان ما و ارادهٔ ما عبور بدهید. و این هر سال بیشتر میشود. با یک صدا، با یک سیاست، برای یک کشور.
پایان دادن بهرژیم مذهبی در تهران بزرگترین کار نیمهتمام قرن بیستم است... ... ... ... . . اکنون یک رژیم مذهبی باقی مانده که حتی شایستهٔ قرن بیستم هم نیست. پایمالکردن حقوق و سلب آزادیهای پایهیی، باعث بیاعتبار شدن آن برای حاکمیت است. در این رابطه نباید چیزی بهجز عزم راسخ در میان همهٔ ملتها وجود داشته باشد. ما در راستای این عزم، پیشرفتمان را امسال در بسیاری جهات بهثبت میرسانیم و میدانیم که مردم ایران بهای سنگینی تاکنون برای هر شهیدی در راه این موفقیت پرداختهاند.
ابتدا اعتبار بالایی برای سیستم قضایی اروپا هست؛ آنهایی که میخواستند ما را بکشند، دفعهٔ قبل که در پاریس جمع شدیم، آنها دستگیر و محاکمه و محکوم شدند و موقعیت دیپلماتیک آنها لغو شد. این تلاشی از سوی رژیم بود تا این جنبش، همه و بهطور خاص خانم رجوی را نابود کند. این حقیقت، اعتبار هنگفتی بهاروپا میدهد که آنها نتوانستند دادگاه را بهزانو درآورند، بهچالش بکشند و ارعاب کنند. این یک اعتبار خارقالعاده برای سیستم قضایی اروپا است. و بههمین دلیل، اروپا از تحسین فوقالعادهٔ ما برخوردار است.
دوم: نقض توافق اتمی توسط این رژیم، آنها را بهعنوان یک حکومت غیرقانونی در میان خانوادهٔ ملل قرار داده است.
سوم: تحلیلرفتن مداوم وضعیت اقتصادی این رژیم، نسل دیگری از ایرانیان را از داشتن فرصتی برای پرورش خانوادهٴشان بهدور از فقر محروم کرد.
و سرانجام اینکه این رژیم مردم را از داشتن سادهترین حق، یعنی انتخاب یک رئیسجمهور جدید محروم کرد. گزینش رئیسی بهعنوان رئیسجمهور یک سرفصل است. مردم ایران موضع خود را اعلام کردند. نه بهخاطر اینکه بهاو رأی دادند، بلکه بهاین دلیل که اکثریت قریب بهاتفاق مردم به کلی از دادن رأی خودداری کردند. آنها از رأیدادن امتناع کردند. آنهایی که در ایران از شرکت در انتخابات ساختگی خودداری کردید، زیرا از هیچ حق مشروعی برای انتخاب یک رئیسجمهور برخوردار نبودید، شما قدم اول را برداشتید. اکنون شما جزیی از این جنبش هستید. شما قدمی برداشتید و اکنون سؤال این است که قدم بعدی شما چیست؟
قتلعام۶۷ که هزاران تن از اعضای مجاهدین در آن اعدام شدند، رئیسی را فراتر از اینکه رئیسجمهور غیرمنتخب ایران باشد، بهیک جنایتکار جنگی تبدیل کرده. من میدانم او و همکارانش بهعنوان سران حکومت گمان میکنند از محاکمه مصون هستند و هرگز مجبور بهپاسخگویی بهخاطر این جنایت نخواهند شد. ایدی امین هم، چنین فکر میکرد... . و میلوسویچ و کارازیچ هم همینطور.
همهٔ آنها بهعنوان سران حکومت فکر میکردند که هرگز مجبور بهپاسخگویی جنایتشان نخواهند شد. رئیسی، تو یک رئیسجمهور مشروع نیستی. اکثریت مردم ایران از شرکت در انتخابات خودداری کردند. آنها شنیده شدند و اکنون جامعهٔ جهانی شما را خواهد شنید، همانگاه که در برابر عدالت قرار میگیرید. اکنون انتخاب بزرگ در برابر خانوادهٔ بزرگ ملتهاست که اقدام میکنند یا خیر؟ بهروشنی میگویم: اگر سازمان ملل تصمیم بگیرد که رئیسی بهملل متحد تعلق دارد، جای این سازمان ملل دیگر در نیویورک نیست. ما نباید از تروریستها، مستبدان و قاتلان کشتار جمعی استقبال کنیم. موضعتان را مشخص کنید.
و سرانجام همهٔ شما که در ایران از مرز اینکه در انتخابات شرکت نکردید، عبور کردید، بهآنهایی که بهخیابانها ریختهاند بپیوندید. هر فرد میتواند مؤثر باشد. یک پوستر، حتی یککلام، شرکت در یک تظاهرات و شرکت در اعتصاب. هر کس میتواند برای یک ایران آزاد قدمی بردارد. هیچکس از شما نخواسته که همان فدایی را بکنید که خانم رجوی یا اشرفیها کردهاند، خودتان انتخاب کنید چگونه قدم بردارید. وقتی اینکار را کردید، بدانید که همهٔ ما در سراسر جهان فارغ از ملیت و اعتقادات ملی یا نژاد و مذهبمان، همگی در کنار شما هستیم تا آخرین کار ناتمام قرن بیستم را بهسرانجام برسانیم. همین حالا باید بهحاکمیت این رژیم پایان داد. متشکرم و افتخار من بود که امروز در کنار شما باشم.