آخوند شیاد روحانی امروز 18اردیبهشت96 در همدان، در جنگ نمایش انتخابات، باند خامنهای و کاندیداهایش را مورد حمله شدید قرار داد و سعی کرد کارنامه ننگین نظام آخوندی را که خودش نیز از عاملان اصلی آن است تنها به پای باند رقیب بیندازد.
روحانی با اشاره به آخوند رئیسی گفت: «آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، مردم شما را نمیخواهند». در حالیکه در کارنامه 4ساله خودش3هزار اعدام دارد و در طول سالیان حاکمیت نظام ولایتفقیه در مسئولیتهای اخص امنیتی از عاملان اصلی شکنجه و کشتار مردم ایران در کنار مهرههای باند خامنهای همچون رئیسی و قالیباف بوده است.
وی سپس اضافه کرد: «شما آنها را نمیشناسید من آنها را میشناسم. آنها روزی در جلسهیی تصمیم گرفتند که در تهران و در پیاده رو دیوار بکشند. آنها میخواستند پیاده رو زنانه و مردانه کنند همانطور که در محل کارشان بخشنامه تفکیک جنسیتی را ایجاد کردند». آخوند شیاد در حالی سنگ این مسأله را به سینه میزند که بنا به اعتراف خودش از افتخاراتش این است که اولین کسی بوده که در ادارات ارتش در ابتدای انقلاب مجری قانون حجاب اجباری بوده و شخصاً این مسأله را هدایت کرده است.
«اول بار، علمای قم به بیحجابی زنان اعتراض کردند… امام نیز در یکی از بیانات خود به لزوم حجاب برای زنان اشاره کردند… آقای طالقانی پای پیش گذاشت و گفت: ”حجاب اجباری نداریم و خانمها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند“. در اینجا نظر آقای طالقانی با نظر علمای دیگر متفاوت بود… مجاهدین خلق هم اطلاعیه میدادند که حجاب نباید اجباری باشد… در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب را الزامی کنیم… زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: ”از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند“ … پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید… در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند ، اما من قاطعانه گفتم: ”این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست“. در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز با خواندن آیات و روایات… حجاب را تبیین کردم… و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد… این معضل اجتماعی خیلی زود جمعوجور شد و به سامان مناسبی رسید». (کتاب خاطرات آخوند حسن روحانی- بهنقل از مشرق 6 اردیبهشت 93)
وی سپس ادامه دادکه «آمدیم در انتخابات به خشونتطلبان و افراطیون بگوییم دوره شما تمام شده است، منطق شما هوچیبازی است و چیز دیگری ندارید».
آخوند روحانی در حالی سعی میکند که خودش را از خشونت فاشیسم مذهبی که تمامیت رژیم درگیر آن است جدا کند که در برابر قیام دانشجویان اینطور گفته است:
«اینها (دانشجویان) خیلی پستتر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم». (حسن روحانی در رابطه با قیام سال 78 (وقایع کوی دانشگاه) -خبرگزاری فارس-22تیر 86)
ضمن اینکه اولین کسی بود که درخواست اعدام در ملأعام کرد: «آخوند روحانی به نوشتهی روزنامه اطلاعات مورخ 24تیر 59 کسی بود که درخواست کرد زندانیان سیاسی در دانشگاه تهران در ملاء اعدام شوند».
آخوند روحانی سپس با حمله مجدد به رئیسی گفت: «ما آنهایی که پشت میز نشستهاند و حکم صادر کردهاند را نمیخواهیم».
روحانی با اشاره به آخوند رئیسی گفت: «آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، مردم شما را نمیخواهند». در حالیکه در کارنامه 4ساله خودش3هزار اعدام دارد و در طول سالیان حاکمیت نظام ولایتفقیه در مسئولیتهای اخص امنیتی از عاملان اصلی شکنجه و کشتار مردم ایران در کنار مهرههای باند خامنهای همچون رئیسی و قالیباف بوده است.
وی سپس اضافه کرد: «شما آنها را نمیشناسید من آنها را میشناسم. آنها روزی در جلسهیی تصمیم گرفتند که در تهران و در پیاده رو دیوار بکشند. آنها میخواستند پیاده رو زنانه و مردانه کنند همانطور که در محل کارشان بخشنامه تفکیک جنسیتی را ایجاد کردند». آخوند شیاد در حالی سنگ این مسأله را به سینه میزند که بنا به اعتراف خودش از افتخاراتش این است که اولین کسی بوده که در ادارات ارتش در ابتدای انقلاب مجری قانون حجاب اجباری بوده و شخصاً این مسأله را هدایت کرده است.
«اول بار، علمای قم به بیحجابی زنان اعتراض کردند… امام نیز در یکی از بیانات خود به لزوم حجاب برای زنان اشاره کردند… آقای طالقانی پای پیش گذاشت و گفت: ”حجاب اجباری نداریم و خانمها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند“. در اینجا نظر آقای طالقانی با نظر علمای دیگر متفاوت بود… مجاهدین خلق هم اطلاعیه میدادند که حجاب نباید اجباری باشد… در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب را الزامی کنیم… زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: ”از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند“ … پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید… در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند ، اما من قاطعانه گفتم: ”این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست“. در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز با خواندن آیات و روایات… حجاب را تبیین کردم… و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد… این معضل اجتماعی خیلی زود جمعوجور شد و به سامان مناسبی رسید». (کتاب خاطرات آخوند حسن روحانی- بهنقل از مشرق 6 اردیبهشت 93)
وی سپس ادامه دادکه «آمدیم در انتخابات به خشونتطلبان و افراطیون بگوییم دوره شما تمام شده است، منطق شما هوچیبازی است و چیز دیگری ندارید».
آخوند روحانی در حالی سعی میکند که خودش را از خشونت فاشیسم مذهبی که تمامیت رژیم درگیر آن است جدا کند که در برابر قیام دانشجویان اینطور گفته است:
«اینها (دانشجویان) خیلی پستتر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم». (حسن روحانی در رابطه با قیام سال 78 (وقایع کوی دانشگاه) -خبرگزاری فارس-22تیر 86)
ضمن اینکه اولین کسی بود که درخواست اعدام در ملأعام کرد: «آخوند روحانی به نوشتهی روزنامه اطلاعات مورخ 24تیر 59 کسی بود که درخواست کرد زندانیان سیاسی در دانشگاه تهران در ملاء اعدام شوند».
آخوند روحانی سپس با حمله مجدد به رئیسی گفت: «ما آنهایی که پشت میز نشستهاند و حکم صادر کردهاند را نمیخواهیم».