«ممکن است بهخاطر این داستان بمیرم». (سایت رادیو آلمان، آلبرتو نیسمن)
این جمله را دادستان شهید آرژانتینی در تاریخ 24 دی به خبرنگار روزنامهی «کلارین» گفته بود.
درست یک روز قبل از آن که آلبرتو نیسمن با حضور در مقابل نمایندگان، بگوید که رئیسجمهور آرژانتین در سرپوش نهادن بر جریان بمبگذاری مرکز یهودیان در 20سال پیش درگیر بوده است، جسدش در خانهاش در بوئینسآیرس پیدا شد.
خون بیدار و افشاگر
نیسمن چندین بار مورد تهدید قرار گرفته بود. او با صراحت و شجاعانه این موضوع را به مطبوعات کشاند و تردیدی باقی نگذاشت که یک دسیسه علیه او در جریان است. اما آنچه موضوع را پیچیدهتر میکند، واکنش عجولانهی مقامات آرژانتینی بعد از کشته شدن نیسمن است. مقامات آرژانتینی بلافاصله اعلام کردند که نیسمن خودکشی کرده است! در حالی که همهی شواهد بر عمدی بودن این جنایت جهت پوشاندن حقیقت دلالت میکرد.
سی.ان.ان: «دادستانی که رئیسجمهور آرژانتین را متهم به سرپوش گذاشتن به جنایت ـ یعنی یک عمل تروریستی عمده کرده ـ جسدش پیدا شد. در ابتدا رئیسجمهور میگوید که این، خودکشی بوده است، اما الآن میگوید باید بررسی شود. این، یک خودکشی نبوده است».
کریستینا فرناندز، 4 دی 93: «محققان در تحقیقات اولیه میگویند که آنها به این باور رسیدهاند که او خودکشی کرده است؛ اما تحقیقات ادامه پیدا میکند».
سرجیو برنی (Serjio Bereny)، از مسئولان وزارت اطلاعات و امنیت آرژانتین، گفته است که همهی شواهد نشان میدهند که نیسمن خودکشی کرده است. (سایت رادیو آلمان)
فرضیهی خودکشی نیسمن بیپایهتر از آن بود که بتواند بیش از بیستوچهار ساعت دوام بیاورد؛ طوری که مدعیان این فرضیه، مجبور شدند حرفشان را پس بگیرند. محققان در تحقیقات اولیه و همینطور رئیسجمهور اعلام کردند که مرگ او بهخاطر خودکشی بوده است؛ ولی جزئیات روشنگر بعدی باعث شد تا رئیسجمهور آرژانتین تغییر نظر بدهد و در صفحهی فیسبوک خود بنویسد: «خودکشییی که من در مورد آن قانع شده بودم، خودکشی نبوده است».
تناقضگوییهای مقامات آرژانتینی، فرضیههای دیگری را پررنگ کرد. بهخصوص که این مقامات کسانی بودند که قرار بود نیسمن علیه زدوبندشان با رژیم ایران، افشاگری کند. پس علت این تناقضگوییها چی بود؟
مقامات آرژانتینی میخواستند بهسادگی از مخمصهی پروندهی «آمیا» خلاص شوند؛ شتاب آنها برای گریز از خون بیداری که گریبانشان را گرفته بود، بر حافظهشان سایه انداخت تا فراموش کنند که دنیا در قرن 15 میلادی نیست، در قرن بیستویکم و در عصر آگاهی و ارتباطات است. در این زمانه دیگر نمیشود چنین دروغی را به جامعه تحمیل کرد. با خبر قتل نیسمن، صدها هزار تن ریختند در خیابانها و فریاد زدند «ما همه نیسمن هستیم» و خواهان چرایی قتل او شدند. این واکنشها، شرایط را برای رئیسجمهور آرژانتین تغییر داد.
بی.بی.سی: «هزاران تن از مردم آرژانتین، اینکه گفته میشود خودکشی بوده است را قبول ندارند».
سی.ان.ان: «چیزی که ما از خود مردم آرژانتین میشنویم، یک نوع خشم است. در یک نظرسنجی در آرژانتین، نزدیک به 70درصد از مردم گفتند که از نظر آنها خودکشی نبوده است».
برای وجدان بیدار مردم آرژانتین قابلقبول نبود که کسی که یک عمر برای اثبات حقیقت تلاش کرده است، درست چند ساعت قبل از علنی کردن حاصل تلاشهایش، خودکشی کند.
فرضیهی خودکشی نیسمن، از نظر حقوقی با اولین تحقیقات، باطل اعلام شد. قاتلان نیسمن برای ترویج شایعهی خودکشی، اینطور صحنهسازی کردند که نیسمن درب آپارتمانش را به روی خود قفل نموده و داخل حمام، با یک سلاح، بهسر خود شلیک کرده است! آزمایشات اما ثابت کرد که اولاً هیچ اثری از گردهی باروت روی دست نیسمن وجود نداشت؛ چرا که کسی که با سلاح شلیک کند، حتماً اثر باروت روی دستش خواهد نشست. در ضمن معلوم شد که درب خانه از بیرون قفل شده بود و نه از داخل. و دیگر اینکه آثار «دی.ان.ای» شخص دیگری در خانهی نیسمن پیدا شد.
سایت رادیو آلمان، 15اسفند 1393: ”قاضی «ساندرا آرویو سالگادو» همسر سابق آلبرتو نیسمن، در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز 5مارس 2015 اعلام کرد: قاضی نیسمن نه تصادف کرده و نه خودکشی. او را به قتل رساندهاند“.
آشکار شدن دم خروس تجارت و جنایت
گـره دیگری که در پروندهی نیسمن وجود دارد، واکنش رسانههای رژیم ایران، درست قبل و بعد از قتل نیسمن است. تقریباً از دو هفته قبل از وقوع این قتل، یک موج ترور شخصیت علیه نیسمن در رسانههای این رژیم بالا میگیرد. موجی که از یک طرف از مقامات آرژانتینی جانبداری میکند از طرف دیگر، سخیفترین اتهامات را متوجه نیسمن میکند.
فارس، خبرگزاری سپاه پاسداران: 25 دی 93: محکوم کردن «کریستینا فرناندز» در پروندهی آمیا مضحک است.
27 دی 93: اتهام دادستان پروندهی آمیا به «فرناندز» دروغی بیش نیست.
- جامعه آرژانتین از شکایت دادستان پروندهی آمیا به خشم آمد.
- وزیر خارجه آرژانتین: اتهام دادستان ویژهی پروندهی آمیا علیه «کریستینا فرناندز» مبنی بر سرپوش گذاشتن بر اتهامات شهروندان ایرانی در پروندهی انفجار آمیا، دروغی بیش نیست.
28دی 93: اقدامات «نیسمن» کمکی به تحقیقات حادثهی آمیا نمیکند.
آلبرتو نیسمن در 29 دی 93 به قتل میرسد. اما بعد از قتل وی، رسانههای حکومتی ایران تلاش میکنند با سمت و سو دادن به اخبار آن، به شایعهی خودکشی دامن بزنند.
شبکهی خبر رژیم ایران: «جسد آلبرتو نیسمن، چند شب پیش در منزل مسکونیاش در یک مجتمع آپارتمانی 13 طبقه در مرکز بوئینسآیرس (پایتخت آرژانتین) پیدا شد. جسدی با چندین گلوله در سر و همچنین یک هفتتیر کالیبر 22میلیمتری متعلق به خود وی در کنار او».
رسانههای حکومتی که همواره با غیظ و کین از نیسمن یاد میکردند، دنبال گم کردن ردّ رژیم ایران در این ماجرا رفتند.
فارس، خبرگزاری سپاه پاسداران: 30 دی: کریستینا فرناندز: بار دیگر پروندهی «آمیا» درگیر دروغ و سردرگمی شد.
اول بهمن: فرناندز: داستانهای کثیفی پشت مرگ مرموز «نیسمن» قرار دارد.
4بهمن: اتومبیل دادستان آمیا، به شرکت اپراتور مأمور سابق سازمان سیا تعلق دارد.
11بهمن: تنها دی.ان.ای موجود در خانهی دادستان آمیا، به خود وی تعلق دارد.
گزارشگر حکومتی: «اما حادثهی قتل مشکوک دادستان آمیا که در واقع هیچ سند قابل ارائهیی برای این پرونده نداشت، ماجرایی بود تا پروندهی مختومهی آمیا با کشته شدن این مهره صهیونیستها، همچنان در پردهیی از ابهام باشد».
این میزان از خبرهای جهتدار و یکسان، نشان میدهد یک «مدیریت خبری ویژه» پشت آن قرار دارد. همین خبرها روشن میکنند که بیشک رژیم ایران در این قتل، منافعی داشته است.
پروندهیی به مفهوم زندگی
با آنکه نیسمن احتمالات تهدیدآمیز در کار روی این پرونده را میدانست، اما شاید فکر نمیکرد که ممکن است به قیمت جانش تمام شود. از طرفی کشش او برای افشای حقیقت، وی را گام به گام بیشتر درگیر این پرونده نمود و با خطرات این مسیر آشنا میکرد. نیسمن تصمیم خود را گرفته بود که کارش را به سرانجام برساند. تصمیمی که با دوستاش در میان میگذاشت.
رئیس دفتر روزنامهی آمریکایی واشینگتنپست در بوئنوسآیرس، در مقالهیی چنین نوشت: ”آلبرتو نیسمن، دادستان آرژانتین، چند روز قبل از قتل خشونتبارش که این کشور را در ترس و نگرانی فرو برد، به تعدادی از دوستانش پیامهایی ارسال کرده بود. پیامی که از ته دلش بود: «کاری که در حال حاضر میخواهم انجام دهم، مدتی قبل رویش تصمیم گرفته شده است و من آماده آن هستم... من با اعتقاد بر اینکه این، کار آسانی نخواهد بود، آن را انجام میدهم. معتقدم دیر یا زود حقیقت پیروز خواهد شد“.
رئیس انجمن دادستانهای آرژانتین نیز اینطور توصیف کرد: ”این پرونده برای او به مفهوم زندگیاش بود... او برای دوستانش نوشته بود: «اگر کسی فکر میکند من دیوانه شدهام، اینگونه نیست» و امضا کرده بود: «من بهتر از همیشه هستم» “.
حقیقت، سیبل ترور
با قتل نیسمن، خشم، شوک و ناکامی در شهر بوئینسآیرس حاکم میشود. مردم آرژانتین بعد از مرگ مردی که همان دادستان ویژه باشد، دوباره به خیابانها سرازیر میشوند. هر چند که دلایل و شواهد، به سرنخهایی میرسند، اما سؤالی که همچنان برای مردم آرژانتین بیپاسخ باقی میماند، این است که: چه دستهایی پشت قتل آلبرتو نیسمن وجود دارند؟
طبیعی است که تا وقتی بررسیهای کارشناسانه و فنی قضایی انجام نشده، نمیشود نظر قطعی داد. اما تردید نیست که هدف از این قتل بزدلانه، جلوگیری از روشن شدن حقیقت و محو کردن نقش رژیم آخوندی در انفجار جنایتکارانهی «آمیا» است. روزی که در شورای امنیت رژیم آخوندی، تصمیم به انفجار آمیا گرفتند، علت انتخاب این هدف، این بود که هیچ ردّی از رژیم در آن دیده نشود. این امر برای رژیم ایران، مرز سرخ بود. رژیم هم برای حفظ همین مرز سرخ، حاضر است دست به هر جنایتی بزند. کما اینکه قبلاً هم این کار را کرده بود.
رادیو بینالمللی فرانسه، 25بهمن 93: «قتل نیسمن یادآور کشته شدن قاضی فرانسوی ژیل بولک میباشد. او هم در جریان تحقیقات بر روی یک پروندهی تروریستی رژیم ایران، به قتل رسید».
فرضیهی دیگری هم در ارتباط با قتل نیسمن وجود دارد. فرضیهیی که مسئولیت قتل را متوجه دولت آرژانتین میداند. این فرضیه مدعی است که مرگ نیسمن تنها چند روز بعد از آنکه او شوکآورترین اتهامات را بیان کرد، صورت گرفته است.
آلبرتو نیسمن چند روز قبل از مرگ: «یک تغییر عمده صورت گرفته است. یک اتحاد با تروریستها صورت گرفته است. معاملات با دولت صورت گرفته که از تروریستها حفاظت شود».
اظهارات قاضی نیسمن، بهوضوح از یک اتحاد عمل با تروریستها صحبت میکند. هنگامی که این اظهارات کنار افشاگریهای نیسمن علیه زدوبند دولت آرژانتین با رژیم آخوندی قرار میگیرد، پر واضح است که اشارهی وی به «اتحاد با تروریستها»، به کسی غیر از پدرخواندهی تروریسم (رژیم آخوندی) نمیتواند باشد.
در مورد اتحاد عمل با تروریستها، در سه سال اخیر شاهد بودیم که دولت آرژانتین در یک چرخش 180 درجهیی، سیاست نرمش در مقابل رژیم ایران در پیش گرفت. همچنین همنوا با رژیم ـ بهطور خاص در دو سال گذشته ـ تبلیغات گستردهیی برای تخریب شخصیت نیسمن انجام داد. بنابراین نقش دولت آرژانتین در این ماجرا قابل انکار نیست؛ بهخصوص که در خبرها آمده بود احکام دستگیری وزیر خارجه آرژانتین و تعدادی از مقامات آن کشور، در خانهی نیسمن پیدا شده است.
آزمایش تاریخی قضاییهی آرژانتین
جنبهی دیگری که باید مورد توجه قرارگیرد، کیفیت نقش دولت آرژانتین در قتل نیسمن است. یعنی آیا میتوان احتمال داد که دولت آرژانتین در اجرای این قتل بهطور مستقیم دست داشته است؟ منظور از دخالت مستقیم، چیزی مشابه رواج قتلهای مخالفان حکومت در دوران دیکتاتوری نظامی در آرژانتین است.
تاریخ تحولات سیاسی در سه ـ چهار دههی اخیر کشورهای آمریکای لاتین ـ جدای از موارد استثنا ـ به این فرضیه جواب منفی میدهد. تغییرات سه ـ چهار دههی اخیر نشان میدهند که بعد از دههی 70 میلادی و عبور از دیکتاتوریهای سابق، این منطقه به نوعی دموکراسی روی آورده است. این سیستمهای حکومتی بر پایههایی استوارند که دیرپاترین و قویترین پایههایشان، دستگاه قضایی آنها است. یعنی اگر این پایهها فرو بریزند، این حکومتها دیگر نمیتوانند در قدرت باقی بمانند و سیستم آنها از هم میپاشد. بنابراین جنایتی از این دست، اگر یک جنایت حکومتی باشد، کل این دستگاه را میلرزاند. بیجهت نیست که رئیسجمهور آرژانتین، ظرف دو ـ سه روز نظرش را عوض میکند. حتا سیستم اطلاعاتی خودش را هم منحل کرد و با یک سیستم جدید جایگزین کرد.
ممکن است دولت آرژانتین با رژیم آخوندی همکاری و یا از برخی از شواهد در این قتل، چشمپوشی کرده باشد، اما اینکه این کشورها دوباره به دوران ترور و قتل در دههی 70 برگشته باشند، امری دور از ذهن به نظر میرسد.
اکنون این دستگاه قضایی آرژانتین است که در برابر یک آزمایش تاریخی قرار گرفته است. از یک سو تردید نیست که منافع سیاسی و تجاری، میخواهد مانع اجرای عدالت شود و از سوی دیگر، سه پروندهی دشوار، مقابل چکش قضاییهی آرژانتین قرار دارند:
ـ پروندهی قطور بمبگذاری آمیا
ـ پروندهی قتل آلبرتو نیسمن
ـ پروندهی دخالت رئیسجمهور آرژانتین، وزیر خارجه و سایر مقامات این کشور
در یک توصیف حقوقی، تردیدی نیست که چون بمبگذاری آمیا مصداق بارز یک جنایت علیه بشریت است، با وجود اینکه بیش از 20سال از آن گذشته، هرگز مشمول مرور زمان نخواهد شد.
اکنون مردم آرژانتین، تاریخ این کشور، وجدان عدالتخواه همه جهانیان، و بهطور خاص مردم ایران و مهمتر از همه روح شهید عدالتخواه قاضی نیسمن در انتظار هستند که دستگاه قضایی آرژانتین چه کار خواهد کرد و سرنوشت این پروندهها به کجا خواهد رسید.
شجاعتی برای دو ملت، شهید صلح و بشریت
هر چند سرنوشت این پروندهها به میزان شجاعت و مسئولیتپذیری قضات آرژانتینی بستگی دارد، اما آنچه به نیسمن برمیگردد، این است که او کارش را برای تاریخ انجام داد. بدون شک خون انسانهای آگاه و شجاعی مثل قاضی نیسمن، الگویی است برای ارزشهایی مثل شرافت حرفهیی، تعهد به حقیقتجویی و اعتقاد راسخ به عدالت؛ آن هم نه فقط برای مردم آرژانتین، بلکه برای مردم ایران و برای تمام آزادیخواهان جهان. ایستادگی نیسمن در مقابل جنایتهای هیولای بنیادگرایی یعنی رژیم آخوندی وی را برای همیشه در خاطرهی مردم و مقاومت ایران بهعنوان «شهید صلح و بشریت» زنده نگه خواهد داشت.
خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، قاضی آرژانتینی آلبرتو نیسمن را که در یک رویارویی سخت و شجاعانه با تروریسم دولتی و فاشیسم دینی حاکم بر ایران و نیز بهخاطر افشای زدوبند سیاسی و تجاری، ترور شد، اینطور توصیف کردند:
«دکتر آلبرتو نیسمن نه تنها شهید مردم آرژانتین، بلکه شهید صلح و بشریت در مقابله با تروریسم است. علاوه بر این، او بهطور خاص در ردیف شهیدان مردم و مقاومت ایران علیه بنیادگرایی و تروریسم برخاسته از آن، قرار دارد. او شجاعانه در مقابل رژیم آخوندی ایستاد».
این جمله را دادستان شهید آرژانتینی در تاریخ 24 دی به خبرنگار روزنامهی «کلارین» گفته بود.
درست یک روز قبل از آن که آلبرتو نیسمن با حضور در مقابل نمایندگان، بگوید که رئیسجمهور آرژانتین در سرپوش نهادن بر جریان بمبگذاری مرکز یهودیان در 20سال پیش درگیر بوده است، جسدش در خانهاش در بوئینسآیرس پیدا شد.
خون بیدار و افشاگر
نیسمن چندین بار مورد تهدید قرار گرفته بود. او با صراحت و شجاعانه این موضوع را به مطبوعات کشاند و تردیدی باقی نگذاشت که یک دسیسه علیه او در جریان است. اما آنچه موضوع را پیچیدهتر میکند، واکنش عجولانهی مقامات آرژانتینی بعد از کشته شدن نیسمن است. مقامات آرژانتینی بلافاصله اعلام کردند که نیسمن خودکشی کرده است! در حالی که همهی شواهد بر عمدی بودن این جنایت جهت پوشاندن حقیقت دلالت میکرد.
سی.ان.ان: «دادستانی که رئیسجمهور آرژانتین را متهم به سرپوش گذاشتن به جنایت ـ یعنی یک عمل تروریستی عمده کرده ـ جسدش پیدا شد. در ابتدا رئیسجمهور میگوید که این، خودکشی بوده است، اما الآن میگوید باید بررسی شود. این، یک خودکشی نبوده است».
کریستینا فرناندز، 4 دی 93: «محققان در تحقیقات اولیه میگویند که آنها به این باور رسیدهاند که او خودکشی کرده است؛ اما تحقیقات ادامه پیدا میکند».
سرجیو برنی (Serjio Bereny)، از مسئولان وزارت اطلاعات و امنیت آرژانتین، گفته است که همهی شواهد نشان میدهند که نیسمن خودکشی کرده است. (سایت رادیو آلمان)
فرضیهی خودکشی نیسمن بیپایهتر از آن بود که بتواند بیش از بیستوچهار ساعت دوام بیاورد؛ طوری که مدعیان این فرضیه، مجبور شدند حرفشان را پس بگیرند. محققان در تحقیقات اولیه و همینطور رئیسجمهور اعلام کردند که مرگ او بهخاطر خودکشی بوده است؛ ولی جزئیات روشنگر بعدی باعث شد تا رئیسجمهور آرژانتین تغییر نظر بدهد و در صفحهی فیسبوک خود بنویسد: «خودکشییی که من در مورد آن قانع شده بودم، خودکشی نبوده است».
تناقضگوییهای مقامات آرژانتینی، فرضیههای دیگری را پررنگ کرد. بهخصوص که این مقامات کسانی بودند که قرار بود نیسمن علیه زدوبندشان با رژیم ایران، افشاگری کند. پس علت این تناقضگوییها چی بود؟
مقامات آرژانتینی میخواستند بهسادگی از مخمصهی پروندهی «آمیا» خلاص شوند؛ شتاب آنها برای گریز از خون بیداری که گریبانشان را گرفته بود، بر حافظهشان سایه انداخت تا فراموش کنند که دنیا در قرن 15 میلادی نیست، در قرن بیستویکم و در عصر آگاهی و ارتباطات است. در این زمانه دیگر نمیشود چنین دروغی را به جامعه تحمیل کرد. با خبر قتل نیسمن، صدها هزار تن ریختند در خیابانها و فریاد زدند «ما همه نیسمن هستیم» و خواهان چرایی قتل او شدند. این واکنشها، شرایط را برای رئیسجمهور آرژانتین تغییر داد.
بی.بی.سی: «هزاران تن از مردم آرژانتین، اینکه گفته میشود خودکشی بوده است را قبول ندارند».
سی.ان.ان: «چیزی که ما از خود مردم آرژانتین میشنویم، یک نوع خشم است. در یک نظرسنجی در آرژانتین، نزدیک به 70درصد از مردم گفتند که از نظر آنها خودکشی نبوده است».
برای وجدان بیدار مردم آرژانتین قابلقبول نبود که کسی که یک عمر برای اثبات حقیقت تلاش کرده است، درست چند ساعت قبل از علنی کردن حاصل تلاشهایش، خودکشی کند.
فرضیهی خودکشی نیسمن، از نظر حقوقی با اولین تحقیقات، باطل اعلام شد. قاتلان نیسمن برای ترویج شایعهی خودکشی، اینطور صحنهسازی کردند که نیسمن درب آپارتمانش را به روی خود قفل نموده و داخل حمام، با یک سلاح، بهسر خود شلیک کرده است! آزمایشات اما ثابت کرد که اولاً هیچ اثری از گردهی باروت روی دست نیسمن وجود نداشت؛ چرا که کسی که با سلاح شلیک کند، حتماً اثر باروت روی دستش خواهد نشست. در ضمن معلوم شد که درب خانه از بیرون قفل شده بود و نه از داخل. و دیگر اینکه آثار «دی.ان.ای» شخص دیگری در خانهی نیسمن پیدا شد.
سایت رادیو آلمان، 15اسفند 1393: ”قاضی «ساندرا آرویو سالگادو» همسر سابق آلبرتو نیسمن، در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز 5مارس 2015 اعلام کرد: قاضی نیسمن نه تصادف کرده و نه خودکشی. او را به قتل رساندهاند“.
آشکار شدن دم خروس تجارت و جنایت
گـره دیگری که در پروندهی نیسمن وجود دارد، واکنش رسانههای رژیم ایران، درست قبل و بعد از قتل نیسمن است. تقریباً از دو هفته قبل از وقوع این قتل، یک موج ترور شخصیت علیه نیسمن در رسانههای این رژیم بالا میگیرد. موجی که از یک طرف از مقامات آرژانتینی جانبداری میکند از طرف دیگر، سخیفترین اتهامات را متوجه نیسمن میکند.
فارس، خبرگزاری سپاه پاسداران: 25 دی 93: محکوم کردن «کریستینا فرناندز» در پروندهی آمیا مضحک است.
27 دی 93: اتهام دادستان پروندهی آمیا به «فرناندز» دروغی بیش نیست.
- جامعه آرژانتین از شکایت دادستان پروندهی آمیا به خشم آمد.
- وزیر خارجه آرژانتین: اتهام دادستان ویژهی پروندهی آمیا علیه «کریستینا فرناندز» مبنی بر سرپوش گذاشتن بر اتهامات شهروندان ایرانی در پروندهی انفجار آمیا، دروغی بیش نیست.
28دی 93: اقدامات «نیسمن» کمکی به تحقیقات حادثهی آمیا نمیکند.
آلبرتو نیسمن در 29 دی 93 به قتل میرسد. اما بعد از قتل وی، رسانههای حکومتی ایران تلاش میکنند با سمت و سو دادن به اخبار آن، به شایعهی خودکشی دامن بزنند.
شبکهی خبر رژیم ایران: «جسد آلبرتو نیسمن، چند شب پیش در منزل مسکونیاش در یک مجتمع آپارتمانی 13 طبقه در مرکز بوئینسآیرس (پایتخت آرژانتین) پیدا شد. جسدی با چندین گلوله در سر و همچنین یک هفتتیر کالیبر 22میلیمتری متعلق به خود وی در کنار او».
رسانههای حکومتی که همواره با غیظ و کین از نیسمن یاد میکردند، دنبال گم کردن ردّ رژیم ایران در این ماجرا رفتند.
فارس، خبرگزاری سپاه پاسداران: 30 دی: کریستینا فرناندز: بار دیگر پروندهی «آمیا» درگیر دروغ و سردرگمی شد.
اول بهمن: فرناندز: داستانهای کثیفی پشت مرگ مرموز «نیسمن» قرار دارد.
4بهمن: اتومبیل دادستان آمیا، به شرکت اپراتور مأمور سابق سازمان سیا تعلق دارد.
11بهمن: تنها دی.ان.ای موجود در خانهی دادستان آمیا، به خود وی تعلق دارد.
گزارشگر حکومتی: «اما حادثهی قتل مشکوک دادستان آمیا که در واقع هیچ سند قابل ارائهیی برای این پرونده نداشت، ماجرایی بود تا پروندهی مختومهی آمیا با کشته شدن این مهره صهیونیستها، همچنان در پردهیی از ابهام باشد».
این میزان از خبرهای جهتدار و یکسان، نشان میدهد یک «مدیریت خبری ویژه» پشت آن قرار دارد. همین خبرها روشن میکنند که بیشک رژیم ایران در این قتل، منافعی داشته است.
پروندهیی به مفهوم زندگی
با آنکه نیسمن احتمالات تهدیدآمیز در کار روی این پرونده را میدانست، اما شاید فکر نمیکرد که ممکن است به قیمت جانش تمام شود. از طرفی کشش او برای افشای حقیقت، وی را گام به گام بیشتر درگیر این پرونده نمود و با خطرات این مسیر آشنا میکرد. نیسمن تصمیم خود را گرفته بود که کارش را به سرانجام برساند. تصمیمی که با دوستاش در میان میگذاشت.
رئیس دفتر روزنامهی آمریکایی واشینگتنپست در بوئنوسآیرس، در مقالهیی چنین نوشت: ”آلبرتو نیسمن، دادستان آرژانتین، چند روز قبل از قتل خشونتبارش که این کشور را در ترس و نگرانی فرو برد، به تعدادی از دوستانش پیامهایی ارسال کرده بود. پیامی که از ته دلش بود: «کاری که در حال حاضر میخواهم انجام دهم، مدتی قبل رویش تصمیم گرفته شده است و من آماده آن هستم... من با اعتقاد بر اینکه این، کار آسانی نخواهد بود، آن را انجام میدهم. معتقدم دیر یا زود حقیقت پیروز خواهد شد“.
رئیس انجمن دادستانهای آرژانتین نیز اینطور توصیف کرد: ”این پرونده برای او به مفهوم زندگیاش بود... او برای دوستانش نوشته بود: «اگر کسی فکر میکند من دیوانه شدهام، اینگونه نیست» و امضا کرده بود: «من بهتر از همیشه هستم» “.
حقیقت، سیبل ترور
با قتل نیسمن، خشم، شوک و ناکامی در شهر بوئینسآیرس حاکم میشود. مردم آرژانتین بعد از مرگ مردی که همان دادستان ویژه باشد، دوباره به خیابانها سرازیر میشوند. هر چند که دلایل و شواهد، به سرنخهایی میرسند، اما سؤالی که همچنان برای مردم آرژانتین بیپاسخ باقی میماند، این است که: چه دستهایی پشت قتل آلبرتو نیسمن وجود دارند؟
طبیعی است که تا وقتی بررسیهای کارشناسانه و فنی قضایی انجام نشده، نمیشود نظر قطعی داد. اما تردید نیست که هدف از این قتل بزدلانه، جلوگیری از روشن شدن حقیقت و محو کردن نقش رژیم آخوندی در انفجار جنایتکارانهی «آمیا» است. روزی که در شورای امنیت رژیم آخوندی، تصمیم به انفجار آمیا گرفتند، علت انتخاب این هدف، این بود که هیچ ردّی از رژیم در آن دیده نشود. این امر برای رژیم ایران، مرز سرخ بود. رژیم هم برای حفظ همین مرز سرخ، حاضر است دست به هر جنایتی بزند. کما اینکه قبلاً هم این کار را کرده بود.
رادیو بینالمللی فرانسه، 25بهمن 93: «قتل نیسمن یادآور کشته شدن قاضی فرانسوی ژیل بولک میباشد. او هم در جریان تحقیقات بر روی یک پروندهی تروریستی رژیم ایران، به قتل رسید».
فرضیهی دیگری هم در ارتباط با قتل نیسمن وجود دارد. فرضیهیی که مسئولیت قتل را متوجه دولت آرژانتین میداند. این فرضیه مدعی است که مرگ نیسمن تنها چند روز بعد از آنکه او شوکآورترین اتهامات را بیان کرد، صورت گرفته است.
آلبرتو نیسمن چند روز قبل از مرگ: «یک تغییر عمده صورت گرفته است. یک اتحاد با تروریستها صورت گرفته است. معاملات با دولت صورت گرفته که از تروریستها حفاظت شود».
اظهارات قاضی نیسمن، بهوضوح از یک اتحاد عمل با تروریستها صحبت میکند. هنگامی که این اظهارات کنار افشاگریهای نیسمن علیه زدوبند دولت آرژانتین با رژیم آخوندی قرار میگیرد، پر واضح است که اشارهی وی به «اتحاد با تروریستها»، به کسی غیر از پدرخواندهی تروریسم (رژیم آخوندی) نمیتواند باشد.
در مورد اتحاد عمل با تروریستها، در سه سال اخیر شاهد بودیم که دولت آرژانتین در یک چرخش 180 درجهیی، سیاست نرمش در مقابل رژیم ایران در پیش گرفت. همچنین همنوا با رژیم ـ بهطور خاص در دو سال گذشته ـ تبلیغات گستردهیی برای تخریب شخصیت نیسمن انجام داد. بنابراین نقش دولت آرژانتین در این ماجرا قابل انکار نیست؛ بهخصوص که در خبرها آمده بود احکام دستگیری وزیر خارجه آرژانتین و تعدادی از مقامات آن کشور، در خانهی نیسمن پیدا شده است.
آزمایش تاریخی قضاییهی آرژانتین
جنبهی دیگری که باید مورد توجه قرارگیرد، کیفیت نقش دولت آرژانتین در قتل نیسمن است. یعنی آیا میتوان احتمال داد که دولت آرژانتین در اجرای این قتل بهطور مستقیم دست داشته است؟ منظور از دخالت مستقیم، چیزی مشابه رواج قتلهای مخالفان حکومت در دوران دیکتاتوری نظامی در آرژانتین است.
تاریخ تحولات سیاسی در سه ـ چهار دههی اخیر کشورهای آمریکای لاتین ـ جدای از موارد استثنا ـ به این فرضیه جواب منفی میدهد. تغییرات سه ـ چهار دههی اخیر نشان میدهند که بعد از دههی 70 میلادی و عبور از دیکتاتوریهای سابق، این منطقه به نوعی دموکراسی روی آورده است. این سیستمهای حکومتی بر پایههایی استوارند که دیرپاترین و قویترین پایههایشان، دستگاه قضایی آنها است. یعنی اگر این پایهها فرو بریزند، این حکومتها دیگر نمیتوانند در قدرت باقی بمانند و سیستم آنها از هم میپاشد. بنابراین جنایتی از این دست، اگر یک جنایت حکومتی باشد، کل این دستگاه را میلرزاند. بیجهت نیست که رئیسجمهور آرژانتین، ظرف دو ـ سه روز نظرش را عوض میکند. حتا سیستم اطلاعاتی خودش را هم منحل کرد و با یک سیستم جدید جایگزین کرد.
ممکن است دولت آرژانتین با رژیم آخوندی همکاری و یا از برخی از شواهد در این قتل، چشمپوشی کرده باشد، اما اینکه این کشورها دوباره به دوران ترور و قتل در دههی 70 برگشته باشند، امری دور از ذهن به نظر میرسد.
اکنون این دستگاه قضایی آرژانتین است که در برابر یک آزمایش تاریخی قرار گرفته است. از یک سو تردید نیست که منافع سیاسی و تجاری، میخواهد مانع اجرای عدالت شود و از سوی دیگر، سه پروندهی دشوار، مقابل چکش قضاییهی آرژانتین قرار دارند:
ـ پروندهی قطور بمبگذاری آمیا
ـ پروندهی قتل آلبرتو نیسمن
ـ پروندهی دخالت رئیسجمهور آرژانتین، وزیر خارجه و سایر مقامات این کشور
در یک توصیف حقوقی، تردیدی نیست که چون بمبگذاری آمیا مصداق بارز یک جنایت علیه بشریت است، با وجود اینکه بیش از 20سال از آن گذشته، هرگز مشمول مرور زمان نخواهد شد.
اکنون مردم آرژانتین، تاریخ این کشور، وجدان عدالتخواه همه جهانیان، و بهطور خاص مردم ایران و مهمتر از همه روح شهید عدالتخواه قاضی نیسمن در انتظار هستند که دستگاه قضایی آرژانتین چه کار خواهد کرد و سرنوشت این پروندهها به کجا خواهد رسید.
شجاعتی برای دو ملت، شهید صلح و بشریت
هر چند سرنوشت این پروندهها به میزان شجاعت و مسئولیتپذیری قضات آرژانتینی بستگی دارد، اما آنچه به نیسمن برمیگردد، این است که او کارش را برای تاریخ انجام داد. بدون شک خون انسانهای آگاه و شجاعی مثل قاضی نیسمن، الگویی است برای ارزشهایی مثل شرافت حرفهیی، تعهد به حقیقتجویی و اعتقاد راسخ به عدالت؛ آن هم نه فقط برای مردم آرژانتین، بلکه برای مردم ایران و برای تمام آزادیخواهان جهان. ایستادگی نیسمن در مقابل جنایتهای هیولای بنیادگرایی یعنی رژیم آخوندی وی را برای همیشه در خاطرهی مردم و مقاومت ایران بهعنوان «شهید صلح و بشریت» زنده نگه خواهد داشت.
خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، قاضی آرژانتینی آلبرتو نیسمن را که در یک رویارویی سخت و شجاعانه با تروریسم دولتی و فاشیسم دینی حاکم بر ایران و نیز بهخاطر افشای زدوبند سیاسی و تجاری، ترور شد، اینطور توصیف کردند:
«دکتر آلبرتو نیسمن نه تنها شهید مردم آرژانتین، بلکه شهید صلح و بشریت در مقابله با تروریسم است. علاوه بر این، او بهطور خاص در ردیف شهیدان مردم و مقاومت ایران علیه بنیادگرایی و تروریسم برخاسته از آن، قرار دارد. او شجاعانه در مقابل رژیم آخوندی ایستاد».
پایان