در روزنامههای حکومتی روز پنجشنبه 28مرداد، ادامه واکنشها به نوار آقای منتظری، تبدیل به تناقضگویی در مورد نقش خمینی در قتلعام زندانیان سیاسی، و ابراز وحشت از موقعیت مقاومت ایران شده است. در روزنامههای باند رفسنجانی علاوه بر این مطالب تلاش شده است این جنایت تماماً به گردن مهرههای باند خامنهای انداخته شود:
اعتماد: الیاس حضرتی: متأسفانه بیت آیتالله منتظری در همان دوران هم مشکل ایجاد کرد و بحث مذاکره با آمریکا از سوی اطرافیان بیت آیتالله منتظری به یک روزنامه لبنانی اعلام و آن موضوع خراب شد. زمانیکه جمهوری اسلامی تصمیم گرفت با آمریکا مذاکرهای انجام دهد، مک فارلین حرکت کرد و به تهران آمد و طرف مذاکره با او در هتل اوین افرادی بودند که میخواستند با او صحبت کنند (ما موشک تاو گرفتیم و واسطه شدیم تا دوستان لبنانی گروگانهای آمریکایی را آزاد کنند) و بحث با یک روال طبیعی در حال پیش رفتن بود و احتمال اینکه در موضوعات دیگر هم امکان مذاکره پیش بیاید وجود داشت اما ناگهان خبر این مذاکره که فوقالعاده محرمانه بود در مجله السفیر لبنان چاپ و سپس مشخص شد که توسط اطرافیان بیت آیتالله منتظری خبر آن داده شده است... انتشار این نوار صوتی تکراری که در گذشته هم چاپ شده در این مقطع به نظر من جای سؤال دارد و مشکوک است و باید بررسی و پیگیری شود که چرا در این مقطع که منافقین با سیاستهای کلی تندروهای آمریکا به عربستان وصل شدهاند و از حمایت کامل عربستان برخوردار شدهاند، همین طور با گروهها و دستههایی که از عربستان پول دریافت میکنند مانند ابومازن که با منافقین ملاقاتهایی کردهاند، چه ضرورتی بر انتشار این فایل صوتی بود... هر کس دیگری غیر از آن سه نفری که آقای مطهری گفتند اگر اطلاعاتی دارند و در این جریان هستند باید بیایند و دفاع کنند. به نظر بنده کار مهمی انجام شده و این کار در شرایط جنگ و آن موقعیت تشکیلاتی منافقین دلایل محکم قضایی و شرعی دارد. باید تمامی ابهامات را رفع کنند و تمام کارها را دامن امام نیندازند... در خصوص چرایی عدم وجود آمار دقیق از اعدامیهای آن سالها، بنده نیز تعداد دقیقی نمیدانم. هر واقعیت و موضوعی ممکن است در زمانی چیزی از آن گفته نشود و کمتر صحبت شود و کلیگویی شود اما وقتی زمانی از آن میگذرد بهراحتی میتوان در مورد آن صحبت کرد، البته دامن زدن به این داستان به هر شکلی به نفع منافقین خواهد بود و به مظلومیت آنها اضافه میکند... بنده موافقم کسانی که در جریان هستند ولو اینکه در بخشی از ماجرا آسیب هم ببینند بیایند و توضیح دهند حتی اگر مورد نظر منفی قرار بگیرند، این اشکالی ندارد و باید خودشان را فدای حضرت امام، انقلاب و نظامی که هزاران شهید داده، کنند.
روزنامههای باند خامنهای نیز ضمن حمله به بیت آقای منتظری، در وحشت از اعتلای مقاومت و پیامدهای جنایت قتلعام زندانیان سیاسی، از به لرزه درآمدن «امنیت کشور و کیان نظام» به سوز و گداز خود ادامه دادهاند:
حمایت: دادستان کل کشور: عدهیی امروز در جهت تطهیر منافقان تلاش میکنند و فایل صوتی را که سالهای سال از یک آقایی گرفتهاند از طریق بی.بی.سی و رسانههای بیگانه پخش میکنند این فایل صوتی به فرموده امام خمینی (ره) از شیخ سادهلوحی که در دست منافقان گرفتار شده بود را منتشر میکنند؛ امروز این حرکت نسبت به امام راحل، مجاهدتها و ایثارگریهای سربازان امام زمان (عج) در برخورد با منافقان کوردل از ناحیه بیت آن شیخ سادهلوح بسیار تأسفبرانگیز است. متاسفیم که در درون کشور جمهوریاسلامیایران میبینیم که عدهیی همنوای با دشمن و همساز با سازی که... دنیای غرب و عناصر درون منطقهیی آنان مینوازند، بهدنبال تطهیر... منافقی هستند که در سالهای اول انقلاب جنایات مختلفی را مرتکب شدند.
حمایت: آیا هدف دشمنان و دنبالههای داخلی آنان از دامن زدن به این مسأله، واکاوی یک ماجرای تاریخی است؟ مسلماً خیر. در واقع هدف غرب و اذناب داخلی آن، هجمه بهنظام، انقلاب و امام به این بهانه بود تا قداست بنیانگذار کبیر انقلاب را خدشهدار کرده و امام را شخصیتی خونریز معرفی نمایند که در یک روز، فرمان اعدام انسانهای بهاصطلاح مظلوم زندانی را صادر کرده است!
هدف از بازنشر چنین اکاذیبی، عملاً دلسوزی برای منافقین نبوده و نیست بلکه مقصود از آن، ضربه زدن به ریشهها و زیرساختهای انقلاب و نظام بود... بنابراین، هدف از پروژه تطهیر و احیای تروریستهای منافق، به خطر انداختن امنیت کشور و فراهم نمودن مقدمات تهاجم آنان به کیان نظام اسلامی است.
برخی روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع از اعترافها جناح مغلوب رژیم در مورد جنایت قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان 67، به خشم آمده برای آنها چنگ و دندان نشان داده و خط نشان کشیدهاند. یک نمونه از ارگان باند فاشیستی مؤتلفه:
رسالت: مصطفی تاجزاده از حاکمیت بهخاطر اعدامهای سال 67 درخواست عذرخواهی کرده است. او اعدام انقلابی منافقین و اجرای حکم الهی، آن هم با فتوای آقای منتظری را فاجعه خوانده است. او گفته است منافقین در زندان بدون ارتکاب جرم جدید مجازات شدهاند... حاکمیت از چه کسی و برای چه باید عذرخواهی کند؟ از اجرای حکم خدا درباره محاربین عذرخواهی کند؟ آقای منتظری خودش آن دنیا و این دنیا در این حادثه گرفتار است... امروز دشمنان اسلام، امام و یادگار او را هدف قرار دادهاند و میخواهند به جرم اجرای حکم خدا درباره اهل نفاق و محاربین، آنان را مورد مذمت قرار دهند، در حالی که این افتخار نظام است که امام در تضمین امنیت ملی، با احدی شوخی نداشت و اگر آن اقدام انقلابی توسط مسئولان وقت قضایی کشور صورت نمیپذیرفت، معلوم نبود نوامیس ملت ما امروز در اختیار چه اشراری قرار میگرفت.
در روزنامههای باندهاشمی رفسنجانی-حسن روحانی، اظهارات رفسنجانی در حمایت از روحانی رو در روی خامنهای بهصورت وسیعی منعکس شده است:
آرمان: هاشمی رفسنجانی گفت: یکی از بزرگترین مشکلات دولت فعلی سنگاندازیها، مانعتراشیها و موضعگیریهای مغرضانه مخالفان سیاسی است که حاضرند برای تضعیف و ضربه زدن به دولت، همه افتخارات و دستاوردهای نظام را زیر سؤال ببرند. هاشمی رفسنجانی، نگاه مخالفان صاحب تریبون و رسانه دولت دکتر روحانی به برجام را نمونه روشن از کارشکنی و بهانهگیریهای آنان دانست و گفت: ابایی نداشتند و ندارند که در مخالفت با توافقات هستهای، با صهیونیستها همنوا شوند و دولت به همان مقدار که باید در سیاست خارجی مواظب کارشکنیهای لابی صهیونیست باشد، در داخل نیز به جای برنامهریزی برای آینده درخشان، وقت و برنامههای خود را برای توضیح اقدامات صرف میکرد تا مخالفان سیاسی دولت باعث ترویج ناامیدی در جامعه نشوند.
روزنامههای باند رفسنجانی در ادامه اظهارات وی، با گوشزد کردن بحرانهای منطقهای و جهانی رژیم، ادامه مسیر زهر خوران را از طریق آویختن به کشورهای اروپایی تنها شانس برای بقای نظام دانسته اند:
شرق: ترتیبات اجرایی برجام برای نشاندادن یک الگوی موفق تفاهم و مصالحه بینالمللی در این جو آشوبزده دنیا و ترغیب کشورها به همکاری برای حل مشکلات جهانی در حالیکه در هر دو طرف افراد و انگیزههای قوی برای بهچالشکشیدن اصل ماجرا وجود دارد، نیازمند تحقق دو نکته است: الف) سعهصدر و تفسیر موسع از تعهدات طرفین و ب) مشارکت همهجانبه و غیرشعاری برای مأیوسکردن مخالفان آن در پرتو همکاری جدی و علاقه به رفع موانع در هر طرف از سوی همه. با همه این موارد، انگلیس چه در داخل و چه در خارج اتحادیه اروپا و چه در کنار آمریکا و چه جدای از آن، خود فینفسه یک ظرفیت برای تعامل و همکاری دوجانبه و منطقهیی است. در زمینه مسائل حواشی برجام بهدلیل مرکزیت انگلیس در زمینه امور مالی جهانی، استفاده از ظرفیت این توانمندی و امکانات از جهت نرمافزاری، آموزشی و حضور هرچه سریعتر در این بازار و برطرفشدن مشکلات بانکی بین دو کشور میتواند زمینه مناسبی برای سایر همکاریها باشد
حمله به برجام و باند رفسنجانی - روحانی در روزنامههای باند ولیفقیه شدت بیشتری گرفته است، این بار باند رقیب را به «توافقات پنهان» متهم کردهاند:
وطن امروز: امروز از تشعشعات آفتاب تابان برجام کاسته شده و خیلی از مدافعان پروپاقرص دیروز، انتظارات از برجام را غیرواقعی میدانند و به بدعهدی طرف آمریکایی اذعان دارند. پرداختن به مسائل حاشیهای این پدیده تجربهای عظیم را در اختیار مردم قرار میدهد. مسیر مذاکرات و نهاییشدن این توافق، مسیری پر فراز و نشیب و گاه مبهم است که انتشار جزئیات آن شاید سالهای سال بهطول بینجامد... یکی از دولتمردان از نقش لابی شرکتهای بزرگ نفتی خارجی در به ثمر رساندن برجام سخن به میان آورد و یکی از خبرگزاریهای خارجی از پرداخت مالی شرکت بوئینگ به یکی از نمایندگان مجلس آمریکا خبر داد تا در قبال این دریافت از برجام حمایت کند. این تمام پشتپردههای برجام نیست. حضور زود هنگام شرکتهای فرانسوی پژو، ایرباس و توتال در صف امضای قرارداد با ایران و استقبال طرف ایرانی از این شرکتها- که سابقه بدعهدی آنها در دوران تحریم برهمگان روشن است- گمان توافقات پنهان را افزایش میدهد.
حمله به دولت روحانی و حامیانش در بستر جنگ قدرت در روزنامههای باند خامنهای، حوزههای گستردهتری را در بر گرفته است:
وطن امروز: البته واقعیت این است که در میان هیاهوی 2 تئوری «عبور از دولت روحانی» و «حمایت مشروط از دولت» که این روزها سعی میشود برای امتیازگیری بیشتر از دولت روحانی در رسانهها طرح شود جریان اصلاحات طرحی جز حمایت بیچون و چرا و غیرمشروط از روحانی در انتخابات آتی ندارد، حالا باید رسانههای اصلاحطلب از مردم بخواهند به مجموعهیی رأی بدهند که پیشتر بر ناکارآمدی آن در حوزههای مختلف از اقتصاد و معیشت گرفته تا فرهنگ و سیاست صحه گذاشتهاند و البته طنز ماجرا در همین «فرمان اصلاحطلبانه علیه فهم» است، آنها از مردم میخواهند به جای گفتمان کارآمدی در حوزه اقتصاد و معیشت و فرهنگ و... به دولت «فشل»، به دولت «ضعیف»، به دولت در این زمینه «گرفتار»، به دولت «خسرالدنیا والاخره» و دولتی که «کارنامه موفقی در حوزه اقتصاد نداشته و اصولاً سیاسیکار است» و... رأی بدهند.
روزنامههای باند رفسنجانی به تهدید سرنگونی نظام از طریق تشدید شکافها در رأس حاکمیت به باند رقیب هشدار دادهاند:
آرمان: شفیعی معاون مرکز بررسیهای استراتژیک وزارت اطلاعات: تهدیدات سطح اول همان دعواهای سیاسی است که بین سیاسیون به وجود میآید و فضا را دوقطبی میکند و انسجام سیاسی را به خطر میاندازد، اما اقدامی که از سوی بیبیسی به راه افتاده بود در سطح دوم قرار داشت، یعنی میخواست بین مردم و حاکمیت اختلاف بیندازد. آنها هنوز هم این کار را دنبال میکنند و پیگیری خود را متوقف نخواهند کرد و در داخل نیز برخی افراد، اهداف سیاسی و جناحی دارند و به این اختلافات دامن میزنند و هر چند هدفشان، هدف بیبیسی نیست و انگیزهشان از این کار انگیزه بیبیسی نیست، اما متأسفانه انگیختهشان همان انگیخته بیبیسی است... اما در داخل هم متأسفانه عدهیی فراموش کردهاند که هدف اصلی ما چیست و درگیر مسائل قدرتاند و برای قدرت به دعوا افتادهاند، لذا از داخل مشکل درست میکنند و از بیرون نیز دشمن به شکلی کار خود را انجام میدهد که هر دوی آنها هم از رسانهها، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی برای اهدافشان استفاده میکنند... گاهی برخی جوانان میپرسند که ما در سوریه چه کاری داریم؟ پاسخ این است که اگر ما به آنجا نرویم و در مقابل تهدید نایستیم، باید بیاییم و «سرپل ذهاب»، «کرند غرب» و «اسلامآباد» با دشمن بجنگیم، بنابراین ما برای اینکه دشمن به عمق نیاید، در همانجا با آنها مقابله میکنیم.
در مقابل روزنامههای باند خامنهای که حضور روسیه در پایگاه نوژه را حاکی از قدرت رژیم و پیشرفت سیاستهای منطقهییاش ارزیابی کردهاند، روزنامههای باند رفسنجانی ابراز بدبینی کرده و هشدار دادهاند:
آرمان: چنانچه ایران حتی برای دفع خطر و تهدید گروههای تروریستی چنین تسهیلاتی به یک قدرت بزرگ میدهد، باید مشروط به زمانبندی، هدف و ظرفیت مشخص و در یک محیط محدود قابل تعریف باشد... روسها نمیتوانند انتظار اعتماد صددرصد از ایران را داشته باشند، بلکه اعتماد صددرصد زمانی حاصل خواهد شد که منافع صددرصد دو طرف بر هم منطبق باشد و تهدیدها و چالشها نیز مشابه باشد.
مردمسالاری: سابقه تاریخی روابط ایران و روسیه نشان میدهد این کشور هرگز با ایران دست دوستی نداده، مگر آن که بهدنبال کسب منفعتی از کشورمان بوده است. البته این امری طبیعی در روابط کشورها است اما روسیه پس از مرتفع شدن منافعش نه تنها دوستیها را فراموش کرده، بلکه از هر گونه دشمنی نیز دریغ نکرده است. به هر روی سابقه روابط دو کشور لزوم احتیاط را گوشزد میکند.
اعتماد: الیاس حضرتی: متأسفانه بیت آیتالله منتظری در همان دوران هم مشکل ایجاد کرد و بحث مذاکره با آمریکا از سوی اطرافیان بیت آیتالله منتظری به یک روزنامه لبنانی اعلام و آن موضوع خراب شد. زمانیکه جمهوری اسلامی تصمیم گرفت با آمریکا مذاکرهای انجام دهد، مک فارلین حرکت کرد و به تهران آمد و طرف مذاکره با او در هتل اوین افرادی بودند که میخواستند با او صحبت کنند (ما موشک تاو گرفتیم و واسطه شدیم تا دوستان لبنانی گروگانهای آمریکایی را آزاد کنند) و بحث با یک روال طبیعی در حال پیش رفتن بود و احتمال اینکه در موضوعات دیگر هم امکان مذاکره پیش بیاید وجود داشت اما ناگهان خبر این مذاکره که فوقالعاده محرمانه بود در مجله السفیر لبنان چاپ و سپس مشخص شد که توسط اطرافیان بیت آیتالله منتظری خبر آن داده شده است... انتشار این نوار صوتی تکراری که در گذشته هم چاپ شده در این مقطع به نظر من جای سؤال دارد و مشکوک است و باید بررسی و پیگیری شود که چرا در این مقطع که منافقین با سیاستهای کلی تندروهای آمریکا به عربستان وصل شدهاند و از حمایت کامل عربستان برخوردار شدهاند، همین طور با گروهها و دستههایی که از عربستان پول دریافت میکنند مانند ابومازن که با منافقین ملاقاتهایی کردهاند، چه ضرورتی بر انتشار این فایل صوتی بود... هر کس دیگری غیر از آن سه نفری که آقای مطهری گفتند اگر اطلاعاتی دارند و در این جریان هستند باید بیایند و دفاع کنند. به نظر بنده کار مهمی انجام شده و این کار در شرایط جنگ و آن موقعیت تشکیلاتی منافقین دلایل محکم قضایی و شرعی دارد. باید تمامی ابهامات را رفع کنند و تمام کارها را دامن امام نیندازند... در خصوص چرایی عدم وجود آمار دقیق از اعدامیهای آن سالها، بنده نیز تعداد دقیقی نمیدانم. هر واقعیت و موضوعی ممکن است در زمانی چیزی از آن گفته نشود و کمتر صحبت شود و کلیگویی شود اما وقتی زمانی از آن میگذرد بهراحتی میتوان در مورد آن صحبت کرد، البته دامن زدن به این داستان به هر شکلی به نفع منافقین خواهد بود و به مظلومیت آنها اضافه میکند... بنده موافقم کسانی که در جریان هستند ولو اینکه در بخشی از ماجرا آسیب هم ببینند بیایند و توضیح دهند حتی اگر مورد نظر منفی قرار بگیرند، این اشکالی ندارد و باید خودشان را فدای حضرت امام، انقلاب و نظامی که هزاران شهید داده، کنند.
روزنامههای باند خامنهای نیز ضمن حمله به بیت آقای منتظری، در وحشت از اعتلای مقاومت و پیامدهای جنایت قتلعام زندانیان سیاسی، از به لرزه درآمدن «امنیت کشور و کیان نظام» به سوز و گداز خود ادامه دادهاند:
حمایت: دادستان کل کشور: عدهیی امروز در جهت تطهیر منافقان تلاش میکنند و فایل صوتی را که سالهای سال از یک آقایی گرفتهاند از طریق بی.بی.سی و رسانههای بیگانه پخش میکنند این فایل صوتی به فرموده امام خمینی (ره) از شیخ سادهلوحی که در دست منافقان گرفتار شده بود را منتشر میکنند؛ امروز این حرکت نسبت به امام راحل، مجاهدتها و ایثارگریهای سربازان امام زمان (عج) در برخورد با منافقان کوردل از ناحیه بیت آن شیخ سادهلوح بسیار تأسفبرانگیز است. متاسفیم که در درون کشور جمهوریاسلامیایران میبینیم که عدهیی همنوای با دشمن و همساز با سازی که... دنیای غرب و عناصر درون منطقهیی آنان مینوازند، بهدنبال تطهیر... منافقی هستند که در سالهای اول انقلاب جنایات مختلفی را مرتکب شدند.
حمایت: آیا هدف دشمنان و دنبالههای داخلی آنان از دامن زدن به این مسأله، واکاوی یک ماجرای تاریخی است؟ مسلماً خیر. در واقع هدف غرب و اذناب داخلی آن، هجمه بهنظام، انقلاب و امام به این بهانه بود تا قداست بنیانگذار کبیر انقلاب را خدشهدار کرده و امام را شخصیتی خونریز معرفی نمایند که در یک روز، فرمان اعدام انسانهای بهاصطلاح مظلوم زندانی را صادر کرده است!
هدف از بازنشر چنین اکاذیبی، عملاً دلسوزی برای منافقین نبوده و نیست بلکه مقصود از آن، ضربه زدن به ریشهها و زیرساختهای انقلاب و نظام بود... بنابراین، هدف از پروژه تطهیر و احیای تروریستهای منافق، به خطر انداختن امنیت کشور و فراهم نمودن مقدمات تهاجم آنان به کیان نظام اسلامی است.
برخی روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع از اعترافها جناح مغلوب رژیم در مورد جنایت قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان 67، به خشم آمده برای آنها چنگ و دندان نشان داده و خط نشان کشیدهاند. یک نمونه از ارگان باند فاشیستی مؤتلفه:
رسالت: مصطفی تاجزاده از حاکمیت بهخاطر اعدامهای سال 67 درخواست عذرخواهی کرده است. او اعدام انقلابی منافقین و اجرای حکم الهی، آن هم با فتوای آقای منتظری را فاجعه خوانده است. او گفته است منافقین در زندان بدون ارتکاب جرم جدید مجازات شدهاند... حاکمیت از چه کسی و برای چه باید عذرخواهی کند؟ از اجرای حکم خدا درباره محاربین عذرخواهی کند؟ آقای منتظری خودش آن دنیا و این دنیا در این حادثه گرفتار است... امروز دشمنان اسلام، امام و یادگار او را هدف قرار دادهاند و میخواهند به جرم اجرای حکم خدا درباره اهل نفاق و محاربین، آنان را مورد مذمت قرار دهند، در حالی که این افتخار نظام است که امام در تضمین امنیت ملی، با احدی شوخی نداشت و اگر آن اقدام انقلابی توسط مسئولان وقت قضایی کشور صورت نمیپذیرفت، معلوم نبود نوامیس ملت ما امروز در اختیار چه اشراری قرار میگرفت.
در روزنامههای باندهاشمی رفسنجانی-حسن روحانی، اظهارات رفسنجانی در حمایت از روحانی رو در روی خامنهای بهصورت وسیعی منعکس شده است:
آرمان: هاشمی رفسنجانی گفت: یکی از بزرگترین مشکلات دولت فعلی سنگاندازیها، مانعتراشیها و موضعگیریهای مغرضانه مخالفان سیاسی است که حاضرند برای تضعیف و ضربه زدن به دولت، همه افتخارات و دستاوردهای نظام را زیر سؤال ببرند. هاشمی رفسنجانی، نگاه مخالفان صاحب تریبون و رسانه دولت دکتر روحانی به برجام را نمونه روشن از کارشکنی و بهانهگیریهای آنان دانست و گفت: ابایی نداشتند و ندارند که در مخالفت با توافقات هستهای، با صهیونیستها همنوا شوند و دولت به همان مقدار که باید در سیاست خارجی مواظب کارشکنیهای لابی صهیونیست باشد، در داخل نیز به جای برنامهریزی برای آینده درخشان، وقت و برنامههای خود را برای توضیح اقدامات صرف میکرد تا مخالفان سیاسی دولت باعث ترویج ناامیدی در جامعه نشوند.
روزنامههای باند رفسنجانی در ادامه اظهارات وی، با گوشزد کردن بحرانهای منطقهای و جهانی رژیم، ادامه مسیر زهر خوران را از طریق آویختن به کشورهای اروپایی تنها شانس برای بقای نظام دانسته اند:
شرق: ترتیبات اجرایی برجام برای نشاندادن یک الگوی موفق تفاهم و مصالحه بینالمللی در این جو آشوبزده دنیا و ترغیب کشورها به همکاری برای حل مشکلات جهانی در حالیکه در هر دو طرف افراد و انگیزههای قوی برای بهچالشکشیدن اصل ماجرا وجود دارد، نیازمند تحقق دو نکته است: الف) سعهصدر و تفسیر موسع از تعهدات طرفین و ب) مشارکت همهجانبه و غیرشعاری برای مأیوسکردن مخالفان آن در پرتو همکاری جدی و علاقه به رفع موانع در هر طرف از سوی همه. با همه این موارد، انگلیس چه در داخل و چه در خارج اتحادیه اروپا و چه در کنار آمریکا و چه جدای از آن، خود فینفسه یک ظرفیت برای تعامل و همکاری دوجانبه و منطقهیی است. در زمینه مسائل حواشی برجام بهدلیل مرکزیت انگلیس در زمینه امور مالی جهانی، استفاده از ظرفیت این توانمندی و امکانات از جهت نرمافزاری، آموزشی و حضور هرچه سریعتر در این بازار و برطرفشدن مشکلات بانکی بین دو کشور میتواند زمینه مناسبی برای سایر همکاریها باشد
حمله به برجام و باند رفسنجانی - روحانی در روزنامههای باند ولیفقیه شدت بیشتری گرفته است، این بار باند رقیب را به «توافقات پنهان» متهم کردهاند:
وطن امروز: امروز از تشعشعات آفتاب تابان برجام کاسته شده و خیلی از مدافعان پروپاقرص دیروز، انتظارات از برجام را غیرواقعی میدانند و به بدعهدی طرف آمریکایی اذعان دارند. پرداختن به مسائل حاشیهای این پدیده تجربهای عظیم را در اختیار مردم قرار میدهد. مسیر مذاکرات و نهاییشدن این توافق، مسیری پر فراز و نشیب و گاه مبهم است که انتشار جزئیات آن شاید سالهای سال بهطول بینجامد... یکی از دولتمردان از نقش لابی شرکتهای بزرگ نفتی خارجی در به ثمر رساندن برجام سخن به میان آورد و یکی از خبرگزاریهای خارجی از پرداخت مالی شرکت بوئینگ به یکی از نمایندگان مجلس آمریکا خبر داد تا در قبال این دریافت از برجام حمایت کند. این تمام پشتپردههای برجام نیست. حضور زود هنگام شرکتهای فرانسوی پژو، ایرباس و توتال در صف امضای قرارداد با ایران و استقبال طرف ایرانی از این شرکتها- که سابقه بدعهدی آنها در دوران تحریم برهمگان روشن است- گمان توافقات پنهان را افزایش میدهد.
حمله به دولت روحانی و حامیانش در بستر جنگ قدرت در روزنامههای باند خامنهای، حوزههای گستردهتری را در بر گرفته است:
وطن امروز: البته واقعیت این است که در میان هیاهوی 2 تئوری «عبور از دولت روحانی» و «حمایت مشروط از دولت» که این روزها سعی میشود برای امتیازگیری بیشتر از دولت روحانی در رسانهها طرح شود جریان اصلاحات طرحی جز حمایت بیچون و چرا و غیرمشروط از روحانی در انتخابات آتی ندارد، حالا باید رسانههای اصلاحطلب از مردم بخواهند به مجموعهیی رأی بدهند که پیشتر بر ناکارآمدی آن در حوزههای مختلف از اقتصاد و معیشت گرفته تا فرهنگ و سیاست صحه گذاشتهاند و البته طنز ماجرا در همین «فرمان اصلاحطلبانه علیه فهم» است، آنها از مردم میخواهند به جای گفتمان کارآمدی در حوزه اقتصاد و معیشت و فرهنگ و... به دولت «فشل»، به دولت «ضعیف»، به دولت در این زمینه «گرفتار»، به دولت «خسرالدنیا والاخره» و دولتی که «کارنامه موفقی در حوزه اقتصاد نداشته و اصولاً سیاسیکار است» و... رأی بدهند.
روزنامههای باند رفسنجانی به تهدید سرنگونی نظام از طریق تشدید شکافها در رأس حاکمیت به باند رقیب هشدار دادهاند:
آرمان: شفیعی معاون مرکز بررسیهای استراتژیک وزارت اطلاعات: تهدیدات سطح اول همان دعواهای سیاسی است که بین سیاسیون به وجود میآید و فضا را دوقطبی میکند و انسجام سیاسی را به خطر میاندازد، اما اقدامی که از سوی بیبیسی به راه افتاده بود در سطح دوم قرار داشت، یعنی میخواست بین مردم و حاکمیت اختلاف بیندازد. آنها هنوز هم این کار را دنبال میکنند و پیگیری خود را متوقف نخواهند کرد و در داخل نیز برخی افراد، اهداف سیاسی و جناحی دارند و به این اختلافات دامن میزنند و هر چند هدفشان، هدف بیبیسی نیست و انگیزهشان از این کار انگیزه بیبیسی نیست، اما متأسفانه انگیختهشان همان انگیخته بیبیسی است... اما در داخل هم متأسفانه عدهیی فراموش کردهاند که هدف اصلی ما چیست و درگیر مسائل قدرتاند و برای قدرت به دعوا افتادهاند، لذا از داخل مشکل درست میکنند و از بیرون نیز دشمن به شکلی کار خود را انجام میدهد که هر دوی آنها هم از رسانهها، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی برای اهدافشان استفاده میکنند... گاهی برخی جوانان میپرسند که ما در سوریه چه کاری داریم؟ پاسخ این است که اگر ما به آنجا نرویم و در مقابل تهدید نایستیم، باید بیاییم و «سرپل ذهاب»، «کرند غرب» و «اسلامآباد» با دشمن بجنگیم، بنابراین ما برای اینکه دشمن به عمق نیاید، در همانجا با آنها مقابله میکنیم.
در مقابل روزنامههای باند خامنهای که حضور روسیه در پایگاه نوژه را حاکی از قدرت رژیم و پیشرفت سیاستهای منطقهییاش ارزیابی کردهاند، روزنامههای باند رفسنجانی ابراز بدبینی کرده و هشدار دادهاند:
آرمان: چنانچه ایران حتی برای دفع خطر و تهدید گروههای تروریستی چنین تسهیلاتی به یک قدرت بزرگ میدهد، باید مشروط به زمانبندی، هدف و ظرفیت مشخص و در یک محیط محدود قابل تعریف باشد... روسها نمیتوانند انتظار اعتماد صددرصد از ایران را داشته باشند، بلکه اعتماد صددرصد زمانی حاصل خواهد شد که منافع صددرصد دو طرف بر هم منطبق باشد و تهدیدها و چالشها نیز مشابه باشد.
مردمسالاری: سابقه تاریخی روابط ایران و روسیه نشان میدهد این کشور هرگز با ایران دست دوستی نداده، مگر آن که بهدنبال کسب منفعتی از کشورمان بوده است. البته این امری طبیعی در روابط کشورها است اما روسیه پس از مرتفع شدن منافعش نه تنها دوستیها را فراموش کرده، بلکه از هر گونه دشمنی نیز دریغ نکرده است. به هر روی سابقه روابط دو کشور لزوم احتیاط را گوشزد میکند.