اجلاس سه روزه شورای ملی مقاومت ایران در آغاز چهلمین سال تأسیس شورا – سرهنگ معزی، منوچهر ارسطو پور و مهدی ابریشمچی

سرهنگ بهزاد معزی عضو شورای ملی مقاومت

سلام خدمت رهروان راه آزادی ملت و کشور ایران که با دیرپاترین و پایدارترین مقاومت تاریخ معاصر ایران همراهند و مبارزه می‌کنند.

در رابطه با تاریخ گذشته و گذشته مقاومت به اندازه کافی گفته شد که من واردش نمی‌شم ولی آنچه که می‌خواهم بگویم این است که قدر این مقاومت را باید بدانند و تبلیغش را بکنند به مردم ایران به ملاء خودشان تا آنجایی که میتوانند بفهمانند که تنها راه آزادی این کشور رها شدن این مردم توسط مقاومت ایران است و تنها قانون رهایی‌بخش کشور طرح ۱۰ماده‌یی است که هیچ تناقضی با ۳۰ماده حقوق‌بشر ملل متحد ندارد. با سایر قوانین بین‌المللی هم هیچ تضادی ندارد باید این راه مقاومت در داخل تبلیغ شود هواداران ما در داخل به‌خصوص کانون‌های شورشی به مردم بفهمانند که این دختر بیوه ۱۰ساله که بچه به بغل کنار خیابان دارد گدایی می‌کند محصول کدام حکومت است. آیا با دیدن این منظره اشک در چشم تان جمع نمی‌شود؟ وجدانتان راحت است؟ بیوه دختر ۱۰ساله با بچه به بغل.

بیش از نیمی از مردم زیر خط فقر هستند. چیزهایی که در تاریخ ایران سابقه نداشته گورخوابی لوله خوابی اخیراً پشت‌بام خوابی بیابان خوابی چند مورد چاه‌خوابی اینها همه‌اش در تاریخ ما بی‌سابقه است فقط از محصولات آخوندهای جنایتکار است. با مردم خودتان با ملاء خودتان در بیامیزید بهشان بگویید ببین آقا جان آخر عمر در بستر مرگ زندگی‌تان را مرور می‌کنید و بگویید در موقعی که این رژیم دسته‌دسته اعدام می‌کرد مردم زیر خط فقر نان نداشتند بخورند کارگر هفت ماه هشت ماه حقوق نمی‌گرفت تو چکار می‌کردی؟ آنموقع از خودت خجالت می‌کشی که بگویی من مشغول خرید و فروش بودم یا مشغول کار دیگر بودم و به هیچ عنوان کاری با اینها نداشتم که به سرمایه‌های من لطمه نخورد. به این ترتیب می‌توانید مردم را آگاه کنید و آنها را متوجه بکنید که کار این رژیم نگه‌داشتن آنها زیر خط فقر است. می خواهند اکثریت مردم از صبح که بیدار می‌شوند به فکر قیمت روز و ارزاق خودشان شوند. همه می‌دانند وقتی دلار تا ۲۶هزار تومانبالا می‌رود. علت چیست. دلار هفت تومان فقط در اثر اختلاس و دزدی به اینجا می‌رسد. هر کسی که کوچکترین اعتراضی کند دستگیر زندان و اعدام خواهد داشت. پیشنهاد من به هواداران مقاومت در داخل و خارج روشنگری برای مردم ایران است. باید بگویند که این بدبختی منشاء و ریشه‌اش کجاست. به مردم بفهمانند هر چه هست روی زمین است و باید با فساد این رژیم مبارزه کرد. می‌توانند تک‌تک کشته شوند ولی بهتر این که جمعی آزاد شوند. در پایان آرزوی موفقیت دارم برای مردم‌مان و هوادارانمان و اینهایی که جذب خواهند شد. نصیحت من این هست که دنبال عیب و ایراد نباشید عیب و ایراد همه جا هست اصل مطلب درست بودن هدف است. هدف سرنگونی. تنها اشتباه این است که بگویند هدف سرنگونی نیست. هیچ اشتباه دیگری نیست فقط و فقط سرنگونی هدف است موفق و پیروز باشید.

مریم رجوی: با تشکر جناب سرهنگ

منوچهر ارسطو پور قهرمان قایقرانی عضو شورای ملی مقاومت

با سلام به حضور خانم رجوی، که در مبارزه روزانه‌تان چون خورشید تابان می‌درخشید. با سلام به همه یاران مقاومت، امسال شورا با تمام ویژگیهای مردمی و آزادیخواهانه‌اش چهل ساله شد. امسال چهل سال است که با درایت سردار بزرگ مسعود، شورای ملی مقاومت پرچم آزادیخواهی و آزاد فکر کردن و وطن دوستی را به اهتزاز درآورده و می‌درخشد و چهره پلید ملایان را در سطح بین‌المللی رسوا می‌کند. در این چهل سال شورای ملی مقاومت، خمینی و رژیمش را از ماه به چاه کشاند، به‌طوری‌که امروز ما نظاره‌گر چهره‌هایی از آزاد زنان و آزاد مردانی هستیم که در مسیر آزادی ملت قهرمان ایران، با خانم رجوی این آزاد زن بزرگ که روزانه تاریخ کشور‌مان را ورق می‌زند، همراه و همگام شدند. آنان دست در دست یاران مقاومت و مردم ایران گذاشته و بپا خاستند. در این میان نام مسعود سردار بزرگ به‌عنوان رهبری آزموده قرار دارد. رهبری که همه بی‌صبرانه انتظارش را می‌کشند. تصویر مسعود بر دیوارها در مساجد، استادیوم‌ها، دانشگاهها و مدارس ایران نصب شده و نامش در گوش‌ها زمزمه می‌شود و تا اعماق دور افتاده‌ترین خانه‌های ایرانیان و عاشقانش پخش می‌شود. شجاعت و رهبری او آوازه بلندی در دل‌های آزاد مردان سرزمینمان ایجاد کرده است که هیچکس را یارای انکار آن نیست. صورت نجیبش، افکار بلند و وسیع او را نشان می‌دهد. او با ارزش‌ترین رهبری است که خلق قهرمان ایران تابه‌حال دیده است. خورشیدی است که ایران را با پرتو مهر خود روشن و گرم می‌کند و در عین‌حال به رودی پر آب و خروشان که همیشه جاری است می‌ماند. عشق حقیقی او به خلق قهرمان ایران، عشقی مغرور و گردن فراز است که زنده درد خویش و کشته درد خویش است. مانند پاروی قایقی است که امواج سهمگین را می‌شکافد و کشتی طوفان زده را به ساحل انتظار می‌رساند.

و شما تبهکاران، مجاهدان را از چه می‌ترسانید؟ نسل مجاهدان و شورشگران مانند گیاه، رونده هستند. مانند پیچک‌هایی هستند که از سروهای سر به آسمان کشیده بالا می‌روند، ما را از چه می‌ترسانید؟ مگر در اشرف و لیبرتی به‌سراغ ما نیامدند؟ مگر در هر کشوری یاران ما را به گلوله نبستند؟ ما با آنهایی که دستور کشتن را می‌دهند یعنی پیروان همان اصل ولایت فقیه طرف هستیم. مگر مجاهدان بیدی هستند که با هر بادی بلرزند؟ مجاهدان از طوفان گذشته‌اند. چهل سال است که مجاهدان و یارانشان و همه حامیانشان شما را به‌عنوان منفورترین دیکتاتور روی زمین به همه شناسانده‌اند. چهل سال است اشرفیان در میان آتش و مسلسلها و امواج طوفانها زندگی کرده‌اند و با ایمان به یک راهبر که همه ما را برای سرنگونی، سرنگونی اصل ولایت فقیه هدایت و راهنمایی می‌کند، راه سپردند. راهبری که در هر پیامی اول دادگری خود را برای ملت در زنجیر آشکار می‌سازد. و پیامش تیری است که بر قلب رژیم فرود می‌آید و به فرمانش شورشیان چون شیری خشمگین بر مراکز جهل و جنایت یورش می‌برند. کانون‌های شورشی همان نهال‌های چند دهه پیش هستند که اکنون به درخت بلوط تناوری تبدیل شده‌اند که دست در دست مردم ایران بر رژیم فرود می‌آید و آن را به زانو در آورده‌اند. مسعود جان مدتهاست دلتنگ چهره انقلابیت هستم، تو فرمانروای دشت پهناوری که از هر گوشه آن درخت آزادی می‌روید. ما همه مسافر پهنه غربت هستیم و در میان دروغ جراید حقیقت را از گفته‌هایت می‌جوییم. امید است در آینده‌ای نه چندان دور دستهای گرم تو را که گرمابخش قلبهای ما بود بفشارم ولی تا روز دیدار بدان که همیشه و تا هر کجا و هر زمان در کنارت بوده و خواهیم بود.

من و توایم که در اشتیاق می‌سوزیم،

من و توایم که در انتظار فرداییم،

اگر سپیدهٔ فردا دمد

دگر آن روز من و تو نیست،

میان من و تو این ماییم.

با سپاس به امید روزهای پیروزی

مریم رجوی: با تشکر از آقای ارسطوپور.

مهدی ابریشمچی مسئول کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت

با سلام . با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و هم‌سنگران شورایی و ناظران گرامی اجلاس شورا،

در همین بدو صحبتم از همه هم سنگران و رفقایی که از آغاز این اجلاس تا الآن صحبت کردند، واقعاً از همه حرف هاشان از تک‌تک کلماتشان فرا گرفتم. واقعاً به اوج رفتم و کیفیت این شورا را در کلام تک‌تک شما برادران و دوستان، خواهران و همرزمانم دیدم. اجازه بدهید من هم صمیمانه‌ترین تبریکات و تهنیتهای سازمان مجاهدین را به‌عنوان نماینده سازمان در شورا به‌مناسبت چهلمین سال تولد پر خیر و برکت شورای ملی مقاومت تقدیم بکنم به شما و تمامی مبارزین راه آزادی و خلق قهرمان ایران و به‌خصوص به مسعود بنیانگذار و مسئول شورای ملی مقاومت و به خواهر مریم رئیس جمهور شورا . من هم مثل همه این روزها غرق شور و افتخار هستم به‌مناسبت پیروزی بزرگی که در جریان برگزاری کهکشان کهکشانها گردهمایی سالانه مقاومت مردم ایران به دست آمد.

دوستان عزیز امروز فکر می‌کنم برای بسیاری آشکار شده که این شورا، این آلترناتیو، نه فقط برای پایداری و ایستادگی در راه آزادی برای مردم ایرانتوانمند است بلکه در عین‌حال از توانمندی و مدیریت و رهبری بی‌نظیری برای ادامه این راه و پایه‌گذاری ایران آزاد و آباد برخوردار است . اجازه بدهید من حرف‌هایم را با صحبت‌های زیبای دوست هم‌سنگر عزیزم آقای منوچهر هزارخانی عضو برجسته شورای ملی مقاومت و یکی از صمیمی‌ترین یاران مسئول شورا آغاز کنم که راز و رمز پیموده شدن این مسیر را طبق معمول در کوتاه‌ترین و در عین‌حال رساترین بیان ابراز کردند . منوچهر می‌گوید ـ عینا میخونم ـ وقتی که به گذشته نگاه می‌کنم البته در این راه مقاومت خیلی افت و خیز داشته، درست به همین دلیل از اینجا می‌شود و من می‌توانم شخصاً نتیجه بگیرم که اینها حتماً کسانی هستند که یک سیاست سالم و یک صداقت خالص در آنها وجود داشته، که از تمامی این چیزها عبور کردند.

در واقع مسئول شورای ملی مقاومت ایران در رأس شورا پیشبرد همین دو عنصری را که منوچهر به آن اشاره کرد در مراحل مختلف وجهه همت خودش قرار داده است. دوستان عزیز در این رابطه گفتنی بسیار است و بسیار گفتید به زیباترین شکل. من هم به چند نکته به‌طور فشرده اشاره می‌کنم. از آنجایی که من هم از کسانی بودم که افتخار داشتم از فاز سیاسی شاهد تلاشهای مسئول شورا بودم و شاهد بودم که مسعود در پیچیده‌ترین و خطیرترین و پر ریسک‌ترین شرایط با تمام قوا به‌دنبال پایه‌گذاری یک ائتلاف ملی در راستای شعار آزادی بود، تا آنجایی که حتی مرکزیت سازمان مجاهدین در ابتدا از ریسک‌پذیری مربوط به این طرح‌هایی که مسعود ارائه می‌کرد شگفت‌زده می‌شد. به‌عنوان یک نمونه همه شما می‌دانید که در آن شرایط با حاکمیت مطلق خمینی، احزاب کردی در چه شرایط خطیری به‌لحاظ سیاسی قرار داشتند و چه تضادی بین رژیم آخوندی و این احزاب وجود داشت. با این حال مسعود به ما توصیه کرد که با نماینده‌های آنها در دفتر مرکزی سازمان یعنی بنیاد علوی به‌طور اعلام شده ملاقات کنیم و از آنها پشتیبانی کنیم تا راه آنها را به سمت جنبش سراسری باز کنیم و باز نگهداریم و یا در لیست انتخاباتی سازمان به‌مناسبت انتخابات مجلس شورای ملی در راستای پایه‌گذاری همین مسیر شورایی کاملاً برجسته و واضح بود . ولی من دلم می‌خواهد یکی از فرازها را کمی بیشتر توضیح بدهم و آن مربوط است به پرواز بزرگ، آن لحظات و زمانی که بعد از تأسیس شورا ما در مرکزیت سازمان از برادرمان مسعود درخواست کردیم که برای جلوگیری از تکرار تجربه ضربه شهریور ۵۰ به خارج کشور منتقل شود و او پس از مخالفت بسیار قانع شد. وقتی ما ریسک وحشتناک این طرح را یادآوری کردیم گفت مگه شما توجه ندارین؟ برای پیشروی یک سازمان مستقل یک آلترناتیو مستقل

باید ریسک پذیرفت. کجا ما بدون پذیرفتن ریسک توانستیم پیشروی کنیم که الآن بتوانیم؟ ما باید برای پیروزی هایمان ریسک روی بالای خودمان را بپذیریم

دوستان عزیز شورایی این مضمون مشترک تمامی گام‌ها، گام‌های کیفی شورا است که به رهبری مسعود برداشته شد. صحبت شد از طرح صلح شورای ملی مقاومت. مگر این طرح ریسکش از کجا پرداخت شد مگر پرواز به عراق از کجا بهایش پرداخت شد؟ ریسکی که مسعود اینجا پذیرفت خیلی وقتها از ریسک شهادت بالاتر است ریسک سوختن سیاسی سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت. ولی همان‌طور که دکتر هزارخانی گفتند وقتی که راه درست است او تصمیم می‌گیرد و بهایش را می‌پردازد و قدم در این راه می‌گذارد و این کار را کرد. باز هم من فکر می‌کنم خیلی از اعضای قدیمی شورای ملی مقاومت داستان تصویب طرح خود مختاری کردستان ایران را با مجموعه تضادهایشدر شورای ملی مقاومت به‌خاطر دارند که حل تضاد تصویب خودمختاری کردستان ایران در شورایی که در راسش بنی صدر است چقدر سخت و مشکل بود مسأله دیگری که به آن هم اشاره شد، دوستان عزیز!همه ما که در شورای ملی مقاومت بودیم می‌دانیم مناسبات دمکراتیک موجود در داخل شورا واقعاً در هیچ حزب و ائتلاف دیگریسابقه ندارد. من هم مانند خیلی از شما از نزدیک این افتخار را داشته‌ام که شاهد باشم به این‌که آفریدن این مناسبات، در درون شورا چگونه بود. گاه برای تصویب یک بند از یک طرح واقعاً ساعتهای طولانی خون دل و صرف وقت از طرف مسئول شورا را می‌خواست و گفتگو و گفتگو و گفتگو. بعضی وقتها برای یک بند نه تنها چندین ساعت گاهی از روزها می‌گذشت تا این‌که شورای ملی مقاومت هم وحدتش حفظ شود هم دمکراتیزمش حفظ شود و هم مرز مشترک و فصل‌مشترک افراد با تعاطی افکار به هم نزدیک شود. و به این ترتیب این سنت در درون شورا خلق شد و حفظ شد. بله ما اوج دمکراتیزم را با اوج حفظ وحدت شورایی به‌دست آوردیم. من فقط اینجا اشاره می‌کنم و می‌گذرم بسیاری از نکات را برادر عزیزم بهنام گفت. دوستان عزیز! بهتر از هر کس دشمن نقش مسعود را در ارتقاء شورا بقای شورا و پیشروی شورا می‌داند. به همین دلیل است که تمامی حمله‌ها و هجومها چه نظامی و چه سیاسی و چه تروریستی روی او متمرکز است. روی رهبری این مقاومت

بله این راز و رمز پایداری بقا و ارتقاء شورای ملی مقاومت است و ما ایمان داریم که آغاز چهلمین سال حیات مبارک شورای ملی مقاومت نوید بخش ایران آزاد، آباد و شکوفا برای تمامی مردم میهنمان است و من و ما به‌عنوان سازمان مجاهدین خلق ایران در حضور خواهر مریم و اعضای محترم شورا تحقق چنین آینده‌ای را به‌عنوان تعهد مان در قبال مسئول شورای ملی مقاومت اعلام کرده و بر آن پایداریم. پیروز باشید.