زوزههای وحشت اطلاعات آخوندی در سایت هابلیلیان رژیم:
توان این گروهک در مجذوب و اغفالکردن افراد و طعمههای مدنظرشان بهقدری دقیق و حسابشده است که... . یکی از نزدیکان امامخمینی در خاطرهای اشاره میکند: «ساعتها طی چهار، پنج سال با امام صحبت کردم و حتی در حضور امام برای آنها گریه کردم، بلکه راجع به سازمان یا یکی از افراد آنها کلمه تأییدیه بگیرم... .»
رهبر معظم انقلاب معتقد هستند اینها که ادعا میکردند طرفدار مردم و خلق و انقلاب هستند، پرده غلیظی از ریا و دروغ بر کار خودشان کشیده بودند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که حضرت امام در اردیبهشت1358 ملاقات با سران این گروهک را موکول به اعلام مبانی اعتقادی و عقیدتی آنها کردند، مسعود رجوی در بیانیهیی رسمی با ادبیات سنتی و به دور از تفسیرهای رایج مجاهدین، دین اسلام و مذهب حقه جعفری اثنیعشری را ارکان عقیدتی مجاهدین معرفی کرد.
حرکتی که باید آن را بهعنوان بزرگترین فریب تاریخ مبارزات صدساله ایران از سوی جریان مجاهدین برای ثبت در تاریخ... مطالعه و تحقیق و تبلیغ کرد.
نگرانی و واهمه امامخمینی از انحراف در اسلام راستین و حقیقی بیشتر از هر مطلبی در 21 جلد صحیفه ایشان ملموس است، بهرغم صلابت و شجاعت بیبدیل در مقابل دشمن آشکار، از تهدید و خطری که از ناحیه افرادی که بهاسم اسلام و مسلمان درصدد ازبینبردن آن برآمده بودند، هراس جدی داشته و در این زمینه هشدارها و تذکرات مکرر و مؤکدی... بعضاً مختصبه گروهک منافقین داده بودند.
از همه افراد میخواستند که نسبت به عمق و هدف اعتقادات و افکار انحرافی حساسیت داشته باشند، زیرا این منحرفین و کسانی که میخواهند این مکتب به آخر نرسد، منافقها هستند که بدتر از کفارند.
رهبر معظم انقلاب نیز در یکی از سخنرانیهایشان با دستهبندی منافقین... . تبیین و خطری که از ناحیه این جریان اساس اسلام و انقلاب را در معرض آسیب قرار خواهد داد اینگونه بیان کردهاند: «با پدیده نفاق هوشمندانه برخورد کنید. پدیده نفاق خطرناک است».
مسعود رجوی پس از خروج از کشور در مصاحبهیی با رادیو بیبیسی بر مبارزه و رویارویی با نظام جمهوری اسلامی تأکید داشته؛ اما تنها آغاز مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ایران را جنگ مسلحانه و عملیات نظامی قید میکند و سناریوی پایانی و سرانجام مبارزه با جمهوری اسلامی را نه بر اساس مبارزه مسلحانه، بلکه بهگونه دیگری ترسیم میکند که امروزه با گذشت بیش از سی سال از مصاحبه مذکور بدون هر گونه توضیحی گویا و روشن است: «با گل شروع شد با گلوله تمام شد، ایندفعه درست بهعکس خواهد شد، اگر چه با گلوله شروع شد، اما قطعاً با گل خاتمه خواهد یافت. آندفعه خودجوش بود، سازماننایافته بود، ایندفعه سازمانیافته است و در رأس یعنی بهمثابه ستون فقراتش، یک سازمان سراسری مثل مجاهدین حضور دارد که مردم میشناسند».
البته بنیانگذار فقید نظام در نامه معروفشان به آقای منتظری بهصراحت بر این مضمون تأکید میکنند: «بهقدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم.» روشن است که امامخمینی به نوع حرکت منافقین برای ایجاد انحراف و انشقاق در اسلام و انقلاب اشراف داشته و از همان روزهای نخست سال 1358 سعی میکردند افرادی را که میخواهند با سوءاستفاده از اسلام، علیه اسلام و انقلاب خرابکاری کنند، رسوا و معرفی کنند.
اصل اغفال و فریب حداکثری تا جایی [است] که به فرمایش امامخمینی امکان دیکتهکردن دیدگاهها فراهم شود تا در نهایت آخرت و عاقبت فرد را با مخاطره جدی روبهرو کند.
جذب و بهکارگیری حجتالاسلام لاهوتی یکی دیگر از نمونههایی هست که روشن میکند، نزدیکشدن، جذب و تعیین حوزههای فعالیت افراد بر اساس نیازمندی گروهک بنا بر دستور و مجوز تشکیلات منافقین پیگیری و دنبال میشود.
عملکردهای پیچیده و چندوجهی منافقین از ابتدای ظهور و فعالیت در عرصه سیاسی منجر به بروز اشتباهات و تحلیل نادرست از راهبرد واقعی آنان در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی شده است.
توان این گروهک در مجذوب و اغفالکردن افراد و طعمههای مدنظرشان بهقدری دقیق و حسابشده است که... . یکی از نزدیکان امامخمینی در خاطرهای اشاره میکند: «ساعتها طی چهار، پنج سال با امام صحبت کردم و حتی در حضور امام برای آنها گریه کردم، بلکه راجع به سازمان یا یکی از افراد آنها کلمه تأییدیه بگیرم... .»
رهبر معظم انقلاب معتقد هستند اینها که ادعا میکردند طرفدار مردم و خلق و انقلاب هستند، پرده غلیظی از ریا و دروغ بر کار خودشان کشیده بودند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که حضرت امام در اردیبهشت1358 ملاقات با سران این گروهک را موکول به اعلام مبانی اعتقادی و عقیدتی آنها کردند، مسعود رجوی در بیانیهیی رسمی با ادبیات سنتی و به دور از تفسیرهای رایج مجاهدین، دین اسلام و مذهب حقه جعفری اثنیعشری را ارکان عقیدتی مجاهدین معرفی کرد.
حرکتی که باید آن را بهعنوان بزرگترین فریب تاریخ مبارزات صدساله ایران از سوی جریان مجاهدین برای ثبت در تاریخ... مطالعه و تحقیق و تبلیغ کرد.
نگرانی و واهمه امامخمینی از انحراف در اسلام راستین و حقیقی بیشتر از هر مطلبی در 21 جلد صحیفه ایشان ملموس است، بهرغم صلابت و شجاعت بیبدیل در مقابل دشمن آشکار، از تهدید و خطری که از ناحیه افرادی که بهاسم اسلام و مسلمان درصدد ازبینبردن آن برآمده بودند، هراس جدی داشته و در این زمینه هشدارها و تذکرات مکرر و مؤکدی... بعضاً مختصبه گروهک منافقین داده بودند.
از همه افراد میخواستند که نسبت به عمق و هدف اعتقادات و افکار انحرافی حساسیت داشته باشند، زیرا این منحرفین و کسانی که میخواهند این مکتب به آخر نرسد، منافقها هستند که بدتر از کفارند.
رهبر معظم انقلاب نیز در یکی از سخنرانیهایشان با دستهبندی منافقین... . تبیین و خطری که از ناحیه این جریان اساس اسلام و انقلاب را در معرض آسیب قرار خواهد داد اینگونه بیان کردهاند: «با پدیده نفاق هوشمندانه برخورد کنید. پدیده نفاق خطرناک است».
مسعود رجوی پس از خروج از کشور در مصاحبهیی با رادیو بیبیسی بر مبارزه و رویارویی با نظام جمهوری اسلامی تأکید داشته؛ اما تنها آغاز مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ایران را جنگ مسلحانه و عملیات نظامی قید میکند و سناریوی پایانی و سرانجام مبارزه با جمهوری اسلامی را نه بر اساس مبارزه مسلحانه، بلکه بهگونه دیگری ترسیم میکند که امروزه با گذشت بیش از سی سال از مصاحبه مذکور بدون هر گونه توضیحی گویا و روشن است: «با گل شروع شد با گلوله تمام شد، ایندفعه درست بهعکس خواهد شد، اگر چه با گلوله شروع شد، اما قطعاً با گل خاتمه خواهد یافت. آندفعه خودجوش بود، سازماننایافته بود، ایندفعه سازمانیافته است و در رأس یعنی بهمثابه ستون فقراتش، یک سازمان سراسری مثل مجاهدین حضور دارد که مردم میشناسند».
البته بنیانگذار فقید نظام در نامه معروفشان به آقای منتظری بهصراحت بر این مضمون تأکید میکنند: «بهقدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم.» روشن است که امامخمینی به نوع حرکت منافقین برای ایجاد انحراف و انشقاق در اسلام و انقلاب اشراف داشته و از همان روزهای نخست سال 1358 سعی میکردند افرادی را که میخواهند با سوءاستفاده از اسلام، علیه اسلام و انقلاب خرابکاری کنند، رسوا و معرفی کنند.
اصل اغفال و فریب حداکثری تا جایی [است] که به فرمایش امامخمینی امکان دیکتهکردن دیدگاهها فراهم شود تا در نهایت آخرت و عاقبت فرد را با مخاطره جدی روبهرو کند.
جذب و بهکارگیری حجتالاسلام لاهوتی یکی دیگر از نمونههایی هست که روشن میکند، نزدیکشدن، جذب و تعیین حوزههای فعالیت افراد بر اساس نیازمندی گروهک بنا بر دستور و مجوز تشکیلات منافقین پیگیری و دنبال میشود.
عملکردهای پیچیده و چندوجهی منافقین از ابتدای ظهور و فعالیت در عرصه سیاسی منجر به بروز اشتباهات و تحلیل نادرست از راهبرد واقعی آنان در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی شده است.