محمد نوری زاد، از قلم زنان سابق کیهان ولیفقیه، در ششمین نامه خود به تاریخ ۲۰ مرداد ۸۹ از خامنهای طلسم شکسته خواسته است تا قبل از اینکه مرگش فرا برسد در رویه خود تجدیدنظر کرده و ”خطاهای رفته را به سامان خویش“ باز آورد. نوریزاد در نامه خود مواردی از عملکرد خامنهای و گماشتگانش را به این ترتیب برشمرده است:
خودی و غیرخودی کردن مردم، خوار و خفیف کردن قانون، رواج اعتیاد و بیکاری و مصرف گرایی، رواج ریا و دروغ و چاپلوسی و مسئولیت ناپذیری، مهاجرت نخبگان به خارج از کشور بهدلیل بر سر کار بودن نالایقان و ناشایستگان، محکومیت معترضان و منتقدان به شکنجه و زندان و انفرادی، برقرار کردن نظارت استصوابی در انتخابات مجلس خبرگان و کشیدن هالهای از تقدس به دور رهبری، گماردن افراد سست و بیدانشی چون شیخ محمد یزدی و روحانی خالی الذهنی چون صادق لاریجانی بر راس دستگاه قضا، و برآوردن قدرتی مخوف و پنهانی (سپاه).
نوریزاد مینویسد: این آخرین نوشتهای است که مستقیم، رو به شما مینویسم. و خود، به عاقبت تلخ آن واقفم. چرا که ماموران و قاضیان گوش بفرمان ما، در کار خود استادند. آنان نیک میدانند چگونه یک معترض و منتقد را با شکنجه و فحشهای ناموسی به تنگنای روحی و روانی در اندازند. من همه این ابتلائات آتی را بهجان میپذیرم تا صدای سخن خود را به گوش حضرت شما برسانم“.
خودی و غیرخودی کردن مردم، خوار و خفیف کردن قانون، رواج اعتیاد و بیکاری و مصرف گرایی، رواج ریا و دروغ و چاپلوسی و مسئولیت ناپذیری، مهاجرت نخبگان به خارج از کشور بهدلیل بر سر کار بودن نالایقان و ناشایستگان، محکومیت معترضان و منتقدان به شکنجه و زندان و انفرادی، برقرار کردن نظارت استصوابی در انتخابات مجلس خبرگان و کشیدن هالهای از تقدس به دور رهبری، گماردن افراد سست و بیدانشی چون شیخ محمد یزدی و روحانی خالی الذهنی چون صادق لاریجانی بر راس دستگاه قضا، و برآوردن قدرتی مخوف و پنهانی (سپاه).
نوریزاد مینویسد: این آخرین نوشتهای است که مستقیم، رو به شما مینویسم. و خود، به عاقبت تلخ آن واقفم. چرا که ماموران و قاضیان گوش بفرمان ما، در کار خود استادند. آنان نیک میدانند چگونه یک معترض و منتقد را با شکنجه و فحشهای ناموسی به تنگنای روحی و روانی در اندازند. من همه این ابتلائات آتی را بهجان میپذیرم تا صدای سخن خود را به گوش حضرت شما برسانم“.