728 x 90

نمايش انتخابات رياست جمهورى ,

رئیسی و علت تناقض گوییها

-

تجمع دار و دسته موسوم به جمنا
تجمع دار و دسته موسوم به جمنا
در حالیکه روز 17فروردین 96 رسانه‌های حکومتی نوشتند که صولت مرتضوی که به‌نمایندگی از آخوند دژخیم ابراهیم رئیسی در جلسه دوم ”جمنا ”شرکت کرده بود، اعلام کرد که وی با انصراف از هیأت نظارت بر انتخابات، کاندیداتوری خود را پذیرفته است، ولی روز بعد نفری از دفتر این آخوند گفت، رئیسی در این رابطه تصمیم خود را اتخاذ کرده و خودش راساً با مردم تصمیمش را در میان خواهد گذاشت.

یک نماینده مجلس از باند خامنه‌ای هم گفته است که اصلاً رئیسی قصد داشته که از حضور در انتخابات انصراف بدهد، اما خامنه‌ای قبول نکرده و به او اجازه نداده است؟ جالب اینحاست که همین نماینده روز بعد همین حرف را تکذیب کرده و گفته بنده هیچ‌گونه صحبتی راجع به این موضوع که کسی یا مرجعی آقای رئیسی را وادار به ورود به انتخابات کرده باشد نگفته‌ام و اساساً چنین مطلبی هم در متن مصاحبه بنده وجود نداردکه البته معلوم است که گوش این طرف را به‌خاطر این فضولی کشیده‌اند.

سوالی که این‌جا ایجاد می‌شود این است که چه علتی دارد که مسأله کاندیداتوری رئیسی این میزان کش داده می‌شود؟

آنچه می‌توان در پاسخ به این سؤال گفت این است که به‌طور واقعی تردید و تضادهای جدی‌یی در این باره وجود دارد؛ یکی از تردیدها و بحثهایی که هست این است که آیا کاندیداتوری خودش را در کادر همان دار و دستهٴ جمنا اعلام بکند و بر اساس چارچوبهایی که آنها گذاشتند وارد شود یا خودش مستقلا وارد شود که هر کدام از اینها پیامدهایی دارد، اگر در چارچوب جمنا وارد شود، باید هم تراز افرادی مثل قالیباف و بذرپاش و.. اسمش مطرح شود و به هر حال این کشمکشها از پرده بیرون می‌افتد و رئیسی را از آن جایگاهی که می‌خواهد داشته باشد تا بعد به‌عنوان رهبر مطرح شود پایین می‌کشد. اگر هم جدای از جمنا اعلام کند باز هم به‌معنای به هیچ گرفتن این دار و دسته است و بیانگر تشتت؛ این بخشی از تردیدهاست که البته عمق بیشتری دارد. چرا عمق بیشتر؟

به‌خاطر این‌که پیروزی یا شکست رئیسی، آثار و پیامدهای بسیار جدی و تعیین‌کننده، نه فقط برای رئیسی بلکه برای خامنه‌ای دارد. چرا که رئیسی کاندیدای مسند ولایت فقیه هم هست و برد یا باختش، آن مسأله را هم به میزان زیادی تعیین تکلیف می‌کند و اگر در این جنگ ببازد، شانس دست یافتن به تاج و تخت ولایت فقیهی را هم به‌میزان زیادی از دست خواهد داد. این نکته را خود مهره‌ها هم به صراحت مورد اشاره قرار داره‌اند. اما این تنها ضرر و پیآمد این باخت نیست؛ ضرر دیگرش هم این است که شکست رئیسی شکست خامنه‌ای هم هست و موقعیت او را که همین الآن هم به‌شدت ضعیف شده، بیش از پیش تضعیف خواهد کرد و این به‌معنای بحران درونی عمیق‌تر و بالا گرفتن جنگ قدرت در درون رژیم، بعد از نمایش انتخابات است.

البته ممکن است گفته شود که شاید خامنه‌ای جنایتکار دیگری را به‌عنوان جانشین در نظر داشته باشد.

دراین صورت می‌توان گفت که اولاً این یک فرضیه است زیرا جنایتکاری مثل رئیسی که خامنه‌ای بتواند او را جای خودش بگذارد و به آخوندها هم قالب کند به‌سادگی پیدا نمی‌شود؛ اما به فرض که چنین چیزی باشد، باز ضررهای کلان دیگری بر سر نظام بار خواهد شد.

به‌طور مشخص بیش از یک ماه در بستر این جنگ قدرت، بخواهند یا نخواهند، موضوع قتل‌عام 67 روی میز خواهد بود و این فرصت بسیار مناسبی برای گسترش جنبش دادخواهی هم هست و بیش از پیش جنایت هولناک رژیم در آن فاجعه آشکار می‌شود. هم‌چنانکه دیدیم که بعد از انتشار نوار منتظری چه تلاطمی به درون رژیم افتاد و هر مهره یا هر رسانهٴ حکومتی به‌اجبار به این موضوع می‌پرداخت وسردمداران رژیم از جمله خود خامنه‌ای آه و ناله می‌کردند که دارند مجاهدین را تطهیر و مطرح می‌کنند!.

بنابراین در هر صورت به صحنه آمدن یا نیامدن رئیسی برای کل نظام خسارت‌بار است.. البته این وضعیت برای رژیم، بی‌تردید حاصل حقانیت خون بیش از 30هزار شهید سرفراز و قهرمان است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/225b53f4-afe0-4fec-9f87-a3d35aa2fd17"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات