خیزش مردم مهاباد در اعتراض به تعرض جنایتکارانه مأمور اطلاعات رژیم، که منجر به مرگ مظلومانه فریناز خسروانی شد جو شهرهای کردنشین کشور را ملتهب کرده است.
این جنایت کثیف اضافه بر مهاباد مورد خشم و تنفر سایر شهرهای کردستان قرار گرفت و اعتراضات آنها را برانگیخت.
مردم سردشت در جریان یک راهپیمایی با مأموران انتظامی و امنیتی رژیم درگیر شدند. در جریان این درگیری تعدادی از مردم مجروح و تعدادی نیز دستگیر شده و وضعیت شهر همچنان ملتهب است.
در خوی درگیریهایی در مناطق کردنشین این شهرستان بهوقوع پیوسته است.
در مهاباد جوانان این شهر با نیروهای انتظامی رژیم درگیر شدند و در جریان این درگیری جوانان مزدوران انتظامی را گوشمالی داده و چند نفر از آنان را مصدوم کردند.
در بسیاری از شهرهای دیگر جوانان فراخوان به حرکات اعتراضی دادهاند و قصد دارند در تداوم خیزش مردم مهاباد حرکات اعتراضی علیه رژیم ترتیب بدهند.
تداوم خیزش مردم در مهاباد و سرایت اعتراضات به سایر شهرهای کردستان بیانگر شرایط و وضعیت انفجاری جامعه است و اینکه دیگر رژیم نمیتواند بهراحتی به جنایت دست بزند و تقاص آن را هم پس ندهند، ضمن اینکه نمودی است از همبستگی مردمی علیه جنایت و سرکوب رژیم آخوندی.
تداوم خیزش وگسترش آن در شهرهای کردستان ضمنا این پیام را میرساند که از این پس جنایات رژیم در حق مردم و بهویژه زنان برای آنها هزینه سنگینی در بردارد همچنان که در جریان اسید پاشی در اصفهان، مردم و بهویژه زنان و جوانان در شهرهای مختلف با خروش و خشم علیه جنایات سازمانیافته اسید پاشی آن را بر سر رژیم خراب کردند.
خیزش و ایستادگی مردم در برابر این جنایت آن چنان بود که کارگزاران رژیم در منطقه را وحشتزده کرد و ناچارشان کرد که دست به توجیه این جنایت بزنند و بهاصطلاح از آن فاصله بگیرند. البته مهرههای رژیم آبروباختهتر از این هستند که کسی فریب آنها را بخورد و فریب آنها به خودشان برگردانده خواهد شد.
واقعیت این است که وقتی مقامات رژیم به صحنه میآیند و حرفهای ضد ونقیض در مورد حادثه تکاندهنده فریناز خسروانی میگویند، نشانه ترس و وحشت آنان از گسترش خیزش در سایر شهرهای کردستان است.
بنابراین هیچیک از ترفندها و توجیهات مضحک مقامات و سردمداران رژیم در استان و نیز بسیج گلههای مزدوران و بهکارگیری انواع و اقسام وسائل سرکوب مثل گاز اشکآور و شلیک تفنگهای ساچمهای که در هر لحظه دهها نفر را هدف قرار میدهد، نتوانسته مانع گسترش خشم مردم شود، و بهعکس خشم و نفرت بیشتری را در تمامی منطقه کردستان علیه این جنایت برانگیخته است.
واقعیت جوشان و ملتهب جامعه ایران که این بار در مهاباد و کردستان سرباز کرد آنچنان است که خامنهای جنایتکار را بهرغم خواستهاش، مجبور کرده است که دهان باز کند و با ابراز وحشت از خشم جوانان بگوید:” امروز جوان کشور ما در معرض تهدیدهای خطرناک فکری است “. او که از اول سال نگران امنیت رژیم بود اکنون بعد از خروش معلمان و کارگران و... شاهد خروش مردم و جوانان آزاده مهاباد و سایر شهرهای کردستان علیه امنیت رژیم سراپا فاسد ولایتفقیه است. و دور نیست که با گسترده شدن هر چه بیشتر این خروشها دودمان رژیم آخوندی درهم پیچیده شود.
این جنایت کثیف اضافه بر مهاباد مورد خشم و تنفر سایر شهرهای کردستان قرار گرفت و اعتراضات آنها را برانگیخت.
مردم سردشت در جریان یک راهپیمایی با مأموران انتظامی و امنیتی رژیم درگیر شدند. در جریان این درگیری تعدادی از مردم مجروح و تعدادی نیز دستگیر شده و وضعیت شهر همچنان ملتهب است.
در خوی درگیریهایی در مناطق کردنشین این شهرستان بهوقوع پیوسته است.
در مهاباد جوانان این شهر با نیروهای انتظامی رژیم درگیر شدند و در جریان این درگیری جوانان مزدوران انتظامی را گوشمالی داده و چند نفر از آنان را مصدوم کردند.
در بسیاری از شهرهای دیگر جوانان فراخوان به حرکات اعتراضی دادهاند و قصد دارند در تداوم خیزش مردم مهاباد حرکات اعتراضی علیه رژیم ترتیب بدهند.
تداوم خیزش مردم در مهاباد و سرایت اعتراضات به سایر شهرهای کردستان بیانگر شرایط و وضعیت انفجاری جامعه است و اینکه دیگر رژیم نمیتواند بهراحتی به جنایت دست بزند و تقاص آن را هم پس ندهند، ضمن اینکه نمودی است از همبستگی مردمی علیه جنایت و سرکوب رژیم آخوندی.
تداوم خیزش وگسترش آن در شهرهای کردستان ضمنا این پیام را میرساند که از این پس جنایات رژیم در حق مردم و بهویژه زنان برای آنها هزینه سنگینی در بردارد همچنان که در جریان اسید پاشی در اصفهان، مردم و بهویژه زنان و جوانان در شهرهای مختلف با خروش و خشم علیه جنایات سازمانیافته اسید پاشی آن را بر سر رژیم خراب کردند.
خیزش و ایستادگی مردم در برابر این جنایت آن چنان بود که کارگزاران رژیم در منطقه را وحشتزده کرد و ناچارشان کرد که دست به توجیه این جنایت بزنند و بهاصطلاح از آن فاصله بگیرند. البته مهرههای رژیم آبروباختهتر از این هستند که کسی فریب آنها را بخورد و فریب آنها به خودشان برگردانده خواهد شد.
واقعیت این است که وقتی مقامات رژیم به صحنه میآیند و حرفهای ضد ونقیض در مورد حادثه تکاندهنده فریناز خسروانی میگویند، نشانه ترس و وحشت آنان از گسترش خیزش در سایر شهرهای کردستان است.
بنابراین هیچیک از ترفندها و توجیهات مضحک مقامات و سردمداران رژیم در استان و نیز بسیج گلههای مزدوران و بهکارگیری انواع و اقسام وسائل سرکوب مثل گاز اشکآور و شلیک تفنگهای ساچمهای که در هر لحظه دهها نفر را هدف قرار میدهد، نتوانسته مانع گسترش خشم مردم شود، و بهعکس خشم و نفرت بیشتری را در تمامی منطقه کردستان علیه این جنایت برانگیخته است.
واقعیت جوشان و ملتهب جامعه ایران که این بار در مهاباد و کردستان سرباز کرد آنچنان است که خامنهای جنایتکار را بهرغم خواستهاش، مجبور کرده است که دهان باز کند و با ابراز وحشت از خشم جوانان بگوید:” امروز جوان کشور ما در معرض تهدیدهای خطرناک فکری است “. او که از اول سال نگران امنیت رژیم بود اکنون بعد از خروش معلمان و کارگران و... شاهد خروش مردم و جوانان آزاده مهاباد و سایر شهرهای کردستان علیه امنیت رژیم سراپا فاسد ولایتفقیه است. و دور نیست که با گسترده شدن هر چه بیشتر این خروشها دودمان رژیم آخوندی درهم پیچیده شود.