ولیفقیه ارتجاع دردیدار با آخوندهای گرداننده حوزههای آخوندی بر ضرورت حمایت تمام عیار حوزهها از حاکمیت نظام ولایتفقیه تأکید کرد. وی همچنین حوزههای علمیه را از دیوان سالاری پرهیز داد.
درخواست علی خامنهای از گردانندگان حوزههای آخوندی، در جهت حمایت از حاکمیت و بهویژه از ولایت خودش، بهدلیل شقه و شکافی است که در حوزههای علمیه وجود دارد، که در نتیجه بسیاری از آخوندهای حامی خامنهای ریزش کرده و از ولایت او رویگردان شدهاند.
خامنهای پیش از این نیز بارها نسبت از عدم حمایت آخوندهای حوزه از حکومت و فاصله گرفتن از مسایل حکومتی هشدار داده بود. به همین دلیل وی در دیدار با گماشتگان خود موسوم به مدیران حوزههای علمیه نسبت به ایجاد دیوانسالاری در حوزه هشدار داد. دیوانسالاری مورد نظر او، محافل آخوندی هستند که علم مخالفت با ولایت او را برداشتهاند و رودروی جامعه مدرسین حوزه علمیه که حامی خامنهای است تشکلهایی بهوجود آوردهاند.
تأکید ولیفقیه نظام بر حمایت حوزهها از نظام ولایتفقیه از دو جهت برای خامنهای حائز اهمیت است.
اول اینکه وی برای مقابله با جریانی از آخوندهای دانه درشت که در حوزه مخالف او هستند به این حمایت نیاز دارد، دوم اینکه در جدال با رفسنجانی و روحانی نیز محتاج این حمایت است.
تعارض و جنگ قدرت در بالای نظام که ولیفقیه ارتجاع تحت عنوان دوقطبی شدن نظام از آن نام میبرد، تاثیر خود را در حوزههای آخوندی نیز بهصورت اختلاف و شقه بارز کرده است. اختلافی که محصولش ریزش بیش از پیش آخوندهای وابسته به خامنهای است.
واقعیت این است که پیش از این نیز خامنهای نسبت به این ریزش و انفعال هشدار داده و گفته بود: ”در گوشه و کنار شاید افرادی هستند که خیال میکنند این نشانه زهد و علم آنان است که از کار کنار بکشند و کاری با حکومت نداشته باشند. مگر چنین چیزی امکان دارد؟! البته چون میخواهیم نسبت به مسائل، حسن ظن داشته باشیم، میگوییم: «این، نشانه بیخبری و غفلت آنان است.» والّا اگر غفلت و بیخبری نباشد، نشانه چیزهای خیلی بدی خواهد بود“
به همین دلیل است که به گردانندگان حوزه توصیه میکند، برنامهریزیهای حوزههای علمیه در زمینه های، دانشوری، اجرایی و... طوری باشد که حوزه علمیه بتواند پشتیبان و تغذیه کننده حکومت اسلامی (بخوانید حکومت خامنهای) باشد. (سایت خامنهای 11مهر95)
البته این تنها خامنهای نیست که نگران ریزش نیروهایش در حوزه و فاصله گرفتن آخوندها از ولایت ارتجاعی اوست. آخوندهای وابسته به خامنهای نیز نگران این هستند که حوزههای آخوندی از ولایت خامنهای و ولایت مطلقه فقیه، فاصله بگیرند و بهدنبال الگوهای دیگری بروند، و درس و بحثها به سمت جدایی دین از سیاست حرکت کند.
آنها از نفوذ ”سکولاریسم “ در حوزهها ابراز نگرانی میکنند و ”سکولاریزه شدن“ را یکی از خطراتی میدانند که حوزهها را تهدید میکند. واضح است که مفهوم سکولاریزه شدن حوزه از نظرگاه این آخوندها، چیزی نیست جز دوری جستن آخوندها از حاکمیت فعلی و نفی ولایت خامنهای و...
یکی از آخوندهای وابسته به خامنهای به نام عبدالحسین خسروپناه که عنوان استاد حوزه و دانشگاه را با خود یدک میکشد در این زمینه میگوید: ”ساحت پنجم از سکولاریسم اجتماعی، میتواند بیتفاوتی حوزهها نسبت به نظام جمهوری اسلامی باشد. شاید عدهیی باشند که ادای مقدسمأبی میگیرند که مثلاً ما کاری به سیاست نداریم، نه جمهوری اسلامی را تأیید میکنیم و نه نفی! “
بنابراین همه حرفهای خامنهای و توصیههایش به حوزویهایی که دور خود جمع کرده، بیانگر نگرانی از شقه و چند دستهگی حوزه و فاصله گرفتن آن از تأیید حاکمیت خامنهای است. این بهمعنای شکافی است که از رأس هرم به قاعده راه یافته است.
بعبارت دیگر اگر فرض کنیم که پایههای فکری نظام ننگین ولایتفقیه افکار خمینی بوده و این افکار در درون نظام، هرمی را تشکیل میداده و قاعده این هرم حوزههای آخوندی بوده است، اکنون این شکاف به قاعده رسیده است و معنای این بهخوبی بر ولیفقیه ارتجاع روشن است که میتواند چه به روز نظام بیاورد.
درخواست علی خامنهای از گردانندگان حوزههای آخوندی، در جهت حمایت از حاکمیت و بهویژه از ولایت خودش، بهدلیل شقه و شکافی است که در حوزههای علمیه وجود دارد، که در نتیجه بسیاری از آخوندهای حامی خامنهای ریزش کرده و از ولایت او رویگردان شدهاند.
خامنهای پیش از این نیز بارها نسبت از عدم حمایت آخوندهای حوزه از حکومت و فاصله گرفتن از مسایل حکومتی هشدار داده بود. به همین دلیل وی در دیدار با گماشتگان خود موسوم به مدیران حوزههای علمیه نسبت به ایجاد دیوانسالاری در حوزه هشدار داد. دیوانسالاری مورد نظر او، محافل آخوندی هستند که علم مخالفت با ولایت او را برداشتهاند و رودروی جامعه مدرسین حوزه علمیه که حامی خامنهای است تشکلهایی بهوجود آوردهاند.
تأکید ولیفقیه نظام بر حمایت حوزهها از نظام ولایتفقیه از دو جهت برای خامنهای حائز اهمیت است.
اول اینکه وی برای مقابله با جریانی از آخوندهای دانه درشت که در حوزه مخالف او هستند به این حمایت نیاز دارد، دوم اینکه در جدال با رفسنجانی و روحانی نیز محتاج این حمایت است.
تعارض و جنگ قدرت در بالای نظام که ولیفقیه ارتجاع تحت عنوان دوقطبی شدن نظام از آن نام میبرد، تاثیر خود را در حوزههای آخوندی نیز بهصورت اختلاف و شقه بارز کرده است. اختلافی که محصولش ریزش بیش از پیش آخوندهای وابسته به خامنهای است.
واقعیت این است که پیش از این نیز خامنهای نسبت به این ریزش و انفعال هشدار داده و گفته بود: ”در گوشه و کنار شاید افرادی هستند که خیال میکنند این نشانه زهد و علم آنان است که از کار کنار بکشند و کاری با حکومت نداشته باشند. مگر چنین چیزی امکان دارد؟! البته چون میخواهیم نسبت به مسائل، حسن ظن داشته باشیم، میگوییم: «این، نشانه بیخبری و غفلت آنان است.» والّا اگر غفلت و بیخبری نباشد، نشانه چیزهای خیلی بدی خواهد بود“
به همین دلیل است که به گردانندگان حوزه توصیه میکند، برنامهریزیهای حوزههای علمیه در زمینه های، دانشوری، اجرایی و... طوری باشد که حوزه علمیه بتواند پشتیبان و تغذیه کننده حکومت اسلامی (بخوانید حکومت خامنهای) باشد. (سایت خامنهای 11مهر95)
البته این تنها خامنهای نیست که نگران ریزش نیروهایش در حوزه و فاصله گرفتن آخوندها از ولایت ارتجاعی اوست. آخوندهای وابسته به خامنهای نیز نگران این هستند که حوزههای آخوندی از ولایت خامنهای و ولایت مطلقه فقیه، فاصله بگیرند و بهدنبال الگوهای دیگری بروند، و درس و بحثها به سمت جدایی دین از سیاست حرکت کند.
آنها از نفوذ ”سکولاریسم “ در حوزهها ابراز نگرانی میکنند و ”سکولاریزه شدن“ را یکی از خطراتی میدانند که حوزهها را تهدید میکند. واضح است که مفهوم سکولاریزه شدن حوزه از نظرگاه این آخوندها، چیزی نیست جز دوری جستن آخوندها از حاکمیت فعلی و نفی ولایت خامنهای و...
یکی از آخوندهای وابسته به خامنهای به نام عبدالحسین خسروپناه که عنوان استاد حوزه و دانشگاه را با خود یدک میکشد در این زمینه میگوید: ”ساحت پنجم از سکولاریسم اجتماعی، میتواند بیتفاوتی حوزهها نسبت به نظام جمهوری اسلامی باشد. شاید عدهیی باشند که ادای مقدسمأبی میگیرند که مثلاً ما کاری به سیاست نداریم، نه جمهوری اسلامی را تأیید میکنیم و نه نفی! “
بنابراین همه حرفهای خامنهای و توصیههایش به حوزویهایی که دور خود جمع کرده، بیانگر نگرانی از شقه و چند دستهگی حوزه و فاصله گرفتن آن از تأیید حاکمیت خامنهای است. این بهمعنای شکافی است که از رأس هرم به قاعده راه یافته است.
بعبارت دیگر اگر فرض کنیم که پایههای فکری نظام ننگین ولایتفقیه افکار خمینی بوده و این افکار در درون نظام، هرمی را تشکیل میداده و قاعده این هرم حوزههای آخوندی بوده است، اکنون این شکاف به قاعده رسیده است و معنای این بهخوبی بر ولیفقیه ارتجاع روشن است که میتواند چه به روز نظام بیاورد.