یکی دیگر از مهمترین خواستههای کارگران، ایمنی کارگاهها و کارخانهها و محیطهای کار است. شعار اول ایمنی بعد کار تقریباً یک شعار کاملاً جا افتادهای است که در همه کارگاهها بهطور نسبی از شعار بهعمل تبدیل شده، اما در ایران ما آنچه که اهمیت ندارد. ایمنی و جان و سلامت کارگر است.
در بازار آهنفروشان اردبیل، سقوط گیوتین منجر به کشته و زخمی شدن دو کارگر اردبیلی شد.
دو کارگر کارخانه مقواسازی پارت سلولز در فریمان بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادند.
در مشهد مرد ۶۰ سالهای هنگام کار در پروژه ساختمانی به علت نامعلومی به پایین سقوط کرد و جان خود را از دست داد.
در تهران ریزش ناگهانی خاک دیوارة محله گودبرداری شده به روی کارگرانی که داخل آن مشغول کار بودند، یکی از آنان را به کام مرگ کشاند و دو نفر دیگر را مجروح کرد.
تهران: مرگ 238 کارگر در شش ماه اول سال 95
آذربایجان شرقی: مرگ 64 کارگر در استان آذربایجان شرقی بر اثر حوادث کاری در 10ماهه نخست سال 95 و همزمان مصدوم شدن 1083نفر
لرستان: مرگ 59 کارگر در شش ماهه اول سال95، افزایش 55 درصدی فوت ناشی از حوادث کار
و مرگ 800 کارگر ساختمانی بر اثر حوادث کار در شش ماهه نخست سال در سراسر کشور
متأسفانه این فهرست ادامهدار است،
با کمال تأسف ایران تحت حاکمیت آخوندها، رکورددار سوانح کارگری در جهان است، کارگران زحمتکش برای لقمهای نان جان خودشان را از دست میدهند، بر اساس آمارهای رسمی در ایران، سالانه 15000 کارگر دچار حادثه میشوند.
یعنی روزانه بیش از 41 حادثه، از این بین 5 تا 6 کارگر روزانه جان خودشان را از دست میدهند.
هر چند که بهدست آوردن آمار صحیح مثل هر پدیدهای در این حاکمیت غیرممکن است، اما سال گذشته تقریباً 2000 کارگر محروم در اثر حوادث کار جان خود را از دست دادهاند، که بیش از 50 درصد حوادث کارگری مربوط به کارگران ساختمانی بوده است و از بین این آمار 1200نفر مربوط به کارگران ساختمانی بوده، یعنی 60 درصد حوادث کارگری مربوط به این کارگران میباشد.
روزنامه حکومتی جهان صنعت21بهمن 95 در این باره مینویسد، حدود شش برابر این رقم نیز بر اثر مرگهای ناشی از بیماریهای شغلی فوت میکنند، یعنی علاوه بر آن که حوادث غیرمترقبه، نیروهای کار ایرانی را تهدید میکند، ابتلا به بیماریهای شغلی هم سالانه بسیاری از نیروهای کار را خانهنشین میکند.
امروزه کارهای ساختمانی جزو کارهای سخت و زیان آور و سنگین قلمداد شده و بهعنوان دومین شغل پر خطر در دنیا تعریف شده است اما آخوندها هیچ اهمیتی به تأمین جانی و سلامت کارگران در این صنف، نمیدهند. البته نبود ایمنی در کار، شامل همه کارگران شده است که علاوه بر از بین رفتن جان کارگران و نقصعضو شدن و نابودی خانوادههای آنها، بیش از 30هزار میلیارد تومان هم خسارت مالی ایجاد میکند.
واقعیت این است که این وضعیت در حالی است که همچنان آمار دقیق و درستی در رابطه با سوانح کارگری منتشر نمیشود.
سه نهاد رسمی مختلف در ایران در مورد سوانح کار آمار می دهند، پزشکی قانونی، وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی. علاوه بر اینها منابع غیررسمی هم وجود دارد که دستاندرکاران کارگری، آنها را منتشر میکنند.
از جمله «رئیس پزشکی قانونی تهران، مسعود قالی پاشا، در آبان ماه 95 تعداد جانباختگان حوادث کاری را در شش ماه اول سال ۲۱۷۰ نفر در ایلنا گزارش کرده است».
آمار قالی پاشا در شش ماه اول امسال رشدی هفت درصدی را نسبت به سال گذشته نشان میدهد. تعداد مردان هم همواره بیش از زنان است. اما بسیاری از حوادث کار در کارگاههای پراکنده ساختمانی رخ میدهد که اخبار آن اساساً منتشر نمیشود.
در سوانح کارگری، نبود آموزش، نظارت و وسایل ایمنی و بهداشت، سه عامل مهم سوانح کاری محسوب میشوند. مشکلات ایمنی و بهداشتی از علل مهم حوادث کاری است. برای مثال با توجه به اینکه بر اثر سقوط از ارتفاع سر کارگران در معرض اصابت جسم سخت قرار میگیرد، داشتن وسایل کار مانند کلاههای ایمنی، کمربندهای ایمنی، دستکش و کفش از ابتداییترین نکات ایمنی است. کلاههای ایمنی استاندارد تاریخ مصرفی بین ۲ تا ۵ سال بیشتر ندارند و مادام العمر نیستند و پس از گذران این مدت باید تعویض شوند.
اما در ایران هیچ کدام از این پارامترها استاندارد نیستند، آموزش در این زمینه بهروز نیست و مربوط به 40سال پیش است یعنی کارگران آموزش کافی ندارند،
در زمینه نظارت هم هیچ ارگان سالم و مسؤلی در این رژیم وجود ندارد و همواره صحبت از ساخت و پاخت بین صاحبان کارگاهها و افراد بهاصطلاح ناظر و جود دارد، که متأسفانه هیچ سندیکای مستقل کارگری وجود ندارد که از حقوق کارگران دفاع کند.
وسایل ایمنی هم مشمول همین روند است و سرمایهگذاری در این زمینه انجام نمیشود.
بر اساس آخرین مطالعات و تحقیقات انجام شده توسط سازمان بینالمللی تأمین اجتماعی (ISSA) سرمایهگذاری در زمینه پیشگیری در زمینه ایمنی و بهداشت کار در بنگاههای اقتصادی نشان میدهد حداقل نرخ منافع حاصل از سرمایهگذاری در این زمینه برابر ۲.۲ واحد به ازای هر واحد سرمایهگذاری در سال است. یعنی اگر یک سیستم سالم باشد و فاسد نباشد، از سود خودش هم بچیند باید این کار را بکند اما متأسفانه نظام فاسد حاکم بر کشورمان همه چیز را باهم میخواد غارت کند.
اما اگر تمام این پارامترها را کنار بگذاریم، نبود شغل و بیکاری مفرط کارگران را مجبور کرده که در هر شرایطی تن به کار دهند، و این یعنی بازی با جانشان برای لقمه نان بخور و نمیر.
نکته قابلتوجه دیگر مسأله بیمه کارگران در برابر این سوانح است.
واقعیت این است که اولاً هنوز تمام کارگران بهخصوص کارگران ساختمانی از چتر بیمهای فعالی برخوردار نیستند. بنا بر آمار رسمی رژیم بیش از ۳۰۰ هزار کارگر ساختمانی حتی بیمه نیستند. بر اساس ماده «91» قانون کار همین رژیم که بسیار هم ناقص است، کارفرمایان و مسوولان کلیه واحدهای موضوع ماده «85» این قانون مکلفند براساس مصوبات شورای عالی حفاظت فنی برای تامین حفاظت و سلامت و بهداشت کارگران در محیط کار، وسایل و امکانات لازم را تهیه و در اختیار آنان قرار داده و چگونگی کاربرد وسایل فوقالذکر را به آنان بیاموزند و در خصوص رعایت مقررات حفاظتی و بهداشتی نظارت نمایند. افراد مذکور نیز ملزم به استفاده و نگهداری از وسایل حفاظتی و بهداشتی فردی و اجرای دستورالعملهای مربوط کارگاه میباشند.
در حالیکه هیچ نظارتی بر همین مواد قانون خود رژیم در کارگاهها و واحدهای تولیدی یا ساختمانی نیست.
نکته قابلتوجه دیگر این است که در حال حاضر در دنیا بر اساس قانون تأمین اجتماعی بینالمللی، باید ۲و ۲دهم سرمایهگذاری کارگاهها به هزینههای ایمنی کار اختصاص داده بشود. هماکنون بر اساس آماری که معاون وزارت کار رژیم فردی به اسم حسن هفدهتن داده، «سالانه 30هزار میلیارد تومان صرف هزینه حوادث ناشی از کار میشود». بر اساس گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا: سازمان بین المللی کار گزارش داده که ۹۸ درصد حوادث ناشی از کار قابل پیشگیری است. و بعد هم اضافه میکند که آمار حوادث ناشی از کار، طی ۲۰ سال گذشته در کشورهای ژاپن و سوئد ۲۰ درصد و در فنلاند ۶۲ درصد کاهش داشته که عامل عمده این کاهش، تغییر شرایط محیط کار از وضعیت نا ایمن به ایمن بوده است.
چیزی که در ایران معکوس است و خبرگزاری حکومتی مهر در آذرماه 95 بهنقل از رئیس کانون کارگران ساختمانی نوشت: «ایران با ۱۵ هزار حادثهدیده کارگری در دنیا رکورددار است».
پزشکی قانونی استان فارس از افزایش ۵۵ درصدی فوت ناشی از حوداث کار در آن استان در شش ماه نخست سال 95 خبر داده. دلیلش هم بسیار روشن است. اینکه رژیم آخوندی رکوددار سوانح کارگری در دنیاست علتش این است که این رژیم کمترین بهایی به جان کارگران نمیدهد و فقط دنبال چپاول کارگران است و به همین دلیل هم هست که کارگران شعار میدهند: «زیر بار ستم نمیکنیم زندگی – جان فدا میکنیم در ره آزادگی مرگ بر این وضع». که در واقع پیام رابطه کارگران با نظام آخوندی است.
در بازار آهنفروشان اردبیل، سقوط گیوتین منجر به کشته و زخمی شدن دو کارگر اردبیلی شد.
دو کارگر کارخانه مقواسازی پارت سلولز در فریمان بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادند.
در مشهد مرد ۶۰ سالهای هنگام کار در پروژه ساختمانی به علت نامعلومی به پایین سقوط کرد و جان خود را از دست داد.
در تهران ریزش ناگهانی خاک دیوارة محله گودبرداری شده به روی کارگرانی که داخل آن مشغول کار بودند، یکی از آنان را به کام مرگ کشاند و دو نفر دیگر را مجروح کرد.
تهران: مرگ 238 کارگر در شش ماه اول سال 95
آذربایجان شرقی: مرگ 64 کارگر در استان آذربایجان شرقی بر اثر حوادث کاری در 10ماهه نخست سال 95 و همزمان مصدوم شدن 1083نفر
لرستان: مرگ 59 کارگر در شش ماهه اول سال95، افزایش 55 درصدی فوت ناشی از حوادث کار
و مرگ 800 کارگر ساختمانی بر اثر حوادث کار در شش ماهه نخست سال در سراسر کشور
متأسفانه این فهرست ادامهدار است،
با کمال تأسف ایران تحت حاکمیت آخوندها، رکورددار سوانح کارگری در جهان است، کارگران زحمتکش برای لقمهای نان جان خودشان را از دست میدهند، بر اساس آمارهای رسمی در ایران، سالانه 15000 کارگر دچار حادثه میشوند.
یعنی روزانه بیش از 41 حادثه، از این بین 5 تا 6 کارگر روزانه جان خودشان را از دست میدهند.
هر چند که بهدست آوردن آمار صحیح مثل هر پدیدهای در این حاکمیت غیرممکن است، اما سال گذشته تقریباً 2000 کارگر محروم در اثر حوادث کار جان خود را از دست دادهاند، که بیش از 50 درصد حوادث کارگری مربوط به کارگران ساختمانی بوده است و از بین این آمار 1200نفر مربوط به کارگران ساختمانی بوده، یعنی 60 درصد حوادث کارگری مربوط به این کارگران میباشد.
روزنامه حکومتی جهان صنعت21بهمن 95 در این باره مینویسد، حدود شش برابر این رقم نیز بر اثر مرگهای ناشی از بیماریهای شغلی فوت میکنند، یعنی علاوه بر آن که حوادث غیرمترقبه، نیروهای کار ایرانی را تهدید میکند، ابتلا به بیماریهای شغلی هم سالانه بسیاری از نیروهای کار را خانهنشین میکند.
امروزه کارهای ساختمانی جزو کارهای سخت و زیان آور و سنگین قلمداد شده و بهعنوان دومین شغل پر خطر در دنیا تعریف شده است اما آخوندها هیچ اهمیتی به تأمین جانی و سلامت کارگران در این صنف، نمیدهند. البته نبود ایمنی در کار، شامل همه کارگران شده است که علاوه بر از بین رفتن جان کارگران و نقصعضو شدن و نابودی خانوادههای آنها، بیش از 30هزار میلیارد تومان هم خسارت مالی ایجاد میکند.
واقعیت این است که این وضعیت در حالی است که همچنان آمار دقیق و درستی در رابطه با سوانح کارگری منتشر نمیشود.
سه نهاد رسمی مختلف در ایران در مورد سوانح کار آمار می دهند، پزشکی قانونی، وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی. علاوه بر اینها منابع غیررسمی هم وجود دارد که دستاندرکاران کارگری، آنها را منتشر میکنند.
از جمله «رئیس پزشکی قانونی تهران، مسعود قالی پاشا، در آبان ماه 95 تعداد جانباختگان حوادث کاری را در شش ماه اول سال ۲۱۷۰ نفر در ایلنا گزارش کرده است».
آمار قالی پاشا در شش ماه اول امسال رشدی هفت درصدی را نسبت به سال گذشته نشان میدهد. تعداد مردان هم همواره بیش از زنان است. اما بسیاری از حوادث کار در کارگاههای پراکنده ساختمانی رخ میدهد که اخبار آن اساساً منتشر نمیشود.
در سوانح کارگری، نبود آموزش، نظارت و وسایل ایمنی و بهداشت، سه عامل مهم سوانح کاری محسوب میشوند. مشکلات ایمنی و بهداشتی از علل مهم حوادث کاری است. برای مثال با توجه به اینکه بر اثر سقوط از ارتفاع سر کارگران در معرض اصابت جسم سخت قرار میگیرد، داشتن وسایل کار مانند کلاههای ایمنی، کمربندهای ایمنی، دستکش و کفش از ابتداییترین نکات ایمنی است. کلاههای ایمنی استاندارد تاریخ مصرفی بین ۲ تا ۵ سال بیشتر ندارند و مادام العمر نیستند و پس از گذران این مدت باید تعویض شوند.
اما در ایران هیچ کدام از این پارامترها استاندارد نیستند، آموزش در این زمینه بهروز نیست و مربوط به 40سال پیش است یعنی کارگران آموزش کافی ندارند،
در زمینه نظارت هم هیچ ارگان سالم و مسؤلی در این رژیم وجود ندارد و همواره صحبت از ساخت و پاخت بین صاحبان کارگاهها و افراد بهاصطلاح ناظر و جود دارد، که متأسفانه هیچ سندیکای مستقل کارگری وجود ندارد که از حقوق کارگران دفاع کند.
وسایل ایمنی هم مشمول همین روند است و سرمایهگذاری در این زمینه انجام نمیشود.
بر اساس آخرین مطالعات و تحقیقات انجام شده توسط سازمان بینالمللی تأمین اجتماعی (ISSA) سرمایهگذاری در زمینه پیشگیری در زمینه ایمنی و بهداشت کار در بنگاههای اقتصادی نشان میدهد حداقل نرخ منافع حاصل از سرمایهگذاری در این زمینه برابر ۲.۲ واحد به ازای هر واحد سرمایهگذاری در سال است. یعنی اگر یک سیستم سالم باشد و فاسد نباشد، از سود خودش هم بچیند باید این کار را بکند اما متأسفانه نظام فاسد حاکم بر کشورمان همه چیز را باهم میخواد غارت کند.
اما اگر تمام این پارامترها را کنار بگذاریم، نبود شغل و بیکاری مفرط کارگران را مجبور کرده که در هر شرایطی تن به کار دهند، و این یعنی بازی با جانشان برای لقمه نان بخور و نمیر.
نکته قابلتوجه دیگر مسأله بیمه کارگران در برابر این سوانح است.
واقعیت این است که اولاً هنوز تمام کارگران بهخصوص کارگران ساختمانی از چتر بیمهای فعالی برخوردار نیستند. بنا بر آمار رسمی رژیم بیش از ۳۰۰ هزار کارگر ساختمانی حتی بیمه نیستند. بر اساس ماده «91» قانون کار همین رژیم که بسیار هم ناقص است، کارفرمایان و مسوولان کلیه واحدهای موضوع ماده «85» این قانون مکلفند براساس مصوبات شورای عالی حفاظت فنی برای تامین حفاظت و سلامت و بهداشت کارگران در محیط کار، وسایل و امکانات لازم را تهیه و در اختیار آنان قرار داده و چگونگی کاربرد وسایل فوقالذکر را به آنان بیاموزند و در خصوص رعایت مقررات حفاظتی و بهداشتی نظارت نمایند. افراد مذکور نیز ملزم به استفاده و نگهداری از وسایل حفاظتی و بهداشتی فردی و اجرای دستورالعملهای مربوط کارگاه میباشند.
در حالیکه هیچ نظارتی بر همین مواد قانون خود رژیم در کارگاهها و واحدهای تولیدی یا ساختمانی نیست.
نکته قابلتوجه دیگر این است که در حال حاضر در دنیا بر اساس قانون تأمین اجتماعی بینالمللی، باید ۲و ۲دهم سرمایهگذاری کارگاهها به هزینههای ایمنی کار اختصاص داده بشود. هماکنون بر اساس آماری که معاون وزارت کار رژیم فردی به اسم حسن هفدهتن داده، «سالانه 30هزار میلیارد تومان صرف هزینه حوادث ناشی از کار میشود». بر اساس گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا: سازمان بین المللی کار گزارش داده که ۹۸ درصد حوادث ناشی از کار قابل پیشگیری است. و بعد هم اضافه میکند که آمار حوادث ناشی از کار، طی ۲۰ سال گذشته در کشورهای ژاپن و سوئد ۲۰ درصد و در فنلاند ۶۲ درصد کاهش داشته که عامل عمده این کاهش، تغییر شرایط محیط کار از وضعیت نا ایمن به ایمن بوده است.
چیزی که در ایران معکوس است و خبرگزاری حکومتی مهر در آذرماه 95 بهنقل از رئیس کانون کارگران ساختمانی نوشت: «ایران با ۱۵ هزار حادثهدیده کارگری در دنیا رکورددار است».
پزشکی قانونی استان فارس از افزایش ۵۵ درصدی فوت ناشی از حوداث کار در آن استان در شش ماه نخست سال 95 خبر داده. دلیلش هم بسیار روشن است. اینکه رژیم آخوندی رکوددار سوانح کارگری در دنیاست علتش این است که این رژیم کمترین بهایی به جان کارگران نمیدهد و فقط دنبال چپاول کارگران است و به همین دلیل هم هست که کارگران شعار میدهند: «زیر بار ستم نمیکنیم زندگی – جان فدا میکنیم در ره آزادگی مرگ بر این وضع». که در واقع پیام رابطه کارگران با نظام آخوندی است.