پس از سخنان روز 9خرداد روحانی در جمع فرمانداران رژیم و حملات کم سابقه وی به باند مقابل در رابطه با بحران هستهیی و نمایش انتخابات اسفند ماه سال جاری، سخنان رفسنجانی روز 10خرداد، در جمعی تحت عنوان مردم دزفول، که با همان دستگاه و زبان روحانی باند ولیفقیه را زیر ضرب گرفت بسیار قابلتوجه است.
این تهاجم جدید و هماهنگ رفسنجانی - روحانی، علیه باند ولیفقیه، این سؤال را ایجاد میکند که آنها چه نیازی به این بسیج جدید دارند؟ مرور کوتاهی بر سخنان هاشمی میتواند ما را به جواب این سؤال رهنمون شود.
هاشمی در همان ابتدای سخنانش مسأله افول مکارم اخلاق را به باند مقابل تحت عنوان افراطیون مرتبط میسازد و میگوید: ”متأسفانه در مقطعی بهخاطر میدان گرفتن افراطیون، شاهد افول مکارم اخلاقی و رشد رذیلتها بودیم“.
وی با شیادی خاص خود بعد از اینکه از رشد بیکاری ابراز تاسف کرد، این مسأله را نیز از روی دوش دولت روحانی برداشته و میگوید "در شرایطی که در اوج افزایش درآمدهای کشور میتوانستند آن درآمدهای نفتی را در خدمت سازندگی کشور بگیرند، ولی متأسفانه با روی آوردن به واردات اجناس بیکیفیت، باعث تخریب پایههای تولید در کشور شدند“.
هاشمی سپس ولیفقیه ارتجاع را بینصیب نگذاشته و وی و باندش را متهم به حمایت از جریانی انحرافی و خرافی یعنی احمدینژاد میکند: ”متأسفانه بعضیها با حمایتهای خود، جریانی را روی کار آورده بودند که علناً میگفتند در عصر ظهور هستیم و به بهانه آمادگی برای ظهور به راههای انحرافی دیگری پرداختند... .. در حالی که میتوانستیم با استفاده از تجربه سیاست خارجی تنشزدایی پس از جنگ، از دشمنیها کم کنیم و در تعامل با دنیا به تقویت زیرساختها بپردازیم“.
وی سپس بر پایه این سخنان، وارد ذکر مصیبت هستهیی میشود و ضمن حمایت از دولت روحانی میگوید: ”میبینید در شرایطی که به قول رئیسجمهور محترم، سرداران میدان دیپلوماسی دولت اعتدال، مشغول تلاش و نبرد در عرصه حل مسایل و جلوگیری از بهانهگیریهای خارجی هستند، گروهی که منافع سیاسی آنها در وجود مشکلات است، چگونه با تندرویها، کارشکنیها، به دیگران توهین میکنند! “
سخنان رفسنجانی و قبل از وی روحانی به خوبی نشان میدهد که دلیل این بسیج جدید علیه باند مقابل، تلاشی است برای هموار کردن مسیر برای خوراندن زهر به خامنهای. واقعیت این است که رژیم آنچنان در بحرانهای عمیق درگیر است که از نظر روحانی و هاشمی تنها راه برونرفت تعامل با و سرکشیدن جام زهر اتمی است. بر این اساس با توجه به نزدیک شدن ضربالاجل، علی القاعده در روزهای آینده با سخنان بیشتری از این جنس از این باند روبهرو خواهیم بود و البته در مقابل پاتکهای باند ولیفقیه نیز در چشمانداز است. جنگ و دعوایی که سرانجام آن برای مردم و مقاومت مردم ایران روشن است.
این تهاجم جدید و هماهنگ رفسنجانی - روحانی، علیه باند ولیفقیه، این سؤال را ایجاد میکند که آنها چه نیازی به این بسیج جدید دارند؟ مرور کوتاهی بر سخنان هاشمی میتواند ما را به جواب این سؤال رهنمون شود.
هاشمی در همان ابتدای سخنانش مسأله افول مکارم اخلاق را به باند مقابل تحت عنوان افراطیون مرتبط میسازد و میگوید: ”متأسفانه در مقطعی بهخاطر میدان گرفتن افراطیون، شاهد افول مکارم اخلاقی و رشد رذیلتها بودیم“.
وی با شیادی خاص خود بعد از اینکه از رشد بیکاری ابراز تاسف کرد، این مسأله را نیز از روی دوش دولت روحانی برداشته و میگوید "در شرایطی که در اوج افزایش درآمدهای کشور میتوانستند آن درآمدهای نفتی را در خدمت سازندگی کشور بگیرند، ولی متأسفانه با روی آوردن به واردات اجناس بیکیفیت، باعث تخریب پایههای تولید در کشور شدند“.
هاشمی سپس ولیفقیه ارتجاع را بینصیب نگذاشته و وی و باندش را متهم به حمایت از جریانی انحرافی و خرافی یعنی احمدینژاد میکند: ”متأسفانه بعضیها با حمایتهای خود، جریانی را روی کار آورده بودند که علناً میگفتند در عصر ظهور هستیم و به بهانه آمادگی برای ظهور به راههای انحرافی دیگری پرداختند... .. در حالی که میتوانستیم با استفاده از تجربه سیاست خارجی تنشزدایی پس از جنگ، از دشمنیها کم کنیم و در تعامل با دنیا به تقویت زیرساختها بپردازیم“.
وی سپس بر پایه این سخنان، وارد ذکر مصیبت هستهیی میشود و ضمن حمایت از دولت روحانی میگوید: ”میبینید در شرایطی که به قول رئیسجمهور محترم، سرداران میدان دیپلوماسی دولت اعتدال، مشغول تلاش و نبرد در عرصه حل مسایل و جلوگیری از بهانهگیریهای خارجی هستند، گروهی که منافع سیاسی آنها در وجود مشکلات است، چگونه با تندرویها، کارشکنیها، به دیگران توهین میکنند! “
سخنان رفسنجانی و قبل از وی روحانی به خوبی نشان میدهد که دلیل این بسیج جدید علیه باند مقابل، تلاشی است برای هموار کردن مسیر برای خوراندن زهر به خامنهای. واقعیت این است که رژیم آنچنان در بحرانهای عمیق درگیر است که از نظر روحانی و هاشمی تنها راه برونرفت تعامل با و سرکشیدن جام زهر اتمی است. بر این اساس با توجه به نزدیک شدن ضربالاجل، علی القاعده در روزهای آینده با سخنان بیشتری از این جنس از این باند روبهرو خواهیم بود و البته در مقابل پاتکهای باند ولیفقیه نیز در چشمانداز است. جنگ و دعوایی که سرانجام آن برای مردم و مقاومت مردم ایران روشن است.